سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت 7:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
شاید «روحانی» آخرین رئیس جمهور باشد!
«زهرا شجاعی»، فعال اصلاحطلب و رئیس مرکز امور مشارکت زنان در دولت اصلاحات در بخشی از مصاحبه اخیر خود با روزنامه آرمان امروز گفته است:
«خدای ناکرده اگر دولت روحانی به هر شکلی و به هر نحوی، چه قهرمانانه و چه با ضعف و ناتوانی کنار برود، معلوم نیست دولت بعدی که روی کار خواهد آمد موفق باشد. اساسا اگر بشود دولت تازهای روی کار آورد زیرا اینجا دیگر با مردم و آحاد جامعه طرف خواهیم بود.»
او همچنین میافزاید:
ما که مهره چین نیستیم، با مجموعهای از اقشار مختلف مردم روبهرو هستیم که اعتماد کردند، امید بستند و پای صندوقهای رأی حاضر شدند و به روحانی رأی دادند. این مردم منتظر عملکرد صحیح دولت هستند و در جاهایی هم منتقد و حتی معترض هستند. بنابراین باید توجه کرد که ما در یک هجمه و جنگ روانی سنگینی قرار داریم که هم دوستان اصلاحطلب و هم دلسوزان نظام باید به آن توجهی داشته باشند...واقعا اکنون در «برهه حساسی» قرار داریم و دیگر این برهه طنز و شوخی نیست. بنابراین برای حفظ نظام و کشور که میهن و خاک همه ایرانیان است باید تلاش کرد. هر نوع تغییر یا هر نوع نقص و ناکارآمدی دولت روحانی و رفتن آن، به معنای آمدن یک دولت قوی و کارآمد؛ حتی از یک جریان و طیف سیاسی دیگری، نخواهد بود. در این شرایط اصل نظام و کشور ضربه خواهد خورد. باید از این پیچ یا برهه عبور کنیم. من مطمئنم عبور خواهیم کرد زیرا طی این 40 سال شرایط سختتر از این را هم پشت سر گذاشتهایم و تجارب زیادی داریم. منتها باید هزینههای این عبور را کاهش دهیم. [1]
*اظهارات شجاعی مبنی بر اینکه رئیسجمهور بهتری نخواهد آمد در حالیست که سعید لیلاز، دیگر فعال اصلاحطلب، چند هفته قبل طی صحبتهایی گفته بود:
«اختیاراتی که آقای خامنهای به روحانی و سران سه قوه داده اگر به چوب داده بود تا الان یک کاری کرده بودند.»
او همچنین تصریح میکرد که مسئولیت وضع موجود را اساساً متوجه روحانی میداند. [2]
جدای از این بگومگوها در میان اصلاحطلبان ستادی اما باید دانست که این اوج نانجیبی است که یک جریان خاص سیاسی که معرف رئیس جمهور و مسئول پدید آمدن اوضاع فعلی است؛ هماکنون به جای عذرخواهی از مردم، پذیرش مستقیم مسئولیت و تأمل درباره چرایی این اشتباهات بزرگ؛ به مسئله ناامیدسازی مردم و القای یأس از آینده میپردازد و اینطور میگوید که پس از روحانی هم اوضاع بدتر خواهد شد!؟
البته این نانجیبی در فتنه سال 88 نیز علیه مردم و نظام اسلامی بروز یافت اما سران جریان سیاسی خاص با عدم عذرخواهی رسمی درباره آن رخدادها و عاملیت در آنها، نشان دادند که قصد تکرار آنرا دارند و روزهای فعلی گویا فرصت مناسب را در اختیار آنها قرار داده است.
باید دانست که اظهارات شجاعی و همفکران او مبنی بر بهتر نبودن اوضاع پس از روحانی غلط است و جدای از آنکه به قول لیلاز، هر کس دیگری! بیاید اوضاع به فضل الهی بهتر خواهد بود بلکه قابل اثبات است که ایران اسلامی در مسیر پیشرفت قرار دارد، افقهای بلندی در پیش روی آن است و هرکسی هم بعد از آقای روحانی بیاید، (که یقینا میآید) اوضاع بهتر خواهد شد.
این نکته هم اظهر من الشمس است که وجود برخی انتقادات مهم به دولت آقای روحانی نه برای چیز موهومی به نام «آتش گرفتن اقتصاد کشور» که مرعشی مدعی آن شده بلکه برای این است که طرز مدیریت عقب مانده دولت و اصلاحطلبان، سبب کاهش سرعت پیشرفت کشور و بروز برخی مشکلات شده است.
جالب آنکه چهرههای اصلاحطلب حتی در این زمینه هم تنگچشمی میکنند و از بیان واقعیتهای مهمی مثل قرار داشتن ایران در جایگاه هجدهم اقتصاد جهان، بهبود ضریب جینی در ایران، ثابت ماندن نرخ بیکاری در 8 سال گذشته و غیره خودداری میورزند.
از تنگچشمی جریان خاص همین بسّ که این واقعیتهای مطلوب اقتصاد ایران که دولت آقای روحانی سبب کندی پیشرفت آنها شده، از سوی کسانی که منتقدان بلاشک دولت هستند ابراز میشود نه از جانب اصلاحطلبان که حامیان بلافصل دولت هستند و کشور در حال نظاره اجرای سیاستهای آنها در اقتصاد و فرهنگ و اجرائیات و غیره است.
قبل از شجاعی، مصطفی تاجزاده هم در راستای پروژه بنبستنمایی اصلاحطلبان از شرایط کشور که برخی معتقدند برای ایجاد «فتنه اقتصادی» و به خیابان کشاندن مردم آغاز شده است؛ چندین مرتبه تأکید کرده است که رأی دادن دیگر فایده ندارد و مردم دیدهاند که با رأی دادن اتفاقی رخ نمیدهد. او حتی ابراز کرده است که با کسانی که رأی نمیدهند موافق است! [3]
تاجزاده البته در این اظهارات چند باره، هیچ توضیحی درباره مسئولیت خود در قبال وضع موجود و حمایتهای عاشقانه از روحانی نداده بود.
***
موسویان به دنبال حلالیت دستمزد برجامی خود از کاخ سفید...
«حسین موسویان»، دیپلمات سابق، از متهمین دستگیر شده در پرونده مذاکرات هستهای سال 84 و فردی که گفته میشود عقل منفصل دولت در ماجرای برجام بوده، به تازگی طی یادداشتی در خبرگزاری الجزیره که ایلنا متن فارسی آنرا منتشر کرد، اظهار کرده است:
«با توجه به شرایط نامساعد در فضای سیاسی فعلی داخل آمریکا، ممکن است ایران صبر کند تا ترامپ قدرت را از دست داده و با جانشین بعدی در صورتی که شریک خوبی برای مذاکره باشد، گفتوگو کند. دولت ایران عجلهای ندارد. با وجود فشار آمریکا، متحدین اروپایی پای برجام ایستاده و به دنبال سازوکار و مکانیزمهایی برای نقل و انتقالات مالی هستند تا قانونا تحریمهای آمریکا را دور بزنند. چین و روسیه هم به این مکانیزم جدید خواهند پیوست.»
او همچنین میافزاید: به عبارت دیگر، ایران تا به حال صبر کرده و میتواند دو سال دیگر تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال 2020 صبر کند. در این فاصله، اگر دولت ترامپ تصمیم به تغییری بنیادین در خط و مشی سیاست خارجی خود در قبال ایران گرفت، ایران ممکن است برای مذاکره مجدد اعلام آمادگی کند. [4]
*اظهارات خوشبینانه موسویان درباره برجام و شرکای اروپایی حاضر در آن و نیز چیزی به نام تلاش اروپا برای دور زدن قانونی تحریمهای آمریکا در حالی است که اولا برجام در زمان حضور آمریکا هم چیزی جز «خسارت محض» و با دستاورد «تقریبا هیچ» نبود. فلذا طبیعتا پس از خروج آمریکا هم امیدی به پیکر بیجان برجام نیست.
در ثانی مسئله دور زدن قانونی تحریمها از سوی اروپا نیز در حالیست که مراودات اروپا و آمریکا چند ده برابر با ایران است و هیچ عقلی نمیپذیرد که اروپا آمریکا را بخاطر ایران رهاسازی کند.
از طرفی نگاه آمریکا به مسئله تحریمها یک نگاه ثابت نیست که یک قانون برای آن وضع شود و دیگر هیچ! بلکه یک نگاه سیال و دینامیک است که هر لحظه میتواند هر قانونی جدیدی را وضع کند که این مسئله نشان میدهد علیالقاعده عبارت «دور زدن قانونی تحریمهای آمریکا» یک عبارت فاقد منطق و عقلانیت است.
حرکت بر خلاف مسیر تحریمهای آمریکا تنها در یک صورت ممکن است و آن اینکه کشوری بداند که در یک مراوده خاص سیاسی، اقتصادی و... محتاج به ایران است.
تنها در این صورت است که برخی کشورهای متحد آمریکا با نادیده گرفتن تحریمهای کاخ سفید میتوانند به دلخواه خود روابطشان را تنظیم کرده و از مراوده با ایران منتفع شوند.
گفتنیست، حسین موسویان، پیش از این با رسوایی بزرگی با موضوع دریافت پول نقد از کاخ سفید برای ترویج برجام مواجه شد که البته هیچگاه پاسخ قانعکنندهای مبنی بر ردّ آن نداد و در افکار عمومی محکوم شد.
بدیهیست که تقلای وی برای دادن تنفس مصنوعی به برجام آقای روحانی نیز میتواند حاوی شائبههای خاصی باشد...
***
کاری که میلیونها ایرانی را خوشحال میکند!
«مصطفی تاجزاده»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88، در بخشی از یک مصاحبه که نشریه امید جوان آنرا منتشر کرده، با بیان اینکه «رفع حصر میتواند میلیونها نفر را خوشحال کند»! گفته است:
میگویند که اولویت مردم رفع حصر نیست، بله مشکل مردم نان، آب، اقتصاد و محیط زیست است، اما رفع حصر نشانه این است که حکومت پیام مردم را میشنود و میخواهد از این فضای امنیتی خارج شود و کینه و نفرت را کنار بگذارد.
او میافزاید: «چطور است که ما به جامعه میگوییم ما از اوین بیرون آمدیم همه نفرت و کینه همانجا دفن کردیم چون نمیخواستیم تا آخر عمر زندانی باشیم، میخواهیم آزاد و انسان باشیم. خب شما هم یک گام به جلو بردارید.»
تاجزاده اظهار میکند:
اگر آینده را می خواهید از این گذشته دور شوید. اگر به گذشته بچسبید آینده را از دست خواهید داد. این مردم، ملتی هستند که اگر احساس کنند حکومت حاضر است با مردم راه بیاید با حکومت راه میآیند.
*پیش از تاجزاده، افرادی مثل حسین مرعشی و محمدجواد حجتی کرمانی هم راه ارزان شدن دلار و رفع مشکلات موجود را بیرون آوردن خاتمی از انزوای سیاسی و رفع حصر عنوان کرده بودند! [5]
غیر از این سابقه که نشان میدهد هدف اصلی جریان خاص از سیاهنمایی در قبال وضع موجود، مقاصد سیاسی است نه اقتصادی! پیرامون اظهارات تاجزاده نیز گفتنیهایی هست:
یکم: پیامی که هماکنون مردم مایلند بشنوند، تغییر سیاستهای دولت و اصلاحطلبان است که بر مصدر امور هستند و به هر دلیلی قیمتهای را کنترل نمیکنند و در مقابل «کارشکنی قیمتی» ساکتند...
در واقع مردم چیزی به نام همراهی حکومت را در هنگام دفاع از رأی اکثریتی، تأمین امنیت و یا حمایت از مطالبه اصلیشان یعنی بحث اقتصاد جستجو میکنند نه در ادعای تاجزاده پیرامون رفع حصر!
همراهیای که بالتمامه وجود دارد و هماکنون مردم و نظام از دولت و اصلاحطلبان مطالبه بهبود امور را دارند.
دوم: در قبال سال 88 کینه و نفرتی وجود ندارد و آقای تاجزاده هم اگر نفرتش را در زندان دفن نمیکرد باید بیشتر در زندان میماند!
فلذا نبایستی روغن ریخته را نذر امامزاده کرد...
آنچه که در قبال سال 88 وجود دارد نیز نه کینه و نفرت نظام! که یک حق متعلق به نظام و مردم است که بر ذمه اصلاحطلبان قرار دارد اما گویا امثال تاجزاده قصد پرداختن آنرا ندارند و این نپرداختن، در مابهاِزای هر روز ِخود، سبب قهقرای بیشتر جریان چپ و انسداد سیاسی افزونتر در اردوگاه اصلاحات شده است.
سوم: و اینکه گذشته چراغ راه آینده است و حکومت اسلامی هم یک جریان بیریشه و مذبذب نیست که اگر حقی در گذشته خود و مردمش وجود دارد از آن بگذرد.
نظام اسلامی هرگز نباید و نمیتواند از تهمتی که اصلاحطلبان در سال 88 زدند و در مقابل رأی اکثریت مردم ایستادند و سپس مرتکب تحریم انتخابات مجلس نهم نیز شدند، بگذرد و مادام که جریان خاص در این باره دست به توبه رسمی نزند، از نظر آگاهان سیاسی، متهم به رفتار دشمنانه علیه نظام و مردم است.
از بابت آینده هم اگر ترسی وجود دارد باید متوجه چپها باشد نه نظام و مردم! چه اینکه آنها طی 17 سال گذشته نه درباره دولت احمدینژاد عملکرد درستی داشتند، نه در انتخابات سال 88، نه در ماجرای سوریه، نه در جریان تحریم انتخابات مجلس نهم، نه درباره «روحانی» و برجام و نه در قبال شهرداری و شورای شهر تهران.
***
1_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/233960
2_ mshrgh.ir/890468
3_ mshrgh.ir/886042
4_ http://khabarfarsi.com/u/60110748
5_ mshrgh.ir/870134
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA