به گزارش الف، اکنون همه نگاهها متوجه ادلب است. چه زمانی این نبرد حساس در سوریه اغاز می شود و پیامدهای داخلی و منطقه ای آن کدام است؟
روزنامه البناء در ادامه می نویسد: سوریه نمی خواهد تعداد مهاجران و آوارگان آن بیش از این افزایش یابد، از این رو در پی مصالحه هایی داخلی با ساکنین برخی شهرها و روستاهاست تا مانع از وقوع درگیریهای شدید شود.
ترکیه هم نگران سرازیر شدن سیل دیگری از مهاجران و آوارگان سوریه به این کشور است.
اروپا دیگر طرفی است که دغدغه کنترل مهاجران سوری را دارد.
آمریکا در حال بررسی انعکاس های پیروزی ارتش سوریه در بازپس گیری ادلب، بر حضور نظامی خود در شمال شرقی سوریه است.
اسرائیل بیم آن دارد که موفقیت ارتش سوریه در این عملیات، منجر به تقویت دولت مرکزی دمشق و تحکیم ائتلاف آن با ایران و حضور نظامی تهران در این کشور شود.
روسیه نگرانی های دیگر طرف های جنگ در سوریه را در نظر دارد، اما مهمترین مساله برای آن، آینده حضور نظامی اش در سوریه و نقش سیاسی آن در منطقه است.
تمام این دغدغه ها و نگرانی ها مهم است، اما مهمترین نکته، حضور ایران در سوریه است که با سه مساله ای پیوند دارد که وزیر خارجه فرانسه، لودریان، به این ترتیب مشخص کرد:« ایران نمی تواند با انجام مذاکرات در زمینه سه پرونده بزرگ که موجبات نگرانی ما را بر می انگیزد، مخالفت کند، آینده التزام های هسته ای ان پس از سال 2025، تاریخ اتمام مدت توافق هسته ای، مساله موشکهای بالستیک و نقش ایران در منطقه».
این سه مساله مهم، نه تنها دغدغه اروپا، بلکه نگرانی اصلی اسرائیل و آمریکاست. ایالات متحده در سایه دولت ترامپ، مدعی است که ایران توان این را دارد که حتی قبل از اتمام مدت توافق هسته ای، صاحب سلاح اتمی شود، امری که نفوذ و منافع آمریکا در خاورمیانه و غرب آسیا را تهدید می کند. اسرائیل هم معتقد است که موشکهای بالستیک دور برد ایران، امنیت ملی صهیونیست ها را تهدید می کند، بویژه اگر حضور نظامی ایران در سوریه ادامه داشته باشد.
سرچشمه این نگرانی ها آن است که نه آمریکا، نه روسیه و نه دولتهای اروپایی، توان واداشتن ایران به خروج نظامی از سوریه را ندارند و از سوی دیگر، ایران برای حفظ امنیت ملی خود از گزینه استراتژیکش برای ساخت موشک های بالستیک، چشم پوشی نمی کند.
این شرایط، سوال خطرناکی را به دنبال دارد: آیا جنگ طلبهای حاضر در دولت ترامپ به همراه فشارهای اسرائیل و نفوذ قوی آن در کنگره، به ترامپ فشار وارد می کنند تا جنگ بزرگی را در عمق ایران به راه اندازد؟
این گزینه ای جنون آمیز است و احتمال ضعیفی دارد. با این حال، ایران و سوریه به همراه روسیه، باید استفاده از گزینه جنگ از سوی دولت آمریکا را همواره در محاسبات خود قرار دهند.
ایران چه می کند؟
اینطور که به نظر می رسد، راهی برای عقب نشینی ایران از تصمیم استراتژیکش در مورد ساخت موشکهای بالستیک وجود ندارد، چرا که توافق هسته ای در سال 2015، مانع از تقویت برنامه هسته ای شد، در حالی که اسرائیل و آمریکا آزادانه و بدون هیچ قید و شرطی در حال تولید و استفاده از سلاح اتمی هستند.
اسرائیل، ایران را دشمن خود می داند و ایالات متحده را به اعمال تحریم های سخت علیه آن فرا می خواند، تا این اقدامات موجب تضعیف ایران و سقوط نظام سیاسی اش شود. علاوه بر این، عده ای از سران دولت صهیونیستی، از ضرورت حمله آمریکا به ایران سخن می گویند.
در برابر چالش های پیچیده و خطرناکی که اکنون در منطقه غرب آسیا شاهد آن هستیم، ایران چاره ای ندارد جز اینکه عدم تقویت برنامه هسته ای خود را با فراهم کردن یک قدرت آتشی بزرگ، برای بازدارندگی در برابر دشمنانش، جبران کند، قدرتی که تنها با ساخت موشکهای بالستیک و استفاده از آن در اعماق اراضی دشمنان، ممکن می شود. درست است که استفاده از موشکها از داخل ایران به سمت اسرائیل، ممکن است اما در اختیار داشتن پایگاههایی در سوریه، همسایه اسرائیل، دقت هدف گیری را افزایش می دهد و فرصت بیشتری برای موفقیت فراهم می کند. این مساله علاوه بر تامین امنیت ایران، به سوریه نیز توان بازدارندگی بزرگی می دهد.
بنابراین، پایگاههای موشکهای بالستیک ایران در سوریه، عامل توازنی برای دمشق است، تا به اسرائیل و حامی آن، آمریکا بگوید: مادامی که اشغالگران اسرائیلی جولان سوریه را تحت اشغال دارند، راهی برای از بین بردن پایگاههای موشکی ایران در سوریه نیست.
به این ترتیب، مشخص می شود که خروج آمریکا از توافق هسته ای و برخورداری اسرائیل از سلاح اتمی، نه تنها نمی تواند موجب خروج ایران از سوریه شود، بلکه باقی ماندن پایگاه های آن در این کشور را با انگیزه های بازدارندگی مشروع، حتمی می کند...
نویسنده: د. عصام نعمان/ مترجم: مریم نصرالهی