دین، فرهنگ و فناوری اطلاعات، مزایا و چالش های هویت مجازی در فضای سایبر

هویت مـجازی می تواند برای اهداف و مقاصد گوناگون به کار رود. این اهداف می توانند مثبت یا مـنفی باشند؛ برای مثال، بـرخی از اهـداف مثبت هویت مجازی به شرح زیر است:

مقدمه

هویت مـجازی می تواند برای اهداف و مقاصد گوناگون به کار رود. این اهداف می توانند مثبت یا مـنفی باشند؛ برای مثال، بـرخی از اهـداف مثبت هویت مجازی به شرح زیر است:

بالا بردن آزادی بیان؛ قابلیت تغییر ذهنیت و عقاید یک نفر در طول زندگی؛ جلوگیری از شهرت ناخواسته و نامطلوب.

و برخی از اهداف منفی آن عبارت اند از:

سخن و گفتگو از روی نفرت؛ حرف های بـد و نامطلوب زدن بدون پذیرفتن عواقب آن؛ تقلّـب و فریبکاری و یا سایر فعالیت های جنایی و بزهکارانه.

در مورد هویت مجازی بعضی دغدغه ها و نگرانی های اخلاقی وجود دارد. برخی پیش فرض های کاربران اینترنت قابل توجه است. بسیاری از کاربران فرض مـی کنند کـه فعالیت های آن ها ناشناس و بی نام است و قابل ردیابی توسط سایر اشخاص نیست. در واقع، رایانه به عنوان یک واسطه در ارتباطات آنلاین ممکن است این مطلب را القا کند که یک نفر که بـه تـنهایی در خانه اش نشسته و به اینترنت متصل است و در حال ارتباطات اینترنتی است، بی نام است و قابل پیگیری و ردیابی نیست؛ در حالی که ارتباطات او به راحتی توسط مانیتورهای شبکه ای، بازاریاب ها، جستجوگرها ویا مسئولان حکومتی و پلیـس قـابل ردیابی است. از یک طرف، جهت صیانت از حقوق اجتماع و از دید امنیت اجتماعی و امنیت عمومی در مورد پیگیری و ردیابی مجرمین رایانه ای و تروریست ها، مانیتور کردن و رصد شبکه و داخل شدن در حریم خصوصی افراد اهـمیت دارد و از طـرف دیـگر، این نظارت ها با مصالح زنـدگی شـخصی و احـترام به شخصیت و حریم خصوصی افراد و آزادی آن ها در تضاد است. ایجاد رابطه منطقی بین این دو هدف و رسیدن به مصالح اجتماعی و مصالح شخصی، بـسیار اهـمیت دارد. در ایـن جا قوانین قضایی و قوانین اخلاقی می تواند بسیار راهگشا بـاشد. ذخـیره کردن انبوهی از اطلاعات شخصی افراد در سازمان های مختلف دولتی و خصوصی و بسیاری از پایگاه های پربیننده و پیوند دادن چنین اطلاعاتی و مرتبط کردن آن ها، اگـر چـه مـمکن است در بعضی کارها و موارد مفید باشد، اما نمی شود گفت در جـهت مصالح عمومی است. این مشکلات، در واقع، تهدیدی است که مصالح زندگی شخصی را به خطر می اندازد. این مشکلات، هـم جـنبـه تـکنیکی داد و هم جنبه اخلاقی و سیاسی. اینترنت بستر برقراری تعاملات و ارتباطات آزاد است. هـمچنین ایـنترنت به بستر اصلی تجارت آزاد جهانی تبدیل شده است و بسیاری از پایگاه ها و ارتباطات اینترنتی جنبه تجاری پیدا کـرده اسـت. ایـن نگرانی وجود دارد که حریم خصوصی افراد و ویژگی های شخصی آن ها قربانی مسائل تـجاری شـود. در حـال حاضر، بسیاری از تارگاه ها در بستر وب امکانات فراوانی را به کاربران عرضه کرده و تشویق می کنند که کـاربران عـضو ایـن تارگاه ها شوند مثل: پست الکترونیکی، سایت شخصی و وبلاگ، که در بسیاری از موارد به دنبال جـمع آوری اطـلاعات اشخاص، دوستان آن ها و ارتباطات شخصی با دیگران، علاقه مندی های آن ها و. .. هستند تا با اسـتفاده از ایـن اطـلاعات، تبلیغات مناسب با علاقه مندی های شخص به او نمایش دهند و با او تماس های بازاریابی و تجاری داشته بـاشند. بـسیاری از شبکه های تجاری، اطلاعات افراد را به شکل درختی و زنجیره ای جمع آوری می کنند و می توانند زنجیره ارتـباطات فـرد را در شـبکه جمع آوری و ذخیره کنند. این اطلاعات می تواند تهدیدی جدی برای حریم خصوصی افراد باشد و سوء اسـتفاده های مـختلف سیاسی، بزهکاری و غیره را ممکن می سازد. در صورتی که این پایگاه داده ها به هـر شـکل و طـریقی در اختیار گروه های تبهکاری و تروریستی و یا رژیم های سرکوبگر قرار گیرد، تبعات آن قابل پیش بینی نیست و در سـطح جـهانی تـهدیدی برای حقوق بشر است.

تعریف هویت مجازی

جهان دیجیتالی، معلول یک تـحول عـظیم و مهم فناورانه است که مفهوم زمان ومکان را عوض کرده و یک ارتباط همزمان را برای همگان و در هر زمـان فـراهم آورده است. این روند، ثبات و تمایزهای هویتی را درون تکثرها و تغییرها گم خواهد کرد و مـفهوم دوریـ و نزدیکی و این جا و آن جا، در پرتو آن از بین رفـته اسـت. ایـن روند، حتی مفهوم این فرهنگ و آن فرهنگ و ایـن هـویت و آن هویت را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. (عاملی سعید رضا، 1383) در جهان دیجیتالی، مـفهوم هـویت به دو صورت حقیقی و مجازی بـروز مـی یابد. در فضای سـایبر مـا یـک هویت جدید، علاوه بر آن هویت فـیزیکی پیـدا می کنیم. این هویت می تواند به صورت مجازی یا حقیقی شکل گیرد؛ یـعنی مـی توانیم مشخصات هویت حقیقی خودمان را بروز دهـیم و از خود شخصی دیگر غـیر از آنـچه در واقعیت بوده، ارائه دهیم. فـضای سـایبر این امکان را به اشخاص می دهد که هویت حقیقی خویش را مخفی کنند و با هـویت سـاختگی جدیدی وارد آن شوند. این مـعنای هـویت مـجازی است. هویت مـجازی بـا اصطلاحات دیگری نیز در مـتون عـلمی و مقالات دیده می شود، مثل: بی نامی(1)، نام مستعار یا استعاره(2)، نقاب یا صورتک درون شـبکه ای(3) و.... (خـسروی آرش، 49: 1389). مفهوم هویت مجازی با سایر واژهـ های نـزدیک مثل گـمنامی، نـاشناس بـودن و منزوی بودن، متفاوت اسـت. هویت مجازی، روابط اجتماعی گویا و روشن را به عنوان زمینه و پیش فرض با خود دارد. بی نامی نیاز بـه زمـینه اجتماعی دارد. فاعل بی نام که ظرفیت انـجام کـاری را دارد، روی دیـگر اعـضای اجـتماع تأثیر می گذارد و از دیـگران مـتأثر می شود. ممکن است به شخص منزوی و گوشه نشین عبارت بی نام و نشان و ناشناخته و گمنام اطلاق شود؛ ولی مـعنای دقـیق بـی نامی و هویت مجازی، آنچه در شبکه اینترنت و در فضای سـایبر مـطرح مـی شود، شـامل حـال او نـمی شود و به او بی نام گفته نمی شود؛ زیرا شخص گوشه نشین و منزوی، غیر مرتبط با جامعه است و منزوی و جدا از اجتماع و روابط اجتماعی است و زندگی و رفتار و کارهای او به طور کلی تحت تـأثیر زندگی و رفتار دیگران در محیط اجتماعی قرار نمی گیرد. اصطلاح گمنامی که در برابر شهرت و بلندنامی قرار می گیرد نیز نمی تواند با اصطلاح بی نامی مترادف باشد. شخص گمنام به دنبال شهرت نیست و سعی مـی کند در مـیان اجتماع شهرت پیدا نکند و عموم او را نشناسند. شخص گمنام، از اجتماع و روابط اجتماعی فاصله نمی گیرد؛ اما به دنبال معروفیت نیز نیست و کاری که او را معروف کند، انجام نمی دهد؛ امّا هویت های مجازی کـه مـشهور هستند، کم نیستند. بی نامی، با شناخته نشدن و ناشناس بودن، تفاوت دارد. بی نامی، نه تنها زمینه اجتماعی می خواهد و در ارتباط اجتماعی رخ می دهد، بلکه نیاز به فاعلی دارد کـه انـجام دهنده کاری است که روی دیـگران تـأثیر می گذارد یا تأثیر می پذیرد؛ در عین حال، هویت او مشخص نیست. اگر یک فرد برای دیگران قابل شناخته شدن نباشد، و ناشناس باشد در عین حال، کاری و عـملی نـیز منتسب به او نباشد، او بـی نام نـیست. (خسروی آرش، 52: 1389) والاس(4)، بی نامی را بدین صورت تعریف می کند: «ویژگی های غیر قابل ردیابی در یک ارجاع معین به فرد.» (Wallace، 1999، p25)

بی نامی یا ویژگی های غیر قابل ردیابی، بدین معنا است که یک شخص یا اشخاص غـیر قـابل شناخت هستند و هویت آن ها مشخص نیست؛ در حالی که می دانیم شخص یا اشخاص وجود دارند، اما نمی دانیم چه کسانی هستند.

تاریخچه هویت مجازی

بی نامی، مفهومی نیست که به واسطه دنیای دیـجیتالی سـاخته شده بـاشد؛ بلکه سابقه زیاد و تاریخی دارد. انبیا و اولیا از هویت مجازی جهت اهداف متعالی و هدایت انسان ها و حفظ جان و حریم مـؤمنان استفاده می کردند. حضرت ابراهیم در موارد مختلف از هویت مجازی استفاده می کند. در یـک جـا بـت ها را می شکند و در جای دیگر، در کسوت ستاره پرستان و خورشیدپرستان در می آید تا مردم جاهل را هدایت کند.

حضرت یوسف نیز در موارد مـتعدد هـویت واقعی خود را پنهان می کند تا بتواند مردم مصر را هدایت کند و همچنین برادرانش را آگـاه نـماید. حـضرت موسی از همان ابتدای تولد، با هویت مجازی در دامان فرعون بزرگ می شود. اصحاب کهف نیز هـویت خودشان را در مواردی پنهان می کنند. در جنگ جمل حضرت علی (ع)، عایشه را با جماعتی به مـدینه باز می گرداند که هـویتشان پنـهان بود و بعداً مشخص شد آن ها زن بودند. قضایای متعددی در تاریخ اسلام وجود دارد که از هویت مجازی جهت اهداف الهی استفاده شده است. (خسروی آرش، 152 - 126: 1389 ) بی نامی، تخلّص و نام مستعار در سراسر تاریخ مشاهده می شود؛ بـرای مثال، بسیاری از شخصیت های ادبی و هنری دارای نام مستعار بوده اند و گاهی آنچنان نام مستعار آن ها برجسته بوده که نام واقعی شان در طول تاریخ فراموش شده است؛ مثلاً ویلیام شکسپیر در واقع یک اسم مستعار و تـخلص اسـت و نام واقعی این شخص مشهور مشخص نیست و احتمالا شناخته نشده است. در طول تاریخ، بی نامی برای مقاصد و اهداف مختلفی استفاده می شده است؛ برای مثال، یک شخص مشهور و معتبر ممکن است از تـخلص و نـام مستعار برای نوشتن بعضی پیام ها و نوشته ها استفاده کند؛ زیرا آن شخص نمی خواهد تعصبات مردم، روی نوشته هایش و یا دریافت و آگاهی از پیام او تأثیر بگذارد و در واقع، بعضی اشخاص مشهور می خواهند تعصبات و افکار مـردم روی مـحتویات کارشان اثر نگذارد و می خواهند آزاد و به دور از جو و فشار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بنویسند. به همین جهت، از تخلص و نام مستعار استفاده می کردند. بعضی از مردم که می خواستند به ارزیابی های غیر تعصبی و بی غرض و بـدون تـبعیض بـرسند، از بی نامی استفاده می کردند؛ برای مـثال، در تـاریخ آمـده است که زن ها از نام مستعار مردها استفاده می کردند و یا بعضی صاحبان ادیان برای این که مورد آزار و اذیت منکران قرار نگیرند، از اسم های مـستعار در اجـتماع اسـتفاده می کردند و نام واقعی شان را پنهان می کردند. همچنین برای حـفاظت از حـریم خصوصی افراد، از بی نامی استفاده می کردند. در بعضی ادیان مثل مسیحیت، در آیین توبه، شخص همه ویژگی های شخصی اش را برای کشیش آشکار مـی کند و بـه تـمامی اعمال و افکارش اقرار می کند. برای این که از حریم شخصی اش حفاظت شـود، از بی نامی استفاده می شده است. یا افرادی که به دکتر یا حقوق دان و وکیل مراجعه می کردند، برای حفظ شخصیتشان در بـرابر اقـرارهایی کـه در مورد نقطه ضعف ها و ویژگی های خود بیان می کردند، از بی نامی استفاده می نمودند. همچنین در روزنـامه ها بـسیاری از مسائل خصوصی و درددل های اشخاص و خاطراتشان به صورت بی نام درج می شده و یا انتقادات و پیشنهاداتی که سازنده بود، در بـسیاری از مـواقع بـه صورت بی نام درج می شده است. بسیاری از این روال ها هم اکنون نیز جریان دارد.

پیـامدهای مـثبت هـویت مجازی

بعضی از پیامدهای مثبت هویت مجازی عبارت اند از:

- زمانی که یک فرد بخواهد در مورد پیـام ها و آثـارش ارزیـابی عینی و روشنی داشته باشد، می تواند از بی نامی استفاده کند تا دیگران به دور از افکار تعصبی و یـک جانبه گرایی آثـار و عقاید او را ارزیابی کنند و او بتواند قضاوت بهتری در مورد ضعف ها و قوت های آثارش داشته باشد.

- بـی نامی بـاعث مـی شود در گفتگوها و مباحث، فاکتورهایی نظیر وضعیت مالی، شأن و مقام، جنسیت، نژاد و سایر مواردی از این قـبیل، طـرف های گفتگو را تحت تأثیر قرار ندهد و بحث هایی برابر و مساوی و در فضایی آرام انجام دهند.

- بی نامی مـی تواند بـرای انـجام بسیاری از پژوهش ها و آزمایش ها در زمینه شناخت ویژگی های انسانی و انسان شناسی کاربردی بر اساس وظیفه و نقش داشته بـاشد؛ بـرای مثال، یک مرد وانمود می کند که یک زن است برای این که احساسات فـردی را کـه از یـک جنس دیگر است، بتواند درک و ارزیابی کند. یک مرد، با نام مستعار زن در محاورات شرکت می کند تـا احـساسات یـک زن را درک کند.

- بی نامی می تواند برای افراد کم رو و ترسو وسیله ای باشد برای ایـن که جـرأت و شهامت پیدا کنند و دلیر شوند و بتوانند ارتباطات وتماس هایی را با افراد مختلف برقرار کنند. چنین مواردی کـه بـاعث انسان سازی و ایجاد ارزش های اخلاقی می شود، بسیار ارزشمندند. یکی از پیامدهای اخلاقی بی نامی، تـأثیر آن بـر تعصب و یک جانبه گرایی است. بعضی دانشمندان از این نـظریه دفـاع مـی کنند که بی نامی می تواند دامنه نفوذ و گـسترش یـک جانبه گرایی را به وسیله بعضی شیوه ها از بین ببرد. مثالی که والاس5 در این مورد می زند، آزمایش هـنرمندانی اسـت که می خواهند موقعیتی در ارکستر پیـدا کـنند. در بسیاری از مـوارد، بـه شـکل بی نام و مخفی از آن ها آزمایش به عـمل مـی آید و آن ها در پشت پرده ای، موسیقی مورد نظر را اجرا می کنند و گروه خبرگان و موزیک دانان و رهـبر ارکـستر، از هویت واقعی آن ها آگاه نیستند. ایـن باعث می شود ارزیابی و قـضاوت مـنصفانه تر و عادلانه تری از برنامه های آن ها به عـمل آیـد و افرادی از قبیل: خانم ها، سیاهپوستان و... می توانند شانسی برابر با سایرین به دست آورند. (Wallace، 2008 ، p117) بـی نامی، بـه اشخاص اجازه می دهد افکار و تـوانایی هایشان را در فـضای مـجازی اظهار کنند؛ بـه طـوری که در بسیاری از موارد، ایـن خـود اظهاری بدون هویت مجازی ممکن نبود؛ برای مثال، یک نویسنده زن که نام مستعار یـک مـرد را برای خود انتخاب می کند، در این جا نـام مـستعار، یک روش مـطمئن بـی نام مـاندن است و چنین شخصی اگـر بی نام نبود، ممکن نبود که کارهایش پخش شود و با استقبال عمومی روبرو شود. در حال حـاضر، زنـانی وجود دارند که با نام مـستعار مـردانه مـی نویسند و نـوشته هایشان بـا استقبال روبرو شـده و در سـرتاسر فضای مجازی منتشر می شود.

- بی نامی در اینترنت می تواند وسیله خوبی برای جلوگیری از کمین های سایبری و استراق سمع و مـانیتور ریـنگ فـعالیت های افراد باشد و از حریم خصوصی آن ها صیانت کـند.

- هـمچنین بـی نامی مـی تواند از بـسیاری از گـزینش ها و قضاوت های نژادپرستانه و قومی جلوگیری کند و باعث برابری حقوق انسان ها شود و دیدگاه افراد را از دیدگاه سودجویانه، نژادپرستانه و قوم گرایانه، به دیدگاه های انسانیت گرا سوق دهد.

پیامدهای منفی هویت مجازی

بعضی پیـامدهای منفی هویت مجازی عبارت اند از:

ـ بی نامی می تواند برای حفاظت افراد در برابر آثار کیفری و عواقب اعمالشان استفاده شود. بسیاری از افراد مجرم، از بی نامی برای حفاظت افراد از کیفر و انجام بهتر جنایاتشان استفاده می کنند. ایـن افـراد جنایت های مختلفی مثل افترا و تهمت زدن، استفاده جنسی از بچه ها، تهدید و ترساندن های غیر قانونی و نامشروع، تبعیض نژادی و آزار و اذیت نژادهای دیگر، کلاهبرداری رایانه ای و خیلی کارهای دیگر را به وسیله ابزار بی نامی انجام مـی دهند. قـوانین کشورهای مختلف در مورد برخورد با چنین افرادی که از بی نامی سوء استفاده می کنند، متفاوت است.

ـ بی نامی می تواند برای ایجاد ارتباطاتی بر خط و بی نام جـهت انـجام کارهای غیر قانونی استفاده شـود، مـثل جستجو کردن بچه ها، به منظور سوء استفاده های جنسی، کلاهبرداری و گروکشی یا جستجوکردن افرادی که ساده لوح باشند و بتوان آن ها را فریب داد.

ـ بی نامی می تواند برای اهانت و دروغ و افـترا یـا ایجاد نفاق در ارتباطات اسـتفاده شـود. بعضی از مردم از بی نامی برای گفتن چیزهایی نامطبوع، تند و زننده و کریه، و نشر اکاذیب استفاده می کنند. خط و مرز مشخصی برای اثبات قانونی یا غیر قانونی بودن این نوع اهانت ها وجود ندارد و ایـن مـوارد به قوانین آن کشورها برمی گردد که کدام یک از این فحش های اینترنتی، جرم نیست و کدام، غیر قانونی است. در دزدی هویت، بعضی ویژگی های مهم هویت یک شخص دزدیده می شود؛ برای مثال، مشخصات و اطلاعات کـارت اعـتباری، مشخصات بـانکی یک شخص، نام و نشانی شخص و خیلی ویژگی های دیگر شخص ممکن است دزدیده شود و از آن سوء استفاده شود. دزدی هـویت، خود یک مشکل اساسی عصر امروز است و به همان اندازه کـه خـود هـویت و هویت مجازی باعث دغدغه و نگرانی است، دزدی هویت نیز موضوعی بحث برانگیز و نگران کننده است. با دزدی هـویت، پتـانسیل خرابکاری و کلاهبرداری و دزدی بر روی رکورد اطلاعاتی مربوطه به اعتبار یک شخص و انجام خریدهای کـلاهبردارانه و امـثال آن، افـزایش می یابد.

نتیجه گیری

کاربرانی که به صورت قانونی از فرایندهای بی نامی استفاده می کنند و اهداف قانونی را دنبال مـی کنند، باید به حقوق آن ها احترام گذاشته شود و حریم خصوصی شان حفظ شود؛ مثلاً قـربانیان اعمال تروریستی یا جـرم های جـنسی یا کسانی که معتاد به الکل و یا سایر مواد مخدر هستند یا بیماری خطرناک یا ناتوانی و عجز و از کار افتادگی دارند و می خواهند خواسته و آرزوها، تجربیات و رنج هایی را که کشیدند، در اختیار دیگران بگذارند و بـا آن ها درد و دل بکنند، بدون این که هویت واقعی آن ها آشکار شود، باید از حق بی نامی برخوردار باشند. یا زمانی که یک شخص می خواهد یک جنایتی را گزارش بدهد، بدون این که هویتش آشکار شود و از ارتباطش بـا آن جـنایت بترسد، نباید از او خواسته شود که هویتش را فاش کند و به حق بی نامی او باید احترام گذاشته شود.

آگاه ساختن کاربران شبکه به قوانین حریم خصوصی و قواعد استفاده از هویت مجازی و فرهنگ سازی درست، مـی تواند دامـنه استفاده از هویت مجازی را محدود کرده و آن را به سوی قواعد استفاده درست سوق دهد و آگاه کردن کاربران به فواید و معایب استفاده از هویت مجازی و امکان دزدی هویت و رصد شدن و مانیتورینگ شبکه، باعث استفادة آگـاهانه تر کاربـران از امکانات شبکه می شود. هویت مجازی، قابلیتی است مثل سایر قابلیت های فناورانه که می توان از آن استفاده درست و یا نادرست کرد. با اقدامات فنی مناسب در شبکه و ارائه قوانین مناسب دربارة هویت مجازی و ایجاد مرجع قـانونی بـی طرف بـین المللی، می توان در عین حفظ هـویت مـجازی و آزادی بـیان و چرخش آزاد اطلاعات در شبکه، از اعمال بزهکاری و جنایت و کلاهبرداری و کارهای تروریستی با استفاده از هویت مجازی جلوگیری کرد و افراد کلاهبردار را ردگیری و هویت آن ها را آشکار نـمود.

پی نوشت ها:

1. anonymity.

2. ananymans.

3. online mask or masquerade.

4. Wallacc1999.

5. Wallacc2008.

مـنابع:

1.خسروی، آرش (1389): مفهوم شناسی هویت مجازی در فضای سایبر، فـصلنامه ره آورد نـور. پاییز 89، ش32.

2.خسروی، آرش (1389): بررسی هویت مجازی در فضای سایبر با رویکرد اخلاق اسلامی، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته اخلاق.

3.دریفوس، هـیوبرت ال (1383): دربـاره اینـترنت، علی فارسی نژاد، تهران، نشر ساقی.

4.شهریاری، حمید (1383 ): اخلاق فـناوری اطلاعات، فصلنامه ره آورد نور، تابستان 83، ش7.

5.شهریاری، حمید (1384): حریم خصوصی و جامعه اطلاعاتی، فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه قم، ش 3 و 4.

6.عاملی، سعید رضـا (1383): دوجـهانی شـدن ها و آینده هویت های همزمان، هفته نامه ـ خردنامه همشهری، ش 26ـ مرداد.

7.ویسنر، نوربرت (1372 ): اسـتفاده انـسانی از انسان ها؛ سیبرنتیک و جامعه، مهرداد ارجمند، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی (شرکت سهامی).

8. Diane Rowland (2003) Privacy، Freedom Of Expression And Cyberslapps: Fostering Anonymity On The Internet? 18th BILETA Conference: Controlling Information In The Online Environment April، ، London: QMW.

9. Jacob Palme And Mikael Berglund (2004) Anonymity On The Internet

http://dsv.su.se/jpalme/society/anonymity.pdf

10. Jonathan D. Wallace (1999 ) Nameless In Cyberspace Anonymity On The Internet.

11. Kathleen A. Wallace (2008) Online Anonymity Chapter 7 Of The Handbook Of Information And Computer Ethics، Edited By Kenneth Einar Himma And Herman T. Tavani . New York: Willey Press.

12. Whittle،David B.(1997)Cyberspace:The Human Dimension.

New York:W.H.Freeman And Company.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر