امروزه با اندک مطالعه ای درباره تاکتیک ها و روش های جنگ نرم به راحتی می توان مشاهده کرد که دشمنان نظام مقدس اسلامی و ولایت فقیه چگونه در قالب لشگرهای گوناگون سایبری به ارزش ها و آرمان های ایران اسلامی حمله می کنند.
اشاره
تاریخ بشریت، سرشار از شواهد و اسنادی است که از وجود جنگ و درگیری میان انسان ها حکایت می کند؛ زیرا از همان دوران آغازین تقابل منافع و تلاش برای به دست آوردن منافع بیش تر در میان انسان ها وجود داشته و همان طور که قرآن کریم می فرماید «خلق الانسان هلوعاً، انسان حریص و بی صبر و شکیب آفریده شده است». این حرص، زیاده خواهی و افزون طلبی باعث به وجود آمدن درگیری های گوناگون در طول زندگی بشر شده است. با پیشرفت روز افزون امکانات و تکامل علمی جوامع، جنگ ها نیز روز به روز پیشرفته تر و پیچیده تر شد و گونه های مختلفی به خود گرفت. در دنیای امروز یکی از مؤثرترین، خطرناک ترین و فعال ترین انواع جنگ، جنگ نرم است. این جنگ، سلاحی برّنده است که با بهره گیری از علوم دنیای مدرن مانند روان شناسی، جامعه شناسی و... توانسته است با کم ترین امکانات و تجهیزات، تأثیرگذاری بسزایی در جوامع داشته باشد. امروزه با پیشرفت امکانات سایبری و گسترش کاربرد آن در جوامع، متفکران عرصه جنگ نرم با تکیه بر امکانات جدید، به عملیاتی کردن طرح های خود می پردازند. این نوشتار، پژوهشی بسیار مختصر درباره جنگ نرم با تکیه بر ابزارهای جدید است.
انواع جنگ ها
جنگ ها و تهدیدها را می توان به دو شاخه اصلی تقسیم کرد: جنگ سخت (Hard War) یا تهدید سخت (Hard treat) و جنگ نرم (Soft War) یا تهدید نرم (Soft treat).
جنگ سخت
این نوع جنگ، متکی به روش های فیزیکی و عینی، همراه با اعمال و رفتارهای خشونت آمیز، و براندازی آشکار، و با استفاده از شیوه زور و اجبار، و حذف دفعی و اشغال سرزمین است.»[1]
این نوع جنگ محسوس، واقعی و عینی است به گونه ای که بر قدرت سخت یعنی عِدّه و عُدّه بنا شده است. در این گونه از جنگ به طور عمومی کسی پیروز است که افراد و سلاح های بیش تر و پیشرفته تر در اختیار داشته و در تفکّر جنگی پیشگام تر باشد. از مهم ترین ویژگی های جنگ سخت آن است که همراه با خونریزی بوده، هدف آن تسخیر سرزمین و تغییر نظام سیاسی یک کشور می باشد.
جنگ نرم
جنگ نرم، جنگی است نامحسوس، بدون درگیری مستقیم و بدون استفاده از ابزارهای خشونت آمیز ولی تأثیرگذار که ممکن است به صورت تدریجی یا سریع باشد، البته آثار و پیامدهای آن ماندگارتر است. در این جنگ، افکار و رفتارِ افراد جامعه، هدف اصلی است؛ زیرا با تغییر افکار و رفتار یک جامعه، شهروندان آن به منزله سربازان خودی با هزینه و تلفات بسیار ناچیز اقدام به تغییر نظام سیاسی می کنند و سرزمین خود را در اختیار دشمن قرار می دهند.
تفاوت بین جنگ نرم و جنگ سرد
جنگ سرد اصطلاحی است که به دوره پس از جنگ جهانی دوم تا زمان فروپاشی شوروی سابق در سال 1991 میلادی اطلاق می شود. به واقع جنگ سرد شامل دو عامل بود؛ یکی جنگ اندیشه ها و ایدئولوژی ها و دیگری مسابقه تسلیحاتی. جنگ اندیشه ها و ایدئولوژی ها برای تسلط بر عقاید و اراده انسان ها از سوی بلوک شرق و غرب به کار گرفته شد و مسابقه تسلیحاتی برای نشان دادن برتری نظامی دو بلوک بر یکدیگر به کار می رفت.
جنگ نرم با هدف براندازی نرم و نفوذ در ارکان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ایدئولوژی و... و تحول اساسی در باورهای یک ملت به کار می رود.
تاریخچه جنگ نرم
جنگ نرم اصطلاحی جدیدی برای تفکری قدیمی است. این فکر در کهن ترین منابع تاریخ جنگ کشورها یافت می شود. «این که چه زمانی انسان به فکر استفاده از چنین ابزاری افتاد و آن را به کار گرفت دقیقاً مشخص نیست. شاید بتوان گفت نخستین سنگ بنای این فکر زمانی نهاده شد که انسان در برخورد با انسان دیگر یا جانوران متوجه شد که می تواند علاوه بر قدرت فیزیکی از یکسری عوامل دیگر نظیر فریاد کشیدن، حرکت های گمراه کننده و... استفاده کند.»[2]
«تفکر استفاده از جنگ روانی در کهن ترین متون استراتژیک نظامی مانند کتاب «هنر جنگ» سون تزو که پنج قرن قبل از میلاد در چین می زیست نیز یافت می شود. سون تزو بر اهمیت نابودکردن میل دشمن به جنگ... تأکید دارد. او همچنین می نویسد که می توان از راه پراکندن داستان هایی درباره خیانت رهبران مورد اعتماد و نیروهای فرماندهی دشمن(اهدافی) را به دست آورد. این کتاب همچنین توصیه می کند که برای به وجود آوردن ترس و هراس باید از برخوردی که پایان تلخی داشته باشد پرهیز کرد و پیروزی را با حداقل هزینه به دست آورد.»[3]
تفاوت بین جنگ نرم و جنگ سخت
برخی بیست تفاوت اساسی میان جنگ نرم و جنگ سخت شمرده اند. در این نوشتار تنها به چند نمونه از تفاوت های میان دو جنگ به گونه ای گذرا اشاره می شود؛
1.جنگ نرم در مقایسه با جنگ سخت بسیار کم هزینه تر است. برای نمونه، دو جنگ عراق و افغانستان بیش از هفتصد میلیارد دلار برای آمریکا هزینه داشت؛ در حالی که کودتای مخملی گرجستان و مصر تنها با هزینه ده میلیون دلار به سرانجام رسید.
2.در بسیاری از مواقع، پیروزی در جنگ نرم بسیار سریع تر از جنگ سخت به دست می آید. برای نمونه، در جنگ های نخست، اغلب سخن از سال های متمادی است در حالی که پیروزی در جنگ نرم گاهی چندماهه به دست می آید.
3.در جنگ نرم، شهروندان کشورِ هدف به عنوان سربازان کشور حمله کننده، عمل می کنند. و اگر تلفاتی هم باشد از خود شهروندان کشورِ هدف است نه کشورِ حمله کننده. برای نمونه، در مصر تاکنون صدها نفر کشته شده اند که همگی مصری بوده اند در حالی که یک سرباز آمریکایی یا اسرائیلی کشته نشده است و رژیم وابسته به آمریکا نیز سر کار آمده است.
4.کشته های جنگ سخت، قهرمانان آن کشور به حساب می آیند در حالی که تلف شدگان جنگ نرم به طور عمده مورد تنفر ملت هستند؛ یک پسر معتاد یا یک دختر ولگرد هرگز قهرمان یک کشور نیستند در حالی که هر دو از تلفات جنگ نرم می باشند.
5.پیروزی در جنگ نرم، پیروزی ماندگارتری در مقایسه با پیروزی در جنگ سخت است؛ چرا که پس از پیروزی در جنگ سخت، گروه های مقاومت مردمی و ارتش های آزادی بخش برای آزادسازی کشور شکل می گیرد، در حالی که در جنگ نرم این خود شهروندان هستند که دشمن را به خانه خویش دعوت می کنند و به طور طبیعی مقاومتی نیز شکل نخواهد گرفت.
6.اگر گروه های مقاومت در کشوری که در جنگ سخت شکست خورده است نتوانند به پیروزی دست یابند، شیوه جنگ را عوض می کنند؛ در حالی که در جنگ نرم اصلاً تفکر مقاومت شکل نمی گیرد. برای مثال در کشور آلمان و ژاپن پس از شکست در جنگ جهانی دوم، وارد جنگ اقتصادی با آن کشورهای فاتح شدند و خود را پس از چندسال دومین و سومین اقتصاد برتر جهان نامیدند؛ در حالی که کشور شکست خورده در جنگ نرم دارای روحیه خودباختگی و انفعال فرهنگی سیاسی و اقتصادی در برابر کشور فاتح است.
7.شلیک اولین گلوله در جنگ سخت همه را هوشیار می کند در حالی که جنگ نرم نامحسوس و بی سر و صداست و گاهی دشمن تا درون خانه ها آمده است اما هنوز اهالی خانه در خواب هستند.
ابزارهای جنگ نرم
تردیدی وجود ندارد که آسیب های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، جامعه را در مسیر فروپاشی و تزلزل قرار می دهد و علایق ملی و روابط اجتماعی را مختل می کند. در این میان، رسانه به عنوان اصلی ترین و کارآمدترین ابزار جنگ نرم به ایفای نقش می پردازد. بی گمان، رسانه ها در خط مقدم جنگ نرم قرار دارند. امروزه رسانه ها به راحتی می توانند جریان های اجتماعی را هدایت، نظارت و کنترل کنند و به جریان سازی بپردازند. در حال حاضر هر رسانه ای که قوی تر باشد، در جهت دهی به افکار عمومی مردم نیز مؤثرتر است. رسانه ها در تمام جنگ ها به مثابه ابزاری برای جنگ روانی و تبلیغات جنگی از سوی کشورها مورد استفاده قرار می گرفته اند که نویسندگان، خبرنگاران، تولیدکنندگان خبری و مطبوعاتی، عکاسان و... سربازان آن به شمار می روند و سلاح آن ها رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، دوربین، قلم و... است. در میان این ابزارها شاید بتوان گفت ماهواره و شبکه های اجتماعی و اینترنتی بیش ترین محدوده تأثیر را دارا هستند و از جایگاه ویژه ای در این نبرد برخوردارند.
جهانی و فرامرزی بودن، و دسترسی آسان و کم هزینه، بارزترین ویژگی بهره وری از این دو ابزار است که با استفاده از تکنیک های سمعی و بصری، عمیق ترین تأثیر را در برخی مخاطبان خود می گذارند. البته در این میان، تفاوت هایی بین ماهواره و اینترنت وجود دارد؛ گروه هدف در ماهواره، اغلب، عوام هستند که بیش ترین تأثیرپذیری آن ها از ماهواره است؛ ولی گروه هدف در شبکه های اینترنتی به طور عمده جوانان و خواص هستند و عموم مردم ـ جوانان و خواص ـ کم تر به استفاده از شبکه های گوناگون اینترنتی روی می آورند. افزون بر این، تنوع و جذابیت فضای سایبری، دسترسی آسان و کم هزینه و سریع به آن، اینترنت و فضای سایبری را به ابزاری استثنایی در جنگ نرم تبدیل کرده است؛ علاوه بر این که محتوای شبکه های ماهواره ای به آسانی در فضای اینترنتی قابل دسترسی است.
امروزه اینترنت در تمام عرصه های زندگی فردی و اجتماعی، دولتی و خصوصی، علمی، آموزشی، سرگرمی و... حضور جدی دارد. البته فضای سایبری، چاقویی دولبه است که هرچند سر رشته آن در دست مستکبران قرار دارد ولی جوامع هدف نیز از آن در پاتک های جنگ نرم بهره می برند. به واقع، کم هزینه بودن و بی نیازی فضای سایبری از سرمایه گذاری هنگفت موجب شده است که جوامع دیگر نیز به علت برخورداری از هوش، استعداد و انگیزه فراوان به پیروزی های متعددی در این حیطه دست یابند، تا جایی که ایران بعد از چین، آمریکا و روسیه چهارمین ارتش سایبری جهان را داراست.
تکنیک ها و روش های اجرایی جنگ نرم
تمام روش های اجرایی و تاکتیک های جنگ نرم مبتنی بر اصول شناخته شده روان شناسی و نظریه های مورد قبول آن علم است. هر متخصص جنگ نرم باید بر دانش روان شناسی و جامعه شناسی تسلط داشته باشد تا بتواند نیازهای بشری، انگیزه ها و واکنش های افراد و جوامع را شناسایی کند؛ این که یک انسان در هنگام غلبه ترس چگونه عمل می کند، عصبانیت در چه زمانی سودمند و در چه زمانی زیانبار است، علل اضطراب و احساس عدم اطمینان و از دست دادن امنیت چگونه در انسان شکل می گیرد و یا برطرف می شود، عوامل و اثر هیجان هایی چون خشم، نفرت و. .. در بخشش چه می باشد، عوامل ایجادکننده شجاعت یا ترس در انسان چیست، نشانه های نزدیک بودن فروپاشی عصبی چه می باشد، راه های جلوگیری از آن چیست، آداب و رسوم و تعصبات قومی هر ملتی چیست و میزان پای بندی افراد به آن آداب به چه میزان است و... که تمام آن ها به حالت های روانی و درونی انسان ها و جوامع مختلف برمی گردد و تکنیک های جنگ نرم براساس آن ها طراحی و اجرا می شود. اکنون به چند تکنیک عمده و اصل اشاره می شود.
تکنیک شایعه
در طول تاریخ به شایعه به صورت یک پدیده اجتماعی ـ روانی و با ابعاد گسترده نگریسته شده است. این پدیده به عنوان یک معضل اجتماعی در جوامع، ریشه ای تاریخی دارد.
در طول مبارزه و جنگ ها، کشورهای متخاصم با ایجاد جنگ روانی و انتشار شایعه ها می کوشند نیروهای دشمن را ناامید و روحیه جنگی آن ها را تخریب کنند؛ شایعاتی مانند قتل یک فرمانده، نرسیدن توان کمکی، رسیدن نیروهای تازه نفس به دشمن و... باعث تسلیمِ دسته جمعی یا از هم پاشیدگی نیروها شده است. برای نمونه، در جنگ احد شایعه شهید شدن پیامبر(ص) را پخش کردند، یا معاویه شایعات بسیار گسترده و فراوانی را ضد امیرالمؤمنین(ع) منتشر ساخت تا جایی که برخی از مردم در مسلمان بودن آن حضرت شک داشتند و....
در جهان کنونی نیز به دلیل کارآیی و میزان تأثیر چشم گیر شایعه، این پدیده به عنوان یک وسیله مهم و اساسی، و حربه ای خطرناک در جنگ نرم به کار گرفته می شود.
تعریف شایعه
«شایعه پدیده ای مخرب و خطرناک است که معمولاً از یک خبر ناشی شده و یا بی اساس بر پایه یک جنجال و هیاهو ایجاد می شود و در افکار عمومی جا می گیرد؛ تا جایی که روحیه مردم را تضعیف و ناامید می کند و یا امنیت ملی را به خطر می اندازد و بلای بی اعتمادی در بین مردم یک کشور گسترش می یابد.»[4]
«از دیدگاه دینی، شایعه معمولاً مجموعه ای از غیبت، تهمت، استهزاء و حتی گاهی دشنام است. قرآن کریم، انسان را از دنباله روی و پخش سخنان و اخبار، بدون علم و اطمینان نهی فرموده است و حضرت آیت الله خامنه ای شایعه را یکی از مصادیق بارز «قول به غیر علم» دانسته، می فرماید: بخشی از کارهای مشکلی که در جوامع به وجود می آید و امروزه در جامعه خودمان هم هست، همین «قول به علم» است... مواظب باشید که بدون علم، بدون اطلاع، به اتکای هوای نفس نباشد، به اتکای شایعه نباشد، حدس و گمان نزنید که متأسفانه امروز در جامعه ما تا حدود زیادی این بیماری رایج است.»[5]
تکنیک مرغ
این تکنیک از قدیمی ترین روش های جنگ نرم در طول تاریخ به شمار می آید. باید اصل این تکنیک را بر ایجاد ترس در طرف مقابل بنا کرد. رجزخوانی در میدان های مبارزه، نمونه بارزی از به کارگیری این روش است که امروزه در علم جنگ نرم «تکنیک مرغ» شهرت یافته است.
علت نام گذاری «تکنیک مرغ»
در قصه های کودکانه مغرب زمین، «مرغ» سمبل ترس است. به همین سبب، به فرد ترسو «مرغ دل» گفته می شود؛ همان گونه که در فرهنگ ایرانی به انسان ترسو «بزدل» می گویند.
در اروپای قدیم هرگاه میان دو نفر اختلاف مهمی پیش می آمد، یکدیگر را به دوئل با شمشیر فرامی خواندند. پس از اختراع اسلحه، دوئل با سلاح رواج یافت. اما امروزه به دلیل غیرقانونی بودن دوئل با سلاح، نوع دیگری از آن در میان جوانان رواج دارد که با ماشین به دوئل می پردازند؛ به این صورت که دو طرف روبروی یکدیگر با فاصله معیّنی قرار می گیرند و در یک لحظه به سمت همدیگر حرکت می کنند. در این هنگام هر راننده ای که به دلیل ترس از مرگ، از مسیر مستقیم منحرف شود، «مرغ دل» نام می گیرد.
این تکنیک یکی از مؤثرترین روش های جنگ روانی است و تنها کسی در میدان باقی می ماند که جسارت و شجاعت بیش تری دارد. نمونه بارز این روش را امروزه در میدان مذاکرات هسته ای شاهد هستیم که هر یک از طرفین با اهرم هایی گوناگون می خواهد اهداف خود را به پیش ببرد.
مبنای علمی «تکنیک مرغ»
این تکنیک برگرفته از اصل «تضادها» است که در روان شناسی جبرانی «ادکر» روانشناس آمریکایی مطرح شده است. براساس اصل «تضادها» ما سه شاخه تضاد داریم؛ تضاد «نزدیکی ـ نزدیکی»، تضاد «دوری ـ نزدیکی» و تضاد «دوری ـ دوری». بیش ترین فشار روانی بر افراد در انتخاب گزینه، در هنگام تضاد «دوری ـ نزدیکی» است؛ چون در هنگام انتخاب بین «بد و بدتر» یا «خوب و خوب تر» فشار روانی کم تری در مقایسه با هنگام انتخاب میان «خوب و بد» بر انسان تحمیل می شود.
انسان در هنگام جهد با این تضاد گاهی مقاومت روحیه او شکسته شده و میدان را خالی می کند.
تکنیک قورباغه
می گویند سیستم عصبی قورباغه به گونه ای است که اگر آب پیرامونی او را کم کم گرم کنیم، فلج شدن خواهد شد. در فرانسه برای پختن قورباغه، آن را زنده در دیگ آب قرار می دهند و حرارت را کم کم زیاد می کنند و قورباغه زنده زنده پخته می شود. در این تکنیک به گونه ای بسیار نرم، آرام و تدریجی بینش های اجتماعی کشور هدف را تغییر می دهند که افراد جامعه هدف متوجه تغییرات نشوند و در نتیجه به مقابله با آن برنخیزند. برای نمونه کافی است نگاهی به عرصه سینما و تلویزیون ایران بیندازیم و سیر پوشش زنان و کیفیت ارتباط با نامحرم را از اوایل دهه شصت تا امروز بررسی کنیم. با نگاهی گذرا خواهیم دید که در طی حدود سی و چند سال به گونه ای فرهنگ و نگاه مخاطبان را عوض کرده اند که خود آن ها نیز متوجه نشده اند. در صورتی که اگر می خواستند برای نمونه، یکی از شخصیت ها یا دیالوگ های برخی سریال ها و فیلم های امروزی را در سی سال پیش به نمایش درآورند، با اعتراض روبرو می شدند. ولی با تغییر تدریجی ذائقه افراد شاهد کم ترین واکنش هستیم و گاهی هیچ واکنشی مشاهده نمی شود.
تکنیک ابهام
یکی از جملات معروف در جنگ نرم، این جمله است: «ابهام، قدرت می آورد».
تکنیک ابهام می تواند شامل «مبهم گویی» و «عملکرد و قدرت مبهم» باشد. یکی از اصولی که کشورها و حتی افراد معمولی در هنگام درگیری از آن استفاده می کنند اصل «ابهام» است؛ زیرا اگر در هنگام نبرد شناخت کاملی از طرف مقابل به دست آید، نقاط قوت و ضعف او به آسانی تشخیص داده می شود و با یک برنامه ریزی ساده می توان از نقاط ضعف طرف مقابل استفاده کرد و او را از پا درآورد.
برای مثال، در یک درگیری خیابانی اگر فردی نداند که طرف مقابلش مسلح است یا خیر، در صورت مسلح بودن چه سلاحی همراه خود دارد، و...؛ بسیار محتاط با او برخورد می کند. برخلاف حالتی که انسان اطلاع کافی از توانایی ها و امکانات شخص مقابل دارد که در این حالت به راحتی می تواند تصمیم بگیرد.
برای نمونه می توان به نمایش «قدرت مبهم» آمریکا در فیلم های هالیوودی اشاره کرد که در آن ها به گونه ای خود را قدرتمند جلوه می دهند که حتی از کوچک ترین حرکت افراد باخبرند و یا دارای افرادی با توانایی های فوق العاده جسمی ـ فکری هستند که بسیاری از داشته های آن ها نیز هنوز ناگشوده مانده است. و یا در صحبت های جناب سیدحسن نصر الله در جنگ سی و سه روزه و بعد از آن مشاهده کردیم که ایشان بعد از شلیک تعدادی از موشک های حزب الله خطاب به اسرائیل کلامی به این مضمون گفت: ما هنوز قدرت اصلی خود را به شما نشان نداده ایم.
تکنیک «دروغ بزرگ»
«ژنرال گوبلز» مسؤول تبلیغات جنگ هیتلر جمله معروفی دارد. او می گوید: «دروغ را آن چنان بزرگ بگویید که کسی در دروغ بودن آن شک نکند!» وقتی دروغ پردازی آن چنان بزرگ باشد که مانند پتکی بر افکار جامعه هدف فرود آید، دیگر ـ برخلاف دروغ های کوچک ـ کم تر کسی در آن شک می کند و از جهتی به علت تعجب برانگیز بودن آن به سرعت در جامعه هدف رواج می یابد. برای نمونه می توان به خبر خروج 17 میلیارد دلار طلا توسط یک کامیون از مرز ترکیه اشاره کرد که توسط رسانه های غربی و فضا های مجازی به یک باره منتشر شد. در صورتی که با یک حساب ساده می توان دریافت که برای جابجایی 17 میلیارد دلار طلا به 34 کامیون نیاز است و نمی توان با یک کامیون 17 میلیارد دلار طلا را حمل کرد!
تکنیک تحریف
یکی از رایج ترین شیوه های جنگ نرم، تغییر متن پیام از طریق دستکاری در خبر است. در تحریف به وضوح دروغ گفته نمی شود ولی واقعیت به صورت دیگری ـ اگرچه با تغییر یک کلمه یا تقطیع کلام و تغییر محتوای کلام ـ نشان داده می شود و در نهایت شکل مسخ شده ای از حقایق که با دروغ برابری می کند نمایان می گردد. تحریف بر دو گونه است؛ تحریف لفظ و تحریف معنا در تحریف لفظی افراد تغییراتی را بر اصل جمله ایجاد می نمایند و جمله را از معنای اصلی خود منحرف می سازند. برای نمونه، چهره سخنرانی را نشان می دهند که در برابر هزاران نفر مشغول سخنرانی است و می گوید «ایران از انرژی هسته ای اش دست برنخواهد داشت و این حق مسلم ایران است». اما در بیان این خبر، واژه «انرژی» را به «بمب» تغییر داده و ملت ایران را جنگ طلب معرفی می کنند! یا جریان مخالف ولایت امیر المومنین(ع) در برابر جریان ولایت، روایتی را از پیامبر(ص) نقل کردند که «نحنُ معاشرالانبیاء لا نورثُ ما فرکناحُ صدقَ؛ ما پیامبران ارثی به جا نمی گذاریم و هر چیزی که به جا گذاشتیم صدقه است» (ابکار الفکار فی اصول الدین، ج 5، ص 242). که در این متن عبارت «ما ترکناحُ صدقه» به سخن پیامبر اضافه شده و همچنین اصل این سخن تحریف شده است. اما در تحریف معنوی می توان به تحریف مقصود پیامبر در تعیین 12 خلیفه بعد از خود اشاره کرد. همان طور که از برخی دانشمندان نقل شده است؛ «از میان 12 خلیفه، 8 نفر آن ها خلفای اربعه (عمر، ابوبکر، عثمان و امیر المومنین)، حسن(ع)، معاویه، ابن زبیر و عمربن عبدالعزیز هستند. احتمال دارد از میان عباسیان، معتدی را شامل شود؛ چون معتدی در میان عباسیان مانند عمربن عبدالعزیز در میان بنی امیه است همچنین ممکن است طاهر عبارسی نیز به خاطر عدلی که داشته جزء آن ها به شمار بیاید در این حالت دو نفر منتظر باقی می مانند که یکی از آن ها مهدی(ع) است چون او از خاندان محمد(ص) می باشد.»(اضواع السنت المحمدیه، ص 12) در این تحریف معنوی به جای 12 امام معصوم که 11 نفر از آن ها از اولاد علی(ع) می باشند و خود ایشان، دیگر افراد ذکر شده است. یا این که در تحریف معنای سخن امام راحل که فرمودند میزان رأی ملت است این حرف را این گونه معنا می کند که امام رأی ملت را در همه زمینه ها میزان و ملاک می دانند.
تکنیک القاء یا تلقین
از میان دویست روش جنگ نرم که در فضاهای سایبری مورد استفاده قرار می گیرد شاید بتوان مؤثرترین آن ها را «تکنیک القاء» دانست.
مبنای تکنیک القاء به حدود صد و پنجاه سال پیش بازمی گردد. پس از دیدگاه های «زیگموند فروید» روان شناس اتریشی درباره «ضمیر ناخودآگاه»، توجه متخصصان رسانه ای و جنگ نرم به استفاده از این ابزار یعنی «ضمیر ناخودآگاه» انسان و تأثیر آن بر زندگی اجتماعی و سیاسی انسان ها معطوف شد. بنابر این نظریه، هر کلمه، شیئ، رنگ و هر آن چه پیرامون انسان رخ می دهد، علاوه بر تأثیرگذاری در ضمیر آگاه انسان ها، ضمیر ناخودآگاه آن ها را نیز درگیر خواهد کرد و مبنای بسیاری از کنش ها و رفتارهای انسان به ضمیر ناخودآگاه او برمی گردد.
براین اساس در جنگ نرم می توان در یک جمله یا عکس یا... چندین نکته روان شناسی را گنجانید و آن را به مخاطب القا کرد. برای نمونه، در جمله «دیشب دو تروریست فلسطینی با حمله به پاسگاه مرزی اسرائیل چند سرباز را مجروح نمودند و صبح امروز نیروی هوایی اسرائیل به تلافی حملات تروریستی دیشب با حمله به مقّر تروریست ها چند نفر را به هلاکت رساندند» چند نکته مهم نهفته است؛ خبر با کلمه «دیشب» شروع می شود و این کلمه دو بار در جمله به کار رفته است. شب در ناخودآگاه انسان ها نشان دهنده تاریکی، ابهام، ترس و... است. در مقابل آن، کلمه «صبح» که برای حمله نیروهای اسرائیل به کار برده شده، نشان دهنده روشنایی، صداقت، پاکی و... است.
کلمه «تروریست» و «تروریستی» سه بار در خبر به کار رفته است. ترور به معنای وحشت آفرینی و تروریست فردی وحشت آفرین است که هیچ لباس و مشخصه خاصی ندارد و در هر جا و هر لباسی می تواند باشد؛ در حالی که «سرباز»، «ارتش»، «نیروی هوایی» و... کلماتی مأنوس با امنیت و حراست کشورها هستند. حملات فلسطینیان، «تروریستی» و حملات اسرائیل «تلافی جویانه» بوده است!
فلسطینیان به «پاسگاه مرزی» حمله کردند و مرز هر کشوری حریم قانونی آن کشور محسوب می شود که دفاع از آن لازم است، اما حمله اسرائیل به «مقر تروریست ها» بوده که هیچ گونه حرمت و احترامی ندارد.
نتیجه
امروزه با اندک مطالعه ای درباره تاکتیک ها و روش های جنگ نرم به راحتی می توان مشاهده کرد که دشمنان نظام مقدس اسلامی و ولایت فقیه چگونه در قالب لشگرهای گوناگون سایبری به ارزش ها و آرمان های ایران اسلامی حمله می کنند. به همین سبب لازم است نسل جوان و اندیشمندان با نگاهی روشن و عمیق به رصد و مبارزه با حملات نرم دشمن که در قالب ماهواره، اینترنت، کتاب و... صورت می گیرد بپردازند و با یادگیری روش های جنگ نرم به مقابله و دفاع از مبانی دینی ـ ملی برخیزند.
پی نوشت ها
[1] گفتارهای اعتقادی، معرفتی و سیاسی، ص 96.
[2] حاتمی، جنگ روانی، ص 29.