ماهان شبکه ایرانیان

تحریف تاریخ در نامه اخیر کروبی

نامه اخیر آقای مهدی کروبی به مجلس خبرگان که عمدتاً تکرار جملات مکتوبات گذشته است ملاک خوبی برای سنجش در آینده خواهد بود.

تحریف تاریخ در نامه اخیر کروبی

به دنبال گردنکشی‌های نژادپرستانه و بی‎پروای هیئت حاکمه کنونی آمریکا و نقض قراردادهای بین‌المللی با سایر کشورهای جهان به‌ویژه با ایران، کمترین درایت و احساس تعلق به منافع این مرز و بوم، ضرورت همگرایی را در پیش‌روی آحاد ملت قرار می‌دهد؛ حتی کسانی که به جمهوری اسلامی تعلق خاطر چندانی ندارند در این زمینه منافع ملی را لحاظ می‌کنند.

به طور قطع ملت ایران بار دیگر سرفرازانه از این مقطع سخت تاریخی نیز عبور خواهدکرد، سپس در فضای آرام تری در مورد عملکردهای مدعیان پای‎بندی به مصالح ملی به قضاوت خواهد نشست و خودپرستان را از فداکاران متمایز خواهد ساخت؛ کما این که بعد از فرونشستن گرد و غباری که بوش پسر با تهدیدات مکرر ایران به حمله نظامی به راه انداخته بود، ملت در مورد نامه نمایندگانی از مجلس ششم که تضعیف کننده مقاومت جبهه خودی در برابر غرش این موجود متوهم بود به داوری پرداخت؛ در نهایت ارزیابی‌ها به گونه‌ای بود که دیگر حتی تنظیم کنندگان نامه نیز قادر به دفاع از محتوا و ادعاهای بعضاً خلاف آشکار و موقعیت نشناسی خود در صدور آن نبودند.

نامه اخیر آقای مهدی کروبی به مجلس خبرگان که عمدتاً تکرار جملات مکتوبات گذشته است ملاک خوبی برای سنجش در آینده خواهد بود. ملت ایران که قلدری‌ها و زورگویی‌های بسیاری را در مسیر دفاع از استقلال خود پشت سر گذاشته است در مورد این نامه‌ها نیز در شرایط مناسب‌تری به قضاوت خواهد نشست؛ لذا ارزیابی پیرامون این امر که در چه میدانی به نقش آفرینی پرداخته شده است را به آینده موکول می‌کنیم، اما فرض کنیم امروز بهترین شرایط برای هجمه به یکدیگر و تحت‌الشعاع قرار دادن دشمنی‌ها و عداوت‌های بیرونی باشد.

آیا در نقل قولهای تاریخی نباید برای انصاف و رعایت امانت و صداقت شانیتی قائل باشیم؟ بنده به عنوان کسی که در حوزه تاریخ معاصر عمر خود را سپری می‌سازم در مورد قضاوت‌های سیاسی آقای کروبی پیرامون مجرم بودن یا نبودن افرادی که نام برده می‌شوند در این مختصر اظهار نظر نمی‌کنم زیرا نیاز به تحقیق مبسوط دارد. البته در مورد طولانی بودن احکام حبس با ایشان هم نظرم و بارها قوه قضاییه را به سعه صدر بیشتر و تشکیل محاکم این چنین با حضور هیئت منصفه (با هدف تعدیل قضات آن گونه که طبعاً قانونگزار مدنظر داشته است) دعوت نموده‌ام.

اما می‌توانم به صراحت در مورد عملکرد خلاف اخلاق آقای کروبی در نامه نگاری‌ها (چه در نامه سال قبل و چه در نامه کنونی) که طی آن آگاهانه و هوشمندانه (اگر بتوانیم آن را هوشمندی بدانیم) قضاوت‌های خود را بر روایات جعل شده تاریخ بنا می‌نهد نکاتی را متذکر شوم.

برای نمونه در مورد قید کردن یا نکردن مدت در انتخاب رهبری توسط شورای بازنگری قانون اساسی می‌نویسد: "در بازنگری تصمیم مهمی در ارتباط با مقام رهبری اتخاذ شد. بدین نحو که هیئت، مسئولیت مادام‌العمری برای رهبری قائل نبود و مدت زمان 10 سال را برای این مسئولیت مهم در نظر گرفته بود. روزی مرحوم آقای هاشمی از قول برخی مدرسین حوزه گفتند که آنان خواستار لغو محدودیت زمانی هستند. ما اما با لغو مصوبه پیشین مخالف بودیم و گفتیم درباره این موضوع قبلاً بحث شده و تصمیم گرفته شده است. اما ایشان گفتند حالا رای می‌گیریم که این محدودیت را حذف کنیم؛ لذا وقتی مرحوم هاشمی لغو مصوبه پیشین را به رای گذاشتند و سپس با شمارشی سطحی و سریع مدعی شدند که لغو محدودیت 10 ساله رهبری رای آورده است. من به اعتراض پیش ایشان رفتم و از وی خواستم دوباره رای گیری کند". (مکتوب 11 شهریور 97 آقای کروبی)

براساس متن پیاده شده مذاکرات، در این فراز کوتاه چندین ادعای خلاف واقع جای داده شده است که به چند مورد آن اشاره می‌شود:

 1- هرگز شورای بازنگری قانون اساسی در مقطعی که آقای کروبی مدعی است در مورد نوع انتخاب رهبری به هیچ جمع بندی نرسیده بود.

 2- در متن پیشنهادی کمیسیون اول شورا در مورد اصل 107 قید ده سال وجود داشت؛ به همین دلیل آقای کروبی در یک جا زیرکانه به جای "تصویب شدن" از عبارت " در نظر گرفته بود" استفاده می‌کند که این نشان از جعل آگاهانه دارد. ارائه پیشنهادهای مختلف چه از طریق کمیسیون مربوطه و چه از جانب افراد قبل از تصویب، محل اعتنا نیست.

 3- ادعای نقل قول از برخی مدرسین حوزه علمیه توسط مرحوم آقای هاشمی خلاف واقع است. آیت‌الله فاضل لنکرانی به عنوان ریاست جامعه مدرسین بعد از اطلاع جامعه از اختلاف شورای بازنگری در این زمینه طی نامه‌ای مدت‌دار نبودن انتخاب رهبری را به صواب نزدیک‌تر اعلام داشتند، اما در آن جلسه قرائت نامه جامعه مدرسین هیچ گونه تاثیری در رساندن شورای بازنگری به اجماع نداشت و همچنان این بحث مورد اختلاف بود.

 4- پیشنهاد آقای کروبی برای به رای گذاشتن پیشنهاد کمسیون اول از سوی آقای هاشمی مطرح می‌شود اما رای نمی‌‎آورد.

5- در نهایت در جلسه بعدی شورای بازنگری آقای موسوی خوئینی‌ها پیشنهادی عرضه می‌دارد دال بر آن که متن قبلی قانون اساسی برای این اصل انتخاب و صرفاً کلمات "مرجعیت" و "شورای رهبری" حذف گردد؛ پیشنهاد به رای گذاشته می‌شود و به تصویب می‌رسد.

 6- هرگز اعتراضی به رای گیری نهایی از سوی آقای کروبی در متن مذاکرات وجود ندارد و ادعای امروز وی از اساس خلاف واقع است.

بنابراین در یک مقایسه ساده بین ادعاهای آقای کروبی (صرفاً یک فراز کوتاه از نامه ایشان) با صورت مذاکرات چاپ شده شورای بازنگری به خلاف‌هایی بر می‌خوریم که آگاهانه و بعضاً زیرکانه به آن متمسک شده است. به همین دلیل جناب آقای کروبی به مظلوم نمایی "بودن در حصر" متوسل می‌شود تا مخاطب بدون تحقیق تحت تاثیر ادعاهای خلاف واقع ایشان واقع شود، آن جا که می‍گوید: "خدا را گواه می‌گیرم که اگر نبود وظیفه شرعی و ملی و نگرانی‌ام نسبت به سرنوشت کشور این دغدغه‌ها را هرگز از حصر با شما مطرح نمی‌کردم و در عسرت و عزلت پیش آمده با استناد به حصر تحمیلی بار مسئولیت تاریخی از خود بر می‌داشتم". (از متن نامه مورخه 11 شهریور آقای کروبی)

در فراز آخر باید یادآور شد مطالب تکراری نامه اخیر نوعی به موضع عداوت افتادن را تداعی می‌کند، هر چند برخی معتقدند تکرار یک سری مسائل مغلوط در کنار طرح اتهامات کلی علیه قوه قضاییه و... در نامه‌های گوناگون به انگیزه کسانی مرتبط است که از قِبل تاثیرات روانی عنوان "حصر" بهره می‌برند؛ لذا هر زمان زمینه رفع حصر توسط شورای عالی امنیت ملی فراهم می‌آید و گام‌های مشهودی نیز در این زمینه برداشته می‌شود آنان با تحریکاتی این چنین در این روند اخلال ایجاد می‌کنند.

تکرار اتهامات وزیر خارجه آمریکا و سایر دشمنان قسم خورده استقلال ایران می‌تواند به تحریک بعضی عناصر کم دان بینجامد و تبعات امنیتی به بار آورد؛ لذا به نظر می‌رسد سرعت بخشیدن به تمهیدات شورای عالی امنیت ملی، از احساسات در مواجهه با ادعاها می‌کاهد و بر عقلانیت می‌افزاید.

 

* مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان