هوش هیجانی، توانایی افراد در تنظیم زندگی خودشان، مدیریت دیگران و دستیابی به موفقیت را رقم میزند. تحقیقات نشان میدهند که بین هوش هیجانی و موفقیت شغلی رابطهی مستقیمی وجود دارد. البته هر کسی از بدو تولد هوش هیجانی بالایی ندارد، اما میتوان آن را برخلاف آیکیو یا بهرهی هوشی، بهدست آورد و با تمرین تقویت کند. چطور میتوانیم بفهمیم کسی هوش هیجانی بالایی دارد یا نه؟ آنچه در این مقاله میخوانید، 5 نشانهی داشتن هوش هیجانی بالا است. این نشانهها را میتوان در هر موقعیت روزمرهای به راحتی ارزیابی کرد.
1. آنها بدون انکار، سرزنش، بهانه یا اضطراب، با انتقادات روبهرو میشوند
یکی از نشانههای اصلیِ هوش هیجانی بالا، خودآگاهی است. خودآگاهی عبارت است از درک عمیقی از آنچه ما را به حرکت وا میدارد، عصبانی میکند، خوشحال میکند، حوصلهمان را سر میبرد یا توجهمان را جلب میکند. به این معنی هم هست که میتوانیم خودمان، اشتباهاتمان و همه چیز را با صداقت و شفافیت فراوان ارزیابی کنیم. بنابراین اگر کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند، اشتباهی مرتکب شوند و مورد انتقاد قرار بگیرند، در خودشان فرو نمیروند. این فقط حقیقتی است که مورد توجه قرار گرفته و تحلیل شده است که باید آن را تصحیح کنند.
البته همهی کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند به یک شکل نسبت به انتقاد واکنش نشان نمیدهند. بعضیها همدلانهتر برخورد میکنند و از خودشان میپرسند: «اصلا چرا او از من انتقاد کرد؟» و بهدنبال این هستند که بفهمند این انتقاد چه تأثیری بر پیشرفت روابط کاریشان دارد. بعضی دیگر مثل یک مهندس فرایند با انتقاد برخورد کرده و بهدنبال ریشهیابی آن هستند و تکتک مراحل را که بهخاطرش مورد انتقاد قرار گرفتهاند، بهطور سیستماتیک تجزیه و تحلیل میکنند. اولین فکری که به ذهن این گروه میرسد این است که: «باید بفهمم اِشکال دقیقا از کجاست؟»
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، صرفنظر از ماهیت دقیق واکنششان، اشتباه خود را انکار نمیکنند، دیگران را سرزنش نمیکنند، بهانه نمیآورند و دچار اضطراب هم نمیشوند.
اگر تا بهحال شنیدهاید که کسی بگوید: «فلان قانون شامل حال من نمیشود» یا «عملکرد من خیلی هم خوب بود» (وقتی واقعا نبوده)، در واقع شاهد انکار هستید. بعضیها بسیار تدافعی برخورد میکنند و گارد میگیرند، یا وجودشان آنقدر حساس است که اصلا آمادگی بازخورد را ندارند. آنها میگویند: «این مشکلی ندارد؛ عملکرد من واقعا خوب بوده است. اگر نتیجهی کار را دوست ندارید، مشکل از خود شماست، نه من».
بقیه سرزنش میکنند. سرزنش تصدیق ناگفتهی این موضوع است که بازخورد سازنده لازم است (یعنی نتایج نقص داشتهاند)، ضمن اینکه تمایلی به اعتراف به هیچ اشتباه شخصی هم وجود ندارند. در برخورد با چنین افرادی میشنوید که: «باشد، نتایج خوب نبودند، اما اگر میخواهید بدانید مشکل از کجاست، با حسابداری صحبت کنید که چرا پیش از مهلت مقرر، اطلاعات درستی به تیم من ندادند».
بهانهآوردن واکنش رایج دیگری در میان کسانی است که هوش هیجانی پایینی دارند. بهانه عبارت است از پذیرش نتایج ناقص، علاوه بر پذیرش تقصیر همراه با بیان عواملی که هیچ آدم نرمالی نمیتوانسته بر آنها غلبه کند. در بهانهتراشی، برخلاف سرزنشکردن، شخص یا مجموعهی دیگری داخل مهلکه پرتاب نمیشود، بلکه امکانات، فرایندها، سیستمهای تلفنی و مانند اینها هستند که مقصر دانسته میشوند.
در نهایت به اضطراب میرسیم. در اینجا، عملکرد ناقص و مسئولیت آن کاملا به عهده گرفته میشوند، اما شخص مورد نظر آمادگی گذر از آن و بهبود عملکرد آتی خود را ندارد. افرادی که دچار اضطراب هستند چنین جملاتی را به زبان میآورند: «امکان ندارد این کار را به موقع تمام کنیم» یا «قبلا هم تلاش کردیم این را درست کنیم، ولی نشد».
2. آنها ذهنی باز دارند
سطح بالای خودآگاهی، به افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، اجازه میدهد بدون واکنش به قضاوتها، به حرف دیگران گوش کنند. آنها ایدههای دیگران را فقط به این خاطر که با دیدگاههای خودشان متفاوت هستند، بهطور خودکار رد نمیکنند. بنابراین وقتی مشکل، مسئله یا چالشی برای اطرافیانشان پیش میآید، یا اینکه فقط به دنبال گوش شنوایی هستند، به این افراد مراجعه میکنند. البته آنها تمام طول روز را مشغول حرفزدن یا تحمل غُرغُرهای آدمهای منفیباف نیستند، بلکه توانایی کمک به دیگران برای حل سریع مشکلات را دارند.
3. آنها شنوندههای خوبی هستند
خوب گوشدادن نیازمند ساختار توسعهیافتهای است که بتواند حقایق را از تفاسیر، واکنشها و منظورها جدا کند. کسانی که هوش هیجانی دارند، میتوانند هیجاناتی که تواناییِ گوشدادن آنها را تحت تأثیر منفی قرار میدهند، شناسایی کنند. آنها روی تقویت تواناییِ جداکردن خودشان از آن هیجانات کار کردهاند، در نتیجه میتوانند فکری باز داشته باشند و آنچه را واقعا گفته میشود، بشنوند.
4. آنها حقایق را رنگ نمیکنند
هوش هیجانی مستلزم تشخیص هیجانات در دیگران هم هست، اما این دیگر آگاهی به معنای عدم بیان حقیقت یا استفاده از ترفندهایی برای تلطیفِ بازخورد نیست. کسانی که هوش هیجانی دارند، میدانند که شنیدهشدن پیامهای سخت چقدر مهم است. البته شاید صراحتی را که باعث تمامشدن گفتوگو شود از طرف مقابل نشنوید، اما پیام واضحی را در میان حرفهایش خواهید شنید که میتواند چیزی شبیه به این باشد: «میخواهم با تو رُک باشم. باید بدانی این را بهخاطر خودت میگویم. چون اگر این مسئله رو درست نکنی، موقعیت شغلیات در اینجا بهخطر خواهد افتاد.»
5. آنها وقتی اشتباه کنند، عذرخواهی میکنند
کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند وقت ارزشمند خود را صرف اثبات درستی کارشان نمیکنند، آن هم وقتی میدانند که اشتباه بوده است. آنها بهجای اینکه بهدنبال بهانه باشند، عذرخواهی ساده و صمیمانهای میکنند و به سرعت به مسیر خود برمیگردند. چیزی شبیه به این: «متاسفم! خراب کردم و کلمههایی به کار بردم که مناسب نبودند، اما قصدم این نبود. حالا میخواهم از نو تلاشم را بکنم».
نشانههای زیادی برای داشتن هوش هیجانی بالا وجود دارند. اما این 5 نشانه به شما کمک میکنند آنچه هر روز در محل کار میبینید را به بوتهی آزمایش بگذارید و ببینید آیا شخص مورد نظر هوش هیجانی بالایی دارد یا نه.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که ناآگاهی از احساسات و عواطف، ممکن است برای شما خطرساز باشد!
چگونه میتوان فهمید که شما از نظر هوش هیجانی ضعیف هستید؟
آیا ارزیابیهای متفاوتی برای درک این موضوع وجود دارد؟