به گزارش اقتصادآنلاین، حالا برخی نسبت به بالا رفتن نرخ ارز انتقاد دارند و به دنبال کاهش نرخ ارز هستند اما یک کارشناس اقتصادی در این زمینه معتقد است که سرکوب نرخ ارز را میتوان به نوشاندن آب شور به فرد تشنه، تشبیه کرد که هر چند بهطور موقت، موجب کاهش عطش میشود، ولی پس از مدتی موجب تشدید تشنگی میشود.
مشروح گفتوگوی اقتصادآنلاین با بهروز ملکی را در ادامه بخوانید؛
چرا در کشور ما تا زمانی که دولتها مجبور نشوند تن به افزایش نرخ ارز نمی دهند؟
نرخ ارز از موضوعات بحثبرانگیز اقتصاد کشورمان است تا جایی که علاوه بر جنبه اقتصادی، دارای جنبه سیاسی و حتی ارزشی بوده است. دولتها نیز برای ارضاء تمایلات عوام پسندانه (مثل واردات ارزان قیمت) از افزایش نرخ ارز خوششان نمی آید.
یعنی دولتها با کمک ارز ارزان، می خواهند تورم را کنترل کنند؟
متاسفانه، بله. اما کاش سیاست پوپولیستی تثبیت نرخ ارز در ازاء خسارتی که به اقتصاد ملی می زد موجب کنترل تورم می شد؛ اما این سیاست، پس از مدتی به ضد خود تبدیل شده و باعث شکلگیری یک سیکل با ماهیت باخت-باخت میان ملت و دولت میشود. در واقع سرکوب نرخ ارز را میتوان به نوشاندن آب شور به فرد تشنه، تشبیه کرد که هر چند بهطور موقت، موجب کاهش عطش میشود، ولی پس از مدتی موجب تشدید تشنگی میشود.
دلیل اصلی شوک نرخ ارز در چهارماه ابتدایی سال چه بود؟
هرچند سیاست پوپولیستی تثبیت نرخ ارز در دولت یازدهم، بستر افزایش نرخ دلار در دولت دوازدهم را فراهم کرد، اما جای کتمان نیست که تصمیمات ترامپ، این آتش زیر خاکستر را شعله ور نمود.
پس از انتخاب دکتر همتی به ریاست بانک مرکزی، التهابات این بازار فروکش کرد و ثبات نسبی در این بازار حکمفرما شد. آیا اگر ایشان زودتر به ریاست کل بانک مرکزی انتخاب می شد نرخ دلار مثلا در همان 4 هزار تومان می ماند؟
در اینکه انتخاب دکتر سیف از همان ابتدا اشتباه بود حرفی نیست. در همه جای دنیا این سِمت به یک اقتصاددان خبره سپرد می شود. شکی هم نیست که دکتر سیف اشتباهات بزرگی در بازار پول و ارز مرتکب شد اما واقع مطلب این است که حتی اگر همتی یا فرد دیگری هم رئیس کل بود با توجه به شرایط اقتصاد کلان خصوصا مساله تحریم، نرخ ارز نمی توانست افزایش نیابد.
اما هنوز که تحریمهای ارزی شروع نشده، پس چرا دلار افزایش یافت؟
تجربه تحریم گذشته، مردم را بر آن داشت تا افزایش نرخ ارز را پیش بینی و پیش خور نمایند. بنابراین افزایش نرخ ارز، اجتناب ناپذیر بود؛ اما حداقل انتظار این بود که افزایش نرخ ارز به بهای کاهش اعتبار بانک مرکزی صورت نپذیرد.
منظورتان از کاهش اعتبار بانک مرکزی چیست؟
با توجه به مدیریت غیرحرفهای بازار ارز، افزایش نرخ ارز به بدترین شکل ممکن و به بهای کاهش اعتماد مردم به بانک مرکزی، تحقق یافت. یعنی آقای سیف به جای پذیرش کاهش عرضه ارز و افزایش تقاضای ارز، این واقعیت را انکار کرد، بنابراین هرچند افزایش نرخ دلار، در مجموع سیاست اجتاب ناپذیری بود اما به بدترین شکل ممکن و به بهای کاهش اعتماد به بانک مرکزی محقق شد. در واقع نکته منفی، نه میزان افزایش نرخ ارز بلکه مسیر این افزایش و باور مردم، مبنی بر خارج بودن آن از اراده دولت بود.
پس چرا آقای حسین صمصامی (دبیر کمیسیون اقتصادی دولت و سرپرست وزارت اقصاد دولت دکتر احمدی نژاد) با جعلی دانستن بازار ارز ثانویه، از تثبیت نرخ دلار در 4200 تومان دفاع کرده اند؟
پوپولیسم بیکار نمی نشیند. این قبیل اظهارات به منظور جلب نظر عوام است وگرنه در میان اقتصاددانان خریدار ندارد. علم اقتصاد شرمنده می شود وقتی یک اقتصادخوانده، بازار را به رسمیت نمی شناسد.
با ثبات نسبی ایجاد شده در بازار ارز طی دو سه هفته اخیر می توان انتظار داشت نرخ ارز کاهش یابد؟
در شرایطی که نه با اراده دولت، بلکه با جبر بازار، نرخ دلار افزایش یافته است انتظار از مسوولان اقتصادی این است که از به زبان آوردن جمله «دلار ارزان خواهد شد» اجتناب کنند. جامعه، هزینه اصلاح نرخ ارز را داده است. از این فرصت برای حمایت از اقتصاد ملی استفاده کنیم.
اما احتمالا عامه مردم با کاهش نرخ ارز موافق باشند.
بدیهی است که ارز ارزان به ذائقه بسیاری از عوام (و خواصِ عوام پسند) خوش می آید. توجه به این نکته حائز اهمیت است که سیاستهای اقتصادی، عمدتا کارکردی دوگانه دارند؛ کثیری از سیاستها که در کوتاهمدت برای عموم خوشایند هستند (مثل ارزان نگهداشتن ارز ، استخدامهای دولتی، تثبیت قیمت بنزین، ممنوعیت اخراج نیروی کار، بازنشستگی پیش از موعد و...)، در بلندمدت پیامدهای ناگوار اقتصادی بر جا میگذارند و برعکس.
بنابراین بانک مرکزی نباید به دنبال کاهش نرخ ارز باشد؟
بله همینطور است. دکتر همتی نباید در دام طرفداران کاهش نرخ ارز بیفتد. در شرایطی که ورودی دلار به کشور به خاطر شرایط تحریم، کاهشی خواهد بود، ارز ارزان، اقتصاد ایران را ضربه پذیر می کند.