بسیاری از روانشناسانی که در زمینه روابط زوجین فعالیت میکنند به این نتیجه رسیدهاند که به طور کلی 5 یا 6 رفتار میتوانند پیشبینی کنندههای طلاق باشند.
به گزارش به نقل از هفته نامه آتیه نو، اولین عاملی که روانشناسان در مورد آن اتفاق نظر دارند «شروع یک مشاجره با شدت زیاد» است و معمولاً زمانی که زوجین نمیتوانند یک مشاجره را مدیریت و موکول به توافق یا سکوت و سپس صحبت کردن در زمان مناسب کنند؛ منجر به این میشود که یک مشاجره بشدت طرفین را عصبانی کند و خشمهای انفجاری آغاز شود و زوجین شروع به انتقادکردن از یکدیگر میکنند، در اینجا «دومین ریسک فاکتور طلاق اتفاق افتاده است: انتقاد، » در انتقاد شما تمام شخصیت طرف مقابل را مورد حمله قرار میدهید در حالی که ما در زمان بروز مشاجره، باید بهدنبال صحبت کردن درمورد رفتار خاصی که از آن شاکی هستیم باشیم، به این ترتیب فقط یک رفتار را زیر سؤال بردهایم، در مقابل، زوجین ناموفق معمولاً به جای اینکه از یک رفتار خاص گلایه کنند شروع به عیبجویی میکنند.
پس از وقوع انتقاد، «ریسک فاکتور سوم طلاق بروز پیدا میکند: تنفر و انزجار» ؛ زمانی که شما از همسرتان انتقاد میکنید و تمام شخصیت او را مورد حمله قرار میدهید در او احساس تنفر و انزجار ایجاد میکنید، بنابراین نمیتوانید از او توقع داشته باشید که به حرف شما فعالانه گوش دهد و بهدنبال یک بده بستان کلامی دوطرفه با شما باشد، حالا «چهارمین ریسک فاکتور طلاق اتفاق میافتد: دفاعی بودن زیاد» فردی که مورد انتقاد قرار گرفته و به شخصیتش حمله شده و وجودش خسته است، گارد دفاعی میگیرد زیرا میخواهد به همسر خود ثابت کند که آنقدرها هم که او میگوید در فلان زمینه ضعف ندارد یا آدم بدی نیست.
فردی که در گارد دفاعی رفته است «پنجمین ریسک فاکتور طلاق را بروز میدهد؛ تأیید نشدن طرف مقابل»، فردی که در گارد دفاعی رفته و وجودش پر از انزجار شده است، نمیتواند طرف مقابل را تأیید کند یا به صحبتهای او منطقی پاسخ دهد، بهدنبال این پاسخهای غیرمنطقی و مشاجراتی که فرد برای تأیید خودش و رد کردن طرف مقابل بروز میدهد، زبان بدنی و فیزیولوژیکی او منفی میشود، ضربان قلبش بالا میرود، سطح ترشح آدرنالین بسیار افزایش پیدا میکند، فشار خون بالا میرود و همزمان با طغیان کردنِ فرد، ادامه بحثهای منطقی غیرممکن میشود، در نتیجه توانایی فرد برای پردازش اطلاعات بشدت کاهش مییابد و فرد قدرت و مهارت استفاده از خلاقیت در حل مسأله را از دست میدهد، در خزانه رفتاریاش، تنها واکنشهای دفاعی و غیرمنطقی پررنگ میشوند، رفتارهایی مثل نزاع شامل انتقاد، تحقیر و اهانت یا واکنشهایی در جهت گریختن از رابطه مثل طفره رفتن، اینجاست که خاطرات بد شکل میگیرد و «آخرین ریسک فاکتور خود را به این شکل بروز میدهد: همسرانی که از گذشته زندگی مشترکشان به بدی یاد میکنند.»
راهکار چیست؟!
شما باید بتوانید مهارتهایی را در خود افزایش دهید تا بتوانید چرخه معیوب بالا را از یک جایی به بعد بشکنید، مثلاً اجازه ندهید مشاجرات شما با شدت زیاد شروع شود؛ یا اگر بحثی اتفاق افتاد، در صحبتهایتان به جای اینکه از همسرتان انتقاد کنید از او گلایه کنید و همه شخصیت او را مورد حمله قرار ندهید یا اینکه مثلاً بتوانید یک «تلاش اصلاحی» داشته باشید؛ مثل لبخند زدن، عذرخواهی کردن یا تقاضای موکول کردن صحبت و مشاجره به زمانی که هر دو تا حدودی آرام شده اید، آموزش کامل این مهارتها را میتوانید از یک مشاور خبره بخواهید.