در پایان معرفی فیلم های اکران نوروز با نقد و معرفی فیلم «یک روز بخصوص» همراه شما هستیم. این فیلم نهمین اثر سینمایی همایون اسعدیان است که پیشتر با فیلمهای خوبی مانند «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» مخاطبان را غافلگیر کرده بود. آخرین اثر سینمایی اسعدیان درباره یک روزنامه نگار متعهد است که تلاش میکند زد و بندهای اقتصادی یک باند قاچاق دارو را فاش کند اما خودش درگیر ماجراهایی میشود و ...
مصطفی زمانی و محسن کیایی در نمایی از فیلم
خلاصه داستان: حامد، روزنامهنگاری است که قصد نشر مطلبی علیه قاچاقچیهای دارو دارد، این در حالی است که خواهرش نیاز به پیوند قلب دارد. حامد برای زنده نگه داشتن خواهرش مجبور است از راه خلاف قلبی برای او بخرد.
عوامل فیلم: نویسنده، تهیه کننده و کارگردان: همایون اسعدیان/ بازیگران: مصطفی زمانی، فرهاد اصلانی، پریناز ایزدیار، محسن کیایی، افسانه کمالی/ تدوین: مازیار میری/ موسیقی: علیرضا کهن دیری/ فیلمبردار: علی قاضی.
صحبتهای عوامل فیلم:
همایون اسعدیان: زمانی که قتل میدان کاج پیش آمد و همه فقط تماشا کردند و سلفی گرفتند، این سوال برای من به وجود آمد که مسئولیت اجتماعی ما کجاست و این موضوع برای من دغدغه شد که شروع به نگارش فیلمنامهای در اینباره کردم. من دوست داشتم موقعیتی خلق کنم که تماشاگر بگوید من اگر در این موقعیت بودم چه میکردم؟
مصطفی زمانی: خوشحالم با آقای اسعدیان که کارگردان مورد علاقه من هستند همکاری کردم. متاسفانه ما در سینمایمان فیلمنامههای خوبی نداریم و برخی مواقع این حوادث هستند که داستانها را جلو میبرند. نقش حامد در فیلم «یک روز بخصوص» دارای ویژگیهایی بود که برایم جذاب بود و به همین دلیل نقش را پذیرفتم.
افسانه کمالی: خداراشکر میکنم که موقعیت بازی در این فیلم برایم فراهم شد. نقش سختی بود و مدام برایش تمرین میکردم. در کنار بازیگران حرفهای، بازی کردن آن هم به عنوان تجربه اول، سخت است و برای اینکه نقش کمتر دیده نشود همه تلاشم را کردم. همه در اجرای نقش من را یاری کردند تا بتوانم آنچه در چنته دارم را به بهترین وجه ارائه دهم.
مصطفی زمانی و افسانه کمالی در نمایی از فیلم
آنچه منتقدان گفتند:
سایت سینما پرس: عقبنشینی و سقوط گام به گام حامد گرچه در جهت رسیدن به امیال و خواستههای شخصی و جاهطلبی و دنیاخواهی نیست و او برای نجات یک زندگی به ناچار باورهایش را برای فروش در ویترین میگذارد اما در این میان چیزی کم است، چیزی که جای آن در فیلم اسعدیان و عمق باور حامد خالی است و آن باور ایمانی محکم و استوار و در حقیقت خداباوری است. حامد با آنکه انسانی اخلاقگرا و درستکار است برای کمک به دیگری تن به آرمانفروشی میدهد ولی از یاد برده است که این اتفاق میتواند آزمایشی برای ایستادگی و باروری ایمان مذهبیاش و امتحانی جهت سلامت و سربلند بیرون آمدن خواهرش از بستر بیماری باشد و خدا هرگز بندهاش را تنها نمیگذارد.
سایت اندیشه: فیلم به دغدغهی روز پرداخته. تحریمهای دارویی، و مشکلات پزشکی و دارویی که آنها به وجود آوردهاند، و دستهای پشت پردهای که با سودجویی در این امر جان مردم را به خطر میاندازند، سوژهی فیلمِ اسعدیان شده است. البته او روی این مسئله باقی نمیماند و به سرعت مسئلهی دومش را مطرح میکند: فروش غیرقانونی اعضای بدن. قهرمان داستان، به عنوان مردی که خانواده را میشناسد و محترم میدارد، و روزنامهنگاری شریف که دوست دارد قلمش حقیقت را بنویسد و از ظلم جلوگیری کند، مدارکی علیه قاچاقچیان دارو جمعآوری کرده، اما از سویی دیگر، خود به عنوان اولین جرم بزرگ زندگیاش، دست به خرید غیرقانونی قلب برای خواهرش میزند. سفر آغاز میشود و قهرمان، انسانیتش را در برابر جان خواهر خود قرار میدهد. جدالی که در طرف دیگرش نوجوانی است که در صف اهدای اعضا قرار دارد و حامد باید او را نادیده بگیرد.
سایت سلام سینما: عشق و عاشقی در فیلم زیاد است. عشق سودابه و حامد، منیژه و بهروز (مجتبی پیرزاده) و نازگل و سام! البته این آخری گویی یک طرفه است. متاسفانه فیلم پر از کلیشههاست. داستان پیوند اعضا، داستانی قدیمیست و وقتی قصههای قدیمی بهکار میآیند و جذاب میشوند که فیلمنامه، از بعد دیگری به آن داستانها بپردازد. اتفاقی که در فیلم یک روز بخصوص نیفتاده است. حضور آقا ابرآهیم، کاگر تهیدستی و در کمال تاسف احتمالا تهی مغز که هر روز نوهی بیمارش را که نیاز مبرم به پیوند قلب دارد و باید مطلقا استراحت کند از ورامین میکشاند به بیمارستان، حکم وجدان را در فیلم دارد. و این وجدان ِ زنده، آنقدر هر لحظه و هر جا پیدایش میشود که بعد از مدتی مخاطب را هم ذله میکند.
پریناز ایزدیار در نمایی از فیلم
نظر کاربران چیست:
مهتاب کاربر خبرگزاری فارس: من فیلم رو دوست داشتم و بازی مصطفی زمانی هم خوب بود. اما پایان فیلم اصلا جالب نبود.
ناهید کاربر سینما تیکت: خیلی جالب نیست بخصوص بازی خانومهای بازیگر که افتضاحه. موضوع خسته کننده است ولی خوب چالش های ذهنی ایجاد میکنه.
مهدی کاربر سایت سینماسینما: در بین فیلم های اکران نوروز فقط این فیلم رو ندیده بودم که امروز دیدم. به نظرم بد نبود. البته در سطح بقیه کارهای اسعدیان نبود. هنوز هم بهترین فیلم اسعدیان همون «طلا و مس» هست. فیلم «یک روز بخصوص» به یک بار دیدن میارزید.
حواشی :
ابتدا قرار بود نقش اصلى فیلم را حامد بهداد بازى کند. همایون اسعدیان از همان دو سال گذشته که ایده «یک روز بخصوص» به ذهنش رسید بهداد را براى نقش اصلى انتخاب کرده بود اما زمانى که پیش تولید فیلم آغاز شد به دلایلى حضور بهداد منتفى و مصطفى زمانى به عنوان نقش اصلى مرد فیلم انتخاب شد.
اسعدیان براى انتخاب پریناز ایزدیار هم سال گذشته و قبل از جشنواره فجر بخشهایى از «ابد و یک روز» را دید و او را براى یکى از نقشهاى اصلى فیلم انتخاب کرد. پس از تجربه موفق مصطفی زمانی و پریناز ایزدیار در مجموعه «شهرزاد» این دوبازیگر بار دیگر در فیلم «یک روز بخصوص» با یکدیگر همبازی شدند. یک روز بخصوص از جمله فیلمهایى بود که براى انتخاب بازیگر اصلى اش فراخوان تلگرامى منتشر کرد. فیلم دو بازیگر لازم داشت که باید اولین تجربه سینمایى شان را تجربه مى کردند. در نهایت پس از یک ماه از بین پنج هزار فیلم رسیده دو بازیگر جدید انتخاب شدند.
انتخاب فیلم برای اکران پرطرفدار نوروز آن هم در شرایطی که همایون اسعدیان رئیس شورای اکران است موجب اعتراض برخی سینماگران شد.
از هفته قبل کمپینی راه اندازی شد به نام کمپین حمایت از فیلمهای مستقل و در این کمپین از مردم درخواست شد برای دو فیلم آباجان و یک روز بخصوص تبلیغ کنند.
پریناز ایزد یار و مصطفی زمانی پشت صحنه فیلم
نظر من را بخواهید:
حامد (مصطفی زمانی) یک روزنامهنگار متعهد، پدری خوب، فرزندی مسئول و برادری مهربان است. او که چند سال پیش همسرش عاطفه را از دست داده، فکر میکند در مورد همسرش اهمال کرده و خودش را مقصر مرگ او میداند. حامد عاشق پسرش سام است و به تازگی با همکارش سودابه (پریناز ایزدیار) روابط صمیمی پیدا کرده. سودابه هم مانند پدرش و حامد، یک روزنامهنگار متعهد است و مشوق اصلی نامزدش برای پیگیری پروندهی داروهای فاسد و قاچاق. فرامرزی، فرد ِ اول این پروندهی وحشتناک، تمام مدت به حامد و دفتر روزنامه زنگ میزند، بلکه بتواند با دادن رشوه یا به هر نحو دیگری، روزنامه را مجبور کند در مورد این پروندهی بخصوص، سکوت اختیار کند؛ اما حامد و سودابه قصد کردهاند هر طور شده، تا آخر این ماجرا، پیش بروند. گرچه که رئیسشان و مصطفی (محسن کیایی) برادر عاطفه و همکار حامد، اصلا از این وضعیت راضی نیستند.
داستان فیلم «یک روز بخصوص» تقریبا تکراری است و پیشتر بارها درباره فساد و زد وبند اقتصادی و مساله اهدای عضو آثاری سینمایی و تلویزیونی تولید شده است. پس یک کارگردان باید دستی پر داشته باشد تا به سراغ سوژهای تکراری برود که هم برای مخاطب جذاب باشد و هم در عین تکراری بودن به دلیل ساختار و انتخاب زاویه دید درست برای پرداختن به موضوع، فیلمی مقبول از آب دربیاید. اسعدیان اما با فیلمنامهای نه چندان قوی و تنها به اتکای فضاسازی و بازی گرفتن از بازیگران حرفهای شناخته شده نهمین اثر سینماییاش را کلید زده و نتیجه اثری شبه تله فیلمی است که موفق به ایجاد جاذبه روی پرده سینما نمیشود.
فیلم اما در مطرح کردن بحث انسانیت و اخلاق مداری راه درستی را پیش میگیرد و به خوبی به مخاطب نشان میدهد که شعار دادن آسان است اما وقتی پای منافع شخصی، جان عزیزان، آبرو و ... طرف باشد باید دید هرکس به قول معروف چه در چنته دارد و تا چه حد حاضر است پای اعتقادات و اخلاقیاتش بماند واین مرزها تا کجا قادر خواهند بود فرد اخلاقگرا را در مسیر درست نگه دارند.