در مکتب انسان ساز اسلام ، پاکدامنی از ارزش های والای انسانی به حساب می آید و در مقابل ، بی عفّتی و بی بندوباری جنسی محکوم شده است. اسلام نخست با راهنمایی و هدایت ، مسائل جنسی و شهوانی را کنترل و تعدیل می کند ، مسلمانان را به عفاف و پاکدامنی فرا می خواند ، سپس با تدابیر حکمت آمیز و اصولی زمینه های انحراف را از میان بر می دارد. هم به پیروان خویش دستور می دهد ، بی عفتی نکنند و هم از آنان می خواهد که اسباب لغزش و گناه دیگران را فراهم نسازند.
● چشم چرانی ، اولین قدم انحراف :
گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی «چشم چرانی» و نگاه به نامحرم است. نگاه های آلوده ، تخم شهوت را در دل بارور ساخته ، صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا می کند. حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود :
روضة المتقین، ج 9، ص 434 :: چشم چرانی ، تخم شهوت را در دل می کارد و چنین کاری برای نگاه کننده کافی است که منشأ فتنه گردد.
نگاه کردن به ناموس دیگران ، خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب می کند ، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشم های او ناموس دیگران را نشانه می گیرد. پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله فرمود : بحارالانوار، ج 104، ص 38 :: نگاه (به نامحرم) تیز زهرآلودی از تیرهای شیطانی است .... امیرمؤمنان ـ علیه السلام فرمود : چشم ها ، کیمنگاه های شیطان است. پس باید مراقب چشمان خویش باشیم ، تا شیطان از آن برای تخریب ایمان ما و ناموس مردم استفاده نکند.
● سفارش قرآن به چشم پوشی از نامحرم :
امام باقر ـ علیه السلام فرمود : جوانی از انصار ، در مدینه با زنی برخورد کرد. در آن زمان ، مقنعه زن ها تا پشت گوششان را می پوشاند (گوشها ، گردن و صورت حجاب نداشت) جوان به آن زن خیره شد و چشم از او بر نداشت تا عبور کرد. همین طور که با نگاه به پشت سرش آن زن را تعقیب می کرد ، وارد کوچه تنگی شد در این هنگام صورتش به استخوانی که از دیوار بیرون زده بود برخورد و شکافت. وقتی آن زن رفت ، جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است. با خود گفت : به خدا سوگند! نزد رسول خدا می روم و این ماجرا را با او در میان می گذارم. جوان نزد پیامبر رفت. حضرت پرسید این چه وضعی است؟ او جریان را نقل کرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد. (فروع کافی، ج 5، ص 521)
نور آیه 31 ، به زنان با ایمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند. پس خواست قرآن رعایت عفت عمومی برای زن و مرد است و این کار ضروری و واجب شمرده شده است : نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها ، اگر با قصد لذّت باشد ، حرام است ، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است. ارزش چشمان پاک هر یک از اعضای بدن مؤمن نسبت به عبادت پروردگار متعال وظیفه خاصی بر عهده دارد که اگر بدان وظیفه عمل کرد، ارزشمند است. حضرت علی ـ علیه السلام درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود : بحارالانوار، ج 101، ص 35
چیزی در بدن کم سپاستر از چشم نیست ، خواسته اش را ندهید که شما را از یاد خدا باز می دارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله چشمان با ارزش را این گونه توصیف می کند : بحارالانوار، ج 101، ص 35
همه چشم ها روز قیامت گریانند جز سه چشم : چشمی که از ترس خدا بگرید ، چشمی که از نامحرم فرونهاده شود ، چشمی که در راه خدا (و پاسداری از کیان اسلام) شب زنده دار باشد. چشمی که به نگاه حرام آلوده نگردد ، سبب برکات زیر می گردد :
دیدن شگفتی ها :
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : «غُضُّوا اَبْصارَکُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ» همان، ص 41
چشمهایتان را (از نامحرم) بپوشانید تا عجایب و شگفتی ها را ببینید.
▪راحتی قلب :
امام علی علیه السلام فرمود : «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ» آنکه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد ، قلبش را راحت کرده است. شرح غررالحکم، آمدی، ج 5 ، ص 449
▪ پاداش الهی :
امام صادق علیه السلام فرمود : بحارالانوار، ج 101، ص 37
هر کسی زنی را ببیند و (بلافاصله) دیده اش را به آسمان بدوزد یا چشم فرو بندد ، چشم باز نگرداند مگر خداوند حوریان بهشتی را به عقد او در آورد.
چشیدن شیرینی ایمان :
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود :
نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند ، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی اش را در دل خویش احساس کند. قرآن کریم برای عبرت و راهنمایی مردم ، داستانهای گوناگونی را نقل کرده که میان همه آنها از داستان حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ به عنوان «احسن القصص» یا زیباترین داستان یاد شده است. در این داستان حضرت یوسف از زشت ترین عمل که «خیانت به ناموس دیگران» است پرهیز کرده ، با فراهم بودن تمام مقدمات با توجه به حضور و قدرت الهی ، شهوت خود را کنترل کرده و از نامحرم چشم پوشیده است و این کاری بزرگ است که تنها با کمک ایمان به پروردگار انجام پذیر است. قرآن مجید حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ را به عنوان قهرمان میدان «عفاف» مطرح می کند تا جوانان مسلمان که در پی قهرمان یابی و الگوپذیری هستند ، از یوسف ـ علیه السلام ـ که شجاعترین مرد روزگار بود پیروی کنند ؛ چرا که حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: شجاع ترین مردم کسی است که بر خواهش نفسانی اش چیره شود. (نهج الفصاحه، پاینده ، حدیث 299) نکته شایان توجه در داستان حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ استمداد از خدای سبحان و پناه بردن به قدرت سرمدی اوست که هیچ چیز جز ایمان به پروردگار نمی تواند جلوی نفس سرکش و غریزه نیرومند شهوت را بگیرد.
از امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ سؤال کردند : به کمک چه چیزی می توان چشم از نامحرم پوشید ؟
پاسخ داد : بحارالانوار، ج 101، ص 411 : با خاموش کردن آتش شهوت ، زیر نظر قدرتمندی که بر مخفیگاهت آگاه است. عفت در برابر عفت نکته ظریف دیگری که در مسأله «ناموس» نهفته است و روایات نیز آن را تأیید کرده اند این است که به هر دستی بدهی به همان دست پس می گیری ، چنان که فرموده اند : فروع کافی، ج 5، ص 553 ؛ آن طور که جزا دهی جزا بینی.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود : در زمان حضرت موسی ـ علیه السلام ـ مردی با زنی زنا کرد وقتی به خانه خویش آمد ، مردی را با زن خود دید، آن مرد را نزد حضرت موسی آورد و از او شکایت کرد. در آن لحظه جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت : هر کس به ناموس دیگران تجاوز کند به ناموسش تجاوز کنند. حضرت موسی به آن دو فرمود : با عفت باشید تا ناموستان محفوظ بماند. بنابراین ، مؤمن با غیرت هرگز به ناموس دیگران نگاه حرام نمی کند ، چرا که نمی خواهد کسی به ناموسش نظر بد داشته باشد.
هر که باشد نظرش در پی ناموس کسان
پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان
شخصی از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسید : آیا نگاه کردن به پشت سر زنهایی که عبور می کنند جایز است ؟ حضرت پاسخ داد : اگر به ناموس شما این گونه نگاه کنند ، خوشنود می شوید ؟! آنگاه فرمود : برای مردم همان را بخواهید که برای خود می خواهید. (مستدرک الوسائل، ج 2، ص 555)
● خلوت با نامحرم :
اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند که کسی در آنجا نباشد در حالی که دیگری هم نتواند وارد شود چنانچه بترسند که به حرام بیفتند ، باید از آنجا بیرون بروند. یکی دیگر از راههای پیشگیری از انحراف این است که مؤمن با نامحرم در جای خلوت اجتماع نکند ، چرا که دور از چشم مردم ، زمینه لغزش و انحراف فراوان است.
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود :
آن که به خدا و روز جزا ایمان دارد نباید در جایی بخوابد که صدای نفس زن نامحرم شنیده می شود. امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ فرمود : هیچ مردی با زنی (نامحرم) خلوت نکند. اگر مردی با زن بیگانه ای خلوت کند ، سوّمی آن دو شیطان است. هم چین فرمود : هر کس سه چیز را رعایت کند، از دست شیطان رانده شده و از هر گرفتاری در امان خواهد ماند :
اول اینکه با زن نامحرم خلوت نکند ... .
● سزای چشم ناپاک :
علاوه بر ابتلا به مثل آنچه فرد انجام داده که خود به خود در مسائل ناموسی انجام می گیرد ، «چشم ناپاک» از عذاب و شکنجه الهی نیز بی نصیب نمی ماند. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : آن که چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر کند ، روز قیامت، خداوند چشمانش را با میخ های آتشین و از آتش پر کند ، تا وقتی که به حساب مردم رسیدگی کند ، سپس امر می شود که او را به جهنم ببرند. اسلام برای پاکدامنی پیروان خویش حتی شنیدن سخنان نامحرم را نیز اگر از روی غرض باشد ، ممنوع کرده است. این خود هشداری بجا و حساب شده است که تماس نامشروع با نامحرمان به هیچ عنوان و از هیچ راهی حاصل نشود البته رویارویی جدّی و ضروری و بدون هیچ گونه غرض ، آنهم با حجاب کامل اسلامی و با رعایت ادب و سایر مسایل اخلاقی اشکالی ندارد.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود :
در مورد رابطه نامشروع برای هر عضوی از آدمی سهمی از زناست ؛ زنای چشم ، نگاه کردن ، زنای زبان ، سخن گفتن و زنای گوش ها ، شنیدن (سخن نامحرم) است. همچنین درباره شوخی کردن با نامحرم فرمود : ثواب الاعمال، ص 334
هر کسی با زن نامحرمی شوخی کند برای هر کلمه ای که با او در دنیا سخن گفته ، هزار سال در جهنم زندانی می شود. امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ برای گریز از خطر آلوده شدن و رهایی از دام شیطان هنگام رو به رو شدن با نامحرم ، این گونه رهنمود می دهد : اگر یکی از شما زنی را دید و خوشش آمد ، چشم از او برداشته ، نزد همسر خود رود که آنچه او دیده است ، همسرش نیز دارد و مواظب باشد که شیطان را بر دل خویش راه ندهد و آن که متأهل نیست ، دو رکعت نماز بخواند و خدا را زیاد سپاس گوید و صلوات بر پیامبر و خاندانش فرستد ، آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نیز با رحمت خویش او را از راه مباح بی نیاز می گرداند. (تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 589)