اضطراب صدایی است در پسِ ذهن شما که میگوید، "قرار است اتفاقی بد بیافتد." چیزی است که شما را در ساعت 2 شب بیدار نگه میدارد و به کاری خجالت آور که 5 سال پیش انجام دادید فکر میکنید. تمامی افراد درونگرا با این مسئله دست و پنجه نرم نمیکنند و افراد بیرونگرا و متعادل نیز میتوانند این مشکل را داشته باشند.
برای شفاف سازی، درونگرایی و اضطراب یک چیز مشابه نیستند. درونگرایی ترجیحی است برای محیطهای آرام و در کمترین حد محرک، که اضطراب واژهای کلی برای نابهنجاری هایی است که منجر به ترس مفرط، نگرانی، و تشویش میشود. به هر حال، برای بیشتر افراد درونگرا، اضطراب جزء جدا نشدنی از زندگی است؛ حقیقتا اضطراب در میان درونگراها رایجتر از برونگراها است، بر اساس نظریه دکتر لوری هلگو.
گاها اضطراب کاملا مشهود است(برای مثال حملات وحشت و خیس شدن کف دست)، اما در همه موارد این گونه نیست. عده زیادی از افراد با گونه ای پنهان از اضطراب با نام " اضطراب عملکرد بالا" زندگی میکنند. ظاهرا، به گونه ای ظاهر میشوند که همه چیر مرتب است. و حتی ممکن است زندگی های بسیار موفقی داشته باشند. کسی از بیرون نمیتواند تشخیص دهد که این افراد با ترس زندگی را به پیش میبرند. و بعضی اوقات حتی خودشان هم متوجه نمیشوند.
با اینکه بطور رسمی بعنوان بیماری تشخیص داده نشده است، اضطراب عملکرد بالا چیزی است که بسیاری از افراد با آن آشنا هستند. این بطور نزدیکی با اختلال اضطراب عمومی در رابطه است، که 6.8 میلیون بزرگسال آمریکایی را تحت تاثیر قرار میدهد، با دو برابر احتمال مبتلا شدن برای زنان در مقایسه با مردان.
علائم اضطراب با عملکرد بالا
در اینجا به 15 مورد مشترک از علائم اضطراب با عملکرد اشاره شده است.
1 . شما همیشه آماده هستید.
ذهن شما اغلب در هر شرایطی به بدترین حالت فکر میکند. در نتیجه، شما ممکن است خود را بیش از حد آماده شدن پیدا کنید. برای مثال، شما ممکن است که لباس زیر و لوازم آرایشی خود را هم در چمدان چک شده خود و هم ساک دستی خود بسته بندی کنید با در نظر گرفتن اینکه هواپیما آنرا را گم کند.
مردم شما را بعنوان فردی قابل اعتماد میبینند –و این تدارکات گاهی اوقات مفید واقع میشود –ولی افراد کمی متوجه میشوند که "آمادگی برای همه چیز" در شما ریشه در اضطراب دارد.
2. شما ممکن است از درون مشوش باشید اما در ظاهر خویشتن دار به نظر برسید.
جالب است بدانیم که عده زیادی با اضطراب بالا بروز که نمیدهند که چه میزان نگران هستند، که دلیل دیگری برای پنهان بودن آن است. ممکن است شما آموخته باشید که احساساتتان را طبقه بندی کنید.
3. شما دنیا را اساسا از طور دیگری میبینید.
اضطراب "فقط در ذهن شما" نیست. محققان در موسسه علمی وایزمن اسرائیل دریافتهاند کسانی که اضطراب دارند دنیا را متفاوت از کسانی میبینند که اضطراب ندارند. در این مطالعه، افراد مضطرب قادر به تشخیص بین یک محرک ایمن و محرکی که قبلا با تهدید همراه بوده است، نیستند. به عبارت دیگر، افراد مضطرب تجربیات عاطفی را بیش از حد جمع میکنند - حتی اگر آنها تهدید آمیز نباشند.
4. شما مداوما احساس نیاز برای انجام کاری را میکنید.
اگر فردی درونگرا هستید که نیاز به زمان زیادی برای بدست آوردن دوباره انرژیتان دارید این برای شما مشکلی مهم محسوب میشود. این لزوما به این معنا نیست که شما در پیشامد های اجتماعی زیادی شرکت دارید؛ در عوض، شما ممکن است همیشه برای انجام کارها یا قرار گرفتن جلوتر از همه چیز ضرورتی حس کنید. مشغول بودن حواس شما را از اضطرابتان پرت میکند و حس کنترل داشتن بر چیزها را به شما میدهد.
5. شما ظاهرا فردی موفق هستید.
در پیشرفت گرا، سازماندهی شده، جزئیات گرا و پیشگام در پیشبرد برنامه ریزی برای تمام احتمالات، شما ممکن است نشانگر موفقیت باشید. مشکل این است، هیچ کدام اینها کافی نیست. شما همیشه حس میکنید که باید بیشتر انجام دهید.
6. شما از نا امید کردن دیگران میترسید.
ممکن است شما در خدمت خوشی دیگران باشید. شما خیلی از ناراحت کردن دیگران واهمه دارید و این باعث میشود شما به سختی کار کنید تا اطرافیانتان را خوشحال کنید –حتی اگر این به معنی فدا کردن نیازهای خودتان باشد.
7. شما با تشویش و تند تند حرف میزنید.
علی رغم اینکه شما فردی درونگرا هستید که آرام و ساکت بودن را ترجیح میدهد، شما بطور مداوم تند تند صحبت میکنید –به دلیل تشویش و نگرانی. به همین سبب، گاهی اوقات با فردی برونگرا اشتباه گرفته میشوید.
8. شما زندگی خود را حول محور جلوگیری کردنها بنا کردهاید.
برای جلوگیری از غرق شدن، جهان خود را کوچک کردهاید. شما به روال و تجارب آشنا چسبیدهاید که احساس راحتی و کنترل به شما میدهد؛ شما از تجربیات شدید عاطفی مانند مسافرت، رویدادهای اجتماعی، درگیری یا هر چیز دیگری که ممکن است باعث اضطراب شما شود اجتناب میکنید.
9. شما متمایل به اندیشیدن و بیش از حد فکر کردن هستید.
شما مکالمات منفی زیادی با خود دارید. اشتباهات گذشته را اغلب در ذهن خود تکرار میکنید، روی سناریوی "چه میشد اگر" تمرکز میکنید، و به سختی میتوانید از لحظه لذت ببرید چون توقع بدترین اتفاقات را دارید. گاهی اوقات ذهن شما سرعت میگیرد و قادر به توقفش نیستید.
10. شما فردی کمالگرا هستید.
شما سعی میکنید نگرانیهای خود را با درست کردن کار و یا ظاهرتان آرام کنید. این ممکن است طبعاتی مثبت داشته باشد، اما هزینهای به دنبال دارد. شما احتمال دارد ذهنیتی "همه یا هیچ" داشته باشید ("اگر من بهترین دانش آموز نیستم پس بدترینم"). ممکن است شما توقعات غیر واقع بینانه از خودتان داشته باشید، و ترسی فاجعهبار از این که ممکن است کمتر از آن چیزی که فکر میکنید شوید.
- شما درد، عادات تکراری، و یا تیک عصبی دارید.
بر اساس گفتهی روان درمان اُنی رایت، اضطراب شما ممکن است خود را به صورت فیزیکی در بدنتان به اشکال فشار ماهیچهای و دردها خود را نشان دهد. بطور مشابه، ممکن است شما بصورت ناخودآگاه پوست اطراف ناخنهایتان را بکنید، پایتان را به زمین بزنید، سرتان را بخارانید، و انجام کارهای تکراری دیگر که استرستان را خارج میکند -حتی اگر متشکل از راه های دیگر بنظر بیاید.
12. شما همیشه خستهاید.
ذهن شما همیشه در حال تلاطم و حرکت است، پس شما مشکل خوابیدن یا خواب ماندن نیز دارید. حتی زمانی که خوب بخوابید، در طول روز احساس خستگی میکنید، چون دست و پنجه نرم کردن با میزان بالای اضطراب خسته کننده است.
13. به آسانی وحشت زده میشوید.
این به این دلیل است که سیستم عصبی شما در حال حرکت است. کوبیده شدن در، آژیر آمبولانس، و یا صداهای غیرمنتظره شما را مشوش میکند.
14 . به آسانی خشمگین و مضطرب میشوید.
شما با استرس سطح پایینِ مداومی زندگی میکنید، بنابراین حتی مشکلات و ناراحتی های جزئی شما را آشفته میکند.
15. شما نمی توانید "فقط تمامش کنید".
اضطراب چیزی نیست که بتوانید به خود امر کنید از انجامش دست بردارید. در واقع، محققان موسسه علمی وایزمن که در بالا اشاره شد، پی بردهاند که افراد مضطرب ذهنی متفاوت با افراد غیر مضطرب دارند. آنها اشاره کردند که افراد با توجه به تفاوت اساسی در مغزشان نمیتوانند عکس العمل اضطرابی خود را کنترل کنند. (به هرحال، شما میتوانید با اضطراب خود کنار بیایید و بطور قابل ملاحظهای آن را کاهش دهید.