ریشه بحران کنونی آب در کشور بیشتر به عوامل طبیعی و کاهش میزان بارندگی بازمیگردد یا اینکه سیاستها و برنامههای محیط زیستی مدیران کشور را به سمت خشکسالی و بحران آب برده است؟
در گذشته مردم به صورت سنتی زندگی میکردند و جمعیت جامعه نیز کم بود. به همین دلیل میزان آبی که در کشور وجود داشت برای زندگی آنها کافی بود. با این وجود هنگامی که جمعیت افزایش پیدا کرد آب بیشتری مصرف شد و از سوی دیگر کره زمین به سمت گرم شدن حرکت کرد و به همین دلیل میزان بارندگی کاهش پیدا کرد. نکته دیگر اینکه مبنای آب هر کشور میزان بارندگی است که در طول یک سال در آن کشور صورت میگیرد و آبهایی که از دیگر کشورها وارد میشود جزء منابع آبی آن کشور به شمار نمیرود. کشور ما نیز در یک منطقه کم آب کره زمین قرار گرفته و به همین دلیل اگر ما به همان اندازه که آب بارندگی به زیرزمین میرود و آبهای زیرزمینی را تشکیل میدهد از آبهای روی زمین استفاده کنیم مشکلی برای تأمین آب خود نخواهیم داشت.
با این وجود اگر جمعیت افزایش پیدا کند، تکنولوژی بیشتر شد و مصرف آب بیشتر شد تعادل بین آبهای زیرزمینی و آبهای مصرفی برای مردم به هم میخورد و به همین دلیل ما با بحران آب مواجه خواهیم شد. در شرایط کنونی برخی از مسئولان عنوان میکنند که مثلا تا20 سال دیگر در ایران آب وجود نخواهد داشت. این در حالی است که من با این دیدگاه موافق نیستم و معتقدم اگر بتوانیم آب را به خوبی مدیریت کنیم در آینده با بحران آب مواجه نخواهیم شد. برخی نیز مطرح کردهاند بنده پایان آب در ایران را 50 سال دیگر قلمداد کرده ام. این در حالی است که من عنوان کردهام پایان آب در تهران50 سال دیگر خواهد بود. در شرایط کنونی تهران هیچ رودی ندارد اما به اندازه سه رود فاضلاب تولید میکند.
آیا میتوان از نظر علمی برای پایان آب در ایران زمان تعیین کرد؟
به نظر من آب زیاد ما را فاسد کرده است. در گذشته ما هر مقدار که تمایل داشتیم از آب استفاده میکردیم و به همین دلیل به مصرف زیاد آب عادت کردهایم. به همین دلیل نیز امروز نمیتوانیم آب زیاد مصرف نکنیم. به عنوان مثال برای تولید یک متر فولاد به230 مترمکعب آب نیاز داریم. نکته دیگر اینکه به اندازهای در مناطق مختلف کشور چاه حفر شده که آبهای زیرزمینی نیز کاهش پیدا کرده و در شرایط کنونی آبهای زیرزمینی نیز با چالشهای جدی مواجه شده است. شرایط به شکلی است که در گذشته با کندن25 متر زمین به آب میرسیدید اما در شرایط کنونی در برخی مناطق کشور مانند جهرم باید550 متر حفاری کرد تا به آب رسید. به همین دلیل نیز آبهای زیرزمینی در ایران با بحران جدی مواجه شده است. مسأله مهم دیگر اینکه در سالهای اخیر اهمیت شهرها از روستا بیشتر شده و به همین دلیل وجود آب در شهرها به یک ضرورت تبدیل شده است. در نتیجه آبهایی که تا دیروز صرف کشاورزی میشد امروز با احداث سدها به شهرها برای مصرف مردم منتقل میشود.
چرا در شرایط کنونی برخی از استانهای کشور با بحرانهای جدی زیست محیطی و آب مواجه هستند و در مقابل برخی مناطق با مشکلات کمتری مواجه هستند؟ آیا نمیتوان بین مناطق مختلف کشور از نظر منابع آب تعادل ایجاد کرد؟
در شرایط کنونی استان خوزستان با بحران جدی زیست محیطی و آب مواجه شده و وضعیت بحرانیتری نسبت به دیگر استانهای کشور دارد. با این وجود در شرایطی که شهرهای اهواز، آبادان و رامهرمز آب ندارند طرحهایی در این استان اجرا میشود که نیاز به آب زیادی دارد و به همین دلیل تعادل آب در این استان بههم خورده است. نکته دیگر اینکه در استان خوزستان برای جلوگیری از فعالیت ریزگردها از آب استفاده میکنند و با کانالکشی شرایطی را به وجود آوردهاند که امکان فعالیت ریزگردها وجود نداشته باشد. این در حالی است که بیابانزدایی باید به وسیله ریگ صورت بگیرد و با ریختن ریگ روی بیابانها میتوان از فعالیت ریزگردها جلوگیری کرد. در دوران مدیریت خانم ابتکار در سازمان محیط زیست، هورالعظیم به آب بسته شد در حالی که هورالعظیم هیچ ارتباطی به ما نداشته و هنوز هم ندارد. در شرایطی که مردم با مشکلات آب آشامیدنی مواجه هستند برخی مسئولان چنین سیاستهایی را اجرا میکنند. در شرایط کنونی آب در زندگی مردم ایران نقش مهمی پیدا کرده است. به عنوان مثال صنعت، کشاورزی و زندگی روزمره مردم به شکلهای مختلف نیاز به آب دارد و اگر آب نباشد شرایط برای زندگی مردم سخت خواهد شد.
آیا سیاستهای اشتباه برخی مسئولان بحران آب را تشدید کرده است؟
بنده باید هشدار بدهم که اگر مصرف آب را کم نکنیم دیر یا زود آب تمام میشود و ما به نقطه صفر میرسیم. در گذشته ما تا آنجا که میتوانستیم روی رودخانهها سد ایجاد کردیم و در دشتها چاه حفر کردیم و از سوی دیگر مصرف خانگی آب را در شهرها و روستاها افزایش دادیم. در نتیجه در شرایط کنونی با بحران جدی آب مواجه شدیم و در آینده خطر کمبود آب به شدت کشور را تهدید میکند. نکته دیگر اینکه زمین در بخشهایی از کشور نشست کرده و به همین دلیل نیز بوده که دکلهای برق یا آثار باستانی مانند سی و سه پل کج شده است. نشست زمین در جادههای کشور نیز تأثیر گذاشته و برخی جادههای کشور مانند جاده میبد به اردکان به یکباره نشست کرده و شکسته است. این وضعیت درباره خطوط راه آهن نیز وجود داشته و برخی از خطوط راه آهن به دلیل نشست زمین دچار انحراف شده یا اینکه شرایط برای ساختن خط راهآهن جدید وجود ندارد. این وضعیت درباره تهران نیز وجود داشته و دشتی که تهران در آن قرار گرفته به صورت سالانه40 سانتیمتر نشست میکند. نکته دیگر اینکه به دلیل اینکه در سالهای اخیر چاههای زیادی در دشتها حفر کردهایم به تالابها آسیب زده و برخی از تالابها مانند تالاب دریاچه زریوار در مریوان کردستان و دریاچه پریشان در استان فارس خشک شده است. این وضعیت درباره برخی رودها نیز وجود دارد و حفر چاه در مسیر برخی رودها مانند زاینده رود سبب خشک شده آن شده است. هنگامی که در مسیر یک رودخانه چاه حفر شود به مرور زمان آب را میمکد و اجازه نمیدهد که به سمت رودخانه برود. در نتیجه رودخانه زاینده رود به دلیل حفر چاههای زیادی که در اطراف آن صورت گرفته خشک شده است. نکته دیگر اینکه کویرهای کشور نیز به دلیل کم آبی در معرض خطر قرار گرفتهاند. کویرها همواره از آبهای زیرزمینی تغذیه میکنند، اما اکنون کویرها در حال تبدیل شدن به بیابان هستند. همه این مسائل نیز به دلیل حفر بیش از اندازه چاه بوده است.
آیا بیآبی در آینده زندگی مردم را به خطر خواهد انداخت؟ چه زمانی مصرف آب از حد هشدار میگذرد و به جایی میرسد که کمبود آب زندگی مردم را تهدید میکند؟
خطر دیگری که وضعیت آب را در کشور تهدید میکند سدها هستند که در کنار حفر چاهها شرایط را برای آینده سختتر میکنند. در سالهای آینده اغلب سدها از گِل پُر میشود و شرایط سدها سختتر خواهد شد. به عنوان مثال در شرایطی که مردم کرج و ورامین آب ندارند آب این شهرها را به تهران دادهاند و به همین دلیل این شهرها از آب زیرزمینی استفاده میکنند. در نتیجه باید سدها را مدیریت کرد و شرایطی را به وجود آورد که مردم هر شهر به اندازه کافی از آب سدها بهرهمند شوند. بنده پیشبینی میکنم تا 50 سال دیگر به دلیل کم آبی زندگی در تهران متوقف خواهد شد. به صورت طبیعی هر شهری که از منابع آب کمی برخوردار است تلاش میکند کمبود آب خود را به شکل دیگری جبران کند. تهران نیز در چنین وضعیتی قرار دارد. در شرایط کنونی تهران که حتی یک رود نیز ندارد به اندازه سه رود فاضلاب تولید میکند. این سه رود فاضلاب نیز شامل سرخه حصار، فاضلاب مرکزی شهر که در منطقه جوانمرد قصاب جمع میشود و دیگری رودخانه کن است. نکته مهم این است که در منطقهای که این رودهای فاضلاب جریان دارد سبزی کاشته میشود و در نتیجه سبزیها با خاک و آب آلوده پرورش پیدا میکنند. برخی عنوان میکنند اغلب آبها توسط کشاورزان مصرف میشود. این در حالی است که در واقعیت وضعیت به این شکل نیست و این مسأله متعلق به گذشته است. در گذشته کشاورزان آبهای بیشتری مصرف میکردند اما در شرایط کنونی مصرف آب در شهرها بیشتر از کشاورزی شده است. سدها محاسن زیادی از نظر طبیعی دارند. با این وجود سدها در کشورما به خوبی مدیریت نمیشود. برخی عنوان میکنند ایالات متحده آمریکا سدهای خود را تخریب کرده و روشهای دیگری را برای مدیریت منابع آب خود در نظر گرفته است اما این مسأله صحت ندارد و آمریکا چنین کاری نکرده است. ما باید سدها را جدی بگیریم و به شکلی آنها را مدیریت کنیم که بتوانیم از منابع آبی خود در زمینه کشاورزی و مصرف در شهرها استفاده کنیم.
راهحل شما برای برون رفت از بحران آب کشور چیست؟
در شرایط کنونی ما آب را به میزانی که تمایل داریم مصرف میکنیم و به فکر آینده نیستیم. به همین دلیل نیز دیر یا زود با بحران آب در کشور مواجه خواهیم بود. در شرایط کنونی در اغلب شهرهای کشور تلاش میشود از آبهای زیرزمینی استفاده شود. این در حالی است که آبهای زیرزمینیها در حال نیتراتی شدن و سرطان زا شدن هستند و به همین دلیل آلوده شدهاند. امروز در همه خانهها مواد شیمیایی زیادی مصرف میشود که نفوذ آن به خاک سبب آلوده شدن خاک میشود.
یکی از خطرناکترین اتفاقات که خاک را آلوده میکند کاشتن چمن در شهرهاست. آمریکا خیلی زود به مضرات کاشت چمن اطلاع پیدا کرد و به عنوان مثال همه چمنها را در شهر لس آنجلس خشک کرد. در نتیجه مسئولان باید چالشهای آینده آب را جدی بگیرند و سیاستهایی را در پیش بگیرند که آب را به شکل بهتری مدیریت کند. از سوی دیگر مردم نیز باید در مصرف آب تجدیدنظر کنند و به این نکته آگاهی داشته باشند که دیگر نمیتوان مانند گذشته به هر شکلی که دوست داشت آب را مصرف کرد و بلکه شرایط به شکلی است که باید در مصرف آب به صورت جدی صرفه جویی کرد.