بخشهایی از گفتگوی قربانعلی دری به شرح زیر است:
-قطعاً یکی از مهمترین و مقدسترین وظایف روحانیت ساده زیستی است. به این معنی که اگر هم فرصتی در اختیار روحانیت قرار گرفت، نباید از امکانات بیت المال سوءاستفاده یا ولخرجی بشود، حالا این ولخرجی ماشین تشریفاتی باشد، یا خانه تشریفاتی. از ابتدای انقلاب همواره میگفتم که ما انقلاب کردیم تا برای مردم خانه بسازیم، نه اینکه برای خودمان خانه بسازیم. به همین دلیل تا وقتی که در قم بودم، در خانهای زندگی میکردم که پیش از انقلاب در یک خیابان معمولی این شهر ساخته بودم.
-هنوز هم خانه من، همان خانه است. البته در تهران هم برای خودم خانهای ساختم، اما در اراک حوزه علمیه ساخته ام، اما خانهای ندارم و اینجا هم متعلق به نمایندگی ولی فقیه در استان است. فلذا، شخصاً معتقدم و خود من در حد وسع خویش همواره تلاش کردهام و وظیفه خود میدانستم که برای مردم خانه بسازیم، نه برای خودمان و اگر میتوانیم کاری بکنیم، برای مردم بکنیم، نه برای خودمان. بنابراین، من قطعاً ساده زیستی را جزو واجبترین کارهای زندگی روحانیت میدانم.
-اکثریت روحانیت همین طور فکر و همین طور زندگی میکنند. اساساً چارهای جز ساده زیستی ندارند، زیرا امکانات اکثریت روحانیت به آنان اجازه نمیدهد که زندگی مبتنی بر ولخرجی داشته باشند.
- واقعیت این است که روحانیت غالباً نمیخواهد خود را در معرض این قبیل مسائل قرار دهد که بخواهند از خودشان و زندگی سادهشان چیزی بگویند. امام(ره) بارها فرمود که «ما نوکر مردم هستیم» یا «ما خدمتگزار اسلام هستیم.» نمیخواهم درباره خود چیزی بگویم، اما همین قدر اشاره کنم که مردم نسبت به من خیلی لطف دارند، بویژه مردم استان تهران که در انتخابات گذشته مجلس خبرگان، بیش از دو میلیون نفر به من رأی دادند، درحالی که حتی یک برگ تبلیغ نداشتم.
-همین جا، شفاف و از همین تریبون، اگر قصور و تقصیری هم داشتم، از مردم عذرخواهی میکنم زیرا نمیخواهم برای خود جانماز آب بکشیم، ما هم بشر هستیم، معصوم نیستیم و ممکن است هزاران ضعف داشته باشیم. به طور کلی، روحانیت در هر ردهای که باشد، وظیفه دارد و باید ساده زیستی، قناعت و صرفهجویی را رعایت کند. امروز اکثر روحانیت با حقوق اندکی در حد 500 تا 600 هزار تومان زندگی میکنند. البته این حقوق در استان ما کمتر از این است و شاید دریافتی طلبهها به 400 هزار تومان هم نرسد. قطعاً این مبلغ کفاف زندگی متعارف آقایان طلبهها را نمیدهد. اگر هم به صورت استثنا، طلبهای کار ویژهای یا درآمد دیگری داشته باشد، کمک خرج او خواهد شد که این درآمد میتواند از منبر رفتن و کار نویسندگی باشد یا کارهای دولتی و قضایی.
-در این میان، ممکن است قصه درآمد و دارایی 10 تا 15 درصد روحانیت متفاوت باشد والا طلبهها در قم و دیگر استانها زندگی بسیار سادهای دارند. ما بسیار میبینیم که برادران اهل علم به سختی زندگی میکنند. مثلاً گاهی میبینیم که بیمار است و در یک خانه 60 متری زندگی میکند که حتی دیوارهای آن سوراخ است و فرش چندانی هم ندارد. فلذا ما پولی میدهیم تا کمکی شود و بتواند فرشی بخرد یا زندگی او قدری بهتر شود. زندگی طلبهها و روحانیت نوعاً این گونه است. خود من از قدیم منبر میرفتم و محبت مردم کمک زندگی ما بود. والا با شهریه طلبگی زندگی معمولی نیز اداره نمیشود.
-ساده زیستی، قناعت و زندگی در سطح متعارف مردم یک اصل برای روحانیت است. ما نباید و حق نداریم سوءاستفاده یا اشتباه کنیم، روحانیت نباید دچار فخر و غرور شود. ما خدمتگزار مردم و اسلام هستیم. لباس روحانیت، یعنی لباس سربازی و خدمتگزاری برای مردم. روحانیت باید پیشاپیش مردم در راه آرمانهای انقلاب اسلامی، شهدا و مردم آماده فداکاری باشد. این، چارچوب اصلی برای روحانیت است و اگر زندگی و منش کسی از روحانیت غیر از این باشد، باید پاسخگو باشد.
-در اعتراض به روحانیت ما اغلب شاهد بروز اغراض سیاسی هستیم. به این معنی که از روز پیروزی انقلاب اسلامی، آل سعود مقابله با جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد و ما شاهد شدیدترین و بدترین توهینها به امام(ره) از سوی همینها بودیم. منافقین هم که از انقلاب، امام و اسلام سیلی خوردند هم به همین ترتیب. اینها نخستین جریانهایی بودند که از ابتدا تخریب را آغاز کردند. در ابتدای انقلاب، وقتی خود من میخواستم در مدارس صحبت کنم، منافقین تهدید میکردند و شعار مرگ بر فلانی سر میدادند. به باور من اکنون نیز آنان پشت سر بسیاری از این ماجراها هستند. حتی در کنگره امریکا تلاشهای مداخله جویانه دولت امریکا علیه ایران نیز شاهد تلاشهای مذبوحانه منافقین هستیم. اینها به همراه همه کسانی که با آنان در یک راستا هستند، احساس میکنند که از روحانیت سیلی خوردهاند، برای همین سعی میکنند روحانیت را تخریب کنند یا ترور فیزیکی یا ترور شخصیت نموده و بهترین چهرههای خدمتگزار اسلام و مردم را مظلومانه به شهادت رسانده همچون مطهریها و بهشتیها و شهید مدنیها و شهید صدرها و شهید حکیمها و صدها نمونه دیگر.
-استکبار و عمال آن و مرتجعین منطقه و مزدوران بیگانه پرست سعی میکنند با شیوههای مختلف شخصیت روحانیت را زیر سؤال ببرند. حال اگر دو ضعف هم از روحانیت ببینند، بزرگنمایی میکنند تا شاید به خیال خود، از روحانیت قداست زدایی کنند، آن هم از ملتی که اینقدر نسبت به روحانیت وفادار بوده و پای آرمانهای انقلاب و امام و شهدا ایستاده است، تا روحانیت هست، اینها راه به جایی نمیبرند و به همین دلیل هم میخواهند روحانیت را زیر سؤال ببرند. البته روحانیت هم ضعفهایی دارد که باید جداگانه بررسی و برطرف شود.
17231