ماهان شبکه ایرانیان

ماهرشالا علی از جایزه اسکار و فیلم «مهتاب» می‌گوید

علی در ۲۹ ژانویه با سخنرانی اشک‌بارش پس از دریافت جایزه انجمن بازیگران فیلم در هالیوود موجی به راه انداخت

علی در 29 ژانویه با سخنرانی اشک‌بارش پس از دریافت جایزه انجمن بازیگران فیلم در هالیوود موجی به راه انداخت. با ترغیب کردن بینندگان به شکیبایی بیشتر در برابر انسان‌هایی که با آن‌ها متفاوت‌اند، علی توضیح داد که چگونه شخصیت فیلمش به پسر جوان به لحاظ جنسی نامتعارف فیلم «مهتاب» Moonlight پدرانه وابسته می‌شود؛ می‌گوید که” او مهم است، او خوب و نرمال است.” او اعتراف کرد: “من نمی‌دانستم قرار است چه بگویم، اما وقتی اسمم خوانده شد، احساس کردم که برایم مهم است که چیزهایی که از تجربه کاری‌ام در فیلم «مهتاب» یاد گرفتم را با بقیه قسمت کنم.” اگرچه او تنها در یک‌سوم ابتدایی فیلم اقتباسی بری جنکینز از «پسرهای سیاه زیر نور مهتاب آبی ‌به نظر می‌رسند» In Moonlight Black Boys Look Blue اثر تارل آلوین مک‌کرانی Tarell Alvin McCraney حضور دارد، علی این جایزه مهم(جایزه انجمن بازیگران فیلم در هالیوود) پیش از مراسم اسکار را به خاطر تزریق احساسش به نقش خوان، موادفروش جوانی که همدردی و حمایت پدرانه‌اش را به لیتل (آلکس هیبرت) نشان می‌دهد، به دست آورد. به‌تازگی علی در گفتگویی با هالیودریپورتر از تجربه فصل جوایزش از ابتدا تا اسکار 2017 می‌گوید.

واکنش‌ها نسبت به سخنرانی‌هایت در هنگام دریافت جوایز مختلف چه بوده است؟
در مثبت‌ترین حالت بسیار مقاومت‌ناپذیر بودند. من چیزهای زیادی در این فیلم نسبت به سایر پروژه‌هایی که شانس همکاری با آن‌ها را داشتم یاد گرفتم. موضوع فیلم متناسب زمان و از لحاظ اجتماعی مرتبط است و توانایی خاصی برای تحت تأثیر قرار دادن مردم در عمیق‌ترین نقطه وجودشان دارد. من به‌کرات با مردم در خیابان هم‌صحبت شده‌ام. در کافی‌شاپ یا هرجای دیگری که می‌روم، مرا متوقف می‌کنند. به نظر می‌رسد مردم چیزهایی برای گفتن راجع به فیلم دارند.

آن‌ها چه می‌گویند؟
تقریباً می‌شود گفت که یک مکالمه راجع به نیابت است که افراد زیادی در جوامع گوناگون وجود دارند و مردمی با پیشینه متفاوت هستند که به‌صورت معمول از خانه بیرون نمی‌آیند یا این شانس را ندارند که در مکالمه شرکت کنند یا بازتاب وجودشان را در یک فیلم یا هر روایت دیگری ببینند. یک‌جور احساس آسودگی، قدردانی و تصدیق نسبت به یک داستان که بازتاب تجربه “دیگران” است، کسانی که به‌عنوان چیزی یا کسی که به‌صورت عرف مانند دیگر مردم احترام نمی‌بیند شناخته می‌شوند.
اولین چیزهایی که پس از خواندن فیلم‌نامه «مهتاب» به ذهنتان رسید چه بود؟
می‌دانستم که این فیلم قرار است مردم را تحت تأثیر قرار دهد. اما نمی‌دانستم که این فیلم قرار است این تعداد از مردم را تحت تأثیر قرار دهد. موقع خواندن فیلم‌نامه به نظر خوب می‌رسید و اگر با فیلم‌نامه‌ای عالی شروع کنید، شانس خوبی خواهید داشت. سخت است که بتوان این چیزها را کنار هم قرار داد. برای افتادن تمام آن دومینوها در جای مناسب برای گرفتن جوایز فصل و دیده شدن و تصدیق شدن مانند راهی که «مهتاب» طی کرده است. از اولین دفعه‌ای که آن را خواندم می‌دانستم که فیلمی خاص است. من به‌اندازه کافی تجربه کار کردن دارم تا متوجه شوم چیزی روی صحنه خاص از آب درخواهد آمد. من خالصانه این را می‌گویم، از بالا تا پایین، از تهیه‌کنندگان اجرایی‌ باانرژی و رویکردشان تا دستیاران تولید، همگی با اشتیاق در این کار حضور داشتند و پتانسیل این را داشتند که با مردم ارتباط برقرار کنند؛ و صدالبته جوابش رو هم در شب اسکار گرفتند.

چالش‌برانگیزترین وجه بازی کردن نقش خوان چه بود؟
مدام به این فکر می‌کردم که از یک موادفروش چه انتظاری می‌رود. چالش بزرگ این بود که بیشتر این فکرها را نادیده بگیرم و غریزه خودم و بعضی راهنمایی‌های بری که در فیلم‌نامه ذکر کرده بود را دنبال کنم. چیزی که لازم بود متوجهش باشم انسانیت خوان بود که از نگاهش به کوچک (شایرون) مشخص می‌شود.
از چه فیلم‌های دیگری در این فصل جوایز لذت بردید؟
فیلم «نرودا» Neruda (نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی زبان و رقیب فیلم «فروشنده» فرهادی) مرا شگفت‌زده کرد. من از چیزهایی که کمی دمدمی هستند استقبال می‌کنم. من نسبت به پروژه‌های کوچکی که در سطح بالایی ساخته‌شده‌اند احساس نزدیکی می‌کنم.

شما در اولین نامزدی اسکار موفق به دریافت جایزه اسکار شدید چه حسی دارید؟
شنیدنش جالب است! اما شنیدنش کمی عجیب به نظر می‌رسد. من مدت زیادی است که کار می‌کنم و این‌یک تجربه کاملاً متفاوت از چیزی است که به آن عادت دارم. زمانی برای هضم قضیه وجود نداشت. اولین چیزی که متوجهش می‌شوی دریافت 200 پیغام، 60 ایمیل و 20 تماس تلفنی است. این خیلی مثبت است اما بسیار کوبنده است. زمانی برای هضم قضیه و قدردانی و اندیشیدن به‌طور شایسته‌ای ندارید. این خبر هنوز برای من جا نیفتاده است. می‌دانم که این مسئله خیلی بزرگی برای بازیگران و کسانی که در این صنعت مشغول هستند به حساب می‌آید که نقل محافل در فصل جوایز بخصوص جایزه اسکار باشند. فکر می‌کنم وقتی همه این‌ها تمام شود بتوانم درکش کنم؛ اما در حال حاضر می‌توانم بگویم که من واقعاً خوشحال هستم.

بیشتر از همه منتظر دیدن چه کسی در شب مراسم اسکار بودید؟
دنزل واشینگتن. او مایکل جردن من است. برای من او محمدعلی است. من چند هفته پیش دنزل را دیدم و بسیار تاثیربرانگیز بود. من از کودکی کارهای او را تماشا می‌کردم و آرزو داشتم با این انسان مستعد کار کنم. او یک بازیگر خارق‌العاده است. البته ناگفته نماند که همیشه دوست داشتم مریل استریپ را ملاقات کنم. چه کسی دوست ندارد؟ من تا پیش از مراسم اسکار فارست ویتاکر را ندیده بودم. او رفیق من است (می‌خندد). او تهیه‌کننده فیلمی بود که تابستان امسال بازی کردم «رکسان رکسان» Roxanne Roxanne. من اولین روز کاری را تمام کردم و به محلی که از سایت Airbnb در بروکلین داشتم برگشتم. یک تماس تلفنی داشتم که هیچ شماره‌ای را نشان نمی‌داد، جواب ندادم تا به پیغام‌گیر برسد. نمی‌دانستم چه کسی تماس گرفته است! فارست ویتاکر برایم یک پیغام گذاشت! (می‌خندد) کاش می‌توانستید قیافه من را آن لحظه ببینید. من تقریباً سکته کردم. آن پیغام را ذخیره کردم.

شما در حال حاضر مشغول ضبط «آلیتا: فرشته جنگ» Alita: Battle Angel هستید. می‌توانید کمی راجع به کار توضیح دهید؟
خیلی کم! می‌خواهم مطمئن شوم که حقوقم را دریافت می‌کنم. هنوز مشغول فیلم‌برداری هستیم، ممکن است حرف زدن راجع به کار چک حقوقم را معلق کند! (می‌خندد). این فیلم بر اساس یک رمان تصویری است. من نقش یک آدم شرور را دارم، نه طوری که بتوانم به خودم اجازه دهم او را یک آدم شرور تصور کنم. در این کار با کریستف والتس و رزا سلزار استثنائی همبازی هستم که اگر نمی‌شناسیدش، خواهید شناخت. او (رزا) معرکه است. من با جنیفر کانلی کارهای زیادی داشته‌ام، او عالی است. تهیه‌کننده کار جیمز کامرون است و می‌دانید که به همین خاطر چه پروژه حماسی‌ایی خواهد بود. رابرت رودریگز کارگردان کار است و این اولین تجربه همکاری من با او به‌عنوان کارگردان است. او انرژی بسیار خوبی دارد. این‌یک پروژه سه‌بعدی است و بسیار عالی به نظر می‌رسد. من اوقات بسیار خوبی دارم. این کار با همه کارهایی که انجام داده‌ام متفاوت است. در فیلم «زاغ مقلد» Mockingjay اوقات خوبی با آدم‌های بسیار خوبی داشتم، اما مجوز کار آماده بود و در حال ضبط بودند که من به بخش سوم آن رسیدم. ساختن این فرم از کار از ابتدا با آن‌ها لذت‌بخش است و من بسیار کنجکاوم بدانم نتیجه کار چه خواهد شد. تا الان برخی قسمت‌ها را دیده‌ام و به نظر بسیار خوب می‌رسد.

در آینده دوست دارید چه مدل پروژه‌ایی را بر عهده بگیرید؟
من هیچ‌وقت در یک فیلم قهرمانانه نقشی نداشتم! حتی یک‌بار. من این شانس را داشتم که از یک کار حمایت کنم اما نمی‌دانم بودن در یک داستان قهرمانانه و پیش بردن داستان چگونه است. من دوست دارم این تجربه را به دست آورم. کاراکترهای دوست‌داشتنی زیادی وجود دارند. جک جانسون به‌نوعی یک شخصیت محزون است اما دوست دارم نقشش را بازی کنم. من مایلم نقش ماروین گی Marvin Gaye را بازی کنم. ماروین گی و جک جانسون Jack Johnson نقش‌های رؤیایی من هستند اما من واقعاً مایلم این شانس را به دست بیاورم تا در کاری حماسی نقش‌آفرینی کنم. هرگز چنین تجربه‌ای نداشته‌ام.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان