به گزارش مشرق، اصولا مربیان بزرگ و با تجربه شبیه کیروش آنقدر جوابهای مختلف در جیب دارند که در بدترین شرایط و سختترین مصاحبهها کم نمیآورند. تجربیات، دانش و اطلاعات کامل از اتفاقات دنیای فوتبال همواره آنها را در موقعیتی قرار میدهد که چلنج کردن با ایشان در مصاحبه رودررو دشوار خواهد شد، فقط به شرطی که فرد مصاحبه کننده با چنته پر وارد کارزار شود و با اطلاع دقیق از تمام جزییات مباحث مصاحبه سراغشان برود، این اطلاعات کامل باعث خواهد شد بعد از هر جواب سربالای مربی، مصاحبهکننده با طرح پرسش دیگری مربی را در مخمصه بیندازد که برآیند این چالش، مصاحبه را تبدیل به گفتوگویی جذاب خواهد کرد که حاصلش شنیدنی یا خواندنی خواهد شد
دوشنبه شب کارلوس کیروش دقیقا در پوزیشن یک مربی دانا و با اطلاعات کامل، در اوج خونسردی مقابل عادل فردوسیپور نشست و با اینکه مجری نود سعی داشت با او چلنج کند جوابهای طولانی و توضیحات کامل کیروش اجازه شکل گرفتن چلنج را نداد. حالا و بعد از مصاحبه کیروش در برنامه نود همه دنبال این هستند تا ببینند چند درصد از حرفهای سرمربی تیم ملی قانع کننده بوده اما در بدو امر باید به این نکته پرداخت که کیروش با هوشمندی و اطلاعات کافی از شریط تیم ملی و فوتبال ایران باز هم این مصاحبه را مدیریت کرد و به گونهای پیش برد که در پایان با چهرهای مقبول استودیوی برنامه نود را ترک کند. با این حال هنوز میتوان بخشی از جوابهای کیروش را نقد کرد و به خواسته فعلی اهالی فوتبال و رسانهها پرداخت. اینکه کدام حرفهای کیروش قانعکننده بود، کدامشان پرسشهای تازهای را باعث شد و کدام یک سبب شد انگشت اتهام بیشتر از قبل به سوی مسوولان فدراسیون فوتبال گرفته شود شاید جذاب باشد.
ابتدا نکتههای مثبت را مطرح میکنیم:
1- کارلوس کیروش در توجیه تفاوت ماجرای خداحافظی سردار آزمون با ماجراهای مربوط به مهدی رحمتی یا هادی عقیلی و دیگران توضیحات مبسوطی ارائه کرد که کاملا منطقی و عقلانی بود؛ اینکه اساسا ماجرای سردار با آن نفرات تفاوت داشته، سردار تیم را ترک نکرده و با سرمربی تیم ملی مساله را مطرح کرده، میتواند کاملا پذیرفتنی باشد و حرفی در آن نیست.
2- دفاع کیروش از مسائل پشت پرده که باعث خداحافظی سردار شده مسالهای تحسینبرانگیز است. کیروش خیلی قاطع درباره مسائل نفاق برانگیز که ریشههایش به فوتبال و تیم ملی هم کشیده شده هشدار داد و محکم گفت در این موارد کوتاه نمیآید. این موضعگیری از یک فرد خارجی فوقالعاده بود و جای تبریک دارد.
3- توجیه فنی کیروش درباره خط زدن نام سید جلال کاملا منطقی بود. همه ما از تغییر نسل بازیکنان تیم ملی توسط کیروش بهعنوان یکی از دستاوردهای مهم او یاد میکنیم و خوب میدانیم سیدجلال تا ابد نمیتواند بار خط دفاع تیم ملی را به دوش بکشد. کیروش خیلی آرام و منطقی ضمن برشمردن ویژگیهای فنی بارز سیدجلال مساله خط زدن او را با فکتهای فنی توجیه کرد.
4- توجیه کیروش درباره دعوت مجدد از وریا غفوری هم پذیرفتنی بود. او تاکید داشت برای سازماندهی تیمی که در جام جهانی باید فقط دفاع میکرد نیازی به مدافع راستی که بیشتر هافبک راست به حساب میآید، نداشت اما در جام ملتها ماجرا فرق میکند و وریا با تواناییهای تهاجمیاش میتواند به تیم ملی کمک کند.
5- توضیح سرمربی تیم ملی درباره دعوت از آرمین سهرابیان نیز قابل قبول و پذیرفتنی است. او تاکید کرد سهرابیان در هفتههای پایانی فصل قبل چند بازی خوب داشته و با توجه به بازی در دو پست از همان زمان در ماتریس نفرات تیم ملی بوده. ما اصل را بر صداقت کیروش میگذاریم و این توجیه را هم با در نظرگرفتن احترام به سلایق هر مربی میپذیریم.
اما نکتههای منفی یا بخشی از صحبتهای کیروش که پرسشهای تازهای را باعث میشود:
1- کیروش در شروع صحبتهایش تایید کرد در مورد همکاریاش با تیم ملی هیچ عدم تفاهمی وجود ندارد اما قراردادی امضا نشده. کیروش بدون امضای قرارداد فهرست تیم ملی را اعلام کرده و بدون قرارداد در تمرین تیم ملی حاضر شده. آیا این مساله از دید یک مربی حرفهای که 37 سال در بالاترین سطح کار کرده قابل قبول و منطقی است؟ البته در این بخش مقصر اصلی را میتوان فدراسیون فوتبال دانست.
2- کیروش اعلام کرد بازی با ازبکستان را خودش هماهنگ کرده. این میتواند نشانه مثبت از دلسوزی او برای تیم ملی باشد اما چطور مربی که قراردادی ندارد برای تیم ملی بازی تدارکاتی ترتیب میدهد؟ آیا این مساله با داستان ارتباط دوست نزدیک کیروش(بامداد میرزایی) و شرکتی که بازیهای دوستانه قبلی تیم ملی را ترتیب میداد لینک نمیشود و به شایعات قبلی دامن نخواهد زد؟ در این ماجرا هم البته فدراسیون فوتبال مقصر یا متهم اصلی است.
3- سرمربی محترم تیم ملی بارها تاکید کرد طبق پروتکل فیفا بازیکنان تیم ملی را دعوت میکند و از حیطه قانونی خارج نشده. شاید کیروش درست میگوید و سایت فدراسیون فوتبال و مسوولانش کوتاهی کردهاند اما مگر میشود باور کنیم طی یکی دو سال اخیر کیروش همیشه با فرض اینکه قبلا اسامی به صورت رسمی اعلام شده، زودتر از فدراسیون فوتبال اسامی بازیکنان تیم ملی را در فیسبوک شخصیاش اعلام کند و بعد سایت فدراسیون اقدام به انتشار فهرست کند؟ کیروش میگوید بر اساس پروتکل فیفا دو هفته قبل از اعلام رسمی فهرست تیم ملی، باشگاهها را با نامه رسمی فدراسیون خبردار میکنند اما برانکو صراحتا میگوید چنین اتفاقی نیفتاده است. آیا این بار هم فدراسیون فوتبال کوتاهی کرده یا اصلا لیستی در کار نبوده است؟
4- کیروش در توجیه خط زدن سیدجلال حرفهای فنی و منطقی را پشت هم ردیف میکند اما اگر بحث تغییر نسل در تیم ملی است چطور بازیکنی مثل مسعود شجاعی یا حتی پژمان منتظری که با شرایط سنی نسبتا مشابه، فرم و کارایی فنی بسیار پایینتری نسبت به سیدجلال دارند به جام جهانی میروند؟ همانهایی که کارایی جالبی ارائه نمیکنند اما دوباره به تیم ملی دعوت میشوند.
5- توجیه کیروش درباره دعوت کردن از پرسپولیسیها، با اشاره به بازیکنانی که از این تیم جدا شدهاند پذیرفتنی و منطقی نیست. کیروش که در تمام طول مصاحبه سعی کرد دوباره دعوا با برانکو را کش ندهد- و از این حیث کارش ستودنی است – با اعلام اینکه نفراتی مثل محرمی، رضاییان، امیری و طارمی پرسپولیسی بودند و حالا که رفتند او بیتقصیر است، به نوعی زیرکانه میخواهد بگوید برانکو مسوول رفتن آنهاست وگرنه الان پرسپولیس در تیم ملی چهار نماینده داشت!