خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ-امیر هاشمی مقدم
به تازگی خبر و عکسهای جابجایی حمام «آرتوکلو» در شهرستان جسنکیف استان باتمان ترکیه در رسانهها بسیاری را شگفتزده کرده است. این حمام که با آبگیری سد «ایلیسو» به زیر آب میرفت، با تلاش مسئولین منطقه بهطور کامل و دُرُسته از جایش بیرون آورده و بر روی چندین دستگاه کِشَنده مدولار، جابجا شد تا از خطر نابودی در امان باشد. این حمام تاریخی بیش از پنج سده عمر داشت و وزنش 1600 تن بود.
مسئولین ترکیه از این دست کارها زیاد میکنند. چندی پیش یک اثر تاریخی دیگر هم در همین منطقه و به همین روش جابجا شده بود. هنگامی که ملیگرایی و میهندوستی برای ترکیهایها ارزشمند باشد، بنابراین هر بخشی از تاریخ و هر بنای تاریخی هم برایشان ارزشمند خواهد بود. بیهوده نیست که جزو کشورهای کامیاب در زمینه گردشگری است.
حال این رفتار را با رفتار مسئولین کشور خودمان در برخورد با بناهای تاریخی مقایسه کنیم. اندوهبار است. بگذارید نمونهای مشابه بیاورم: حمام «خسرو آغا» در شهر اصفهان. این نمونه را از آن جهت میآورم که پانزده سال پیش و در دوره دانشجویی، بهعنوان موضوع پژوهشی درس «فرهنگ و توسعه» آنرا انتخاب کرده و زوایای گوناگونش را بررسی کردهام.
خسرو آغا از خواجگان دربار شاه سلیمان صفوی بود که در کنار برادرش، علی قلی آغا، حمامهای زیبایی در اصفهان بنا کردند. حمام خسرو آغا در نزدیکی میدان نقش جهان، روزگاری یکی از زیباترین حمامهای اصفهان بود. اما در سال 1374 و به بهانه ساخت خیابان حکیم، بدون مجوز قانونی و برخلاف انتقادات و اعتراضات سازمان میراث فرهنگی، دوستداران میراث فرهنگی و مردم اصفهان، آنرا ویران کردند. آن هم در حالیکه یک اثر ثبتشده ملی بود.
حکایت ویران کردن این حمام، بسیار جانسوز و البته تکراری است. در سالهای آغازین انقلاب، عدهای به تصور اینکه اینجا مرکز فسادی بوده است دیوارش را فرو میریزد. میراث فرهنگی تلاش میکند حمام را بازسازی نماید، اما شهرداری اصفهان و در رأس آن، عظیمیان بهعنوان شهردار وقت، به بهانه کاهش ترافیک در منطقه، تصمیم به ایجاد خیابان حکیم میگیرد و بنابراین اجازه بازسازی را به میراث نمیدهد. این خیابان دقیقا باید از میان حمام تاریخی خسرو آغا بگذرد! میراث فرهنگی اصفهان مخالفت میکند؛ اما در نیمه شب 23 فروردین 1374، به یکباره برق خیابان سپه قطع شده و سپس چند دستگاه لودر متعلق به شهرداری، به محل آمده و حمام را ویران میکنند. فردا صبح شهرداری از ماجرا اظهار نا آگاهی میکند. کارشناسان میراث فرهنگی برای گردآوری ویرانههای حمام (آثاری همچون کاشیها، تزئینات، سنگابه و...) به آنجا میروند، اما شهرداری با قلدری تمام حتی اجازه این کار را هم نداده، کارشناسان را از محوطه بیرون کرده، ویرانهها را بار کامیونها نموده و میبرد.
