مسعود جعفری جوزانی در اواسط دهه پنجاه پس از تحصیل در رشته سینما در ایالاتمتحده آمریکا به ایران بازمیگردد و در اوایل شصت اولین فیلمش یعنی «جادههای سرد» را میسازد که با استقبال زیادی رویهرو میشود. نام او بهعنوان یکی از استعدادهای آینده و فیلمسازان خوشذوق آن روزها نزد مدیران سینمایی فارابی مطرح میشود و سازمان سینمایی روی او سرمایهگذاری میکند تا تبدیل به یکی از کارگردانان به نام آینده سینمای ایران شود.
فیلم دوم او یک وسترن ایرانی است که در دل ایل بختیاری اتفاق میافتد. «شیر سنگی» در زمان خودش بسیار موردتوجه قرار میگیرد و امروز هم پس از گذشت سالها کماکان شمار زیادی از جذابیتهای خود را حفظ کرده است. فیلمی درباره مناسبات قدرت و استعمار غربی که نشان میدهد چطور فرهنگ و منش ایرانی در شرف استعمار شدن به دست غرب است.
جعفری جوزانی برای فیلم سوم خود یعنی «در مسیر تندباد» است که موفق به کسب جایزه از جشنواره فجر میشود. فیلمی که در ادامه «شیر سنگی» ساخته شده و به حضور قوای نظامی روسیه و بریتانیا در خاک ایران و تبعاتش میپردازد. هرچند این فیلم از دو فیلم قبلی ضعیفتر است اما با دریافت جایزه برای جعفری جوزانی اعتبار ویژهای میخرد. در پی این موفقیت جوزانی مدتی فیلم نمیسازد و در خلوت و رخوت خود به سر میبرد. فیلمهای بعدی او مانند «دل و دشنه» یا «یک مرد یک خرس» فیلمهای معمولی و حتی ضعیفی هستند تا اینکه او بهترین فیلمش یعنی «بلوغ» را میسازد. فیلمی درباره زوجی روانپزشک که در کنار کار خود مددکار اجتماعی هم هستند و به این بهانه فیلم، تماشاگر را وارد جهان و شکل زیست شمار زیادی از جوانان میکند و با آنان همدرد میشود که ریشه در همدردی مرد با بازی حسین یاری بهواسطه اتفاقی که سالها پیش برای دوست خودش افتاده، دارد.
آقای کارگردان سپس سراغ ساخت سریالی طولانی یعنی «در چشم باد» را میگیرد و چند فیلم متوسط دیگر هم میسازد تا میرسد به آخرین فیلمش یعنی «پشت دیوار سکوت» که میتوان آن را در ادامه «بلوغ» دانست. قهرمان زن یک پزشک است که از شیفت شب و کار در بیمارستان خسته شده است و از رئیسش میخواهد که با انتقالی او موافقت کند. رئیس او را به موسسه مردمنهاد یا همان ان.جی.او یی منتقل میکند که کارشان با مبتلایان به ایدز است؛ و بهواسطه رابطه پزشک جوان با بیماران به لایههای درونی زندگی آنها و داستانهای جورواجورشان وارد میشویم ضمن اینکه در کنار این، درگیر زندگی خود دختر هم میشویم. او رابطهای خیالی با پدرش دارد که در زمان جنگ به شهادت رسیده است و مادرش هم به انتخاب خودش در آسایشگاه سالمندان زندگی میکند. درعینحال دختر درگیر رابطه عاشقانهای با نامزدش با بازی بسیار بد مهدی احمدی که حتی به نقش نزدیک هم نشده، هم هست و در رابطه دچار مخاطراتی میشود. نامزد او آدمی فرهنگی است که سالها درگیر فقر بوده است و حالا با ورود پول زیادی به زندگیاش و پیشنهاد کاری جذابی که معشوقه سابقش به او میدهد، کمکم علاقهاش را به دختر از دست میدهد و دختر هم از طرف دیگر به یکی از همکاران جدیدش نزدیک میشود و به هم علاقهمند میشوند.
«پشت دیوار سکوت» اما باوجود فاز اجتماعی بهجایی که دارد بد از آب درآمده است. پیش از هر چیز به دلیل اینکه فیلمنامه بسیار بدی دارد. فیلمنامه شدیداً مغشوش، سردرگم و درهموبرهم است. تماشاگر متوجه حس دلسوزی و نگرانی کارگردان و اهداف اخلاقیاش در مواجه با نسل جوانان و درگیران بیماری و بیوفایی میشود اما فیلمنامه که نوشته خود جعفری جوزانی و دخترش است، همه مشکل از همینجا شروع میشود که سحر جعفری جوزانی بدون مهارتی در فیلمنامهنویسی به این حوزه ورود کرده است، کار را خراب کرده. فیلم ساختاری اپیزودیک دارد و همین ساختار بازش باعث میشود که سیر داستان از دست برود و مثلاً در اواسط فیلم هر اتفاقی ممکن باشد. این مسئله همراهی تماشاگر را از فیلم میگیرد و او در تصمیمگیری کاراکترها با آنها همراه نمیشود. این شکل ساختاری باعث میشود که تماشاگر تصمیمات را باور نکند و آنها را تحمیل شده بر فیلم بیابد و خب از آن دورتر و دورتر شود.
درعینحال انتخاب سحر جعفری جوزانی برای نقش اصلی خوب نیست هرچند که چهره و فیزیک او ملاحتهای خاص خود را دارد اما برای بازی در نقشی که چنین پیچیدگیهای صعبالعبور روحی، ذهنی و شخصیتی است، مناسب نیست و زیادی خام و ناپخته به نظر میآید.
مواجه فیلمساز با ایدز هم کهنه است و قدیمی و تماشاگر را یاد ملودرامهای دهه شصتی میاندازند. داستانها کلیشهای هستند و آدمها نه از جنس امروز.
این فیلم توسط منتقدان شدیداً سرکوب و حتی به تمسخر گرفته شد اما واقعاً اینطور نیست. بهطورکلی میتوان گفت «پشت دیوار سکوت» فیلمی دغدغهمند است که بد نوشته شده و بدتر از آن ساخته شده است اما حاوی نکات جالبتوجه خاص خود هم هست.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم «پشت دیوار سکوت»: به نام پدر به کام دختر
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
5