ماهان شبکه ایرانیان

نقوی حسینی درگفتگوی تفصیلی بامهر:

می‌خواستند برجام را ماستمالی کنیم/فراکسیون مستقلان مَفر یک عده شد

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس معتقد است، جریانی در مجلس نهم در بررسی برجام بدنبال آن بودند که مجلس ورود جدی به این مسئله نداشته باشد و به اصطلاح برجام را «ماستمالی» کند.

می‌خواستند برجام را ماستمالی کنیم/فراکسیون مستقلان مَفر یک عده شد

خبرگزاری مهر، گروه سیاست- حامد حسین عسکری، فهیمه رضیان: در میان سه یا چهار مجلس اصولگرای اخیر، مجلس نهم شرایط خاصی را پشت سر گذاشت. از بگومگوهای مجلس نهم و دولت دهم که بگذریم، این شرایط وقتی خاص‌تر شد که توافق هسته‌ای دولت حسن روحانی - با سابقه تاریخی که در توافق‌های اینچنینی دارد -  هم به دغدغه نمایندگان خانه ملت تبدیل شد. از اینجا به بعد، آنقدر اتفاقات و صف‌بندی‌های درون مجلس عیان بود که شاید چندان نیاز به بازگویی نداشته باشد.

دکتر سیدحسین نقوی حسینی که در سه دوره اخیر نمایندگی مردم ورامین در مجلس و سخنگویی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در دو دوره اخیر را برعهده داشته است، در گفتگو با خبرنگاران مهر، به تشریح چرایی عجله دولت در به سرانجام رساندن توافق هسته‌ای و نقش مجلس در این میان پرداخته است.

وی در این گفتگو نگاهی هم به صف‌بندی‌های سیاسی مجلس دهم انداخته است که بعد از تولد دو فراکسیون اصلی ولایت و امید، فراکسیون چندمجهوله‌ای به اسم «مستقلان» نیز از دل انها بیرون آمده است! به گفته نقوی حسینی، فراکسیون مستقلان راه فرار عده‌ای شد که در گذشته با اسم و رسم اصولگرایی به مجلس آمدند، اما این دوره با فهرست امید خودشان را در مجلس نگه داشتند، اما حالا هنوز تابلوی اصولگرایی دارند و نمی‌دانند که چه کنند!

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس، در ادامه این گفتگو گریزی هم به موضوع دوتابعیتی‌ها و خسارت ملی آنها برای کشور زد؛ نقوی حسینی کنایه سنگینی هم به دیوان محاسبات در موضوع حقوق‌های نجومی زد که خواندنی است.

بخش پایانی این گفت و شنود نیز به تحولات منطقه غرب آسیا و نوع نگاه دولت حسن روحانی به آن، اختصاص داشت.

مشروح این گفتگو در ادامه می‌آید؛

آقای دکتر؛ یک سال از اجرای برجام می‌گذرد، فکر می‌کنید چرا وضعیت برجام امروز به جایی رسیده که با وجود نقض‌های مکرر آن از طرف آمریکایی‌ها و هشدارهای دلسوزان، هنوز از طرف دولت اصرار می‌شود که برجام اصلاً تکان نخورده و فلان و بهمان برکات را برای کشور داشته است!؟

برای پاسخ به این سوال، باید به طور مختصر مروری داشته باشیم بر گذشته، بالاخره ما یک پرونده‌ای داریم به نام «پرونده هسته‌ای» که با نادرستی و ناجوانمردی به شورای امنیت سازمان ملل کشیده شد، در حالی که پرونده ما اصلاً نباید به شورای امنیت می‌رفت، نهایتاً رفت و محدودیت‌هایی تحت عناوین مختلف شورای امنیت برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد.

در آستانۀ انتخابات مجلس هم قرار داشتیم، دولت باید یک چیزی رو می‌کرد تا بتواند کرسی‌های مجلس را کسب کند، ما فکر می‌کنیم تعجیل به این جهت بود که بالاخره قبل از انتخابات مجلس برجام به یک نتیجه‌ای برسدجمهوری اسلامی ایران برای حل پرونده دو راه بیشتر نداشت؛ یا باید مقابله می‌کرد یا باید مذاکره می‌کرد، نظام جمهوری اسلامی مذاکره را انتخاب کرد، انتخاب مذاکره انتخاب نظام بود، انتخاب جریان و یا دولت خاصی هم نبود، این مذاکرات از 10 - 12 سال قبل شروع شده بود و مذاکرات ادامه پیدا کرد، تا این دو سه سال اخیر مذاکرات به ثمر رسید و پیگیری جدی‌تری شد با روش‌های مختلف و نهایتاً به ثمر رسید.

در جریان مذاکرات سال‌های اخیر که دولت مصمم بود بالاخره این پرونده را به نتیجه برساند و برداشت دولت این بود که اگر بتواند در مذاکرات هسته ای پرونده هسته‌ای را به ثمر برساند یک گره ای از گره‌ها باز شده است، یک مانعی از سر راه برداشته شده است. اینکه حضرت آقا در طول مذاکرات همیشه از تیم مذاکره کننده تعریف و حمایت می‌کردند، در عین حال که نقطه نظراتشان را هم شفاف می‌فرمودند، برای اینکه این برداشت صورت نگیرد که مذاکره‌کنندگان آدم‌های خائنی هستند و آمده‌اند کاری علیه ملت و نظام و انقلاب انجام بدهند؛ هیچ کسی در نظام جمهوری اسلامی جرات نمی‌کند چنین کارهایی انجام بدهد و چنین حرکتهایی را داشته باشد، یعنی می‌خواستند مرزبندی‌ها مشخص باشد.

