کودک کار بهانه‌ای برای بریدن گوش شهرداری

انتشار کلیپ «بریدگی گوش یک کودک زباله گرد از سوی پیمانکار شهرداری با تیغ اصلاح» که در چند روز اخیر، سروصدای زیادی به پا کرده و موجی از انتقادات را نسبت به شهرداری تهران برانگیخته بود، در نهایت با تحقیق و بررسی که صورت گرفت، «ساختگی» اعلام شد.

به گزارش به نقل از ایران ،معاون اول رئیس جمهوری و همینطور شهردار تهران در همان روز دستور ویژه‌ای برای رسیدگی به این پرونده و صحت و سقم آن صادر کرده بودند. حالا پس از گذشت دو روز از ماجرا، محمد علی افشانی، شهردار تهران در حاشیه جلسه هیأت دولت، با ساختگی اعلام کردن این مصاحبه، تأکید دارد: متأسفانه تبلیغاتی که علیه شهرداری در این موضوع به راه افتاد، صحت نداشت. این فرد سه‌شنبه شب به شهرداری آمد که گوشش هم آسیب ندیده بود، فردی که با او مصاحبه کرده بود هم آمد و مشخص شد که این مصاحبه «ساختگی» بوده است.

شهردار تهران همچنین حضور خود در صحنه خودسوزی فردی مقابل شهرداری تهران را تکذیب کرد و گفت: متأسفم برای مطالبی که به کل کذب است. من ساعت هشت صبح تا دوازده در وزارت کشور در گردهمایی شهرداران کلانشهرها بودم.

وی درباره قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان نیز گفت: قانونی داریم با عنوان «قانون تشکیلات انتخابات شهر و شهرداران» که شخص شهردار هم قانون خاص دارد و باید با آن قانون موضوع بررسی شود نه با قانون عام.

ضمن اینکه علاقه‌مند نیستم تا زمانی که قانون ابلاغ نشود درباره‌اش صحبت کنم. علاوه براین، مشاور رسانه‌ای شهردار تهران درباره ابعاد مختلف دستگیری سازندگان این فیلم، گفت: این کودک 13 ساله به نام فاروق اهل هرات است که با عمویش به تهران آمده و زباله گردی می‌کند. گوش وی در حادثه‌ای که گویا افتادن از پشت وانت بوده است، صدمه می‌بیند، این نوجوان عنوان کرد که یک سمند سفید با یک سرنشین او را مجبور کردند که حرف‌های آنها را تکرار کند و او نیز این کار را انجام داده است.

رجایی با بیان اینکه نوع پانسمان و فضایی که کودک در آن صحبت می‌کند، جای سؤال دارد، چرا که هیچ فردی در اطراف وی نیست، گفت: صبح دیروز در ساعت پنج بامداد این دونفر که کودک را مجبور به بیان حرف‌های کذب کرده بودند توسط عوامل اطلاعاتی دستگیر شدند و ابعاد مختلف این سناریو قطعاً از سوی نهادهای نظارتی اعلام می‌شود.رجایی با بیان اینکه درباره این حادثه چند احتمال وجود دارد، تصریح کرد: ازآنجایی که افشانی شهردار تهران درصدد مدیریت پسماند پایتخت است، احتمالاً رقبا یا مافیای پسماند تهران که روزانه میلیاردها تومان به جیب می‌زنند این صحنه آرایی را انجام داده و این سناریو را ایجاد کرده‌اند وگرنه چندین سال است که کولبران زباله‌ها را جمع‌آوری می‌کنند، اما اتفاقی برای آنها رخ نداده است.

مجید فراهانی عضو شورای شهر که روز سه‌شنبه این فیلم را در صحن علنی شورای شهر به انتشار گذاشته بود، در صفحه توئیتر خود اعلام کرد که این فیلم در حقیقت صحنه‌سازی بوده است.

وی با بیان اینکه انتشار این فیلم افکار عمومی را جریحه‌دار کرد و من تعهد دادم آن را پیگیری خواهم کرد، افزود: براساس اطلاعاتی که به دست ما رسیده، گوش این کودک بریده نشده است و دو نفر با صحنه‌سازی این فیلم را تهیه کرده‌اند. دوربین‌های موجود در خیابان، پلاک خودروی این دو فردی که این فیلم را تهیه کرده‌اند شناسایی و آنها را دستگیر کرده‌اند و به‌دنبال انگیزه‌های سازندگان فیلم می‌گردند.

وی در پاسخ به سؤال دیگری که چرا باید افرادی چنین فیلمی را به شکل جعلی منتشر کنند، افزود: مقامات مسئول پیگیر این مسأله هستند.

مردی که سوخت می‌خواست شهرداری را به آتش بکشد
یگان حفاظت از شهرداری تهران؛ داستانی متفاوت از خودسوزی مردی میانسال در جلوی ساختمان شهرداری در روز سه‌شنبه روایت می‌کند. روابط عمومی یگان حفاظت شهرداری تهران درباره جزئیات این حادثه گفت: مرد میانسالی صبح سه‌شنبه در مقابل شهرداری تهران خود را به آتش کشید. وی در ابتدا قصد داشت با ورود به شهرداری بهشت ساختمان شهرداری را به آتش بکشد اما با هوشیاری و مدیریت مأموران یگان حفاظت شهرداری از اجرای نقشه بازماند. اقدام دوم مرد میانسال تلاش برای سوزاندن فرزند خردسال و همسر خویش بود. وی حتی این دو عضو خانواده خود را آغشته به بنزین کرد اما مأموران و فرماندهی یگان حفاظت از شهرداری مرکزی فرزند و همسر این فرد را از صحنه خارج کردند.

گفت و گو با کودک زباله گرد افغان
«فاروق» کودک 13 ساله اهل هرات دو روز بعد از انتشار فیلم جنجالی اش، حالا ماجرای گوش بریده‌اش را اینطور روایت می‌کند:
چطور این اتفاق برات افتاد؟ماشین ترمز کشید، سرم به باربند خورد، خونی شد.
گوش ات الآن چند تا بخیه خورده؟ بخیه نخورده فقط با یک پماد چرب شده.
کیا ازت فیلم گرفتن؟همین جا ایستاده بودم (اشاره می‌کند به محلی که در فیلم اول پخش شده است) بعد دو نفر آمدند، یکی این طرف ایستاد و آن یکی آن طرف‌تر. گفت، بگو شهرداری کرده، هیچ کس نکرده. از این دو تا ترسیدم. گفتن می‌زنیم، یک سمند داشتند، یکی کچل بود، یکی مودار. گفتن، بگو شهرداری گوشت را تیغ زده، بریده. من هم ترسیدم. گفتم گوشم به باربند ماشین خورده، گفتن اسم باربند را نیار، اسم کارگران شهرداری را بیار.
چند روز پیش گوشت اینطور شد؟ پیش از شش روز!
کی رفتی بیمارستان؟ یک روز بعدش
با کی بیمارستان رفتی؟ یک خانم دکتر بود. ازدیشب اقوام و آشنایان همه از افغانستان به من زنگ زدند. گفتم نه بابا الکی است.
چند وقت است ایران آمدی؟ دو ماهی شده.
این دو ماه چه کاری انجام می‌دادی؟ گدایی می‌کردم.
چند تا برادر داری و کجایند؟ با داداش کوچکترم ایرانیم. 4 تا هم افغانستانن.
چقدر درآمد داری؟50-60 هزار تومن.
با پول هات چیکار می‌کنی؟راهی افغانستان می‌کنم. پدرم نمی‌تونه کار کنه، پاهاش می‌لنگه، قطع کردن.
روز تعطیل چیکار می‌کنی؟ توپ بازی می‌کنم. فوتبال هم می‌بینم.
طرفدار چه تیمی هستی؟افغانستان.