سرویس بینالملل فردا:به گزارش پایگاه خبری «العهد»، باراک اوباما در طول دو دوره ریاست جمهوری خود در کاخ سفید به رشد تروریسم بیناالمللی و ناامن کردن جهان کمک بسزایی کرد و نقش فاعل و مؤثری در افزایش روند بحران منطقه خاورمیانه داشت. در این راستا مقالهای را از خانم «مدیا بنجامین»، سخنگوی رسمی سازمان ضد جنگ «کود پینگ» میخوانیم.
نتیجه عملکرد کسی که هشت سال ریاست کاخ سفید را برعهده داشت، غمانگیز و غیرانسانی است، گرچه این نتایج اسفناک، نتوانستند خواب توأم با آرامش را از چشم این فرد یعنی «باراک اوباما»، رئیس جمهور اسبق آمریکا بربایند، ولی اشکهای تمساحگونهاش که تلاش مذبوحانهای بودند برای اثبات داعیه انسان دوستی وی، هرگز نتوانستند مردمی را که شاهد عینی جنایاتِ این عقاب امپریالیستی خونخوار بر بعضی کشورها بودند، قانع کند.
انتخاب «دونالد ترامپ»، مجری سابق برنامههای تلویزیونی و تاجر آمریکایی به عنوان رئیس جمهور جدید این کشور با حالتی از ناخوشایندی و انزجار، در سراسر جهان همراه شد، بطوریکه برخی ناظران سیاسی ضمن اظهار تعجب از نتایج انتخابات، این فرایند را عامل مهمی به منظور تحتالشعاع قراردادن عملکرد سیاه هشت ساله اوباما به شمار آوردند.
طبق نظر سایت "Investig'Action"، واژههای خوب و بد در دنیای سیاست آمریکا جایگاهی ندارند، بلکه این منافع اقتصادی هستند که عامل به هدف گرفتن مردم دیگر ملتها از سوی این سیاستمداران است، و این مردم هستند که میبایست برای داشتن شرایط و زندگی بهتر از حقوق خود در برابر این رهبران سیاسی دفاع کنند. این نظریه خانم «مدیا بنجامین»، فعال حقوق بشر و مؤسس سازمان ضدجنگ "کد پینک" میباشد.
اغلب آمریکاییها شگفتزده شدند وقتی دریافتند که رئیس جمهور منتخب آنها یعنی اوباما که در مبارزه انتخاباتی، چهره ضدمداخله نظامی علیه کشورهای بحران زده، از خود ارائه داده بود، در واقع مردی عاشق جنگ و خونریزی میباشد. پیمان هستهای با ایران، و همچنین از سرگیری روابط دیپلماتیک با کوبا تنها موفقیتهای وی هستند که توانست ازطریق دیپلماسی و نه با سیاست زور و جنگ، به آنها دست پیدا کند.
از سوی دیگر باراک اوباما، تعداد سربازان آمریکایی را در افغانستان و عراق به حداقل رساند، ولی جنگی فاجعهآمیز را با به کارگرفتن نیروهای عملیات ویژه در جهان به راه انداخت. در سال (2016) این نیروها در( 138) کشور یعنی در قریب بیش از (70%) درصد جهان مستقر شده بودند، که این ارقام نشاندهنده افزایش سرسامآور (130) درصدی، در قیاس با زمان ریاست جمهوری «جرج دبلیو بوش» میباشد.
در شرایطی که نتایج عملکرد هشت ساله ریاست جمهوری اوباما در حال بررسی بود، «میکا زنکو»، یکی از مسؤولان ارشد وزارت خارجه آمریکا، آماری را از حملات هوایی وزارت دفاع این کشور، فاش کرد. طبق این گزارش مستند، دولت اوباما در سال (2016)، حداقل 26 هزار و 171 بمب را پرتاب کرده است، بدین معنی که ارتش آمریکا روزانه 72 بمب با میانگین سه بمب در هر ساعت، مردم نظامی و غیرنظامی را مورد هدف قرار میداد. درست است که اغلب بمبگذاریها سوریه و عراق را نشانه میگرفت، ولی واشنگتن دیگر کشورها را همچون افغانستان، لیبی، سومالی، یمن، و پاکستان را نیز آماج حملات خود قرار داد. گفتنی است که اکثریت ساکنین این کشورها، مسلمان هستند.
یکی از تکنیکهای بمبگذاری مورد علاقه اوباما، شیوهای است که هواپیماهای بدون خلبان، مجری چنین اقدامی باشد، و اوباما به عنوان فرمانده کل ارتش، محدوده استفاده از هواپیماهای بدون خلبان را به خارج از مناطق جنگزده مانند عراق و افغانستان توسعه داد و این شیوه را در یمن و پاکستان نیز به کار گرفت.
شایان ذکر است که تعداد حملات نظامی دولت اوباما در قیاس با دوره جرج دبلیو بوش به ده برابر رسیده بود، و این بدین معنی است که اوباما ساکنان غیرنظامی کشورهای بحرانزرده را جنگجویانی اغتشاشگر تصور کرده، و ازآنها به عنوان اهدافی برای دستگاههای کنترل از راه دور خود استفاده میکرد.
رئیس جمهور اسبق آمریکا، همیشه بر مشروعیت جنایتهای جنگی خود در سراسر جهان تأکید، و در این راستا به مصوبههای سال (2001) و (2003) کنگره آمریکا استناد میکرد، طبق این مصوبه ارتش آمریکا اجازه دارد به منظور از بین بردن اعضای گروهک ترویستی «القاعده»، از نیروی نظامی استفاده کند. ولی بر همه عیان است که جنگهایی که امروزه آمریکا آنها را برپا کرده است، هیچ رابطی با کسانی که این کشور را در سال (2001) مورد هدف قرار دادند، ندارد.
این قانون نابسامان کنگره دولت آمریکا به هدف توجیه دخالتهای نظامی خود در کشورها تصویب شده است، و این مصوبه که از حملات غیرقانونی هواپیماهای بودن خلبان، که هرگونه احترام به مرزها و حریم جغرافیایی کشورها را زیر پا گذاشته است، حمایت میکند از امروز به بعد در دست دونالد ترامپ دمدمی مزاج است.
با همه این تفاصیل لازم است سؤال مهمی مطرح شود که دولت اوباما طی این هشت سال جنگ به چه اهدافی دست پیدا کرد؟ بی شک طی این دوره، تروریسم بطور وسیعتری به فعالیتهای خود ادامه داد، واشنگتن نیز در هیچ کدام از این جنگها به پیروزی دست نیافت، و از همه مهمتر منطقه خاورمیانه به میدانی مشتعل برای بحران و تجزیهطلبی مبدل شد، که همه این مسائل با زمانیکه اوباما با فرایند جنگ علیه عراق مخالفت کرده بود، پیشرفت چشمگیری داشته است.
اگر آمریکا به منظور حفظ جان سربازان خود از شیوه معمول حملات نظامی زمینی به شیوه استفاده از نیروهای ویژه و حملات هوایی تغییر تکنیک داد، ولی ما با تعداد بیشماری از کشته شدگان غیرآمریکایی مواجه هستیم و آمار دقیقی از تعداد غیرنظامیان کشتهشده در حملات هوایی آمریکا در عراق و سوریه در دست نداریم، و میدانیم که هواپیماهای واشنگتن به منظور هدف قراردادن عناصر تروریستی «داعش»، شهرهای پرجمعیت را نشانه میگیرد، به عنوان مثال شاهد بمبگذاری غم انگیز بیمارستان «پزشکان بدون مرز»، در منطقه «کندز» افغانستان بودیم که منجر به کشته شدن 42 نفر و زخمی شدن 37 نفر شد. بر کسی پوشیده نیست که آمار واقعی قربانیان این کشورها بیش از آن چیزی است، که دولت آمریکا ارائه میدهد.
وقتی آمریکا در جولای سال (2016) مجبور شد گزارش دقیقی از آمار قربانیان حملات هوایی بدون خلبان ارائه دهد، این دولت به روش غیرمعقولی مدعی شد که طی سالهای (2009) تا (2015)، تعداد کشته شدگان غیرنظامی این حملات در پاکستان، لیبی، یمن و سومالی به حداکثر (116) نفر میرسد.
این آمار اندک و غیرقابل باور واکنش روزنامهنگاران و مدافعان حقوق بشر را به دنبال داشت، زیرا واشنگتن از اسامی قربانیان، تاریخ و مکان دقیق کشته شدن آنها هیچ اطلاعاتی ارائه نداده بود. دفتر مطبوعاتی تحقیقاتی لندن، که سالهاست در خصوص حملات هوایی بودن خلبان آمریکا مطالعه میکند، تأکید دارد که آمار واقعی این قربانیان در قیاس با آنچه که دولت آمریکا گزارش داده، بسیار چشمگیر است.
از سوی دیگر، تعداد حملات هوایی بدون سرنشین ارتش آمریکا در مقایسه با دیگر حملات موشکی بکار گرفته شده در هشت سال دوره ریاست جمهوری باراک اوباما اندک نیست، و تعداد کشته شدگان غیرنظامی توسط موشکهای آمریکا به دهها هزار نفر میرسد. ولی همه این آمارها در حد حدس و گمان میباشد زیرا دولت آمریکا و رسانهها در مورد تعداد واقعی کسانی که قربانی مداخله نظامی شکستخورده واشنگتن شدهاند، سکوت اختیار کردهاند.
در سال (2013)، سخنان اوباما را در حالیکه در مورد سیاست خارجی آمریکا در دانشگاه دفاع ملی واشنگتن صحبت میکرد، قطع کردم، و از حوادثی که طی آن دوره در افغانستان و یمن رخ داده بود، و همچنین از دیدارهایی که با خانوادههای یمنی که قربانی حملات هوایی بدون خلبان آمریکا شده بودند، سخن گفتم و علی الخصوص در مورد خانواده «رحمان»، و فرزندانش که از نزدیک شاهد کشته شدن فاجعهآمیز مادر بزرگ خود طی برداشت بامیه در مزرعه بودند، حرف زدم.
از اوباما خواستم که از خانوادههایی که قربانی سیاست آمریکا شده بودند، عذرخواهی کند. ولی آنها مرا از سالن بیرون کردند اما میشنیدم که اوباما میگفت: " باید صدای این زن شنیده شود"، ولی متاسفانه هیچ اقدامی انجام نداد.