ماهان شبکه ایرانیان

راز‌های مگویی که از «امینم» باید بدانیم

مارشال بروس مدرز سوم که وی را با نام هنری امینم روی صحنه‌ها می‌شناسیم از آن دسته هنرمندان زجرکشیده است که سختی‌های زیادی را در دوران کودکی و نوجوانی تجربه کرده. شاید هم همین سختی‌ها بوده که بازتاب آ‌نرا در سبک موسیقی‌های امینم شاهد هستیم.

برترین ها - ترجمه از محمد کاملان: مارشال بروس مدرز سوم که وی را با نام هنری امینم روی صحنه‌ها می‌شناسیم از آن دسته هنرمندان زجرکشیده است که سختی‌های زیادی را در دوران کودکی و نوجوانی تجربه کرده. شاید هم همین سختی‌ها بوده که بازتاب آ‌نرا در سبک موسیقی‌های امینم شاهد هستیم.

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

پدر امینم خانواده‌اش را زمانی که او تنها 18 ماه بیشتر نداشت برای همیشه ترک کرد و مادرش که به موادمخدر و الکل اعتیاد داشت به تنهایی امنیم را بزرگ کرد. امنیم و مادرش وضع مالی خوبی نداشتند و در شهرهای مختلفی زندگی کردند.

امینم از کودکی به رپ علاقه داشت و دایی امینم به عنوان مشوق اصلی او به حساب می‌آمد. امینم به تنهایی یا همراه با دایی‌اش رپ می‌خواند. مدتی بعد دایی امینم با اسلحه به زندگی‌اش پایان داد و امینم را در تنهایی و اندوه فرو برد. گفته می‌شود امینم به اندازه‌ای دایی‌اش را دوست داشت که یکی از خالکوبی‌های بدنش را به خاطر ادای احترام به دایی‌ خود انجام داده است.

زمانه با امینم سر سازگاری نداشت و در کنار دوران کودکی دشوار، امینم نوجوانی و جوانی سختی را نیز پشت‌سر گذاشت. این سلطان بی‌چو‌ن‌و‌چرای موسیقی رپ با دوست دوران مدرسه‌اش کمیبرلی آن اسکات ازدواج کرد. امینم و کیبرلی ناسازگاری‌های زیادی داشتند و پس از دو بار ازدواج نهایتاً کارشان به طلاق کشید. ماحصل این ازدواج دختری با نام هیلی است که امینم در ترانه‌هایش زیاد به او اشاره کرده است.

تمامی این سختی‌ها را با نگاهی به متن ترانه‌های امینم می‌توان درک کرد. امینم خجالتی از دوران کودکی و نوجوانی خود ندارد و حتی مستند کاملی نیز در این زمینه تولید کرده که سختی‌های امینم را به تصور می‌کشد.

بدون شک خواننده‌ای بزرگ در قد و قواره امینم با توجه به زندگی دشواری که داشته رازهای مگوی زیادی دارد و به همین دلیل در ادامه قصد داریم با هم نگاهی به این رازها داشته باشیم.

پدر امینم وقتی او طفلی بیش نبود ترکش کرد

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

اگر به متن ترانه‌های امینم نگاهی داشته باشید متوجه خواهید شد که این رپر پرطرفدار اشاره‌های زیادی به پدرش در این ترانه‌ها دارد. در ترانه‌های امنیم اشاره می‌شود که پدرش وقتی وی هنوز طفلی شیرخوار بود خانواده را ترک گفت.

جالب است بدانید پدر امینم مدتی پیش نامه‌ای سرگشاده خطاب به پسرش نوشت و توضیح داد در‌واقع این مادر امینم بوده که زمینه‌های خروج پدرش از کانون گرم خانواده را فراهم کرده است.

پدر امینم در این نامه مدعی شد که مدت‌ها به دنبال فرصتی بوده تا پسرش را در آغوش بگیرد و به او توضیح دهد که چرا در کودکی آن‌ها را تنها گذاشته است. در این بین امینم به ملاقات نزدیک با پدرش تمایلی نشان نداده و گفته است که هرگز نمی‌خواهد پدرش را از نزدیک ببیند.


یک دعوا و مرافه بچگانه امینم را 10 روز در کما نگه داشت

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

در اوایل سال 1982 امینم با یکی از زورگوهای محل دعوا کرد و یک گلوله برف به سرش خورد. ظاهراً داخل این گلوله برفی سنگ یا اشیاء خطرناک دیگری نیز بود. برخورد گلوله برفی با سر امینم او را از پا می‌اندازد و شخص زورگو موقعیت را برای ادامه حمله مهیا می‌بیند و امینم را زیر مشت و لگد می‌گیرد.

آسیب‌های وارده به امینم به اندازه‌ای بود که دچار ضربه مغزی می‌شود و بینایی‌ یکی از چشم‌هایش را موقتاً از دست می‌دهد. این صدمه‌ها امنیم را به مدت 10 روز در کما نگه می‌دارد.

خوشبختانه در همان زمان پزشکان از اوضاع جسمی امینم اظهار امیدواری می‌کردند و جالب است بدانید پس از اینکه امینم به هوش آمد اولین جمله‌ای که گفت این بود که «حالا می‌توانم فیل را هجی کنم». مادر امینم پس از شکایت از این زورگوی خشن از او 10 هزار دلار خسارت طلب می‌کند اما این پرونده به دلایلی نامعلوم یک سال بعد بسته می‌شود.


مادر امینم زمانی که کودکی بیش نبود او را ترک می‌کند اما مجدد به سراغش می‌رود

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

دبورا مدرز، مادر امینم همیشه پدرش را به ترک کردن خانواده و فرزندش متهم می‌کند اما خود دبورا هم آن‌چنان که باید و شاید به امینم پایبند نبود و پسرش را در سال 1973 پیش مادربزرگش گذاشت و ترک گفت.

از قرار معلوم مهر امینم بیشتر از این حرف‌ها در دل دبورا افتاده بود و چهار سال بعد دبورا دوباره نزد امینم بازگشت و بزرگ‌کردن پسرش را به عهده گرفت.


مادر امینم سلامت عقل ندارد و به بیماری خاصی دچار است

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

امینم تأکید زیادی دارد که قسمت‌ زیادی از مسئولیت بزرگ‌ کردن برادر ناتنی‌اش نیتن را به عهده داشته است. جالب است بدانید آزمایش‌های انجام شده بر روی مادر امینم ثابت کرده است که وی سلامت عقل ندارد و به نوعی کودک آزاری مبتلاست که این امر نیز بزرگ کردن برادرش از جانب امینم را دشوارتر کرده بود.

این بیماری که با نام علمی سندروم مونشهاوزن در جوامع پزشکی شناخته می‌شود مادر یا پدر عمداً و با تمارض، فرزندشان را بیمار نشان می‌دهند تا از این طریق همدردی و توجه اطرافیان را کسب کنند.

به این ترتیب مادر امینم دائماً وانمود می‌کرده که فرزندانش بیمار هستند تا از این طریق همدردی اطرافیان را بدست آورد. بازتاب این بیماری را در ترانه Cleanin’g Out My closetِ، شاهد هستیم.

در قسمتی از این ترانه امینم می‌گوید که من قربانی بیماری سندروم مونشهاوزن هستم و تمامی زندگی‌ام به من گفته می‌شد که بیمارم در صورتی که در سلامتی کامل بوده‌ام.


در دوران کودکی به امینم زورگویی‌های زیادی شده است

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

همان‌گونه که اشاره کردیم امینم در دوران کودکی زیاد نقل مکان داشته است و به همین دلیل به دفعات مجبور شده تا دوستان جدیدی در محله‌هایی که به آن‌ها وارد می‌شود پیدا کند. این امر تنهایی امینم را به دنبال داشته است و بچه‌های زورگو که دنبال آدم‌های تنها و بی‌یارو یاور می‌گردند در دوران جوانی زیاد به امینم زور گفته‌اند.

امینم در ترانه Brain Damage به این موضوع اشاره واضحی دارد و می‌گوید روزانه از پسر چاقی با نام دی‌آنجلو بیلی کتک می‌خوردم، این پسر دانش آموز کلاس هشتم بود و از آنجایی که پدرش بکس تمرین می‌کرد ظاهراً امینم را به جای کیسه بکس اشتباه گرفته بود.

در همین رابط در سال 2001 مجله معتبر رولینگ استون مصاحبه‌ای با دی‌آنجلو ترتیب داد. وی در این مصاحبه به رفتارهای زورگویانه خود اعتراف کرد و گفت تعدادی از ما حسابی امینم را اذیت می‌کردیم. ما او را می‌زدیم و بعد به دروغ می‌گفتیم روی یخ‌ها پایش سر خورده است.


مادر امینم شکایت‌های جعلی زیادی داشت و پول خوبی از این راه به جیب زده است

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

امینم همیشه تأکید دارد که مادرش درآمدی نداشته اما دبورا همیشه این گفته را تکذیب کرده است. امینم مدعی است مادرش با شکایت‌های جعلی همیشه درآمد خوبی از او بدست آورده است.

با نگاهی به پرونده‌های قضایی مادر امینم به راحتی می‌توان به این نکته پی‌برد. در این پرونده‌های قضایی مادر امینم توانسته است با مطرح کردن ادعاهای بی‌دلیل از شرکت‌ها و افراد مختلف پول خوبی بگیرد.

در سال 2001 مادر امینم رابطه مادر و فرزندی را زیر پا گذاشت و علیه فرزندش اقامه دعوا کرد. در آن زمان امینم مدعی شده بود مادرش اعتیاد دارد. دبورا نیز این گفته امینم را تهمت تلقی کرد و از پسرش حدود 10 میلیون دلار غرامت خواست.

دادگاه در نهایت طرف مادرش را گرفت، مدتی بعد نیز مادرش در سال 2008 خاطرات خود را منتشر کرد و در این خاطرات به شکایتش از امینم اشاره داشت. وی مدعی شد در آن زمان پولی برای گذران زندگی نداشته و احساس خطر می‌کرده که خانه‌اش را از دست بدهد. به همین دلیل با شکایت از امینم به دنبال راه چاره‌ای برای بدست آوردن پول از این طریق افتاده‌ است.


امینم شاگرد خوبی نبود و از مدرسه اخراج شد

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

سوابق آموزشی امینم نشان می‌دهد که در کلاس نهم سه مرتبه تجدید شده است و در نهایت به دلیل فرار از مدرسه و نمره‌های پایین از مدرسه اخراج شد. امینم دلیل اصلی پایین‌ بودن نمره‌های خود را اصرار مادرش به ترک مدرسه و پیدا کردن شغل در سن 15 سالگی می‌داند.

از طرف دیگر مادرش این گفته را تکذیب کرده و مدعی است همیشه شرایط خوبی را برای ادامه تحصیل فرزندش مهیا کرده است. این موارد دست به دست هم دادند تا در نهایت امینم در سن 17 سالگی درس و مشق را کنار گذاشت.

درست است که امینم تحصیلات عالیه ندارد اما همیشه کودکان را به خواندن درس و گرفتن نمرات عالی تشویق کرده است. وی مدعی است مسیری که او در درس و مشق انتخاب کرده گزینه خوبی برای بچه‌ها نیست و راه موفقیت از درس و دانشگاه می‌گذرد.


احتمال مرگ امینم در حین تولد وجود داشت

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

مادر امینم در سن 15 سالگی باردار شد و تولد فرزندش چیزی حدود 73 ساعت به طول انجامید، این تولد به اندازه‌ای خطرناک بود که احتمال مرگ مادر وجود داشت، دبورا در خاطرات خود تولد امینم را بسیار دردناک و مرگ‌آور ذکر کرده است.

مادر امینم مدعی است شرایط خوب پزشکی برای تولد فرزندش دریافت نکرده و پزشک معالج وی در حین زایمان دائماً سیگار می‌کشیده است.


امینم در جوانی دوست و فامیل عزیزی را از دست داد

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

همان‌گونه که در ابتدا اشاره کردیم دایی امینم مشوق اصلی وی برای خوانندگی سبک رپ بود. رونی که تنها چند ماه با امینم به لحاظ سن اختلاف داشت از دوران کودکی با امینم بزرگ شده بود و با هم شب‌های زیادی برای نوشتن ترانه‌های رپ دود چراغ خورده بودند.

شوربختانه باید گفت عمر رونی به دنیا نبود و در سال 1991 امینم تماس تلفنی مبنی بر خودکشی دایی‌اش دریافت کرد. از قرار معلوم رونی عاشق و دلداده‌ دختری بوده است و پس از اینکه این دختر دل رونی را شکست، نتوانسته بود این حادثه را تحمل کند و با اسلحه‌ شات‌گان به عمرش پایان داده بود.

این حادثه دلخراش تأثیر بسیاری روی امینم گذاشت و چندین روز با هیچ‌کس صحبت نمی‌کرد، امینم نتوانست مرگ دوست و دایی‌ عزیزش را باور کند و حتی در مراسم تدفین او نیز حضور نداشت. امینم در ترانه My Dad’s Gone Crazy به دایی‌اش اشاره کرده است.


امینم اولین بار در سن 20 سالگی توسط پلیس دستگیر شد

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

امینم در محله‌های خطرناک و در میان خلافکاران بزرگ شده بود اما تا سن 20 سالگی توانسته بود از جنجال به دور بماند تا اینکه در سال 1994 به یک خودروی پلیس با تفنگ پینت‌بال شلیک کرد و پلیس چاره‌ای به غیر از بازدداشت او نداشت.

خوشبختانه پلیس در این پرونده به امینم سخت ‌نگرفت و با حاضر نشدن مامورین در جلسه دادگاه پرونده امینم مختومه اعلام شد. اگر فیلم معروف 8 Mile با حضور امینم را دیده باشید این صحنه در این فیلم بازسازی شده است، لازم به ذکر است که در این فیلم امینم بازداشت نشد.


امینم دو بار با کیمبرلی آن اسکات ازدواج کرد و این وصلت هر دوبار به طلاق ختم شد

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

کیمبرلی و امینم در سال 1987 همدیگر را ملاقات کردند، در آن زمان امینم تنها 15 سال داشت و این رابطه ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال 1995 جشن ازدواج گرفتند. در آن زمان امینم سخت مشغول پیش‌برد خوانندگی‌اش بود و فشارهای کاری و زندگی باعث شد ازدواج آن‌ها یک سال بیشتر به طول نیانجامد. در نتیجه در سال 1996 امینم و کیمبرلی آن از هم جدا شدند.

پس از جدایی، امینم خودش را وقف موسیقی کرد و با انتشار آلبوم Slim Shady LP توانست حسابی بدرخشد.

عشق میان کیمبرلی آن اسکات و امینم پس از این جدایی فروکش نکرد و این زوج دوباره چندین سال بعد ازدواج کردند اما باز هم این ازدواج ختم به خیر نشد و به جدایی کشید.


شخصیت امینم با محله‌های خطرناکی که در آن رشد کرده بود شکل گرفته است

راز‌های مگویی که از امینم باید بدانیم

امینم در آهنگ Never Enough به زندگی فلاکت‌باری که داشته اشاره می‌کند و می‌گوید که مدیون این زندگی است. در این آهنگ وی به محله‌های خطرناکی که در آن‌ها بزرگ شده است اشاره می‌کند و مدعی می‌شود همین محله‌ها شخصیت امینم را شکل داده‌اند.

بتی کرسین، مادربزرگ امینم کمک زیادی به وی برای زندگی در محله‌ خلافکاران دیترویت می‌کند و همیشه پشتیبان او بوده است. بتی کرسین در جایی گفته است یک روز امینم از مدرسه با پای برهنه به خانه می‌آید چرا که همکلاسی‌هایش کفش‌های او را دزدیده بودند.

در این قسمت به پایان فهرست رازهای مگوی زندگی امینم رسیدیم، پیشنهاد می‌کنیم اگر شما هم به امینم و آهنگ‌هایش علاقه دارید و نکته‌ خاصی در این زمینه به نظر شما می‌رسد حتماً این موارد را در قسمت نظرات با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان