به گزارش خبرنگار خبرگزاری مهر، «شعر هیات»، اگر چه هنوز به گونهای ادبی در دوران معاصر تبدیل نشده، اما میزان فراگیری و تاثیرگذاری آن به حدی رسیده است که در محافل ادبی به طور جدی مورد بررسی و نقد قرار بگیرد؛ بررسی و نقدی درونی که بتواند پلههای رشد آن را فراهم کند. این جریان شعری که به صورت خودجوش در بین شاعران مذهبی دهههای اخیر پدید آمده، نسبتی تنگاتنگ با مراسم و هیئتهای مذهبی پیدا کرده و از آنجا که خروجی شعری این جریان در این مراسم مورد استفاده قرار میگیرد، شکلی کاملاً کاربردی و تاثیرگذار و البته در مواقعی هم به گفته برخی شاعران، شکل «مصرفی» پیدا کرده است. اقتضائات این شعر را با برخی از نمایندههای آن مورد بحث قرار دادیم؛ متن پیشرو اظهارات «سجاد سامانی» در این خصوص است:
«من با تمایز گذاشتم میان شعر آئینی و شعر هیئتی موافقم؛ به خاطر اینکه نوع مخاطبان این دو نوع شعر متفاوتند. کسی که به هیئت میآید، در آنجا بیان متفاوتی را میخواهد بشنود، نسبت به کسی که در خانهاش کتاب شعری باز میکند تا مثلاً غزلی آئینی را بخواند و بتواند بارها به آن رجوع کند و از آن بهره بگیرد. در هیئت، مخاطب باید در کمترین زمان ممکن، معنا را در ذهن خود بیابد و این معنا باید توسط نوع خاصی از شعر در ذهن او نقش ببندد. به همین دلیل، در هیئت شعر باید زبان سادهتری داشته باشد و به راحتی با مخاطب عام ارتباط برقرار کند.
ولی اتفاق خوبی که در این سالها افتاده این است که خیلی از شاعران قوی و فنی ما هم بخشی از فعالیتشان را به سرایش شعر برای هیئت اختصاص دادهاند و به همین دلیل باعث شدهاند که خیلی از شعرهای هیئت علیرغم آن سادگی و سهولت، دارای کیفیت قابل قبولی باشند و هم به لحاظ فنی و هم از نظر محتوا رشد قابل توجهی داشته باشند.
به طور کلی در دستهبندیهای سبکی و فرمی که در این چند دهه در زمینه ادبیات و شعر صورت گرفته، نمیتوان شاهد دقت و قطعیت مطلقی بود؛ پرداختها در این تقسیمبندیها خیلی دقیق و فنی نبوده و به همین دلیل هم خیلی وارد بحث و جدلهای مربوط به این تفکیکها شد؛ مثلاً خود لفظ «آئینی»، لفظ چندان دقیقی نیست و در خصوص آن نظرات متفاوتی وجود دارد که مناقشهبرانگیز است.
بر این مبنا، کسانی که میگویند بین شعر هیئت و شعر آئینی نباید تمایز قائل شویم، بیشتر منظورشان این است که با این تمایز و تفکیک باعث نشویم که شاعران حرفهای بروند شعرهای آئینی بگویند و بقیه شاعران که شاید خیلی حرفهای نیستند، بروند شعر هیئت بگویند! این اتفاق ممکن است به روندی بیانجامد که طی آن شعر هیئت از نظر محتوا و به لحاظ فنی افول کرده یا تضعیف شود.
نظر من در این خصوص این است که این تقسیمبندی میتواند ناظر به مخاطب باشد، نه صناعت و زیباشناسی فنی و فرم و سبک و... . اگر این را بپذیریم دیگر نیاز نیست نگران باشیم یا به این نتیجه برسیم که شاعر هیئتی پایینتر از شاعر آئینی است. چه بسا در شعر هیئت امروز، شاهد شعرهای بسیار فنی و قوی هستیم که هیچ چیز کمتر از شعرهای معروف آئینی ندارند. بنابراین تمایز بین شعر آئینی و شعر هیئت میتواند فقط در نحوه سرایش برای مخاطبان باشد، نه از نظر محتوا و اندیشه یا به لحاظ فنی و فرمی.
نکته مهمی که در خصوص شعر هیئت باید مد نظر قرار بگیرد، این است که این شعر هم خواص ویژه خود و هم معیارهای زیباشناختی خاص خود را دارا هستند. بنابراین نباید تصور کرد که این گونه از اشعار از همه عناصر ادبی و هنری و زیباشناسانه خالی هستند. مثلا ممکن است در شعر هیئت ما با کاربرد زیباشناسانه «لحن» مواجه باشیم و میزان استفاده از لحن در این اشعار زیاد باشد؛ ولی در شعر آئینی چنین چیزی نداریم. در شعر هیئت ما از لحنی که در گفتار روزمره مردم زیاد استفاده میشود، استفاده میکنیم و این خودش تبدیل به عنصری زیباشناختی در این شعر شده است. بنابراین معیارهای زیباشناختی شعر هیئت ویژه خودش است که شاید با معیارهای زیباشناختی شعر آئینی متفاوت باشد.
یکی از اقتضائات شعر هیئت شاید فاشگویی مصائب و طرح بسیاری از فجایع به صورت عریان است که ما در شعر آئینی کمتر شاهد آن هستیم. به نظر من همانطور که در برخی از متون آئینی بسیاری از ظلمها و فجایعی که بر اهل بیت (ع) روا داشتهاند، به صورت کاملا عریان و حتی شدیتر از آنچه در اشعار شاعران آمده، ذکر شده است، میشود درصدی از شعرها را به بیان این روضهها یا مصائب و روایت عمق فاجعه اختصاص داد. ولی در کل، عظمت واقعهای مانند واقعه عاشورا آنقدر بزرگ است و همچنین قدرت هنر و شعر آنقدر وسیع و زیاد است که میشود همان مصائب را بدون اینکه اشارهای مستقیم و عریان به جزئیات مصیبت کنیم، طوری بیان کرد که مخاطب عام هم به راحتی با روضه و مصیبت همراه شود و عاطفهاش بیش از آنچه که قبلاً درگیر بوده، درگیر شود.
من معتقدم که اگر بتوانیم محتوای مد نظرمان را به خوبی در فرم قابل قبولی بنشانیم، نیازمند بیان فاش بسیاری از جزئیات نیستیم؛ به عبارت دیگر برخی شاعران، از آنجا که پیوند بین فرم و محتوای شعرشان قوی نیست، سعی میکنند برخی از بحثها را خیلی عریان مطرح کنند که شاید خیلی جالب نباشد.»