بالاخره تیم مذاکره کننده وارد مذاکرات شد، اما نکته ای که بارها مقام معظم رهبری تاکید فرمودند و بسیاری از دلسوزان نظام هم روی آن تاکید داشتند و به اعتقاد ما - شاید اعتقاد ما درست هم نباشد - تیم مذاکره‌کننده به آن خوب نپرداخت و توجه نکرد، این بود که به دشمن اعتماد شد! به دشمن بیش از اندازه اعتماد شد، بالاخره آمریکا دشمن ملت ماست، آمده که سر ملت ما را ببرد، آمده نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کند،  آنها مگر تعارف دارند، مگر سالانه در کنگره بودجه تصویب نمی‌کنند برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران؟

این اشتباه ناشی از چه چیزی بود؟

این اعتماد اساسا نباید صورت می‌گرفت، حالا برای اینکه اعتماد صورت نمی‌گرفت چه کارهایی را باید می‌کردیم، اشاره می‌کنم.

ما همان زمان مذاکرات این احساس خطر را داشتیم که بالاخره آمریکایی‌ها بر روی این توافق حساب کرده‌اند و برای عملیاتی کردن حسابگری خودشان برنامه دارند. وقتی آقای جان کری با 150 نفر می‌آید می‌نشیند در مذاکرات، این که برای تفریح یا بیسبال نیامده است؛ آمده که توافق را به جایی برساند که منافع غرب و آمریکا به تعبیر خودشان تامین بشود، جمهوری اسلامی را هم به لحاظ هسته ای در مشت خودشان بگیرند و هم به لحاظ تحریم‌ها، شالودۀ تحریم‌ها را حفظ کنند، این ادعایی بوده که در طول مذاکرات مقامات آمریکایی مطرح می‌کردند و می‌گفتند.

ما آن زمان اینها را تذکر می‌دادیم، گاهی دعوایمان می‌شد، آقایان قهر می‌کردند، ناراحت می‌شدند، می‌رفتند بیرون یا به شدت گله می کردند که چرا این حرف را می‌زنید!؟ مگر ما خائن هستیم!؟ مگر ما ضدانقلاب هستیم که شما در جلسات اینطور صحبت می‌کنید!؟ ولی ما موظف بودیم بالاخره حرفهایمان را بگوییم که توافق به این شکلی که پیش می‌رود این به نفع نظام و کشور نیست، این موارد درون آن وجود دارد حداقل عجله‌ای نداشته باشید برای تصویب، چه اشکالی دارد مذاکرات دو سال طول بکشد؟ آنها که تحریم ها را حفظ کرده‌اند! بنابراین تعجیل نکنیم یا حداقل روی بعضی مفاهیم بایستیم، روی بعضی از عبارت‌ها بایستیم و بگوییم نمی‌خواهیم و قبول نمی‌کنیم که بعضی از این کار انجام دهیم؛ حالا یا طرف مقابل مذاکرات را ادامه می‌دهد یا قطع می‌کند، قطع هم بکند سر جای اولمان هستیم، ولی دوستان ما عجله داشتند.

پس این انتقاد چندی قبل حضرت آقا که فرمودند وقتی عجله می کنیم کار اینطور می‌شود، هم ناظر به دولت بود و هم ناظر به مجلس!

بله. حالا من به نقش مجلس هم می‌رسم، اما انتقاد بابت تعجیل دقیقاً وارد بود، حالا تحلیل من این است که شاید دوستان ما به این جهت عجله داشتند که انتخابات مجلس در پیش بود، تنها برگه برنده دولت هم همین برجام بود که ما برجام را به نتیجه می‌رسانیم و مشکلات جمهوری اسلامی حل می‌شود.

در شهرستان حوزه انتخابیه به ما می‌گفتند آقا مگر شما نمی‌خواهید رای بیاورید، مگر انتخابات در پیش ندارید!؟ این مواضع تان را تعدیل کنید یک مقدار، یک مقدار از برجام تعریف کنید!آقای رئیس جمهور هم در برخورد با موضوع برجام ناپختگی کرد و بارها در سخنرانی‌های قبل از توافق هسته‌ای، مسائل داخلی کشور را حواله می‌داد به برجام، علیرغم اینکه حضرت آقا هر از چندگاهی این تذکر را می‌دادند که مسائل کشور در داخل حل می‌شود نه در بیرون، حتی یک بار سریع اشاره فرمودند که مسائل داخل کشور در ژنو، لوزان و وین حل نمی‌شود، نباید این وعده‌ها داده شود ولی آقای رئیس جمهور در سخنرانی‌هایش آب آشامیدنی و محیط زیست را هم به برجام ربط می‌داد.

اما به هر حال در آستانۀ انتخابات مجلس هم قرار داشتیم، دولت باید یک چیزی رو می‌کرد تا بتواند کرسی‌های مجلس را کسب کند، ما فکر می‌کنیم تعجیل به این جهت بود که بالاخره قبل از انتخابات مجلس برجام به یک نتیجه‌ای برسد، یک اختلاف نظر هم وجود داشت که دلسوزان نظام و انقلاب و منتقدین این توافق می‌گفتند هر نوع توافقی خوب نیست، «توافق خوب» برای ما خوب است و گرنه به هر شکلی ما به توافق برسیم خوب نیست،  در حالی که دوستان دولت نظرشان این بود که ما به «هر توافقی» برسیم خوب است که باز حضرت آقا مجبور شدند تذکر بدهند راجع به این قضیه که ما با توافق خوب موافق هستیم، نه با هر نوع توافقی.

ما ایراداتمان را در جریان جلسات می‌گفتیم ولی گاهی توجه نمی‌شد، گاهی نه تنها توجه نمی‌شد بلکه توهین هم می‌شد که نمونه‌های آن را یادتان هست، انتقادها حواله به جهنم داده می‌شد و می‌گفتند منتقدین بیسواد هستند، خب چه کسانی اظهارنظر و انتقاد می‌کردند؟ ما اظهارنظر می‌کردیم [می‌خندد].

احتمالا همین انتقادات هم باعث شد سال آخر از سخنگویی کمیسیون امنیت ملی کنار گذاشته شوید!

بله؛ من یادم هست که بعد از آن مناظره ای که من در صدا و سیما داشتم، آقای روحانی در جمع روسای دانشگاهها گفت که چرا بیسوادها درباره برجام صحبت کنند؟ شما صحبت کنید، ولی ما واقعاً بیسواد نبودیم، بالاخره ما هم متن را می‌خواندیم و می‌فهمیدیم چه اتفاقی دارد می‌افتد و چه مسائلی در آینده پیش می‌آید.

نهایتاً به این توافق دست پیدا کردیم که چند اشکال داشت و حالا داریم خسارت آن اشکالات را می‌پردازیم. اول اینکه واقعاً تیم مذاکره کننده ما برداشتش این نبود که طرف مقابل دشمن ملت ماست! منطق کار این است که من وقتی پشت میز مذاکره می‌نشینم و می‌دانم که طرف مقابل دشمن است، طبیعتا مواضع من متفاوت است؛ می دانم چه دارم انجام می‌دهم، ولی اگر احساس کنم او دوست ماست یا حداقل بیطرف است و آمده که با استدلال های من قانع شود، نوع ادبیاتی که به کار می‌برم و نوع توجیهی که می‌کنم خیلی متفاوت می‌شود، ولی واقعاً دوستان ما اینگونه به طرف مقابل نگاه نمی‌کردند، آنها اعتماد کردند، در حالی که ما می‌گفتیم به این لبخندها نمی شود اعتماد کرد، آنها آمده‌اند در این توافق سر ما را ببرند، آنها دشمن ما هستند، قدم زدن با اینها نتیجه نمی‌دهد، یک زمانی طرف آمده با شما دوستی کند شما با او قدم می زنید، اثر مثبت دارد، اما یک زمانی آمده کلاه سر شما بگذارد، اینجا قدم زدن به نفع اوست و به ضرر شماست. ولی دوستان ما توجه نمی‌کردند و می گفتند شما بلد نیستید و ادبیات آنها را نمی‌شناسید؛ ما آنها را می‌شناسیم.

رئیس جمهور هم در برخورد با موضوع برجام ناپختگی کرد و بارها در سخنرانی‌های قبل از توافق هسته‌ای، مسائل داخلی کشور را حواله می‌داد به برجام، علیرغم اینکه حضرت آقا هر از چندگاهی این تذکر را می‌دادند که مسائل کشور در داخل حل می‌شود نه در بیرونبنابراین اشکال اصلی و اساسی این بود که اولا، به اخطارهای دلسوزان توجه نکردند، به اخطارهای مجلس توجه نکردند، به دشمن اعتماد کردند و فکر کردند دشمن می‌خواهد با ما دوستی کند و ثانیا با یک هدف سیاسی عجله کردند، نگذاشتند خوب بررسی شود، نظرات منتقدان خوب مطالعه شود.

واقعاً حضرت آقا در این قضایا مظلوم هستند، حتی ایشان در این نکته هم ورود پیدا کردند که به منتقدین جواب بدهید، نظر منتقد را گوش بدهید حرف آنها را بشنوید و قانع شان بکنید، دیگر آقا تا اینجا ورود پیدا کردند ولی واقعاً گوشی برای شنیدن اصلاً نبود و توجه نمی‌شد.

حتی در شهرستان حوزه انتخابیه به ما می‌گفتند آقا مگر شما نمی‌خواهید رای بیاورید، مگر انتخابات در پیش ندارید!؟ این مواضع تان را تعدیل کنید یک مقدار، یک مقدار از برجام تعریف کنید! یعنی اینقدر فضا سنگین بود که بالاخره دولت می‌خواست جامعه را به این شکل در انتخابات مجلس دوقطبی کند؛ مخالفان برجام، موافقان برجام! پس مردم به کسانی رای بدهید که موافق برجام هستند، به مخالفان برجام رای ندهید!

ما در کمیسیون ویژه برجام در مجلس وظیفۀ قانونی و شرعی خودمان را انجام دادیم، شاید برخی کسانی که در مجلس کمیسیون ویژه را تشکیل دادند نگاهشان این بود که کمیسیون ویژه هم بیاید یک بُعد حمایتی از برجام به نمایش بگذارد و مجلس و دولت دست به دست هم بدهند، از قضیه دور شویم، نگاه بعضی از افراد این بود در مجلس، حتی از طرف بعضی از مقامات مجلس اظهار می شد که اینقدر گیر ندهید بگذارید عبور کنیم و برویم.

گویا به کمیسیون هم فشارهای زیادی آمد؛ واقعیت داشت؟

بله؛ حتی در انتخاب هیات رئیسه کمیسیون که فشار این بود که فرد خاصی رئیس کمیسیون شود و سخنگو هم شخص دیگری باشد و کمیسیون یک شکل دیگری پیدا کند، اصلا در این وادی نرود که بررسی کند و تیم‌های قبلی و فعلی را دعوت کند، ولی در کمیسیون این اتفاق نیفتاد و بچه‌های انقلابی آنجا مقاومت کردند و نهایتاً آقای زاکانی ریاست کمیسیون را برعهده گرفت.

نهایتاً کار کمیسیون شروع شد و من می‌خواهم شما را ارجاع بدهم به گزارشی که کمیسیون ارائه کرد، ما در گزارش کمیسیون ویژه برجام همۀ این موارد را پیش‌بینی کردیم، حالا اینکه آن زمان 5 نفر از اعضای کمیسیون بیانیه در برخی روزنامه‌ها صادر کردند و گفتند که این گزارش فلان و بهمان است و در جای دیگری آماده شده، برای ما هم عجیب بود. چراکه تمام بندهای گزارش کمیسیون برجام در جلسه قرائت شد و همان آقایانی که بیانیه 5 نفره دادند، همان افراد نسبت به بندها انتقاداتشان را می‌گفتند و می‌گفتند اینجا را حذف کنید، آنجا را اضافه کنید، پیشنهاداتشان را می‌گفتند، بعضی رای می‌آورد، بعضی رای نمی‌آورد، آن وقت آمدند و گفتند چنین گزارشی در کمیسیون تهیه نشده است! در حالی که نوار جلسات کاملا موجود است.

