به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان، "44 روایت دیگر از افغانستان" عنوان کتابی است که به تازگی توسط «انتشارات آرمانشهر» در کابل منتشر شده است.
بنیاد آرمانشهر در سال 2014 و در آستانه سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، کمپینی با عنوان «افغانستان به روایت دیگر» راهاندازی کرد که در آن بیش از 100 گفت و گو با سیاستمداران، نویسندگان، رونامهنگاران، و فعالان حقوق بشر در افغانستان پیرامون وضعیت حال و آینده افغانستان و همچنین وضعیت زنان در این کشور انجام داد.
44 گفتوگو از این سری در قالب کتابی با عنوان «44 روایت دیگر از افغانستان» به تازگی توسط همین انتشارات در کابل منتشر شده است.
«احمد ولی مسعود» از چهرههای مطرح سیاسی افغانستان یکی از کسانی است که نظرات او در این کتاب مطرح شده، وی پیرامون دستاوردهای مهم دوران جدید در افغانستان و چالشهای بزرگ نظام فعلی نظرات خود را مطرح کرده است.
وی در مورد دستاوردهای مهم دوران جدید در افغانستان گفته است: یکی از دستاوردهای مهم این دوران پاگرفتن نظام جدید در کشور است، نظامی که بر اساس مفاهیم مدرن، چون تفکیک قوا، دموکراسی، حقوق بشر و قوانین شهروندی شکل گرفت و تفاوت بین 13 سال گذشته تفاوت بین روز و شب است.
وی در مورد چالشهای نظام جدید در افغانستان نیز گفته است: نظام سیاسی ما هنوز متزلزل و سست بنیاد است و رهبران سنتی سیاسی افغانستان نمیتوانند برای آینده برنامه ریزی کنند و نظام سیاسی مدرن با افکار سنتی و قومی هیچ گونه مطابقتی ندارد.
«حبیبه سرابی» وزیر زنان در کابینه دولت حامد کرزی و والی بامیان از سال 2005 تا 2013 در این کتاب پیرامون خشونت علیه زنان در افغانستان سخن گفته است.
از نگاه این فعال اجتماعی، زنان اولین قربانیان خشونت در افغانستان هستند که عرف و فرهنگ غلط همیشه نقشی بالاتر از شریعت و قانون داشته و حقوق زنان به خاطر این سنتهای ناورا قربانی شده است.
"حمیرا قادری" از نویسندگان مطرح افغانستان که دکترای زبان و ادبیات فارسی را از ایران گرفته از دیگر کسانی است که نظرات وی به تفصیل در این اثر آمده است.
این نویسنده افغانستانی ضمن اشاره به دستاوردهای نظام جدید در افغانستان به چالشهای ساختاری، اجتماعی و فرهنگی آن نیز اشاره و پیرامون وضعیت گذشته، حال و آینده زنان افغانستان و جایگاه آنان در نظام کنونی مطالب قابل توجهای را بیان کرده است.
«خالده خرسند» نویسنده و فعال حقوق بشر در افغانستان حضور گسترده زنان در نهادهای تحصیلی و مشارکت سیاسی زنان را یک تجربه اجتماعی و گامی بسیار اساسی برای زنان در جامعه سنتی و مرد سالار افغانستان میداند و بر این باور است که برای پیشبرد حقوق و مطالبات زنان در قدم نخست باید یک دولت دموکراتیک که اغتقاد عمیقی به حقوق زنان و نقش آنان در اجتماع داشته باشد الزامی است.
«داوود شاه صبا» والی سابق هرات در این کتاب تاکید زیادی بر ایجاد فرصتهای اقتصادی برای زنان دارد و بر این باور است که دسترسی زنان به منابع اقتصادی بسیار محدود و هنوز اقتصاد مردانه است.
از نگاه این پژوهشگر افغانستانی تا زمانی که دختران افغانستان نتوانند از نظر اقتصادی خودشان تولید و مدیریت کنند، جامعه با مشکلات جدی روبر خواهد بود.
"رمضان بشر دوست" نماینده فعلی مردم کابل در پارلمان افغانستان چالش بزرگ وضعیت فعلی را وابستگی نخبگان افغانستان میداند و بر این باور است که نخبگان این کشور آزاد اندیش نیستند.
از نظر این چهره سیاسی یکی از مشکلات ساختاری در افغانستان نخبگان هستند که بر خلاف دیگر جوامع که نخبگان مردم را نجات میدهند این قشر در افغانستان مردم را به چاه میاندازند.
رمضان بشر دوست قومگرایی، زبان گرایی و مذهب گرایی را از چالشهای بزرگ فعلی افغانستان بر شمرده است که چون نخبگان این کشور بر پایه همین معیارها تصمیم میگیرند بزرگترین مشکل برای نظام جدید بوجود آمده است.
«صدیق برمک» از فیلمسازان برجسته افغانستان به افراط و تفریط در تمام ساختارهای اجتماعی و سیاسی افغانستان اشاره کرده و میگوید: ما میان افراط و تفریط حد وسط را هنوز نشناختهایم. ما افراطیترین و همزمان تفریطیترین ملت دنیا هستیم.
وی درباره منشا افراطیگرایی و شرایط دشوار کنونی افغانستان گفته است: ملتی که همیشه در فقر، بی سوادی و ناآگاهی نگه داشته شده، همیشه خریدار متاع بنیادگرایی مذهبی است و سیاستمداران ما هم از این دور باطل جنگ و خشونت سود جسته و بر قدرت و ثروت خود میافزایند و جهالت باعث لجاجت ما شده و لجاجت ما نیز باعث خشنودی ما شده است.
«صدیقی بلخی» وزیر کابینه دولت حامد کرزی و عضو فعلی مجلس سنا از دیگر چهرههایی است که دیدگاه وی در این کتاب به چشم میخورد.
بلخی امنیت و ثبات را مهمترین نیاز فعلی افغانستان میداند و بر این باور است که بدون استقرار ثبات در افغانستان، امکان دستیابی به توسعه مقدور نیست.
وی در ادامه دستاوردهای نظام جدید و همچنین چالشهای پیش رو برای دولت و زنان افغانستان را مورد بررسی قرار داده و بر این باور است که عرف و عنعات ناپسند از اولین عوامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی افغانستان است.
در ادامه این کتاب نظرات برخی دیگر از چهرههای سیاسی، فرهنگی و ادبی افغانستان پیرامون وضعیت و جایگاه زنان در ساختار اجتماعی و فرهنگی افغانستان و همچنین وضعیت حقوق بشر در این کشور بیان شده است.
/