به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، با
نگاهی اجمالی به برخی از آثار سینمایی تولید شده طی سالیان گذشته می بینیم
که موضوع "خیانت" در ابعاد مختلف زمینه و موضوع اصلی بسیاری از این آثار
شده است.
آنچه مشخص
است اینکه در حال حاضر شبکه های معاند ماهواره ای با پخش سریال های مختلف
تلاش بسیاری برای عادی نمودن این مساله یعنی خیانت در خانواده ها شده و سعی
دارند این اتفاق مخصوصاً در زمینه زناشویی را بسیار عادی جلوه دهند.
در
این بین وظیفه اصلی هنرمندان داخلی بی شک مبارزه و ایستادگی روبروی این
فرهنگسازی غلط بوده و باید آثاری اخلاق گرا و خانواده محور به فهرست تولیدی
های سینمای ایران اضافه شود.
متاسفانه
در سالهای گذشته برخی از کارگردانان و فیلمسازان با بی تفاوتی با این
مساله برخورد کرده و برخی دیگر حتی به آن دامن زده و فیلم هایی در همین جهت
ساخته است.
در
مضمون بسیاری از این آثار خیانت در بسیاری جهات دیده می شود. خیانت موجود
در این فیلم ها از خیانت خانوادگی به همسر، والدین و خویشاوندان گرفته و
حتی به خیانت به جامعه می انجامد.
به
عنوان مثال در بین تولیدی های امسال جامعه فیلم "آباجان" هاتف علیمردانی
شخصیتی را در فیلم جای داده بود که با خیانت خود به خانواده اساس و بنیان
آن را برای منافع شخصی به خطر انداخته بود.
شخصیت
پیمان معادی در ابد و یک روز نیز نشان دهنده فردی خائن در خانواده بود که
با دروغ گویی و خیانت سعی در به دست آوردن سرمایه شخصی خود را داشت.
فیلم
سینمایی لانتوری هم نوع دیگری از خیانت را به رخ می کشید. در این فیلم که
موضوعی به گفته خود اجتماعی را دنبال می کرد، خیانت باعث به وجود آوردن
بزهکاری و در نهایت اسیدپاشی شد.
خشکسالی
و دروغ دیگر فیلم تولید شده در سال گذشته اساس خود را بر خیانت گذاشته و
روابط میان دو زوج را تحت تاثیر خیانت رو به نابودی کشاند.
خشم
هیاهو از هومن سیدی نمونه دیگری از همین موضوع خیانت بود که در انتها به
قتل و خونریزی منجر شد تا بار دیگر عامل اصلی فروپاشی خانواده را خیانت
بدانیم.
خیانت های
مجازی یکی دیگر از موضوعات مورد علاقه فیلمسازان بوده و فیلمی با نام مشکل
گیتی به نوع دیگری از خیانت طریق شبکه های اجتماعی پرداخته بود.
زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، کارگر ساده نیازمندیم، درباره الی، نگار، بارکد نمونه هایی از فهرست طولانی آثاری هستند که خیانت در آنها نقش عمده ای را ایفا می کند.
حال
باید دید اصرار و پافشاری فیلمسازان ایرانی در به رخ کشیدن مشکلات
اجتماعی و از جمله خیانت برای چه بوده و آیا این حجم از ساخته ها می تواند
به جامعه کمک کند یا در نقطه مقابل بهتر بگوییم به فروپاشی دامن می زند.
فیلمسازان
مرسوم به اجتماعی این روزهای سینما انگار هیچ چیز جز مشکلات، بدبختی و
زوال جامعه را نمی خواهند ببینند و در اکثر آثارشان به فقر، سرقت، قتل،
تجاوز، خیانت و غیره می پردازند بی آنکه بدانند این آثار نمایی درست از
جامعه کنونی ایران را نه در داخل بلکه در خارج از کشور نیز به نمایش نمی
گذارد.