چرا یکدفعه روال کاری این آقایان تغییر کرد؟

من فکر می‌کنم از طرف هیات رئیسه مجلس به آنها فشار وارد شد که این روند، روندی نیست که ما پیش‌بینی می‌کردیم و قرار نبود اینطوری شود. ظاهرا قرار بوده ماست‌مالی شود و برود، چرا شما ماست‌مالی نمی‌کنید، چرا شما اینقدر ریز می‌شوید در مسائل، چرا اینقدر مسائل را مطرح می‌کنید؟ خلاصه تحت فشار قرار گرفتند که گزارش کمیسیون روی هوا برود و مشروعیتش زیر سوال برود، اما شما به گزارش کمیسیون رجوع کنید، ما تمام این حرف‌هایی را که امروز مطرح می‌شود پیش‌بینی کرده بودیم، در آنجا گفتیم سرمایه‌گذاری در ایران نمی شود به این دلایل موجود در متن توافق، تحریم‌ها برداشته نمی‌شود به این دلایل.

آقای لاریجانی با اعتقاد راسخ به اینکه ما باید از این مرحله عبور کنیم به هر قیمتی، تاکید داشت و نقش بسیار پررنگی ایفا کرد، چون اگر مجلس مصمم باشد که در مقابل موضوعی بایستد، می‌تواند بایستدآمریکایی ها الان راست می‌گویند؛ آنها می‌گویند ما توافق را روی کاغذ عملی کردیم، ما تحریمها را از روی کاغذ برداشتیم، راست هم می‌گویند برداشتند ولی عملاً تحریمی برداشته نشده، چون آنها می‌دانستند چه دارند می‌کنند و ما راه‌ها را نبستیم.

به هر حال در مرحله تهیه این طرح هم آنها برای مجلس پیش‌بینی کرده بودند که وارد بحث نشود، اصلاً چون اگر می‌خواست بند به بند وارد بحث بشود، این اشکالات و نقص ها دیده می‌شد و می‌توانستیم آنجا این اشکالات را تبیین بکنیم، برنامه ریزی شده که مطرح نشود در حالی که پیشنهادات بسیار زیادی از نمایندگان آمد بود، مخالف و موافق ثبت‌نام کرده بودند، همۀ طرح‌ها و لوایح همین است که باید مخالف و موافق صحبت کنند، اما اجازه طرح اینگونه نظرات داده نشد و طرح در عرض 20 دقیقه در مجلس تصویب شد.

چه چیزی پشت پرده اتفاق افتاد که آقای لاریجانی این کار را کرد؟ این طرح همان طرحی بود که کمیسیون برجام می‌خواست؟

نخیر. آنچه که کمیسیون مدنظرش بود، این چیزی نبود که در صحن تصویب شد، آنچه که ما تهیه کرده بودیم خیلی اساسی بود و جلوی این ایرادات باید گرفته می‌شد.

ما روح مواردی را که بعدا حضرت آقا به عنوان شرط مطرح کردند، در طرح مدنظرمان پیش‌بینی کرده بودیم، چون در بندهای گزارش کمیسیون آمده و همۀ نقطه نظرات آمده بود، بالاخره در صحن مجلس هم تعجیل شد، یعنی مصداق تعجیل حضرت آقا فقط دولت نیست، مجلس نهم هم در این زمینه مقصر است.

هیچ وقت از آقای لاریجانی سوال نکردید که علت این همه عجله برای تصویب چه بود؟ آیا از بیرون فشاری بوده؟ آیا در آن تلفن یکباره در صحن مجلس، حرف خاصی مطرح شده بود؟

بله صحبت کردیم (سکوت)... احساس می‌کنم بنا بود از این موضوع عبور شود و بر این موضوع هم ایستادند، با وجود اینکه ما روی این موضوع خیلی ایستادیم و تلاش کردیم، اما نشد چون وقتی مقام معظم رهبری فرمودند مجلس باید ورود پیدا کند، ایشان هدف داشتند، ایشان که نفرمودند مجلس ورود کند و 20 دقیقه‌ای کار را تمام کند، مجلس ورود کند و کار اساسی انجام دهد.

یعنی از بیرون این تلفن­ ها همه برای هماهنگی‌های خاص بود؟

قطعا هماهنگی وجود داشته است. من می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که اول به دشمن اعتماد شد از طرف تیم مذاکره کننده و دوم اینکه با اهداف سیاسی تعجیل شد در توافق، حالا باید تاوانش را بدهیم و هزینه‌هایش را بپردازیم.

آقای دکتر؛ زمانی که آقای لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی استعفا داده بود، با صراحت گفت که «من به شیوه مذاکراتی آقای روحانی انتقاد داشتم و هنوز هم می‌گویم که در دو سال تعلیق دُرّ غلطان دادیم و آب نبات گرفتیم»، واقعاً تفاوت نقش آقای لاریجانی در این مقطع و در آن مقطعی که خودشان مسئولیت را داشتند و حتی شاید منتقد آقای روحانی بودند، در چه بود و چرا اینقدر این تفاوت محسوس است!؟ اندیشه های آقای لاریجانی تغییر کرده یا گرایشات و منافع سیاسی ایشان؟

این مسائل خیلی شفاف است، چیز پنهانی وجود ندارد.

آیا آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس آیا تاثیر حیاتی داشت در به ثمر رسیدن برجام یا نه، یک تاثیر روتین و کلیشه ای که همۀ روسای مجالس می‌توانند داشته باشند؟

نخیر، آقای لاریجانی با اعتقاد راسخ به اینکه ما باید از این مرحله عبور کنیم به هر قیمتی، تاکید داشت و نقش بسیار پررنگی ایفا کرد، چون اگر مجلس مصمم باشد که در مقابل موضوعی بایستد، می‌تواند بایستد، مجلس در راس امور است و می‌تواند یک خط تصویب کند که دولت مذاکرات را متوقف کند، دولت نباید تخطی کند؛ بنابراین نقش آقای لاریجانی بسیار فعال بود، بسیار پررنگ بود و تلاش کردند به هر شکلی است از این مرحله عبور شود.

حالا برجام به ثمر رسید؛ بنا شد وزارت امور خارجه هر سه ماه یکبار گزارش به کمیسیون امنیت ملی بدهد که چه دارد اتفاق می‌افتد و کمیسیون هم هر 6 ماه یکبار به صحن مجلس گزارش دهد؛ قبول دارید مجلس دهم در حوزۀ برجام خیلی کم‌کاری کرد، یا حداقل آن انتظاری که می‌رفت مشاهده نشده است؟ هم تعلل در ارائه گزارش 6 ماهه، هم فاصله خیلی زیاد در بازدیدها؛

من ابتدا توضیح بدهم که اولاً یک جمعی از کرسی‌های مجلس به طرفداران برجام اختصاص پیدا کرده است؛ این موضوع مجلس دهم را متفاوت می‌کند با مجلس نهم. وقتی که افرادی با لیست حمایت از برجام آمدند در مجلس، حالا شما انتظار دارید یک نهضت ضدبرجامی در مجلس شکل بگیرد!؟ چنین چیزی امکان‌پذیر نیست.

موضوع دوم هم اینکه مجلس جدید است، تا این مجلس بیاید جا بیفتد، نماینده جا بیفتد با وظایفش آشنا شود، در کمیسیون امنیت با کار کمیسیون آشنا شود و کار انجام بشود، زمان می‌برد واقعاً، کمیتۀ هسته ای ما کمیته خیلی خوبی است و نیروهای توانمندی عضو این کمیسیون هستند، ولی تازه مجلس شکل گرفته است و اول دورۀ نمایندگی است.

 به اعتقاد من این مسئله که مجلس نتوانست آن نقش برجستۀ خودش را ایفا کند، به این دلیل نیست که همکاران نماینده نخواستند این کار را بکنند. به جهت طبیعت تغییر و تحول در مجلس است، یکدفعه دوسوم نمایندگان تغییر کردند و آن نماینده ای هم که ابتدا می‌آید به مجلس باید ابتدا کمیسیونش را پیدا کند، در کمیسیون جایگاهش را پیدا کند، چه نقشی می‌تواند ایفا بکند، بعد از آن جایگاه راضی باشد نباشد، بالاخره این مباحث وجود دارد، هنوز انتخابات ما در مجلس تمام نشده و هنوز برای مجامع و شوراها داریم انتخابات برگزار می‌کنیم.

به نظر من اینکه نتوانسته نقش برجسته ای را در برجام ایفا کند به جهت طبیعت تغییر و تحولات است، عمدی در آن نبوده.

پس باید با همین وضعیت کجدار و مریز پیش برویم؟

نه، مجلس خودش را پیدا می‌کند، در همین قضیه نقض برجام توسط آمریکایی‌ها الان بسیاری از نمایندگان حامی برجام هم به شدت معترض هستند و اعتقاد دارند مجلس حتماً باید در این زمینه اقدام بکند و به این عمل آمریکایی ها به شدت اعتراض دارند.

آقای دکتر؛ حدود هشت ماه از عمر مجلس دهم گذشته است؛ چرا هنوز فراکسیون ولایت قوام جدی پیدا نکرده؟ آیا اراده‌ای در کار است که این فراکسیون دیده نشود؟

این مجلس با مجلس نهم و هشتم و هفتم متفاوت است، بالاخره یک فراکسیونی بیش از 100 کرسی به عنوان فراکسیون امید در مجلس وجود دارد که نمی‌شود نادیده گرفت، اینکه می‌گویم نمی‌شود نادیده بگیریم، نه از طرف بنده که سمت و جایگاهی نمی‌خواهم، برای کسانی است که از این مجلس رای می‌خواهند، بالاخره رئیس مجلس از این مجلس رای می‌خواهد، نائب رئیس از این مجلس رای می‌خواهد، پس آنها نمی‌توانند این مساله را نادیده بگیرند.

کسی که رئیس فراکسیون اصولگرایان ولایت در مجلس نهم بوده می‌تواند بگوید من اصلاح‌طلب هستم!؟ اینکه خودکشی سیاسی استبنابراین بیش از 100 کرسی امید داریم، اگر ما بیایم یک فراکسیون تشکیل بدهیم به نام فراکسیون اکثریت، یعنی یک فراکسیونی که ممکن است تابع نباشد، بنابراین با یک فراکسیون امید در مقابل یک فراکسیون اینچنینی که نمی‌شود کار کرد، نمی‌شود رای آورد و نمی‌شود مجلس را مدیریت کرد، چه باید بکنیم؟ می‌آییم می‌گوییم فراکسیون امید سر جایش هست، یک فراکسیونی هم به نام فراکسیون اصولگرایان یا ولایت تشکیل بشود، یک فراکسیون هم برای مستقل‌ها تشکیل می‌دهیم، مستقل‌ها چه کسانی هستند؟ مستقل ها کسانی هستند که با لیست امید رای آوردند اما تابلوی اصولگرایی دارند، اینها باید چگونه تعریف شوند!؟  خودشان هم در تعریف خودشان می‌مانند! بالاخره شما عضو لیست امید هستید بروید در فراکسیون امید، اگر نیستید بیایید این طرف، این‌ها نمی‌توانند بگویند ما اصولگرا نیستیم؛ چون 4 دوره در مجلس تابلوی اصولگرایی خوردند و با تابلو اصولگرایی رای آوردند،  راه فرارشان این است که بگویند ما نه لیست امید هستیم و نه اصولگرای ولایت هستیم، ما «مستقلین» هستیم. این یک مفر است!

من قبلا هم مصاحبه کرده‌ام، بعضی از دوستان از دست من ناراحت شدند و در مجلس به من گفتند شما چرا اینگونه درباره ما صحبت کردید!؟ ولی من با اعتقاد می‌گویم این تحلیل من است، شاید غلط باشد، اینها در مقابل این سوال بودند که شما بالاخر اصلاح‌طلب هستید یا اصولگرا!؟ در لیست امید هستید یا مقابل لیست امید هستید؟ نه می‌توانند بگویند ما در لیست امید نیستیم چون توسط لیست امید رای آوردند و نه می‌توانند بگویند ما لیست امید هستیم چون تابلوی آنها اصولگرایی بوده است، کسی که رئیس فراکسیون اصولگرایان ولایت در مجلس نهم بوده می‌تواند بگوید من اصلاح‌طلب هستم!؟ اینکه خودکشی سیاسی است.

شاید علت این وضعیت، رفتار خود اصولگرایان باشد؛ برخی نمایندگان یک مقدار از اصولگرایان گله‌مند هستند می‌گویند اصولگرایان در شهرستانها ما را حمایت نکردند، به خاطر همین ما به فراکسیون ولایت نمی‌رویم!

ببینید ما وقتی اصول داریم باید اصولمان را حفظ کنیم، من در دوره نمایندگی‌ام رقیبم کاندیدای چهرۀ متحد اصولگرایان بوده و من به عنوان اصولگرای مستقل آمدم، اصولگرایان هم همه کار علیه من کردند! آقای باهنر آمد در شهرستان من علیه من و به نفع کاندیدای مقابل من سخنرانی کرد، اطلاعیه دادند، بیانیه دادند، روحانیت موضع گرفت، این معنایش این نیست حالا که اصولگرایان مقابل من هستند من بروم در اصلاح‌طلبان، من اصولگرا هستم و اصول دارم! آنها در شهرستان من به نظر من خطا کردند، خب بکنند چه ربطی به اصولگرایی من دارد!؟ اصولگرایانه‌ترین مواضع را هم حفظ کردم.

بالاخره شما عضو لیست امید هستید بروید در فراکسیون امید، اگر نیستید بیایید این طرف، این‌ها نمی‌توانند بگویند ما اصولگرا نیستیم؛ چون 4 دوره در مجلس تابلوی اصولگرایی خوردند و با تابلو اصولگرایی رای آوردند،  راه فرارشان این است که بگویند ما نه لیست امید هستیم و نه اصولگرای ولایت هستیمهمین دوستان عزیز من آقای زاکانی، آقای فدایی که مجلس هفتم بودند از رقیب من حمایت کردند، آمدند در شهرستان من برای رقیب من سخنرانی کردند، ولی من نگفتم چون اصولگرایان از من حمایت نکردند حالا بروم اصلاح‌طلب بشوم! من اصولگرا هستم. همین دوره اخیر هم در حالی که صراحتاً دولت کاندیدا در مقابل من داشت، یک بخشی از اصولگرایان از یک نفر دیگر در مقابل من حمایت کردند، ولی معنایش این نیست که من از مواضعم عبور کنم، اصولگرایی منافع کشوری است، منافع بزرگتری است.

من هم ممکن است گلایه‌های زیادی داشته باشد، انتقاداتی داشته باشم، در انتخاب بعضی از وزرا من و دوستان اصولگرا اختلاف داشتیم. بالاخره من هم یک برداشتی دارم، در قضیه آقای احمدی‌نژاد من با دوستان اصولگرایمان مقابل هم ایستادیم، یک نطقی که من در مجلس کردم و آقای حسینیان که خدا حفظش کند، قلبش گرفت و برای او آب آوردند، خیلی جاها اختلاف داریم ولی منافع کلان اصولگرایی را باید حفظ کنیم.

به هر حال ظاهرا واقعیت این است که مجلس دهم را با دو فراکسیون نمی‌شود مدیریت کرد؛ آن کسانی که می خواهند مجلس را مدیریت کنند و در این مدیریت از این مجلس رای بگیرند، باید یک کاسه این وسط داشته باشند، هر جا لازم بود این کاسه را بگذارند در ظرف اصولگراها اینها بشوند اکثریت، هر جا لازم بود این کاسه را بگذارند در امیدی‌ها، آن طرف اکثریت بشوند.

پس می‌توانیم بگوییم فراکسیون مستقلین ابزار مدیریتی مجلس دهم است!

احسنت، البته این را شما گفتید من نگفتم (می‌خندد). بالاخره الان اینطور شده است دیگر، در رای اعتماد اخیر به وزرا هم بالاخره مستقلین و امیدی ها تصمیم گرفتند به هر سه نفر رای بدهند، اگر لازم باشد نظر این طرفی ها جایی رای بیاورد، بار را می‌گذارند داخل کاسه اینها.

ماجرای دوتابعیتی‌ها بالاخره قرار است به کجا برسد؟ تحقیق و تفحص در کمیسیون رد شد، اما در صحن مجلس رای آورد؛ طرحی هم که قرار بود دنبال شود، الان در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

واقعاً تابعیت مضاعف یک خسارت ملی است، برای هر کشوری نه فقط کشور ما. وقتی قانون مدنی یک کشور می‌آید می‌گوید اگر کسی رفت تابعیت کشور دیگری را پذیرفت، تابعیت ایرانی او لغو است، در حالی که همۀ کشورها سعی می کنند ملیت خودشان را حفظ کنند، پس معلوم می‌شود تابعیت مضاعف خیلی خسارت‌بار است؛ پس تابعیت مضاعف خسارت بار است، به ویژه اینکه فرد تابعیت مضاعف­ داشته باشد، حالا بیاید در کشور جولان هم بدهد و بخصوص اینکه مسئولیت هم برعهده بگیرد!

آقای زاکانی، آقای فدایی که مجلس هفتم بودند از رقیب من حمایت کردند، آمدند در شهرستان من برای رقیب من سخنرانی کردند، ولی من نگفتم چون اصولگرایان از من حمایت نکردند حالا بروم اصلاح‌طلب بشوم! من اصولگرا هستمچون او هیچ وقت خودش را وابسته به اینجا نمی‌داند و به محض اینکه کوچکترین خطری ایجاد شود، می‌پرد و به کشوری می‌رود که تابعیتش را دارد؛ به همین جهت اینها مطمع نظر سرویسهای جاسوسی هستند، سرویس‌های جاسوسی روی دوتابعیتی‌ها کار می‌کنند، چون می گویند او خیلی وابستگی ندارد و راحت می‌تواند خودش را نجات بدهد. لذا خسارت‌بار است. بنابراین تکلیف ملی، دینی، انقلابی هر کسی است که در نظام جمهوری اسلامی ایران جلوی ورود این افراد را به ساختار و به ویژه مسئولیت بگیرد.

اما در بررسی‌هایی که داشتیم دیدیم خلاء قانونی داریم، آقای علوی وزیر اطلاعات آمد در کمیسیون توضیح داد و اشاره کرد حساسیت ما نسبت به شما کمتر نیست نسبت به این موضوع، چون منافع ملی کشور مطرح است، اما خلاء قانونی داریم، این قسمت قانون مدنی این را می‌گویند و این قسمت مصوبه مجلس هم این را می‌گوید، بالاخره شما باید مشکل قانونی را حل کنید.

بهمین خاطر آنجا تصمیم گرفته شد یک کمیسیون مشترک تشکیل شود، از بین 4 کمیسیون برنامه و بودجه، قضایی، شوراها و کمیسیون امنیت ملی. 5 عضو از هر کمیسیون انتخاب بشوند، کمیسیون مشترک تشکیل شود یک قانون جامع تابعیت تهیه شود، این خلاءهای قانونی هم رفع شود، دولت تکلیفش را شفاف بداند که وقتی کسی تابعیت دوگانه دارد، اسناد مربوط به اموال غیرمنقولش را لغو کند،

پس این کمیسیون هنوز تشکیل جلسه نداده است؛ هیات تحقیق و تفحص دوتابعیتی‌ها چه زمانی تشکلی می‌شود؟

بعد از اینکه طرح تحقیق و تفحص در صحن تصویب شد، هیات رئیسه ارجاع می‌دهد به کمیسیون تخصصی خودش، کمیسیون هم اعضای تفحص را دعوت می‌کند، هیات رئیسه آن را تشکیل می‌دهد، عملاً کار آغاز می‌شود.

الان در این حوزه آماری دارید که بعد از این همه صحبت و حرف و حدیث بالاخره هنوز آیا مدیر دوتابعیتی داریم یا خیر؟

ما چون هنوز تحقیق و تفحصی نکرده‌ایم، فقط براساس شایعات و گزارشات می‌توانیم قضاوت بکنیم که اینها قابل استناد نیست. گزارش رسمی همان است که آقای علوی ارائه کرد، ایشان گفت که ما 79 مورد مشکوک به دو تابعیتی بودن داشتیم، بررسی کردیم 35 نفر آنها تابعیت مضاعف داشتند که رسماً به دستگاه متبوع اعلام عدم صلاحیت آنها را برای سمت اعلام کردیم، حتی گفت که یک مورد را بعد از پذیرش مسئولیت اعلام کردیم و مسئولیتش لغو شد،  این گزارش رسمی است که دستگاه امنیتی کشور می‌دهد، ما الان به آن استناد می‌کنیم، اما اینکه شایعات زیادی است که افراد مختلفی دارای دوتابعیتی هستند، این در تحقیق و تفحص باید مشخص شود که باید برویم بررسی کنیم.

در مورد حقوق‌های نجومی قرار بود رئیس دیوان محاسبات بیاید و در صحن گزارش بدهد، اما به یک گزارش کوتاه در اخبار بسنده شد؛ مقام معظم رهبری هم که ماه پیش با تلخی گلایه کردند که توقعات مردم برآورده نشد؛ شما از گزارشی که دیوان ارائه کرد، راضی بودید؟

نخیر! من فکر می‌کنم برخورد با حقوق‌های نجومی آنطور که مطالبۀ مجلس، مردم و مطالبۀ حضرت آقا بود، صورت نگرفت و دولت احساسش این بود اگر به این موضوع به طور جدی بپردازد اتهامی به او وارد می‌شود؛ به همین جهت گاهی می‌گفتند این شرایط از دولت قبل بوده است، یعنی می‌خواستند برای آن مقصر پیدا کنند، درحالی که نباید با موضوع اینگونه برخورد شود حتی منتقدین هم نباید اینگونه برخورد بکنند، چون موضوع حقوق‌های نجومی موضوع سیاسی و جریانی که نیست، اموال ملت ماست، تخلف در ساختار اداری ماست، همه باید با تخلف مقابله کنند.

من با این جملۀ آقای جهانگیری موافقم که گفت بالاخره این مسائل، مسائل جناحی نیست؛ فساد که جناحی نیست، فساد، فساد است از هر دولتی، از هر جناح و گروهی باید با آن مقابله شود، این حرف درستی است.

بنابراین من فکر می کنم دولت و مجلس باید با این موضوع بدون توجه به اینکه به چه کسی منسوب می‌شود و کدام جریان محکوم می‌شود، چه کسی مقصر می‌شود، به طور جدی به موضوع بپردازد؛ مردم هنوز سوال دارند که بالاخره چه کسانی حقوق‌های نجومی می‌گرفتند!؟ مشخص نیست! حالا این کسانی که حقوق‌های نجومی می‌گرفتند حقوق‌هایشان برگشت یا خیر؟ مشخص نیست! با متخلفان برخوردی شد یا نشد؟ اینهم معلوم نیست! سه موضوعی که هنوز مبهم است و برای مردم سوال است.

اشاره کردید که نگرانی دولت این بوده است که شاید مورد اتهام قرار بگیرد، بخاطر همین جدی برخورد نکرده؛ دیوان محاسبات که بازوی نظارتی مجلس است، چرا دیوان یک گزارش خوب در شان مجلس ارائه نکرد؟ گزارش کمیسیون اصل نود هم چنین وضعیتی داشت!

برداشت من این است که دیوان محاسبات چون باید پاسخگو باشد، برای اینکه خودش را مقصر نداند آمد، چنین گزارشی ارائه کرد. من در اولین مصاحبه ­ام عرض کردم که من سه نهاد را مقصر می‌دانم؛ «دیوان محاسبات به عنوان ناظر، سازمان بازرسی کل کشور، دستگاههای امنیتی»، باید جواب بدهند. نمی‌شود که ما دیوان محاسبات داشته باشیم و ماه به ماه گزارش هزینه‌کرد بودجه را دارد می‌گیرد، چطور شما در نظارت‌های خود ندید که چنین پول‌هایی دارد پرداخت می‌شود!؟ یا بی‌توجهی کردید یا دیدید و عکس‌العملی نشان ندادید.

آقای دکتر چرا مجلس به طرح شفافیت دریافتی‌ها رای نداد!؟

طرح شفافیت دریافتی‌ها که خود من هم امضاءکننده آن طرح هستم و اعتقاد دارم رفت در کمیسیون و یک تغییراتی در آن ایجاد شد، آن با گزارش دیوان محاسبات متفاوت است.

