به گزارش ایسنا، در کنار قول و قرارها و دلنگرانیهایی که این روزها تلاش میکنند حال خانه نیما را بهتر کنند، شهرداری هم تلاش میکند تا خانه را بخرد و به قول خودش برای این بنای تاریخی عمل کند، تا مالکِ شخصی نباشد که دلش را به دریا بزند و بخواهد خانه را خراب و نونوار کند یا دلش به حال بی سرپناههای دزاشیبی بسوزد و در خانه را با نشانهها باز بگذارد ...
هر چند خانه نیما یوشیج هر چند هنوز دستخوش اتفاقات چند ماه گذشته تا امروز است، اما از یک سو میراث فرهنگی میگوید تلاشش را برای حفاظت از خانه میکند و از سوی دیگر شهرداری و سازمان توسعه فضاهای فرهنگی برای کاربری آن فکر میکند، اگر شهرداری خانه را بخرد.
تا شأن همسایهی «سیمین و جلال» هم قدری مانند خانهی او حفظ شود. خانهای با دیوارهای سیمانی و درختان تنومند و بلند قد اما در حال خشک شدن که در و دیوارش از هجوم تبلیغات مختلف رنگی شدهاند. خانهای که هر چند مردم محل صاحباش را میشناسند اما انگار سیر شدهاند از آدمهای مهم زندگیشان و با بیتفاوتی از کنارش رد میشوند و حتی حیاط خانه را مکان دپوی زبالههایشان کردهاند. اما لطفا سراغ این خانه نروید تا شهرداری اعتبارش را برای خرید خانه تامین کند.
شاید باید گفت همسایگی «نیما یوشیج» با «سیمین دانشور و جلال آلاحمد» از بهترین دلایل برای توجه به این خانه است، مسبب خیری که از حدود هفت ماه پیش و با انتشار خبرهایی مبنی بر درخواست خروج از ثبت خانه نیما، هر روز رسانهها درخواستهای دوستداران شعر و ادب و تاریخ و فرهنگ و برخی مسئولان فرهنگی برای نجات این خانه تلاش کردند. خانهای که معتقد بودند چیزی کمتر از «خانه - موزه سیمین و جلال» ندارد، در باطن هیچکدام از این اقدامات هنوز جواب نداده است!
اما اکنون دلاور بزرگنیا، مدیر اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران به ایسنا میگوید: در صحبتی که با مدیر کل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی داشتم، دستور خرید ملک به شهرداری منطقه یک داده شده و قرار است بعد از خرید ملک، بحث بهرهبرداری و کاربری آن فضاتوسط این شرکتبه سرانجام برسد.
وی ادامه میدهد: این اتفاقرا پیش از این برای خانه - موزه«سیمین و جلال» یا خانه - موزه «عزتالله انتظامی»داشتیم که نخست شهرداری ملک را خرید و سازمان توسعه فضاهای فرهنگی کاربری در خور شأن بنا برای آن تعریف کرد واین بناهای ارزشمند و تاریخی به بهرهبرداری رسیدند
او با تاکید بر اینکه میراث فرهنگی موظف است در این زمینه به شهرداری کمک کند، تاکید میکند: اگر شهرداری بتواند خانه را بخرد و آن را مانند دیگر بناهای تاریخی ساماندهی کندف وضعیت درست میشود.
وی در مورد وضعیت کنونی خانه میگوید: در این شرایط شهرداری میتواند برای حفظ بنا با متخلفان برخورد کند، از سوی دیگر یگان حفاظت میراث فرهنگی، از زمان انتشار خبر باز بودن در خانه نیما یوشیج ملکف شده تا به طور دائم به محوطه سرکشی کند، چون اکنون همه نسبت به وضعیت این خانه حساس شدهاند.
به گفتهی او، همهی اجزای خانه نیما یوشیج قابل مرمت است، اگراصل بنا را نجات دهیم، اقدامات بعدی را نیز میتوانیم به درستی انجام دهیم.
بزرگنیا در پاسخ به این پرسش که آیا امکان بازگرداندن اسم «نیما یوشیج» به این کوچه که اکنون کوچه رهبری نام گرفته است، وجود دارد؟ اظهار میکند: در این زمینه با شهرداری میتوان به نتیجه رسید، اما دستکم در حداقلِ این مورد، خانه نیما یک تابلوی اختصاصی با معرفی کامل خواهد داشت.
البته هنور مسالهی ثبت خانهی نیما به طور دقیق مشخص نیست، از یک سو چهارم بهمن سال گذشته با برگزاری کمیتهی شورای ثبت استان، خانه نیما واجد ارزش ثبت شناخته شد و از سوی دیگر چونسالها قبل، این بنا در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده بود، هیچ شمارهی ثبتی در آن زمان به این بنای تاریخی تعلق نگرفت.
حتی سپیده سیروسنیا، معاون میراث فرهنگی تهران به ایسنا گفت:«کارشناسان دفتر ثبت آثار تاریخی تهران، با بررسی برخی مدارک و بر اساس قانون 79، در مکاتبهای با دیوان عدالت اداری، بار دیگر درخواست بازگرداندن رای ثبت ملی خانه نیما یوشیج را مطرح میکند.»
ولی بعد از این صحبتها نیز، هیچ اعلام نتیجهای از بررسی درخواست میراث فرهنگی برای استفاده از اصل 79 قانون در دیوان عدالت اداری مطرح نشد.