روزنامه اعتماد - سامان سعادت: سردار آزمون بالاخره خط خورد. نه اینکه از این ماجرا خوشحال باشیم، اما ماجرای سردار و تیم ملی داشت بیش از حد کش میآمد. مساله سردار بیشتر از اینکه به تیم ملی کمک کند، هزینهبر شده بود. هزینهای شامل پرداختن وقت سرمربی به دفاع تمام قد از او، هزینهای شامل ناراحتی خیلی از فوتبالیها از نوع برخورد دوگانه کیروش با ستارههای تیم ملی، هزینهای شامل نگرانی ستارههای تیم ملی از اینکه ممکن است بعضیها برای سرمربی سوگلیتر باشند و الی آخر.
تازه بماند شائبهای که کیروش مطرح کرد و خداحافظی مهاجم تیمش را به مسائل قومیتی و مذهبی ربط داد. اما بعد از گذشتن چند روز از شروع اردوی تیم ملی برای بازی دوستانه مقابل ازبکستان مشخص شد که مهاجم خداحافظی کرده تیم ملی جایی در ترکیب تیم ندارد.
بعد از دفاع کیروش از سردار در برنامه نود، انتظار میرفت که آزمون با انتشار بیانیهای از استادش تشکر کند و نشان بدهد که دفاع از او بیدلیل نبوده. انتظار میرفت که اینبار او بدون هیچ حاشیهای برگردد و در اردوی تیم ملی حاضر شود. اتفاقاتی که هیچ کدام نیفتاد. در این میان به نظر میرسد که بیشترین لطمه را کیروش خورده باشد. با نیامدن سردار سرمربی تیم ملی در وضعیت بدی قرار داد. کیروش از یک طرف شان خودش را زیر سوال برد و از طرف دیگر مورد حمایت متقابل مهاجمش قرار نگرفت. البته شاید کیروش قبلا با آزمون در مورد مدیریت بازگشت او به تیم ملی حرف زده بوده یا لااقل انتظار داشته که با این دفاع محکم ماجرا ختم به خیر شود. نمیدانیم.
به هر حال سردار آزمون در این چند روز بیشتر درگیر اکران عمومی فیلمش به همراه بهاره افشاری و پرداختن به امور شخصی زندگیاش بوده. فعالیتهایی طبیعی که هر آدمی در زندگیاش انجام میدهد و سردار هم از این قاعده مستثنی نیست. تنها نکتهای که باید در موردش صحبت کرد این است که در روزهای آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا با شروع اردوی جدید دوباره باید شاهد کلی حاشیه در مورد دعوت یا عدم دعوت از آزمون باشیم؟ آیا با نزدیک شدن به جام ملتها باز باید به بحثهای فرسایشی درباره لزوم وجود یک مهاجم گلزن در تیم دامن بزنیم؟ در کل آیا سردار آزمون یک بار و برای همیشه پروندهاش بسته شده یا نه؟
رسانهها که این طور نشان نمیدهند. هنوز هستند کسانی که فکر میکنند باید مدام و مدام آزمون را دوباره آزمود. معتقدند که این حاشیهها خاص مهاجم ایرانی نیست و در همه جای دنیا چنین رفتارهایی عادی به حساب میآید. اعتقاد دارند که ما نباید انتظار داشته باشیم مهاجم تیم ملی انسان کاملی باشد و خلاصه اینکه هر کس نقطه ضعفی دارد و سردار هم آدم است و بالطبع دارای نقاط ضعف.
بحثی در این مورد نیست. هیچکس از مهاجم تیم ملی انتظار ندارد معلم اخلاق باشد یا الگوی فرهنگی جامعه. تنها انتظاری که مردم از یک مهاجم دارند این است که وظیفهاش را انجام دهد و فوتبالش را بازی کند. منظور از وظیفه صرفا گلزنی نیست. منظور این است که رفتار حرفهای مورد نیاز برای یک فوتبالیست بودن را از خودش نشان بدهد. رفتار حرفهای به دور از حواشی. کاری که سردار آزمون خیلی علاقهای به انجامش ندارد. هیچ کس هم نمیتواند بگوید چرا. این مربوط به زندگی شخصی هر آدمی است و قابل احترام. اما از آن طرف باید بدانیم وقتی وظیفهمان را به درستی انجام نمیدهیم، نباید انتظار تشویق داشته باشیم.
در تمام دنیا وضعیت به همین شکل است. هواداران وقتی احساس میکنند یک نفر از تمام توانش برای موفقیت تیم استفاده میکند برایش کف میزنند و هورا میکشند و اگر ببینند که چنین نیست، اگر ببینند کسی دارد برای حضور در تیم، چه باشگاهی و چه ملی ناز میکند و طاقچه بالا میگذارد و تمرکز ندارد و چیزهای دیگری در زندگی برایش اولویت دارد، از او دست میکشند. نمونهها بسیار است. بازیکنانی که در زمین بازی هو میشوند و در فضای مجازی بهشدت در معرض حمله طرفداران قرار میگیرند و در مطبوعات نیز مورد انتقاد وسیع قرار میگیرند.
جوری که بعضیهاشان مجبور به ترک تیم میشوند و بعضی دیگر در نهایت از هواداران عذرخواهی رسمی میکنند. هنوز ماجرای اوزیل در آلمان داغ است. مورینو در آخرین فصل حضورش روی نیمکت چلسی بهشدت مورد انتقاد بود. ایکاردی هنگامی که با هواداران اینتر درافتاد و در یک اظهارنظر احمقانه گفت که چند نفر از آرژانتین میآورد تا آن اینتریهایی که او را مورد توهین قرار میدهند را ادب کند. هیچ کدام از این بازیکنان و مربیان نیز در نهایت نتوانستند بر هواداران پیروز شوند و مجبور به مصالحه یا رفتن شدند. سردار هم از این قاعده مستثنی نیست.
سردار آزمون واقعا مهاجم با کیفیت و با استعدادی است. او یک بازیکن فوتبال است انتظاری بیشتر از او نمیرود. اما حالا که او نمیخواهد در خدمت تیم ملی باشد، بهتر نیست رهایش کنیم تا او بتواند آزادانه به دغدغههای شخصیاش بپردازد؟ به زور که کسی را نمیتوان آورد برای تیم ملی بازی کند. حالا اینکه همه از خدایشان است لباس تیم ملی را به تن کنند و سردار دوست ندارد، بحث دیگری است.
بالاخره یک نفر هم این شکلی از آب در میآید. تیم ملی مهاجمان باکیفیت زیادی دارد که در صف انتظار برای حضور در نوک خط حمله تیم هستند. کاوه رضایی (که البته همین اواخر دچار مصدومیت شده)، کریم انصاریفرد، علی قلیزاده، مهدی طارمی و سامان قدوس دعوتشدگان به اردوی تیم هستند و تازه چند مهاجم خوب دیگر این شانس را نداشتهاند که نامشان جزو دعوتشدگان قرار بگیرد. به عنوان مثال علی علیپور و مرتضی تبریزی جزو همین دعوت نشدگان هستند.