ماهان شبکه ایرانیان

چه کسانی جامعه را دو قطبی می‌کنند؟

چه کسانی جامعه را دو قطبی می‌کنند؟

مدتی است کسانی که معمولا به سخنان رهبر معظم انقلاب اعتنایی ندارند و از بن دندان با مواضع سیاسی داخلی و خارجی ایشان مشکل دارند به هر بهانه ای با استناد به تاکیدات ایشان بر لزوم پرهیز از دوقطبی شدن جامعه، با جا و بی جا، در برابر هر سخنی که به نمایندگی از اکثریت مردم و با دلسوزی در راه آرمان های انقلاب و در مخالفت با فسادهای سازمان یافته بر زبان رانده می شود به هیات مدافعان رهبری و ملک و ملت در می آیند و همگان را به توجه به این زمینه فرا می خوانند. تو گویی پرهیز دادن از دو قطبی کردن جامعه به معنای سکوت در برابر کاستی ها و ناکارامدی ها و فسادهای کلان است.

پرسش جامعه شناسانه این است: چه کسانی جامعه را دو قطبی می کنند؟ آیا کسانی که از مطالبات مردم محروم و طغیان برخی مسوولان سخن می گویند، جامعه را به سوی دو قطبی شدن می رانند؟

تاریخ بشری در تمام فرهنگ ها و تمدن ها گواه آن است که چنین نیست. علم تاریخ و جامعه شناسی و حتی آموزه های دینی هم می گوید شکاف و قطب بندی ایجاد شده در جوامع در درجه نخست محصول نوع حکمرانی حاکمان و توانگران یک جامعه و فاصله گرفتن روحی و مادی آنان از اکثریت مردم آن جامعه است و محکومان یک جامعه همواره در واکنش به این منش حاکمان است که صف خود را از آن ها جدا می کند.

از قیام اسپارتاکوس در روم باستان تا ظهور انقلاب های انگلستان و فرانسه و آمریکا و انقلاب روسیه، در دنیای غرب، همینطور از زمان ظهور نخستین پیامبران الهی تا زمان پیامبر بزرگ اسلام، مصلحان اجتماعی، انقلابیون و پیامبران همواره در واکنش به اوضاع نابسامان اجتماعی خود و دو قطبی ایجاد شده در جامعه از سوی قدرتمندان، علم مخالفت برداشته و اقدام به یارگیری کرده اند. آنها می دیدند که طبقات قدرتمند جامعه در وحدتی نوشته و نانوشته با یکدیگر، در پی ادامه وضع موجود به نفع خود و به ضرر زیردستان و در برابر آنها یک قطب قدرتمند را تشکیل می دهند. بنابراین چاره ای جز افزایش نیروی اجتماعی خود در برابر ستم پیشگان نداشتند.

پرهیز دادن از دو قطبی کردن جامعه در بیانات رهبری نباید بهانه ای باشد برای نادیده گرفتن مشکلات و در پیش گرفتن راه سکوت و پذیرش در برابر فاصله و شکاف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بین مسوولان و مردم، موضوعی که قریب به سه دهه است ترجیع بند سخنان انتقادی خود رهبر معظم انقلاب است.

اگر امروز قطب بندی در جامعه احساس می شود، مسوولیت آن در وهله نخست نه با مردم و کسانی است که آن را حس می‌کنند و از آن انتقاد می کنند، بلکه با صاحبان قدرت است و به نظر می رسد در استناد برخی وابستگان قدرت به سخنان رهبری در این مواقع، همچون همیشه فرصت طلبی و تفسیر به رای باشد که پشت نقاب "دلسوزی" برای نظام خود را پنهان کرده است، چرا که آگاهان می دانند هیچ چیز مانند ادامه جدایی صاحب منصبان از مردم به انقلاب و جمهوری اسلامی ضربه نمی زند.

به کار بردن تعبیر تلخ و گزنده "حزب اللهی های سابقا گدا" در تجمع اخیر طلاب مدرسه "فیضیه" از جانب یکی از سخنرانان، در نقد آن دسته از مسوولان انقلابی سابق که حالا به یمن نشستن بر سفره این انقلاب صاحب ثروت‌های آنچنانی شده اند، باید در همین راستا ارزیابی شود، که حکما گفته‌اند تلخی سخن حق گواراتر از شیرینی تملق است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان