صبح نو: اخیراً برنامهای بهنام «مشتی باش» از تلویزیون پخش شد که کارگردانش آقای سامان سالور، فیلمساز مشهور سینما بود. این برنامه و غیبت چندساله سالور در سینما شرایطی را رقم زد که سؤالات زیادی به وجود آید.
«مشتی باش» برنامهای به سبک دورهمی است که نتوانست رضایت مخاطبان را بهدست بیاورد. اجرای این برنامه برعهده آقای علی اوجی و کارگردانیاش با سامان سالور است. به بهانه این برنامه و غیبت چند ساله سالور در سینما با ایشان گفتوگوی مفصلی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
«مشتیباش» توسط ارگان خاصی حمایت میشود؟ این برنامه با چه هدفی تولید شد؟
راستش من اطلاع زیادی از مسائل تولید برنامه ندارم، اما تا جایی که من خبر دارم، «مشتی باش» با کمک شهرداری مشهد تولید شده است. از آنجایی که من تهیهکننده برنامه نیستم بهتراست این مسائل را دیگران پاسخ دهند. «مشتی باش» قرار بود یک شوی تلویزیونی درباره مشهدیهایی باشد که درسراسر ایران پراکندهاند. آماری وجود دارد که نشان میدهد حدود 10 درصد از مشاهیر و افراد موفق کشورمان، مشهدی هستند. قرار بود با توجه به این رویکرد برنامه «مشتی باش» ساخته شود. من رفاقت قدیمی با آقای علی اوجی داشتم و به همین خاطر پس از پیشنهاد ایشان وارد این برنامه شدم.
کمی شبیه به «دورهمی» نیست؟
برنامهها و شوهای تلویزیونی در سراسر دنیا با بودجه و قالب مشخصی ساخته میشوند. حتی درباره برنامه دورهمی هم مقطعی مطرح شد که دکورش کپی یک برنامه خارجی است. همین الان برنامهای که توسط آقای محمدرضا گلزار اجرا میشود شبیه برنامهای است که در 125 کشور تولید و پخش میشود. بهنظر من این اتفاق اصلاً چیز بدی نیست. در برنامه «مشتی باش» شخصاً سعی کردم آیتمهایی اضافه بکنم که باتوجه به توانایی تولیدی دوستان جذاب بود. اما در تولید برنامه وقتی در شهرستان هستید کمی دستتان نسبت به تهران بسته است.
البته برنامههای موفقی مثل «زنده رود» و «خوشا شیراز» در شهرستانها تولید شدهاند!
«مشتیباش» آنقدر مشکلات تولید و تهیه داشت که در وسط راه متوقف شد. قرار بود 90 قسمت تولید شود، اما در قسمت نوزدهم کار متوقف شد. آقای اوجی که درواقع شخص نخست پروژه بود و دیگر دوستان آنقدر بهلحاظ تولید اذیت شدند و ما هم مجبور شدیم کار را رها کنیم.
دلیل این اذیتها چه بود؟
اینها به حرفهای بودن آدمها برمیگردد. برای شما چشماندازی ترسیم میکنند، اما درعمل جور دیگری رقم میخورد. وضعیت طوری است که شخصاً وقت پیگیری مطالباتم از این برنامه را ندارم. کارهای مهمتری دارم و میخواهم بعد از چند سال بالاخره فیلمی را در سینما بسازم. باید بگویم که خروجی برنامه مشتی باش بههیچعنوان آن چه توسط من و خانم زارعنژاد نوشته شده نیست. درهرقسمت تقریباً فقط سؤال و پاسخهای مجری و مهمانان را میبینید درصورتی که در هرقسمت چهار پلاتو و یک حرف آخر بسیار جدی داشتیم. وقتی یک برنامه در قسمت نوزدهم متوقف میشود و حتی شبکه پخشکنندهاش هم تغییر میکند، وضعیت به خوبی گویای همه چیز است. زحمت زیادی برای پلاتوها کشیده شد و علی اوجی هم به خوبی آنها را اجرا کرد.
با این شرایط آیا ممکن است بازهم برای تلویزیون برنامه بسازید؟
این بار سعی میکنم تا نقطه خروجی کار، تصمیمگیرنده باشم و قبل از شروع کار از همه چیز مطمئن باشم. بله مشکلی با همکاری دوباره با تلویزیون ندارم. چنین کارهایی برایم تجربیات جالب هستند. کار کارگردان در این برنامهها با کارگردانی یک فیلم داستانی کمی متفاوت است. کارگردان در برنامه آیتمهای متنوع و جذابی را به کار اضافه میکند و وقتی در روند تولید این اتفاق رخ نمیدهد، قطعاً باید بدانید که وعدههای اولیه تولیدکنندگان برآورده نشده است. تأکید میکنم که بخش عمدهای از کار ما مربوط به متن بود و آن در برنامه وجود ندارد. بخش اصلی برنامه فعلی به گفتگو با مهمان محدود شده است.
با این اوصاف به اهداف برنامه دست نیافتید!
قرار بود از کسانی که علاقه خاصی به مشهد و امام رضا؟ ع؟ دارند دعوت کنیم؛ مثلاً ورزشکاری که همیشه قبل از مسابقاتش به زیارت امام رضا؟ ع؟ میآید یا یک مجری که هر روز صبح در برنامهاش ذکری از حضرت میگوید. قرار بود اینها وصل شود به مشاهیر مشهد و یا حتی هنرمندان گمنام این سرزمین. قرار بود یک برنامه چالشی و جسور باشد.
به ساخت فیلم سینمایی اشاره کردید؛ بالاخره امسال فیلم خواهید ساخت؟
واقعیت این است به نتیجهای مشخص رسیدهام. بهطور همزمان چند کار را پیش میبرم. کاری دارم با فضای اجتماعی که البته قدری هزینه ساختش زیاد است. دومین طرح یک فیلم مستقل است و مورد بعدی یک فیلمنامه کمدی متفاوت است. در دنیا ژانر کمدی، گونه پیش پاافتاده و مبتذلی نیست؛ از کارگردانان مطرح سینمای جهان تا فیلمسازان شاخص کشورمان مثل آقای مهرجویی که کمدی ماندگار اجارهنشینها را ساختهاند در این زمینه قابل بیان هستند. میشود فیلم کمدی خوب ساخت. البته این فیلمنامه پیرو جو این روزهای سینما نیست که همه به دنبال فیلم کمدی میروند!
دلیل کمرنگ بودنتان در سالهای اخیر در سینما چیست؟
بله کمرنگ بودهام. من در ژانری فیلم ساختم که در سینمای ایران کمتر اکران شد و کمتر پول ساخت؛ چهره هنریاش بیش از مسائل اقتصادی بود و در محافل و جشنوارههای بینالمللی دیده شد. شخصاً تصمیم گرفتم فیلم بد نسازم. ترجیح دادم با افتخار برنامهای در تلویزیون بسازم، اما هرفیلمی نسازم. دراین چهار سالی که فیلم نساختم میتوانستم سالی یک فیلم متوسط که دوستشان ندارم بسازم، اما این کار را نکردم.
محدودیتهای مالی علت این موضوع بود یا مسائل دیگر؟
محدودیت اقتصادی عامل این مسأله بود. اوضاع اقتصادی در این سالها متشنج بوده و سینما به سمت پول ساختن رفته است. همه چیز به رقم و ریال تبدیل شده است. در سینمایی که به نظر من به شدت بازیگر سالار و پخشکننده سالار است اوضاع همین میشود.
بیانیه اخیر کانون کارگردانان هم در اعتراض به همین مسائل بود!
بله همینطور است. خیلی جاها بحث ساخت سریال شبکه نمایش خانگی مطرح میشود که به نظر من پولشویی است. یا فیلمی ساخته میشود که بیش از 20 میلیارد تومان هزینهاش میشود. چگونه میشود چنین آثاری را ساخت؟ تهیهکننده به فلان لوکیشن میرود، دوبرابر هزینه لوکیشن میدهد تا هزینه آن فیلم بیشتر شود. وقتی هزینه ساخت فیلمی 30 میلیارد باشد باید 120 میلیارد تومان بفروشد تا پولش تأمین شود.
این هزینههای بالا چه سودی برای تهیهکننده دارد؟
درخیلی از این موارد تهیهکننده نیازی به فروش ندارد. او درواقع از یک جای دولتی، صندوق، بانک، جای سفارش شده و... پول میگیرد و پولشویی میکند. پولی وجود دارد، سفرهای پهن است، دستمزد اندکی به سینماگران داده میشود، اما در پشت پرده چند مدیر، شریک، دلال پولهای کلانی میخورند. فیلمی که با 20 میلیارد ساخته میشود و صرفاً برای چهار روز کار یک بازیگر نزدیک به یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان دستمزد میدهد، فکر میکنید فروش برایش مهم است؟ اینها قرار نیست بفروشند؛ فقط قرار است ساخته شوند.
با این شرایط میتوانید فیلم بسازید؟!
به همین خاطر تصمیم گرفتهام امسال فیلمی به شدت ارزان و مستقل را همانطور که دوست دارم بسازم. اکرانش هم برایم مهم نیست. درپشت پرده این اکران دستها و روابطی است که اگر جزو باندشان نباشید نابودتان میکنند. هیچ ارتباطی به کیفیت فیلم ندارد. فیلم کمدی سراغ دارم که همین امروز در تهران و شهرستان نهایتاً سه میلیون تومان میفروشد. اگر این فیلم برای باندی که گفتم باشد امکان ندارد به این شرایط دچار شود. درسینمایی که از اول تا انتهایش پر از روابط پیچیده و پشت پرده است و با این شرایط اقتصادی، تهیهکننده مستقل توان کار ندارد. سینما برایم پرونده کاری است و از تمام فیلمهایی که تاکنون ساختهام راضیام. من طوری که بلدم فیلم میسازم و مثل برخی از همکارانم برای فیلم ساختن با هرشرایطی وقف نمیدهم.
پس یعنی این روزها فیلم خوب نداریم؟
متأسفم که در شرایط امروز سینمای ایران، کسی به دنبال ساخت فیلم خوب نیست. تاچند سال پیش خیلیها به دنبال تولید فیلم خوب بودند، اما امروز فقط فیلم پرفروش مهم است. همین بفروشها هم معادلهشان ربطی به فیلمسازی ندارد. وقتی در سینما یک بازیگر برای چند روز کار دستمزد میلیاردی پیشنهاد میدهد، باید چهار میلیارد بفروشی تا فقط دستمزد آن بازیگر برگردد! آیا یک سرمایهگذار چنین ریسکی انجام میدهد؟ من بهعنوان عضو رسمی کانون کارگردانان سینمای ایران، 90 درصد کسانی را که امروز فیلم میسازند نمیشناسم. فیلم اولی هستند و سرمایهگذار میتواند خواستههایش را به ایشان تحمیل کند. پس با این شرایط چند سال غیبت من نوعی اصلاً چیز عجیبی نیست. اگر فیلمسازان به فروش فعلی که دائم از این فیلم به آن سریال درحال رفت و آمد هستند، نسلشان منقرض نمیشود و از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشوند، فیلم نسازند باید تعجب کرد! امیدوارم به جسارت و کیفیت دهه 60 برسیم.