به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: «او ابتدا مخالفان داخلی را وادار به پذیرش حرفهایش کرد و بعد با غیر منتظره بودن و استفاده از اصل غافلگیری قطر و چین را از پیش رو برداشت و حالا بیش از هر زمانی، رویای ایرانیها را به حقیقت نزدیک کرده و یکی دو گام تا اسطوره شدن در بین ملت پر شور ایران فاصله دارد. حال میخواهیم با بررسی تطبیقی کتاب «هنر رزم» که توسط سون زو در چین باستان نوشته شده و افکار کیروش، نشان دهیم کارلوس چگونه به دروازه موفقیت رسیده است. در هنر رزم پنج اصل اساسی وجود دارد که موفقیت و پیروزی حاصل نمیشود مگر با پیروی از هر پنج اصل.
١ ـ اصل هماهنگی
اطاعت کامل از فرمانروا و جانفشانی برای او مهمترین رکن هماهنگی است. بازیکنان ایرانی چنان شیفته شخصیت و کاریزمای کیروش شدهاند که حاضرند جانشان را برای او دهند، هیچکس نه کمکاری میکند و نه جرات اعتراض دارد. کنار نهادن مهدی رحمتی در اوج و پافشاری کیروش بر تصمیمش تا مدتها محل بحث و کشمکش بود اما او چون اصولی برای خود دارد، تاکنون ١٠ دروازهبان در تیمش داشته اما چون ساختار درستی برای سازمان دفاعیاش تعریف کرده، بهترین نتیجه را گرفته اما ببینید مربیان دیگر وقتی با بازیکنان یاغی برخورد نمیکنند چه بر سرشان میآید.
ماجرای استقلال و جاسم کرار که هر بار با کوتاه آمدن مظلومی ادامه داشت در نهایت نیمکت را از او گرفت. در همین رابطه رامین رضاییان پرسپولیس را ببینید که چه یاغیگری میکند اما در تیم کیروش در نهایت رضایت به نشستن روی نیمکت اکتفا میکند و به تصمیم مربی گردن میگذارد.
علیرضا منصوریان با الگوبرداری از کیروش از سقوط نجات پیدا کرد. او بختیار رحمانی کماثر اما پر مدعا و حتی مهدی رحمتی باتجربه را کنار گذاشت و در بازی با سپاهان انقلاب کرد. حالا دارد مزد جسارتش را میبیند و تیمی دارد که کل فوتبال ایران حسرت آن را میخورند. (رحمتی که از تجربه درافتادن با کیروش درس گرفته بود، برابر منصوریان کوتاه آمد و نجات یافت) تفاوت کیروش و برانکو در همین امر نمود بیشتری پیدا کرد. کیروش با ایجاد هارمونی در تیمش و با اولویت دادن به بازیکنانی که خارج از مرزها توپ میزنند، میل به پیشرفت را در فوتبال ایران زنده کرده. میلاد محمدی از راهآهن به روسیه رفت تا اکنون پیستون ثابت تیم ایران باشد. در این اصل همه بازیکنان یکدل هستند و به سرعت همدیگر را پیدا میکنند.
٢ ـ اصل آسمان
کیروش این اصل را که رکن دوم هنر رزم است، به خوبی مد نظر قرار داده و در تمام سالهای حضورش در فوتبال ایران اول آسمان جلو دروازه تیمش را محافظت کرده و با قرار دادن بازیکنانی سرزن مثل جلال حسینی و پژمان منتظری و پورعلی گنجی کمتر اجازه داده تیم ایران از این ناحیه آسیب ببیند. در هفته دوم لیگ آسیا تقریبا هر چهار تیم ایرانی روی ضربات ایستگاهی گل خوردند و این مساله به یک ضعف عمومی فوتبال ایرانی تبدیل شد اما کیروش با نظر به این که میداند تیمی که از هوا گل بخورد از پا درمیآید، توانسته آماری درخشان کسب کند؛ شش بازی بدون گل خورده. او اصل آسمان را در دهانه دروازه حریف هم تعریف کرده و تیمش کلی گل با سر به ثمر رسانده است.
٣ ـ اصل زمین
کیروش کمتر به بازی مالکانه رو میآورد، بلکه با تلهگذاری در نقاط مختلف زمین هر ناحیه را به نقطه انفجار تبدیل میکند و حملات تیمش را پایهریزی میکند. او با استراتژی جنگهای نامنظم زمین را میدهد اما گل را میزند. بعد با خونسردی حریف دستپاچه را به مسلخ میبرد. تیمهای آسیایی بر خلاف تیمهای بزرگ هنوز قدرت هضم گل خورده را ندارند و دچار استیصال میشوند. نمونه درخشان بازگشت از باخت بازی بارسلونا و پاریسنژرمن بود. کیروش با این دانش تیمش را از عجول بودن بر حذر داشته و توانسته تیمی بسازد که در تمام نقاط زمین درگیر و جنگنده باشد و یکی از مهمترین رازهای موفقیت او در همین نکته است.
٤ ـ اصل فرمانده
فرمانده درون و بیرون زمین ایران یکی است؛ کارلوس کیروش. تیم ایران در بیرون زمین یک رهبر دارد که برخی از ویژگیهایش را برشمردیم، همه اینها را در کنار دو عنصر تجربه و غرور قرار دهید. او که زمانی مغز متفکر فرگوسن بوده، امروز با کولهباری از تجربه در میدانهای بزرگ پا به دیدارهای آسیایی میگذارد، گاهی با مشتهای گرهکردهاش برای مربی کره، گاهی با پانتومیم و خندههای هوشمندانهاش برای مربی قطر. فوتبال ایران پس از علی کریمی و حتی مجتبی جباری یک طراح درخشان و درجه یک نداشته، پس کیروش این نقش را خودش بر عهده گرفته.
او سیستم تیمش را به نسبت هر بازی تغییر میدهد و چون بازیکنان به او ایمان دارند، ذرهای تردید نمیکنند. به همین خاطر او به قطر شبیخون میزند و با سیستم ٣-٣-٤ به زمین میرود، سروش رفیعی را دعوت نمیکند، حاجصفی را از کناره به مرکز میآورد و طارمی را در پست غیر تخصصی به کار میگیرد. ایران ناگهان با سه مهاجم برابر قطر قرار میگیرد. تجمع تیمی را به میانه زمین حریف میبرد و قطر را فلج میکند. یادمان باشد، همین مهاجمان قطر، تاباتا و سوریا چند روز قبلترش پرسپولیس را شکست داده بودند. کیروش ضعف ملی ایران در نداشتن بازیکنان پلیمیکری مثل علی کریمی را تبدیل به قدرت میکند و با گذاشتن بازیکنان جنگنده و محکم، نبود بازیکن فانتزی را جبران میکند. البته او مسعود شجاعی را روی نیمکت دارد که از قدرت حفظ توپش در بازی با قطر برای کنترل زمان استفاده کرد.
٥ ـ روش و قانون
داشتن روش و قانون باعث ایجاد رشد و شکوفایی میشود. کیروش در طول سالهای حضورش در ایران روشهای مختلفی را به کار گرفته اما قانون ثابتی داشته است. او چه بیرون زمین و چه درون زمین با روشهای متفاوتی جنگیده، گاهی علی کریمی و گاهی نکونام را روی نیمکت نشانده، گاهی به مربیان جوان و مدرن ایرانی مثل ویسی و گلمحمدی و منصوریان بها داده، گاهی با قلعهنویی و برانکو جنگ لفظی داشته، گاهی بازیکنان پرسپولیس را چاق خوانده و در اعتراض به برانکو آنها را به ایران فرستاده، گاهی در برابر حمله مربی قطر به این کشور به خاطر میزبانی جام جهانی تبریک گفته و... همه اینها او را غیر قابل پیشبینی کرده اما او یک قانون دارد؛ بهترینها را برای تیمش میخواهد و در این راه باج نمیدهد. درون زمین هم او با وجود تغییر روشهای متعدد تاکتیکی، قانون مبارزه تا پای جان را به بازیکنانش یاد داده.
او در طول این سالها همواره مخالفانی داشته، از مایلیکهن تا علی کریمی اما یک چیز او را موفق ساخته؛ داشتن اصول و قانون. حضور بلندمدت کیروش در فوتبال بیثبات ما باعث پیشرفت شده. ثبات عنصری است که جامعه ایران به آن نیاز دارد، سپردن کار به کاردان و ایجاد امنیت برای به ثمر نشستن تفکر پیشرفت. در فوتبال ما دارد این اتفاق میافتد و فوتبال که به قول «رولان بارت» اسطوره قرن بیستم است، میتواند یک جامعه را از خود متاثر کند.»