روزنامه هفت صبح: موریکونه تقریبا برای هر نوع ژانری در سینما موسیقی متن ساخته است و خالق صدها ملودی ماندگار است. اگر چه تمهای موسیقی اش برای هر اثر کاملا منطبق با محتوای آن فیلم است، اما به طرز غریبی ویژگی مولف بودنش را هم حفظ کرده و اگر مخاطب کارهایش باشید سریع میتوانید تشخیص بدهید که فلان موسیقی ساخته موریکونه است یا نه.
این آهنگساز و رهبر ارکستر ایتالیایی یکی از پرکارترین آهنگسازان تاریخ سینما به شمار میرود و برای بیش از 500 فیلم و سریال تلویزیونی موسیقی متن ساخته است. این تازه به جز آهنگهای کلاسیکی است که در دوران معاصر برای اجرای ارکسترها ساخته است.
از سال 1946 آهنگسازی را شروع کرد، ولی در دهه 60 برای ساخت موسیقیهای وسترن اسپاگتیهای ایتالیایی به کارگردانی سرجیو لئونه و سرجیو کوربوچی بود که به شهرت رسید. استفاده از تمهایی که تداعی گر غرب وحشی بود و سازهای عجیب و کمتر شنیده شدهای مانند زنبورک کنار سازهای ارکسترال ویژگی منحصر به فرد کارهایش بود.
چرایی و چگونگی تاثیر گذاری یک دلیل اینکه موریکونه را جزو آهنگسازان اثر گذار سینما میدانیم به کارنامه کاری پر و پیمانش برمی گردد.
موریکونه تقریبا برای هر نوع ژانری در سینما موسیقی متن ساخته است و خالق صدها ملودی ماندگار است. اگر چه تمهای موسیقی اش برای هر اثر کاملا منطبق با محتوای آن فیلم است، اما به طرز غریبی ویژگی مولف بودنش را هم حفظ کرده و اگر مخاطب کارهایش باشید سریع میتوانید تشخیص بدهید که فلان موسیقی ساخته موریکونه است یا نه.
نکته مهم دیگر این است که مهم نیست کار موریکونه روی یک شاهکار سینمایی به گوش برسد یا یک فیلم متوسط یا حتی ضعیف، موسیقی موریکونه به خودی خود میتواند یک نقطه قوت برای هر اثر سینمایی باشد. بدون شک.
خیلی از آثاری که موسیقی متن شان را ساخته فیلمهای ضعیفی هستند، اما کاری به این ندارد که فیلم یا کارگردانش چقدر مطرح و معتبر است. موریکونه همیشه بهترین چیزی را که در توان دارد ارائه میدهد. جمله معروفی میان دوستداران موریکونه وجود دارد که میگوید: «آلفرد هیچکاک، برنارد هرمان را داشت. فلینی، نینو روتا و دنیا انیو موریکونه را دارد.» و مورد سوم که از همه مهمتر است درباره موسیقی موریکونه است.
او آهنگساز ملودیهاست. ساخت ملودی سختترین کار دنیاست. آهنگها را میشود روی اصول موسیقی کلاسیک و گامها و آرپژها ساخت، اما در ساخت ملودی علاوه بر اصول آهنگسازی نیاز به قریحه و استعداد ذاتی است.
شاید بشود به شعر تشبیهش کرد. اگر ذوقش را نداشته باشی و از درونت الهام نگیری یک مشت واژه بی معنا دنبال هم خواهد بود که فقط وزن و قافیه و ردیف دارد. کمتر آهنگسازی در دنیا وجود دارد که ذهنش توانایی تولید این همه ملودی ماندگار را داشته باشد. ملودیهایی که به طرز غریبی تازه و جدید هستند. گستره الهام هیچ آهنگسازی در سینما به اندازه موریکونه باز نیست. تقریبا از همه ژانرهای موسیقی از کلاسیک گرفته تا جاز و بلوز و حتی راک برای ساخت قطعاتش الهام میگیرد و استفاده میکند.
قطعاتی که میسازد میتواند همه سلیقهها را ارضا کند از مردم عام گرفته تا کسانی که خودشان در موسیقی دستی بر آتش دارند. ملودی مشهور «خوب، بد، زشت» را همه مردم میتوانند با سوت بزنند و در طبقه بندی کارهای عامه پسندش قرار میگیرد، اما همین قطعه سازبندی جدید و ساختارشکنانهای دارد که برای هر محقق موسیقی مطالعه درباره آن جالب خواهد بود.
یا برعکس موسیقی فیلمهای دسته سیسیلی ها» یا «ای مثل ایکار» خیلی خاص است و بعید است که هر گوشی بتواند آنها را به عنوان یک قطعه موسیقی جداگانه دوست داشته باشد، اما وقتی روی فیلم هستند مردم عادی را هم مجذوب میکنند. تاثیر موریکونه حتی تا قلمرو موسیقی پاپ هم گسترش یافت و خیلی از تمهای ملودیهای او (به عنوان مثال «خوب، بد، زشت») باریمیکس دوباره ضبط شدند و فروش افسانهای هم داشتند.
گروههای مختلف موسیقی در ژانرهای متنوع، کارهای موریکونه را هنوز اجرا میکنند بی آنکه گذر زمان ذرهای از تاثیر آنها کم کرده باشد. دورترین موسیقی به آثار موریکونه مثلا میتواند ژانر پانک باشد، اما حتی گروه پانکی به اسم Modern Eon تحت تاثیر کارهای موریکونه آهنگ هایشان را میسازند.
موریکونه روی گروههای موسیقی زیادی تاثیر گذاشته که سبک شان هیچ ربطی به هم نداشته: از کلاسیک بگیرید تا اپرا و راک و جاز یا حتی متال. چیزی که باعث میشود موریکونه از همه آهنگسازان دیگر دنیای سینما متمایز شود جهان شمول بودنش است. مهم نیست در چه زمان و جغرافیایی زندگی میکنی، موریکونه شبیه آهنگسازان بزرگ کلاسیک مثل باخ (که به نظر میرسد بیشتر از هر آهنگساز کلاسیک دیگری رویش تاثیر داشته) از ظرف زمان و مکان فراتر میرود و ملودی هایش مخاطب را تسخیر میکند.
موریکونه فقط در سینما یک چهره تاثیر گذار نیست. ملودیهای او جدا از تصویر هم اثر گذار و از نظر موسیقایی شگفت انگیزند.
رنه فلمینگ، خواننده مشهور اپرا در آمریکا و از اعضای افتخاری آکادمی سلطنتی موسیقی یکی از کسانی بود که در سال 2007 در کنار بزرگان دیگر موسیقی مانند آندره آ. بوچلی و یویوما آلبومی منتشر کردند تحت عنوان «ما همه موریکونه را دوست داریم». فلمینگ درباره تاثیر موریکونه میگوید: «نه تنها صنعت سینما، بلکه صنعت موسیقی در حوزه وسیعی عمیقا مرهون کمال و خلاقیت این آهنگساز فوق العاده است که آثارش گونههای بسیاری را در بر میگیرد. طبیعت خاطره انگیز کار او تخیل دیداری را به طور چشمگیری افزایش میدهد و در ژرفای احساسات ما طنین انداز میشود.»
شگفت انگیز است که یک آهنگساز در ذهنش این قدر ملودی داشته باشد و با اینکه خودش به موسیقی کلاسیک ارکسترال علاقهمند است تا این حد پذیرای چیزهای جدید در موسیقی باشد و بتواند با ترکیب آنها هر دفعه یک نوای جدید و گاهی عجیب و غریب خلق کند و حتی به برخی قطعاتش فضای کاملا مدرن ببخشد و با این حال آن امضای مشترک رمانتیک کارهایش همیشه برقرار باشد). یکی از دلایلی که موریکونه و قطعاتش هیچ وقت کهنه نمیشوند همین علاقه او به تجربه دنیاهای مختلف در عین صاحب سبک بودن است.