خبرگزاری تسنیم: مجله آمریکایی فارن افرز در گزارشی به قلم استیون سایمون و جاناتان استیونسون نوشت: دولت ترامپ هیچ گونه سیاست منسجمی در قبال ایران ندارد. ترامپ در ماه مه بدون اینکه ایران توافق هستهای را نقض کرده باشد با این بهانه واهی که این توافق بدترین توافق ممکن است، از آن خارج شد.
این گزارش افزود: ترامپ فقط به فکر مهار قدرت ایران نیست بلکه میخواهد به نفوذ این کشور در منطقه پایان دهد، خلع سلاح شود و عملا رژیم آن تغییر کند، خواستههایی که حکومت ایران به علل عمیق راهبردی و ایدئولوژیک نمیتواند به آنها تن دردهد. اگر ترامپ بخواهد به همه خواستههای خود در مورد ایران دست یابد باید جنگ تازهای در خاورمیانه به راه اندازد، اما از قرار وی به فکر جنگ نیست و در ضمن مردم آمریکا نیز از چنین جنگی حمایت نخواهند کرد. به این ترتیب متوجه میشویم که ترامپ سیاست منسجمی درباره ایران ندارد و فقط ذهن وی شکلی وسواس گونه، درگیر مسئله ایران است.
مجله آمریکایی نوشت: با توجه به دلمشغولی بیش از حد ترامپ با مسئله ایران، این احتمال وجود دارد که دو کشور وارد جنگ شوند بدون اینکه سودی از این دشمنی عایدشان شود. گرچه رجز خوانیها ترامپ خطرناک است، اما دشمنی دولت وی با ایران ریشه در ناتوانی آمریکا برای یافتن راهی برای کنار آمدن با ایران در پی انقلاب سال ١٩٧٩ دارد و اکنون پیش از اینکه فرصت از دست برود باید واشنگتن راهی برای کنار آمدن با تهران پیدا کند.
فارن افرز ادامه داد: برخورد آمریکا با ایران به عنوان رقیبی راهبردی، رویکردی به شدت غیر منطقی است، چون ایران تهدیدی جدی علیه منافع آمریکا محسوب نمیشود. ایران از حمله به نیروهای آمریکایی در عراق دست برداشته، از حملات تروریستی علیه منافع آمریکا خودداری میکند و در ضمن برنامه هستهای خود را نیز محدود کرده است.
این گزارش افزود: بودجه دفاعی ایران حدود ١٦ میلیارد دلار یا سه ممیز هفت دهم درصد تولید ناخالص داخلی است که از بودجه اسرائیل، عربستان و حتی امارات نیز کمتر است.
مجله آمریکایی نوشت: اقدامات ایران که باعث میشود تا ترامپ خشمگین شود نفوذ تهران بر دولت عراق، حمایت از بشار اسد و حمایت از حوثیها در یمن را شامل میشود و همچنین حمایت از شیعیان در عربستان و بحرین.
این گزارش افزود: ایران برای آمریکا در عراق از لحاظ نظری دردسر محسوب میشود، اما این درد سر را خود آمریکا با سرنگون کردن صدام برای خود ایجاد کرد. آمریکا و ایران در مبارزه با داعش در عراق با یکدیگر همکاری کردند و چنین به نظر میرسد که دولت عراق یاد گرفته است که چگونه هم با ایران و هم با آمریکا همکاری کند... در یمن نیز درباره تهدید ایران اغراق میشود. عربستان سعودی و امارات در واقع جنگ علیه یمن را برای تسکین ناراحتی خود از ناتوانی در سرنگونی بشار اسد آغاز کردند. ارسال جنگ افزار از سوی ایران به حوثیها در یمن از طریق دریا، عمدهترین مسئله بوده است، اما باید دانست که حوثی هم، به نوعی شاخهای از مذهب شیعه هستند. البته معلوم نیست که سهم ایران در پیشرویهای نظامی حوثیها تا چه اندازه بوده است.
فارن افرز ادامه داد: معرفی کردن ایران به عنوان خطری راهبردی با تعاریف متعارف بین المللی از لحاظ دامنه تهدید و میزان قدرت نظامی به هیچ وجه درست نیست. باید اعتراف کرد که ایران تهدیدی جدی محسوب نمیشود و این اسرائیل است که اضطراب بی مورد خود در این زمینه را به کنگره آمریکا نیز منتقل کرده است. اسرائیل رجز خوانیهای ایران را بیش از حدی جدی گرفته و تهران را تهدیدی علیه موجودیت خود تلقی میکند. در این میان، قدرت گرفتن محمد بن سلمان ولیعهد جوان عربستان نیز در تحریک ترامپ علیه ایران نقش داشته است.
در ادامه این گزارش آمده است: ترامپ میخواهد با کمک متحدان خود در منطقه میراث برجای مانده از دوران ریاست جمهوری اوباما را از میان ببرد. خطری که اکنون وجود دارد این است که ترامپ نیز همانند جرج بوش که برای حمله به عراق اغوا شد به سمت رویارویی نظامی با ایران گام بردارد. اطرافیان و مشاوران ترامپ به ویژه جان بولتون بر این باورند که ایران آنچنان تضعیف شده است که آمریکا به راحتی میتواند با هزینهای اندک این کشور را سرجای خود بنشاند و در نتیجه در صحنه بین المللی بار دیگر ادعای سروری کند. اما دولت آمریکا باید بداند که تکرار اقدام جرج بوش علیه عراق، امروزه در قبال ایران کاری بس اشتباه خواهد بود.
فارن افرز افزود: افزون بر این، امروزه سیاست خارجی آمریکا بر روی این مسئله متمرکز شده است که با همه مخالفان و دشمنان آمریکا باید برخورد شود، اما سیاستمداران آمریکا باید بدانند که، به تعبیر لارنس فریدمن، قدرت آمریکا نامحدود نیست و محدود بودن آن در خاورمیانه آشکار شده است و امروزه آمریکا در این منطقه از هر سو در محاصره دشمنان قرار دارد.
این مجله آمریکایی نوشت: با اینکه عربستان پیش از حملات یازده سپتامبر از القاعده حمایت کرده بود، اما دولت آمریکا چهل سال است که از دست ایران خشمگین است. یکی از علل رویکرد منفی آمریکا به ایران انقلاب ١٩٧٩ این کشور است که برای آمریکا نامنتظره بود و باعث شد تا آمریکا یک متحد راهبردی عمده خود را در منطقه از دست بدهد و در پی آن نیز ٥٢ دیپلمات آمریکایی در ایران به گروگان گرفته شدند. بعد از آن هم در پی دخالت دولت ریگان در جنگ داخلی لبنان، حزب الله که دست نشانده ایران است ٢٤١ تفنگدار دریایی آمریکا را در حملهای انتحاری در پادگان این نیرو در بیروت از پای درآورد و در سال ١٩٩٦ نیز افراد حزب الله شماری از نیروهای آمریکایی را در انفجار برج خبر در عربستان به هلاکت رساندند ویک دهه بعد شبه نظامیان عراقی با مواد منفجره بسیار مرگبار به نیروهای آمریکایی مستقر در این کشور حمله کردند.
این گزارش ادامه داد: ایران نیز نمیتواند تنفر و بی اعتمادی خود علیه آمریکا را کنار بگذارد. ایران و حزب الله لبنان وعده نابودی اسرائیل را سر میدهند و از گروههای فلسطینی حمایت میکنند. ایران در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد مستقیما با رجز خوانیهای خود آمریکا را تهدید کرد. تلاشها برای بهبود روابط میان واشنگتن و تهران در دوران ریاست جمهوری ریگان در قالب برنامه موسوم ایران – کنترا و سپس در دوران بیل کلینتون و ریاست جمهوری محمد خاتمی و سرانجام روحانی و توافق هستهای سال 2015 هیچ یک راه به جایی نبرده است و دولت امریکا هر زمان که در پی یافتن دشمنی در خاورمیانه بود، بی درنگ ایران را برای این منظور انتخاب کرده است.
گزارش فوق افزود: اسرائیل و عربستان سعودی بدون هیچ گونه دلیل منطقی تلاش کرده اند تا دولت آمریکا را علیه ایران بشورانند. نتانیاهو در کنفرانس امنیتی اخیر مونیخ ایران را به آلمان نازی تشبیه کرد و مدتی بعد از آن نیز شاهزاده خالد بن سلمان سفیر عربستان در واشنگتن از دولت آمریکا به خاطر رویارویی با آلمان نازی قدردانی کرد و از ترامپ خواست برای بازداشتن رژیم ایران از اقدامات بی ثبات کننده در منطقه رویکردی مشابه رویکرد دولت آمریکا علیه نازیسم اتخاذ کند.
فارن افرز نوشت: مقایسه خطر و تهدید ناشی از ایران و تهدیدی که نازیسم علیه جهان محسوب میشد مقایسهای نامعقول و دور از ذهن است. اما مقامات و سران امارات، عربستان و اسرائیل تلاش کرده اند تا رئیس جمهور ساده لوح آمریکا را متقاعد کنند که ایران تهدیدی علیه غرب محسوب میشود.
این گزارش ادامه داد: اکنون زمان آن رسیده است که تا خواستههای متحدان آمریکا از این کشور برای برخورد با ایران به گونهای منطقی ارزیابی شود. تردیدی وجود ندارد که اسرائیل و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس درباره ایران نگرانیهایی دارند و دولت آمریکا باید به این کشورها قول دهد که با جدیت نگرانیهای آن را مورد توجه قرار میدهد. اما توجه نشان دادن به نگرانی این کشورها به معنی به راه انداختن اقدام نظامی علیه ایران نیست.
مجله آمریکایی در پایان نوشت: دولت آمریکا باید اطمینان حاصل کند که متحدانش میتوانند از خود دفاع کنند و در مواقعی که اوضاع مخاطره آمیز شد شخصا مداخله کند. در حال حاضر اوضاع ایجاب نمیکند که آمریکا علیه ایران وارد عمل شود. به این نکته نیز باید توجه داشت که این رفتار و اقدامات متحدان آمریکا بود که باعث شد تا پای ایران به کشورهایی، چون عراق، سوریه و یمن باز شود.