اکنون پس از 23 سال، مشخص شده خیابان حکیم نه تنها نتوانسته از ترافیک منطقه بکاهد، بلکه تنها حمام و بازار تاریخی آنجا را ویران کرده است. حالا قرار است ویرانههای حمام دوباره بازسازی شود. کسانی که گذرشان به اصفهان و میدان نقش جهانش افتاده باشد، حتما ویرانههای این بنا را در نبش خیابانهای سپه و حکیم دیدهاند. اکنون درستی سخن کارشناسان مشخص شده و قرار است دوباره برای بازسازی این حمام تاریخی، هزینه شود. یکی از ویژگیهای حمام خسرو آغا، تزئینات داخلی آن بود که پس از تخریب، همگی از بین رفتند و اکنون در بازسازی، دیگر خبری از آنها نخواهد بود.
هزینه این بازسازی دوباره از جیب مردم اصفهان و بلکه کل ایران است. یکبار میراثشان را بدون هیچگونه پاسخگوییای ویران کردند. حالا دوباره با پول خودشان که از بیتالمال برمیدارند، میخواهند آنرا بازسازی کنند. اما هیچ کسی شهردار و مسئولین شهرداری وقت اصفهان که با گردنکشی و قانونگریزی این حمام را ویران کردند، مجازات نمیکند.
همین رویداد ویران کردن حمام توسط شهرداری و به بهانه محل فساد بودن، 20 سال پس از ویران کردن حمام خسرو آغا دوباره تکرار شد و این بار در دی ماه 1394 حمام «حاج کاظم» در خیابان مسجد سید را ویران کردند. مدیر منطقه یک شهرداری اصفهان که نام خانوادگی «فرهنگ» را یدک میکشید، در گفتگو با رسانهها مدعی شد که این حمام ارزش تاریخی نداشته و او هم از ثبت ملی شدنش آگاه نبوده است!
اصولا شهرداریها در ایران جزو درآمدزاترین نهادها، بر باد دهندهترین نهادها، گردنکشترین نهادها و دشمنترین نهادها علیه میراث فرهنگیاند. همین شهرداری اصفهان یکی از بهترین نمونههاست که اوج رفتارهای ضد میراث فرهنگیاش در دوره سقائیاننژاد بود. کسی که علیرغم احکام دادگاهها، برج جهاننما را در نزدیکی میدان نقش جهان ساخت و وقتی یونسکو تهدید به خروج نام این میدان از لیست میراث جهانی کرد، سیصد میلیارد تومان از میراث فرهنگی گرفت تا طبقات بالایی این برج را ویران کند. آن هم سیصد میلیارد تومان از بودجه سازمانی که خودش همیشه با مشکلات مالی برای میراث فرهنگیمان روبروست.
همچنین است برج جهاننمایی که سالها از ساختش میگذرد، اما بسیاری از فروشگاهها و واحدهایش خالی است و خودش هرگز نتوانسته جایگاهی در شهر اصفهان بیابد. همین آقای سقائیاننژاد بود که باز هم با وجود همه مخالفتها و احکام صادره، تونل متروی اصفهان را از زیر چهارباغ و سی و سه پل گذراند تا دستگاه حفاریاش نهایتا به پایه سی و سه پل برخورد کند و به آن آسیب بزند. دهها برخورد ضد میراث فرهنگی دیگر هم از همین آقای سقائیاننژاد سر زد که صدها و بلکه هزاران میلیارد تومان هزینه بر دست مردم اصفهان گذارد. اما دست آخر بدون اینکه به کسی پاسخگو باشد ، پس از یازده سال ویرانگری در اصفهان، با سلام و صلوات بدرقه شد تا سکان شهرداری شهر قم را در دست بگیرد.
این تنها گوشهای از بلاهایی است که بر سر میراث فرهنگی اصفهان، بهعنوان گردشگریترین شهر ایران آمده؛ و آب هم در دل مسئولین تکان نخورده است. بعد گلایه میکنیم که چرا ایرانیان گردشگری ترکیه را رونق میبخشند، نه گردشگری خود ایران را. هرگاه مسئولین ما از مسئولین ترکیه درس گرفتند و میراثداران خوبی برای فرهنگ سرزمینمان بودند، میتوانند گلایهمند باشند.