ما اعتقاد داریم که در سوریه از منافع ملی کشورمان داریم دفاع می‌کنیم، خط مقدم جبهه ما در سوریه است، آنجا خط مقدم سوریه نیست، خط مقدم جمهوری اسلامی استطرح شفافیت وقتی تهیه شد، خیلی دقیق تهیه شد. رفت در کمیسیون یک تغییراتی در آن ایجاد شد که آن تغییرات به یکسری از پرداخت‌ها مشروعیت می‌دهد! یعنی برای خود ما هم الان عادی شده است، اگر یک زمانی می‌گفتند یک نفر 5 میلیون حقوق می‌گیرد، با تعجب می‌گفتیم 5 میلیون!؟ ولی وقتی شما می‌گویید حداقل 20 میلیون تومان اشکالی ندارد، دیگر وقتی شخصی 5 میلیون حقوق می‌گیرد، می‌گوییم فقط 5 میلیون پولی که نیست! به همین دلیل من خودم جلوی دوربین صدا و سیما جرات کردیم بگویم 5 میلیون و 200 هزار تومان حقوق می‌گیریم،

آقای عماد افروغ هم اخیرا گفت که انگار دعوای حقوق‌های نجومی برای این بود که با خیال راحت 20 میلیون تثبیت بشود!

دقیقاً؛ این الان عادی شده است و به همین جهت برخی از نمایندگان به طرح شفافیت رای ندادند، مثلا امثال آقایان محمد دهقان، حاجی دلیگانی و کسانی که امضاءکننده بودیم و طرح را تهیه کرده بودیم، خود اینها به عنوان مخالف صحبت کردند و گفتند اینطور که نمی‌شود.

چرا از جنبه نظارتی کمیسیون اصل 90 وارد نشد؟ ما انتظار داشتیم کمیسیون اصل 90 گزارش نظارتی بدهد، نه گزارش طرح؛ کمیسیون اصل 90 که هیچوقت طرح نمی‌دهد!

اصلاً من نمی‌دانم که ورود کمیسیون اصل 90 به این موضوع برای چه بود! چون کمیسیون اصل 90 مربوط به شکایات است، اگر کسی شکایتی از دستگاهی داشته باشد، این کمیسیون وارد می‌شود. جایگاه کمیسیون اصل 90 در این موضوع نبود.

آقای نقوی؛ تحلیل‌ها یا حتی خبرهایی وجود دارد که دولت به شرایط حساس منطقه کم‌توجهی می‌کند، مثلا گلایه‌هایی از طرف نیروی قدس مطرح می‌شود، چندماه قبل هم سرلشگر باقری با صراحت گفت که فقط 20 درصد بودجه دفاعی پرداخت شده است! این گلایه‌ها و حرف و حدیث هایی که گفته می شود ناشی از چیست و اساساً میزان تحرک دولت را چطور می‌بینید؟

ببینید، اختلاف نظر بر سر این است که ما مرز دفاع از منافع ملی‌مان را کجا می‌بینیم و چقدر این منافع مهم است؟ در این دو موضوع ما اختلاف داریم، اختلاف درست است و وجود دارد. چون تصور دولت این است که ما اینقدر تهدید نداریم که شما می‌گویید و دوم اینکه مرز دفاع ما مرز رسمی کشور است، یعنی این نگاه از همان جایی برمی‌خیزد که به تعریف دولت ـ ملت‌ها اعتقاد داریم، چون غربی‌ها برای ما جا انداختند که آقا کشورها همه دولت ـ ملت هستند، مرز دارند، جمعیت‌شان مشخص است، جغرافیای آنها هم مشخص است، منافعشان هم در آن مرز مشخص شده است.

در حالی که خودشان هم با مداخلاتشان، نشان داده‌اند که به این تعریف پایبند نیستند!

بله، دقیقاً. ولی به هرحال برای ما این را جا انداختند، ولی خودشان هرگز پایبند نیستند منافع ملی‌شان همه جای دنیاست، الان شما در آلاسکا یک تیم آنجا مستقر کنید شروع کنید فقط کلنگ بزنید، آلاسکا که برای کسی نیست مالکیتش عمومی است، فوری آمریکایی‌ها می‌آیند و می‌گویند شما برای چه اینجا هستید؟ می‌گوییم به شما ربطی ندارد شما دولت ـ ملت هستید، مرزهای آمریکا مشخص است مگر ما داریم در مرز شما کلنگ می‌زنیم؟ می‌گویند نه، اینجا منافع آمریکا مطرح است، چطور برای شما منافع آمریکا مطرح است، ولی شما ناو بیاورید در حوزۀ خلیج فارس، زیر گوش ما، منافع ما مطرح نیست!؟

می‌خواهم بگویم اختلاف نگاه در این است، ما اعتقاد داریم که در سوریه از منافع ملی کشورمان داریم دفاع می‌کنیم، خط مقدم جبهه ما در سوریه است، آنجا خط مقدم سوریه نیست، خط مقدم جمهوری اسلامی است. لبنان خط مقدم ماست، اگر در سوریه نجنگیم باید در کردستان بجنگیم، باید در خوزستان بجنگیم!

این اختلاف نگاه‌ها وجود دارد و لذا می‌گویند ما این همه هزینۀ دفاعی برای چه نیاز داریم!؟ این اشکال ایجاد می‌کند و بعداً ما باید خسارت‌های جبران‌ناپذیری بپردازیم، اینها اصلاً جبران نمی‌شود، لذا موضع مجلس در این موضوع شفاف است و کمیسیون امنیت ملی هم موضعش شفاف است، یعنی دفاع همه‌جانبه از اعتبارات حوزۀ دفاعی در برنامه ششم توسعه هم ما پیشنهادات خیلی خوبی آوردیم تا از حوزۀ دفاعی به خوبی دفاع شود، بنابراین کسانی که در رسانه‌ها بیان می‌کنند که سوریه، عراق و یا فلان جا به ما چه ربطی دارد، آنها صدای بیگانه هستند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان