خبرگزاری مهر: سیاست خارجه عربستان در سایه حضور محمد بن سلمان، ولی عهد عربستان در قدرت به سمت نامعلومی حرکت میکند. اختلافات سیاسی عربستان با کشورهای عربی و غیر عربی هر روز در حال افزایش است و به نظر میرسد بن سلمان هیچ چشم انداز مشخصی در خصوص سیاست خارجه کشورش ندارد به طوریکه هم پیمانان قدیمی عربستان بیش از گذشته پشت این کشور را خالی کرده اند.
سیاستهای ناپخته، ولی عهد 33 ساله عربستان که با توجه به سن بسیار کمش برای به دست گرفتن زمام قدرت در کشور محافظه کار عربستان هم چنان در عرصه داخلی و خارجی بر مخالفان خود میتازد باعث شده تا این کشور که مدعی رهبری جهان اسلام است به جای آنکه تبدیل به عنصری برای تقویت وحدت شود خود باعث اختلاف افکنی میان کشورهای عربی و اسلامی شده تا جاییکه کمتر کشوری در خاورمیانه وجود دارد که از تیر خشم بن سلمان در امان مانده باشد.
عربستان نظامهای سرسپرده خود را از دست میدهد
بررسی تحولات منطقه و جهان بیانگر آن است که دولتهای حامی عربستان یکی پس از دیگری جای خود را به نظامهای مخالف سیاستهای ماجراجویانه و جنگ طلبانه ریاض میدهد. انتخابات پارلمانی اخیر در لبنان و پیروزی حزب الله در مقابل سعد الحریری نخست وزیر تحت حمایت عربستان ضربه سنگینی به سیاستهای خارجه بن سلمان در این کشور وارد کرد چرا که عربستان، میلیونها دلار برای پیروزی حزب متبوع الحریری در این انتخابات صرف کرد. حزب الله لبنان نیز اعلام کرد که نتایج انتخابات پارلمانی این کشور ریاض، واشنگتن و تلآویو را ناامید کرده است.
ضربه بعدی چند روز بعد از انتخابات پارلمانی لبنان، اعلام نتایج انتخابات پارلمانی عراق بود که بر سر عربستان فرود آمد. بر اساس نتایج انتخابات عراق، جریان السائرون – وابسته به مقتدی صدر- روحانی برجسته شیعی با 54 کرسی، جریان الفتح به رهبری هادی العامری، نزدیک به الحشد الشعبی با 47 کرسی و جریان النصر به رهبری حیدر العبادی نخستوزیر با 42 کرسی پیروز انتخابات شدند؛ نتایجی که با پیش بینیهای عربستان برای پیروزی العبادی که رابطه خوبی با آمریکا و ریاض دارد در تضاد بود.
در این راستا میتوان به انتخاب ماهاتیر محمد نخست وزیر جدید مالزی که با سیاستهای عربستان زاویه دارد اشاره کرد. وی به تازگی در اظهاراتی اعلام کرده که این کشور مایل است درخصوص تحولات در خاورمیانه موضع بیطرفانهای را اتخاذ کند. ماهاتیر محمد درباره حمله ائتلاف به سرکردگی سعودی به یمن و مناقشه ریاض با قطر گفت: عربستان در جنگ است و ما نمیخواهیم وارد هیچ جنگ خارجی شویم. نمیخواهیم به کمکرسانی در جنگهای خشونت آمیز متهم شویم.
دولت جدید مالزی هم چنین ماه گذشته اعلام کرد که یک مرکز مدعی مبارزه با تروریسم تحت حمایت عربستان سعودی را دقیقاً یک سال پس از افتتاح آن از سوی «ملک سلمان» پادشاه عربستان در سفر به مالزی در ماه مارس سال گذشته میلادی و در دوران نخست وزیری «نجیب رزاق» تعطیل کرده است. همکاریهای نزدیک «نجیب رزاق» نخست وزیر سابق مالزی با سعودیها در حوزههای مختلف چندی است ابعاد تازهای یافته و حتی دردسرهای قانونی را نیز برای وی ایجاد کرده چرا که او متهم به به دریافت رشوه از عربستان سعودی برای تبلیغات در انتخابات پیشین شده است.
چند ماه بعد از تغییر دولت سرسپرده مالزی، پاکستان نیز شاهد سرکار آمدن عمران خان و پیروزی حزب تحریک انصاف به رهبری وی در انتخابات این کشور بود. روابط عمران خان با ایران بسیار بهتر از روابط نواز شریف نخست وزیر سابق پاکستان با تهران است و پیروزی وی در انتخابات به نوعی شکست برای عربستان به حساب میآید که تلاش دارد تا پاکستان را از ایران دور کند.
بحران در روابط ریاض با کشورهای جهان
از شدیدترین و معروفترین بحرانهای به وجود آمده میان عربستان و کشورهای همسایه عربی خود میتوان به بحران منطقه خلیج فارس و قطع روابط با قطر اشاره کرد. بعد از آنکه خبرگزاری رسمی قطر هک شد و سخنان منسوب به امیر این کشور در خصوص ایران و روابط با حزب الله در سایت آن منتشر شد عربستان در سال 2017 در اقدامی نامتعارف اقدام به قطع روابط همه جانبه خود با دوحه کرده و کشورهای عربی منطقه را نیز با خود همراه کرد. این بحران تا کنون نیز ادامه دارد و حتی آمریکا نیز برای حل آن تلاش میکند چرا که اختلاف میان کشورهای عربی را به نفع ایران و به ضرر منافع خود میداند.
لشگر کشی عربستان به همراه چند کشور دیگر به یمن و آغاز تجاوز نظامی ائتلاف سعودی علیه این کشور در مارس 2015 که به دنبال پیروزیهای پی در پی نیروهای انصارالله در نبردهای میدانی با عناصر دولت فراری یمن صورت گرفت یکی از فاجعه آمیزترین بحرانهای انسانی جهان امروز را رقم زد. بحرانی که برخاسته از تمایلات جنگ طلبانه شاهزاده جوان سعودی است.
شکست سیاست خارجه عربستان در قبال بحران سوریه و تلاش ریاض برای براندازی نظام بشار اسد رئیس جمهور سوریه با گسیل کردن عناصر تروریستی و تکفیری به این کشور و حمایت مالی و اطلاعاتی بی حد و حصر از آنها که اسناد آنها نیز منتشر شده نیز نمونه دیگری از سیاستهای ناپخته عربستان در منطقه به شمار میآید چرا که عربستان میپنداشت با براندازی نظام اسد و قطع کردن حلقه وصل مقاومت در منطقه میتواند یک نظام سرسپرده در سوریه بر سر کار بیاورد و بدین ترتیب ایران را تضعیف کند.
رسانهها هنوز بحران دیپلماتیک به وجود آمده میان اوتاوا و ریاض را فراموش نکرده اند؛ بحرانی که تنها بعد از مطرح شدن یک انتقاد از سوی مقامات کانادا نسبت به اوضاع حقوق بشر عربستان آغاز و با قطع روابط دیپلماتیک و حتی تجاری میان دو کشور شعله ور شد. بن سلمان تلاش کرد تا در بحران با کانادا نشان دهد که تحمل حتی یک انتقاد کوچک را هم ندارد و تمام کشورهای جهان باید بدانند که انتقاد از اوضاع داخلی عربستان مساوی خواهد بود با قطع تمام روابط.
حتی آلمان نیز از ترکشهای خشمناک، ولی عهد سعودی در امان نماند؛ بحران دیپلماتیک میان دو کشور زمانی آغاز شد که آلمان مسئولیت بحرانی شدن اوضاع سیاسی لبنان به دنبال بازداشت سعد الحریری نخست وزیر این کشور در ریاض را متوجه عربستان دانست. زیگمار گابرییل وزیر خارجه سابق آلمان صراحتا اعلام کرد که عربستان مسئول اوضاع نا به سامان سیاسی لبنان به دنبال بازداشت الحریری محسوب میشود. عربستان نیز در تاریخ 18 نوامبر 2017 فورا سفیر خود را از آلمان فراخواند. آلمان پیش از این نیز نسبت به اقدامات ظالمانه عربستان در محاصره قطر انتقاد کرده بود.
عربستان با ترکیه نیز روابط متشنجی دارد چراکه آنکارا روابط بسیار نزدیکی با دوحه دارد و بعد از آغاز بحران خلیج فارس و محاصره قطر، ترکیه نه تنها با این اقدامات سعودی همراهی نکرده بلکه اقدام به استقرار حدود 6 هزار نظامی خود در قطر کرد و این مسأله خشم ریاض را برانگیخت. بحران دو جانبه زمانی شدت یافت که محمد بن سلمان اعلام کرد ترکیه بخشی از مثلث شر در منطقه است.
بن سلمان از زمان روی کار آمدن خود تا کنون بی سابقهترین و شدیدترین سخنان و تهدیدات را علیه ایران بر زبان رانده به طوریکه علنا از احتمال آغاز درگیری نظامی با تهران طی ده تا پانزده سال آینده سخن گفت. ولیعهد سعودی در مصاحبه با روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» با مطرح کردن سخنانی گستاخانه فشار بر ایران را خواستار شد و گفت: اگر ایران هدف تحریمهای اقتصادی و فشار سیاسی قرار نگیرد، چارهای جز رویارویی نظامی مستقیم با این کشور وجود نخواهد داشت.
بررسی تمام این بحرانها بیانگر این مسأله است که بن سلمان نتوانسته مسئولیت محوله را در خصوص جهان سیاست و خط مشی سیاست خارجه ریاض به خوبی ادا کند و این ناتوانی به بی تجربگی و ناپختگی بن سلمان و ویژگیهای شخصیتی وی که اتخاذ تصمیمهای حساب نشده و از روی خشم بارزترین آنها است برمی گردد.
بازی نمایشی اصلاحات داخلی در عربستان که بخشهای محوری و اساسی در این کشور از جمله اقتصاد و سیاسیت و آزادیهای مذهبی و شهروندی را در بر نگرفته باعث شده تا بن سلمان در سایه به قدرت رسیدن دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و حمایت همه جانبه وی از بن سلمان با جرأت بیشتری دست به یکه تازی در عرصه سیاست خارجی و اتخاذ تصمیماتی بزند که پیش از آن شاهزادگان سعودی این تصمیمات را نگرفته بودند. بن سلمان با آغاز حمله نظامی ائتلاف متجاوز سعودی علیه یمن در مارس 2015 و شعله ور شدن یک جنگ فرسایشی در این کشور که نتیجهای جز به خاک و خون کشیدن هزاران غیر نظامی یمنی به دنبال نداشته باعث شده تا بخش زیادی از توان انسانی و مالی عربستان برای این جنگ هزینه شود.
جمع بندی:
بررسی دستاوردها و نتایج سیاست خارجه عربستان از زمان روی کار آمدن بن سلمان بیانگر این است که تصمیمات اتخاذ شده از سوی شخص وی نه تنها به تقویت روابط این کشور با کشورهای جهان و حتی کشورهای عربی همسایه نیانجامیده بلکه همواره با تنش و قطع روابط و حتی لشگر کشی نظامی همراه بوده است.
ترکشهای سیاست خارجه غضبناک و ناپخته بن سلمان نه تنها کشورهای عربی و غیر عربی منطقه را هدف قرار داده بلکه کشورهای مهم جهان را نیز شامل شده به طوریکه هم پیمانان قدیمی عربستان یکی یکی پشت این کشور را خالی کرده و شاید تنها هم پیمان ریاض در شرایط کنونی واشنگتن باشد.
عامل انحطاط سیاست خارجی عربستان، ویژگیهای شخصیتی شاهزاده سعودی به شمار میآید که با توجه به سن کمش (33 سال) زمام امور این کشور را به دست گرفته است. بن سلمان دارای شخصیتی تک رو و دیکتاتور است که تصمیمات حیاتی را بدون مشورت میگیرد و زمانی که مسألهای او را به خشم آورد از اتخاذ تصمیمات جنجالی ابایی ندارد.
بن سلمان تلاش میکند هر از چند گاهی با ایجاد یک بحران در سطح داخلی یا جهانی توجهها را به خود جلب کند و بدین ترتیب همواره در صدر خبرها یا توجه رسانهها قرار گیرد.