٨ روز از مرگ تلخشان میگذرد. پدر و دو فرزندی که به طرز دلخراشی در سد «کینه ورس» ابهر غرق شدند. ظهر جمعه بود که این حادثه اتفاق افتاد، کیارش به دنبال توپش به آب افتاد، کیانا برای نجات برادر هفتسالهاش دست به کار شد؛ اما او هم نتوانست کاری کند تا اینکه پدر خانواده برای نجات فرزندانش به آب زد؛ اما دریاچه سد هر سه نفر آنها را در خود فرو برد. حالا کیارش و کیانا در کنار پدرشان آرام گرفتهاند.
اما مادر این خانواده هنوز هم در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری است و از سرنوشت تلخ همسر و دو فرزندش خبر ندارد و نمیداند که تنها بازمانده خانواده است. در این حادثه پدربزرگ این خانواده هم مصدوم شد، این پیرمرد هفتادساله که از نزدیک شاهد مرگ تلخ عزیزانش بود، تنها توانست عروس جوانش را از مرگ حتمی نجات دهد.
چطور این اتفاق افتاد؟
خواهرم همراه با خانواده برای تفریح به سد «کینه ورس» رفته بود. موقع ناهار همه دور هم جمع شده بودند؛ اما کیارش مشغول بازی بوده که توپش داخل آب میافتد. این بچه هم برای برداشتن توپش وارد آب میشود، اما عمق زیاد آب او را به پایین میکشد. خواهرش کیانا که چند سالی از او بزرگتر بود، بلافاصله به کمک کیارش میرود، اما خودش هم غرق میشود.
پدر آنها بلافاصله وارد دریاچه میشود تا این دو را نجات بدهد که آب او را هم پایین میکشد. خواهر من هم که همسر و فرزندانش جلوی چشمانش در حال غرقشدن بودند، به قصد کمک و نجات آنها وارد آب میشود، اما به دلیل سُربودن کف دریاچه زمین میخورد، پدر داماد ما هم که همراه آنها بوده، به هر زحمتی خواهر من را به قسمت کمعمق آب میرساند و از هوش میرود.
شما چطور از ماجرا مطلع شدید؟
من چند سال است که در کاشان ساکن هستم. حوالی ساعت ٦ بعدازظهر جمعه بود که تلفنی به من اطلاع دادند. بعد هم بلافاصله راهی ابهر شدم.
یعنی خواهرزادههای شما همراه پدرشان همانجا غرق شدند؟
بله؛ متاسفانه هر سه نفر در اثر خفگی جان باختند. نیروهای امدادی و غواصان ابتدا کیارش و بعد کیانا را بیرون کشیدند؛ اما پدرشان در عمق دریاچه بین سنگ گیر کرده بود و خارجکردن او چند ساعت زمان برد. این حادثه حدود ساعت ٢ بعدازظهر اتفاق افتاد و ساعت ٨ شب پیکر محمدعلی از آب خارج شد.
چه بر سر خواهر شما و پدرشوهرش آمد؟
دو خانواده دیگر هم آنجا بودند که وقتی این حادثه اتفاق افتاد، به اورژانس و پلیس اطلاع دادند. همانها خواهرم و پدر محمد را از آب بیرون کشیدند؛ بعد هم این دو با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند.
کیانا و کیارش چند ساله بودند؟
کیانا چهارده سالش و کیارش هفتساله بود. محمدعلی هم متولدسال ٥٥ بود.
محمد چند سال بود که با خواهر شما ازدواج کرده بود؟
حدود ١٥ سال.
آنها همین دو بچه را دارند؟
بله؛ کیانا، کیارش تنها بچههای آنها بودند. بیچاره خواهرم در جوانی هم بیوه شد و هم دو فرزندش را از دست داد.
حال خواهرت چطور است؟
همانطور که گفتم، خواهرم همراه با پدرشوهرش به بیمارستان منتقل شد. پدر محمد بعد از یک روز از بیمارستان مرخص شد؛ اما خواهرم در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. ریههایش عفونت کرد. دکترها گفتند، چون آب کثیف و آلوده بوده و حجم زیادی هم آب وارد ریههایش شده، نیاز به درمان دارد. در این چند روز به کمک دستگاه نفس میکشید، اما از روز دوشنبه دستگاهها را از او جدا کردند، خودش نفس میکشد.
از سرنوشت همسر و فرزندانش خبر دارد؟
نه؛ چند روز که بیهوش بود، وقتی هم که به هوش آمد، سراغ بچهها را گرفت که گفتیم حالشان خوب است و در بیمارستان بستری هستند.
محمد و فرزندانش را به خاک سپردید؟
بله؛ فردای همان روز یعنی شنبه مراسم تشییع جنازه برگزار شد و آنها را کنار هم دفن کردیم.
پیش از این هم چند نفری در این سد دچار حادثه شدهاند، خانواده خواهر شما همیشه برای تفریح به این مکان میرفتند؟
سد «کینه ورس» تا ابهر حدود ٣٠ دقیقه فاصله دارد. بعضی خانوادههای ابهری برای تفریح به آنجا میروند؛ اما محمد و خواهرم برای نخستینبار بود که به آنجا رفته بودند که کاش هیچ وقت نرفته بودند؛ البته ما از مقصران این حادثه شکایت کردهایم.
از چه کسی و به چه عنوانی شکایت کردهاید؟
از اداره آبوفاضلاب ابهر. وکیل هم گرفتیم و با جدیت پیگیر شکایت هستیم. اگر این مکان جای تفریح نیست، چرا با فنس و نگهبان مانع از حضور مردم نمیشوند. اگر تفرجگاه است چرا کسی به فکر ایمنکردن آن نیست.
اماکن خطرناکی مثل سد باید حفاظ و مانعی برای نزدیکشدن داشته باشد، نه اینکه یک پسر هفتساله که به جز بازی حواسش به چیز دیگری نیست، به راحتی وارد آب بشود و بعد هم این حادثه تلخ رقم بخورد و سه نفر جانشان را از دست بدهند. من این شکایت را تا آخر پیگیری میکنم تا حداقل خانوادههای دیگری مثل ما داغ نبینند.
تراژدی دیگری از مرگ پدر و دو فرزندش
در حالی که ٨ روز از ماجرای تلخ پدر، کیانا و کیارش میگذرد روز پنجشنبه هم تراژدی دیگری در کانال آب حمیدیه رقم خورد که حکایت از مرگ پدر و دو پسر بچهاش داشت. ساعت ١٦ و ٣٠ دقیقه روز پنجشنبه بود که به ماموران آتشنشانی اعلام شد که پدری به همراه دو فرزندش در یکی از کانالهای آب حمیدیه جان باختند.
منزل این مرد در کنار کانال قرار دارد و هر روز او به همراه دو فرزندش که هر دو پسر هستند و در رده سنی ٧ و ٩ سال قرار داشتند، برای شنا به کانال میرفتند. این دو کودک برای عبور از کانال میبایست بر روی گردن و دست پدر جای میگرفتند در همین حال کودکی که گردن پدر را گرفته بود دستانش رها میشود و در آب میافتد و پدر نیز برای گرفتن او دومی را نیز از دست میدهد.
هر دو کودک به زیر آب میروند و تلاش پدر برای نجات کودکانش بینتیجه میماند؛ این موضوع استرسی به جان پدر میاندازد که سبب میشود سکته و در نهایت فوت کند.
ماموران آب کانال را بستند و سپس توانستند جسد کودکان را از آب خارج کنند. اگر مسئولان متولی قصد دارند که از این اتفاقات جلوگیری و ممانعت کنند حداقل یک تابلوی خطر و یا حفاظی بزنند؛ در داخل شهر نیز این مشکلات دیده میشود به طوری که در مناطقی که حفاظ زده شده بود اکنون این حفاظها جدا شدهاند و درون آب افتادهاند و هیچ کسی به فکر درست کردن این حفاظها نیست. در ضمن باید توجه داشت که ماه دیگر مدارس دوباره فعال میشوند و این خطرات در کمین دانشآموزان خواهد بود.