در هیاهوی میزان سهممان از دریای کاسپین(خزر)، شاید بد نباشد گاهی بدانیم داشتههایمان چه فرصتهایی را به ما عرضه میکنند و با داشتههایمان چه کردهایم؟
به گزارش به نقل از همشهری، ما گاهی یادمان میرود که میراث طبیعیای بهعنوان بزرگترین دریاچه جهان را در جوار خود داریم و یادمان میرود که این میراث طبیعی چه فرصتهای بیبدیلی را به ما عرضه داشته است. تاثیرات آبوهوایی مستقیم آن بر منطقه بهویژه تأثیر بر افزایش بارش و تعدیل دمایی در کرانههای جنوبی دریای کاسپین از بارزترین ویژگیهایی است که این دریا برای جغرافیای طبیعی و انسانی این بخش از کشور رقم میزند.
تحقیقات نشان میدهد که در نبود این پهنه آبی، بارش کرانههای جنوبی این دریا، تا 60درصد کاهش مییابد. کاسپین برای ما اهمیت دارد؛ دریایی که پتانسیل عمده گردشگری دریایی ایران را یدک میکشد. انواع گردشگری دریای-ساحلی در سواحل آن، سالهاست که تامینکننده نیازهای روحی مردم ایرانزمین است. استحصال منابع آبی ماهیان استخوانی، منابع نفت و گاز و... همگی اهمیتهای منطقهای و ملی این پهنه آبی را نمایان میسازد و استفاده پایدار از این منابع طبیعی، نیازمند شناخت ابعاد مختلف آن است؛ شناخت ویژگی، رفتار و... دریای کاسپین یکی از مجهولترین پدیدههای طبیعی ایران است که مغفول مانده است. میزان دانش ما در مورد این پهنه آبی بسیار ناچیز است؛ نه از جریانهای عمقی و سطحی آن اطلاع درستی در دست است و نه از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آن. همچنین شرایط دمای سطحی آن توسط هیچ نهادی ثبت نمیشود و از پدیدههای جوی-دریایی آن شناختی وجود ندارد و معدود دادههای موجود ناچیز، ناکافی و پراکنده است. جالب اینکه ما این دریا را نشناخته نابود کردیم! هرچند آنچه از این میراث باقیمانده است یک اکوسیستم مختل شدهاست اما ارتباط 8میلیون نفر از مردم ایران با آن، ادامهدار خواهد بود؛ هرچند با سیر مهاجرت آبوهوایی که به شکل مزمن و ملموسی در جریان است، شاید باید بهدنبال اعدادی بالاتر بود.
رفتار و نوسان تراز آب دریای کاسپین در طول تاریخ، موضوع پژوهشهای محققان بوده است. گزارشهای پراکندهای در این زمینه وجود دارد. وجود دریابارها (سواحل مرتفع دریاها) و پادگانههای ساحلی(سطوح تخت حاشیه سواحل دریا) در کوهپایهها و همچنین سواحل فسیلی در مناطق جلگهای گیلان و مازندران نمونهای از این شواهد است. اما داستان نوسان تراز آب دریای کاسپین داستان غریبی نبوده و برای لمس آن نیاز به بررسی قرون و هزارهها نیست. این پهنه آبی برخلاف برخی از پهنههای آبی همسان، دارای نوسان بوده است. مشخصترین آن، پیشروی آب دریا در دهه 70شمسی بوده که با خسارتهای عظیم، نگاهها را جلب و توجهها را بهخود معطوف کرد. در آن زمان اقدام دولتها ایجاد سدهای سنگی در برابر هجوم پیوسته آب دریا بود. شاید تغییر رفتار تراز آب دریا، معجزهای برای دولتمردان ایران بود که آنها را از یک بحران جدی دور کرد اما اگر روند افزایش تراز همچنان ادامه مییافت، تکلیف چه میشد!
در مورد نوسان آب دریای کاسپین 3 دیدگاه کلی وجود داشت. برخی این نوسان را زاییده نوسان شرایط آبوهوا در حوضه آبریز آن میدانستند هرچند هیچگاه برای این مسئله سندی علمی و موجه ارائه نشد. برخی دیگر، بهویژه زمینشناسان، حرکت پوسته کف دریای کاسپین به زیر صفحه ایران را علت برخیاز این نوسانها اعلان کردند و عدهای دیگر، تغییرهای انسانساخت را دلیل آن. به جرأت میتوان گفت هیچ تحقیق مستقل، جامع و چند جانبهای در مورد این مسئله وجود ندارد. فارغاز علتهای سهگانه آبوهوایی، زمینساختی و انسانی که نوسانهای تراز آب دریای کاسپین را به آن انتساب میدهند، گرمایش جهانی و تغییر آبوهوا تنش مازادی است که به این معادله اضافه شدهاست. توسعه دریا محور، شعار این روزهای مسئولین است. برنامههای توسعه وآمایش استانهای کرانه جنوبی دریای کاسپین، نگاه عمده به دریا دارد، اما کدام دریا..! دریایی از ناشناختهها و مملو از اتفاقهای پیشرو. پدیده تغییر آبوهوا رفتارها و اثرهای مشخصی را به نمایش میگذارد که دانشمندان با سناریوهای مختلفی آن را پیشبینی میکنند. در زمینه پهنههای آبی نیز این رفتارها شناسایی شدهاند. بهطورکلی، در دیدگاه اول، در پهنههای آبی آزاد جهان باتوجهبه آب شدن یخچالها (در اینجا بیشتر یخچالهای قارهای) و پهنههای یخی دائمی و نیمه دائمی جهان، انتظار افزایش تراز آب وجود دارد. علاوه براینکه دانشمندان خود گرمایش را عامل انبساط حجم و افزایش تراز نیز میدانند. اما سناریوی دوم بهویژه برای پهنههای آبی بسته که در این نوشتار دغدغه اصلی است، کاهش تراز آب دریاچهها بهدلیل کاهش منابع برف حوضههای کوهستانی، کاهش بارش، افزایش تبخیر و... است.
نوسان تراز آب و پیامدهای آن
اما داستان دریای کاسپین و تراز آب آن، موضوع تازهای نیست. از سال 1386تا سال 1395نزدیک به یک متر عقبنشینی را در تراز آب دریا شاهد هستیم. این مسئله نمود خود را بهصورت عقبنشینی افقی مشخصی در سواحل استانهای ساحلی نشان میدهد. 23شهر ایران در سواحل جنوبی دریای کاسپین حداقل از جزئیترین تغییرهای موجود متاثر میشوند علاوه برجمعیتی معادل 8میلیون نفر در 3 استان شمالی. اگر با دیدگاه جهانی به مسئله گرمایش جهانی و تغییر آبوهوا نگاه کنیم، یکی از مهمترین چالشها و تبعات آن، بالاآمدن تراز دریاهای آزاداست. اما نباید فراموش کرد که شرایط آبشناختی دریای کاسپین، نمایانگر یک حوضه بسته است. بنابراین شاید نتوان پیامدهای نهایی تغییر آبوهوا را در مورد پهنههای دریاهای آزاد، برای آن درنظر گرفت. همانطورکه اشاره شد، در یک دهه اخیر کاهش مشخصی در میزان تراز آب دریای کاسپین مشاهده شدهاست که نمودمشخص آنرا امروزه در بسیاری از سواحل شمالی ایران میتوان مشاهده کرد. خط ساحل فعلی بسیار پایینتر از خط ساحلی است که حداقل بسیاری از تاسیسات انسان ساخت در حاشیه آن ساخته شدهبود. این مسئله در برخی مناطق، شرایط حادی یافته است؛ بهویژه در سواحل شرقی کاسپین، در استان گلستان، چالش خلیج گرگان و خشک شدن میانکاله را شاهدیم. باتوجه به اینکه دریای کاسپین یک دریاچه بوده و محصور در حوضه آبریزی بسته، تأکید این نوشتار بر سناریوی حوضههای بسته است. با فرض ادامه این عقبنشینی تحت شرایط تغییر آبوهوا چنین پیامدهایی مدنظر است:
تالابهای ساحلی ازجمله مهمترین بخشهایی است که از این عقبنشینی متاثر میشوند. باتوجهبه ارتباط دوسویه این سامانههای زیستمحیطی همچون تالاب انزلی با دریا، این عقبنشینی میتواند نقش مهم و منفی در چرخه آبشناختی این تالابها داشته باشد، و به کاهش تراز این تالابها کمک کند. زوال این تالابهای ساحلی، فاجعهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی برای منطقه خواهد داشت.
آزادسازی بخش مشخصی از سواحل شمالی دریای کاسپین در مناطق شمالی چون روسیه و قزاقستان که دارای عمق کمی هستند، بستر و منبع مناسبی از ماسه و رسوبات ریزدانه را در معرض بادهای غالب منطقه قرار میدهد. این مسئله برای سواحل جنوبی و ایرانی کاسپین، که در بسیاری از مواقع سال تحتتأثیر و در معرض وزش بادهای شمالی هستند بهشدت بغرنج خواهد بود. علاوهبراین در سواحل ایرانی نیز عقبنشینی دریا، بستر برداشت نمک و ماسه را فراهم میکند؛ یعنی اینکه، ادامه روند کاهشی، در ابعاد محلی و منطقهای نیز، بهدلیل وزش دائمی نسیم دریا، بههمراه خود ماسه و نمک را برای اراضی حاشیه به ارمغان میآورد.
ادامه عقبنشینی تراز آب، سرمایهگذاریهای گسترده ایران در تاسیسات بندری را تهدید و متاثر میکند.
عقبنشینی پیوسته آب دریای کاسپین میلیاردها تومان سرمایهگذاریهای بخش خصوصی و دولتی را در زمینه گردشگری تحت الشعاع قرار میدهد. دهکدههای ساحلی، شهرکهای ساحلی، ویلاها، پلاژها، طرحهای شنا، همه بهنوعی از این عقبنشینی متاثر خواهند شد. نمونه عینی این مسئله در بسیاری از مجتمعهای ساحلی که قبلا در کنار ساحل دریا بودهاند، امروزه قابل مشاهده است.
عقبنشینی تراز دریای کاسپین، در برههای از زمان طی سالهای گذشته با هجوم ساختوسازهای غیرمجاز در این نواحی، باعث چالشهای پایداری شد. ازجمله ناقض حق استفاده عموم مردم از ساحل، یعنی «حق بر ساحل دریا» شد؛ مسئلهای که تأثیر عمیق و منفی خود را بر چشماندازها و مناظر ساحلی، اکوسیستم، گردشگری و در نهایت اقتصاد منطقه گذاشت. پسروی فعلی میتواند همان مسائل یعنی زمینه تصرف اراضی مستحدث ساحلی و تعرض به حریم دریا را به نمایش بگذارد. در نهایت باید کاسپین را شناخت؛ چه فرصتها و چه تهدیدهای آنرا و باید رفتار آنرا پیشبینی کرد. اگر کاسپین را نشناسیم، اگر کاسپین را نخوانیم، مطمئن باشیم که فرصتی دیگر تبدیل به تهدید شدهاست؛ آن هم درآخرین سنگر مردم ایران زمین برای تنفس، سواحل سرسبز شمال.
*نویسندگان: دکتر سمانه نگاه- دکتر نیما فریدمجتهدی/دکترای هواشناسی- دکترای آبوهواشناسی