به گزارش خبرگزاری مهر، پنل تخصصی بررسی فیلم «دایره مینا» با حضور داریوش مهرجویی کارگردان، علی اکبر پورفتح الله رییس سازمان انتقال خون، عباس صداقت مدیرکل دفتر برنامه ریزی و جذب سازمان انتقال خون، جواد طوسی منتقد و پرویز جاهد منتقد برگزار شد.
داریوش مهرجویی در این نشست گفت: یک روز دوستم دکتر کیومرث فرد در شیراز به من تلفن و دعوت کرد نزد او بروم تا مراکز انتقال خون که در آن مراکز از معتادان خون میگرفتند و وضعیت فجیعی داشتند. این پیشنهاد باعث شد به شیراز بروم و یکی دو مرکز را ببینم و تحت تاثیر قرار بگیرم. هدف این بود که یک فیلم مستند بسازیم منتها آنقدر این قضیه پیچیده بود که فیلم مستند برای آن کافی نمینمود.
وی افزود: در آن زمان من با رییس سازمان شیر و خورشید سرخ وارد مکالمه شدم. او به من گفت معتادان اماکنی دارند که صبحهای زود به آنجا میروند و خون میفروشند. این مکانهای مخوف بعدا در فیلم من استفاده شد. بر اساس این قضایا شروع کردیم به فکر برای ساخت یک فیلم داستانی. در آن زمان غلامحسین ساعدی به من گفت داستانی در مورد بیمارستان نوشته و میتوان آن را در فیلم من گنجاند. این داستان منتهی ربطی به قضیه خون و خون فروشی نداشت. با این حال فیلمنامه نوشته شد و به وزارت فرهنگ و هنر آن زمان رفت.
طرفدار مساله هنر برای هنر نیستم و میخواهم هنرم نقش سازندهای در جامعه داشته باشد که هم برای مخاطب جذاب باشد و هم به او اطلاع رسانی کند. فیلم «بمانی» همینطور بود. به طوری که میزان خودسوزیها را به 5 تا 6 بار در ماه کاهش دادکارگردان «دایره مینا» ادامه داد: آنها در ابتدا مخالفت کردند و اجازه ندادند که فیلم ساخته شود. من از طریق بهمن فرمانآرا و سایر دوستانم اجازه ساخت فیلم را از مراکز خاصی گرفتم و این کوشش به ثمر رسید. البته فیلم ساخته شد و سه سال توقیف بود. توقیف در واقع از زمان ارایه فیلمنامه شروع شده بود. دکتر اعلا بنیانگذار سازمان انتقال خون ایران تنها کسی بود که در جلسات از من دفاع کرده و به ضرورت ساخت چنین فیلمی تاکید میکرد.
مهرجویی گفت: تایید فیلمنامه حدود 8 ماه طول کشید ولی بعد از ساخت مجددا توقیف شد. دکتر اعلا در این زمان با رییس نظام پزشکی یعنی دکتر اقبال وارد مذاکره شد و حتی من روزی به دفتر دکتر اقبال رفتم و تنها با ایشان جلسهای برگزار کردم. دکتر اقبال انگار قرص آرام بخش خورده بود و به من گفت: این چه فیلمی است که ساختهای. این فیلم مثل این است که انگار شما یک هتل درجه یک و مجلل داری و به جای این که هتل و مجلل بودن آن را نشان دهی، یک ضرب به آشپزخانه رفتی و فقط کثیفیها را نشان میدهی. چرا این کار را کردی؟ گفتم: میخواستم نسبت به کمبود خون در ایران آگاهی رسانی و مردم را تشویق به اهدای خون کنم.
«دایره مینا» باعث تاسیس سازمان انتقال خون شد
این کارگردان ادامه داد: فیلم «دایره مینا» به شکل غیرمستقیم باعث شد که سازمان انتقال خون تاسیس شود و این خیلی مهم است. من در مورد فیلم «بمانی» نیز این کار را کردم. در این فیلم خودسوزی دختران و زنان را نمایش دادم. برای ساخت این فیلم هم مشکلاتی داشتیم و البته پروژه بعدی من نیز به موضوع سلامت تاکید دارد. من طرفدار مساله هنر برای هنر نیستم و میخواهم هنرم نقش سازندهای در جامعه داشته باشد که هم برای مخاطب جذاب باشد و هم به او اطلاع رسانی کند. فیلم «بمانی» همینطور بود به طوری که میزان خودسوزیها را به 5 تا 6 بار در ماه کاهش داد.
مهرجویی در ادامه این پنل اظهار کرد: من سه فیلم کوتاه و کلیپ هم در مورد انتقال خون ساختهام منتهی فکر نمیکنم قابل نمایش باشند چون کارمندان آن موقع دخترانی بودند که حجاب مورد پسند جامعه امروز را نداشتند و فکر نمیکنم فعلا قابل نمایش باشد.
او گفت: خوشبختانه «دایره مینا» یکی از پرطرفدارترین فیلمهای من به ویژه در خارج از کشور بوده است. این برای من خیلی حیرتآور است که فیلمی با این موضوع مورد استقبال قرار گرفت. موضوع فروش خون آنقدر دهشتناک است که به اندازه چندین فیلم اکشن میتواند اثر داشته باشد. من خوشحالم که سهم کوچکی در این زمینه داشتم. از شما هم بابت راه اندازی این جشنواره و نمایش این فیلمها که به هنرمندان بسیار کمک میکنند، تشکر میکنم.
طوسی: «دایره مینا» نمونه شاخص سینمای اجتماعی است
در ادامه جواد طوسی منتقد گفت: فیلم «دایره مینا» یکی از نمونههای شاخص و همچنان معتبر گستره سینمای اجتماعی است یعنی اگر ما بپذیریم که همپای مراحل شکل گیری موج نو در اوایل دهه 50 شکلی از سینمای خودجوش ایجاد شده، «دایره مینا» در کنار و هم عرض فیلمهایی مانند کندو، گوزنها، تنگنا و ... قرار میگیرد. داریوش مهرجویی کارگردان این فیلم، خیلی خوب توانسته با دنیای غلامحسین ساعدی و داستانهای او خود را تطبیق دهد و متن جامعه، پلشتیها و ... را به نمایش بگذارد. جنونی که به عنوان عنصر تکرار شونده در آثار قبل از انقلاب مهرجویی میبینیم، در «دایره مینا» در وجه گستردهتر و عام تر آن را لمس میکنیم. این فیلم به مدت سه سال توقیف بوده است و علی رغم این که انگ توقیفی به آن زده بودند، فروش خوبی داشت.
پرویز جاهد نیز گفت: هوشنگ بهارلو یکی از بهترین فیلمبرداران سینمای ایران است که فیلمبرداری «دایره مینا» را به عهده گرفت. الان که بعد از چند سال آن را میبینیم، متوجه میشویم که این فیلم به هیچ وجه ساده نیست. داستانی که مهرجویی از ساعدی وام گرفت و آن را تبدیل به فیلم کرد، در عین این که ساده به نظر میرسد، خیلی پیچیده است. درست مانند فیلم گاو.
پرویز جاهد: مهرجویی فیلمی علیه فساد آن زمان میسازد و برای همین است که بیدلیل توقیف نمیشود. آقای مهرجویی مستقیم به زخم زد و عفونت و چرک دنیای زیرزمینی تهران دهه 50 را نشان دادجاهد ادامه داد: تغییرات زیادی در این داستان توسط مهرجویی داده شده به طوری که انگار متن داستان غلامحسین ساعدی را از آن خود کرده است. «دایره مینا» از نظر اجتماعی تاثیرات زیادی داشت و منجر به تاسیس سازمان انتقال خون در ایران شد. فیلم «کتی به خانه برگرد» نیز در انگلستان باعث تاسیس سازمان تامین اجتماعی شد با این حال «دایره مینا» با این که توقیف بود، باعث ایجاد چنین سازمانی شد.
این منتقد سینمایی گفت: مهرجویی فیلمی علیه فساد آن زمان میسازد و برای همین است که توقیف میشود. آقای مهرجویی مستقیم به زخم زد و عفونت و چرک دنیای زیرزمینی تهران دهه 50 را نشان داد. این فیلم از این لحاظ یک فیلم رادیکال سیاسی است چون سازش نمیکند و تصاویر را بحرانی نشان میدهد. «دایره مینا» به درون واقعیت میرود و تفاوت زیادی با فیلمهایی دارد که در آنها کشمکش، درام و قهرمان حضور دارد. «دایره مینا» نوعی مستند است در عین این که موسیقی ندارد و در زمانه خودش بسیار پیشرو محسوب میشود.
پورفتح الله رییس سازمان انتقال خون در این نشست گفت: من 10 سال قبل در دوره مدیریت قبلی ام به مصر رفتم. در آن زمان دولت سوییس 5 مرکز بزرگ را در مراکز انتقال خون این کشور احداث کرده بود که بسیار پیشرفته بودند و من بسیار حسرت میخوردم که چرا چنین مراکزی در ایران وجود ندارند. اما وقتی وارد این مراکز و سانترال میشدیم، فقط دستگاه میدیدیم و هیچ اهداکننده ای وجود نداشت.
وی افزود: وقتی من به بیمارستان های مختلف در مصر میرفتم، دقیقا یاد «دایره مینا» میافتادم زیرا در آنجا بیمارانی را میدیدم که دست من را میگرفتند و به زبان عربی التماس میکردند که خون بدهم. فقدان سازمان انتقال خون در ایران، در فیلم «دایره مینا» کاملا مشهود است و وضعیت خون فروشی را در کشور به تصویر کشانده است. در دوران شاه که همه چیز آرام و متمدن نشان داده میشد، «دایره مینا» از سیاهیها پرده برمیدارد و همین اتفاق باعث میشود سازمان انتقال خون در سال 53 احداث شود.
صداقت مدیرکل دفتر برنامه ریزی و جذب سازمان انتقال خون در ادامه گفت: اگر فیلم «دایره مینا» مداخله هنری در حوزه سلامت نداشت ما سازمان انتقال خون را نداشتیم. این که کسی با زبان هنر جرات به خرج دهد و دست روی این نقطه ضعف نظام سلامت بگذارد، انگیزه بالایی میخواهد. نکته دیگر بحث اولویت سازی فیلم «دایره مینا» است. فضای فیزیکی بیمارستان، دربها و پنجرههای قدیمی، ارتباط نامناسب بین پزشک و پرستار و بیمار و ... در این فیلم به خوبی نمایش داده شده است. یک نکته مهم که آن زمان اصلا اولویت نداشت، سلامت خون بود. مهرجویی ناسالم بودن خون را به تصویر کشید و روی پرده آورد آنهم در زمانی که وسایل ارتباط جمعی به اندازه امروز قوی نبودند.
جواد طوسی در بخش دیگری از نشست گفت: در همان اواخر دهه 40 جنبش و سمت و سوی چپ در متن جامعه غالب میشود و انعکاس این اشکال را در فیلم «گوزنها» میتوان دید. مهرجویی پا را از این اشکال فراتر میگذارد و دوز چپ بودن را در فیلمهایش مستتر می کند با این حال نگاه چپ و رادیکال بخشی از اقتضائات آن زمان بوده است. هوشمندی مهرجویی در این است که دنیای اجتماعی خود را منفک از فیلمسازان دیگر نشان میدهد.
پرویز جاهد گفت: «خانه سیاه است» و «دایره مینا» از فیلمهایی هستند که قبل از انقلاب روی بدن و زخم متمرکز شدند. رویکرد مهرجویی نیز یک رویکرد رئالیستی سیاه و خشن است. در فیلم «دایره مینا» آنقدر زندگی سیاه و تیره است که انگار کورسوی امیدی وجود ندارد و دوربین مدام در تاریکی حرکت میکند و حتی به گورستان ختم میشود. در آن زمان آنقدر خون فاسد به سیستم سیاسی کشور تزریق شده بود که انگار دیگر نمیشد آن را نجات داد و فقط به یک انقلاب نیاز بود و «دایره مینا» این واقعیت را به خوبی نشان داد.
سومین جشنواره ملی فیلم سلامت، توسط موسسه «آوای هنر» از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با هدف نمایش آثار ایرانی با محوریت نقش سلامت در زندگی انسان و با شعار سلامت از تاریخ یک تا پنجم شهریور 97 به دبیری محمد کیاسالار در حال برگزاری است.