صحبت کردن با معلولان ناشنوا و کمشنوا راه و روش خود را دارد. این ارتباط در بسیاری از موارد یکسویه و کوتاه است. آنها تمایل دارند که صحبتهایشان را موجز و مختصر در اختیار مخاطبان شنوایشان بگذارند چون میدانند شنواها، چندان حوصله و فهمی در مقابل آنها نشان نمیدهند. گفتوگو کمی که پیچیده میشود، ناشنواها دست در جیب برده و خودکار و کاغذ درمیآورند تا معاشرت را روی کاغذ بیاورند.
با ناشنوایان آهسته صحبت کنید
به گزارش به نقل از همشهری ،احمد ناشنواست و حرفهای مافوقش را با لبخوانی و مکاتبه میفهمد. او روی کاغذ برای همشهری مینویسد: «والدینم فامیل هستند. من و خواهرم ناشنوا هستیم. حرف زدن با آدمهای شنوا برای من سخت است چون آنها با من خیلی سریع حرف میزنند و من فرصت لبخوانی پیدا نمیکنم. البته فکر میکنم آنها نه بلدند با ناشنوا حرف بزنند و نه دوست دارند در چنین موقعیتی باشند.» سؤال شمرده شمرده پرسیده شده، جواب کوتاه و مختصر دارد. او درباره فرایند درمانش مینویسد: «اگر در کودکی جراحی میشدم الان میتوانستم کمی بشنوم ولی دیر اقدام کردیم و نشد.»
مهدی قبادی، رئیس هیأت مدیره کانون ناشنوایان ایران در مکاتبه با همشهری درباره مشکلات ناشنوایان گفت: «شعار امسال سازمان ملل برای روز جهانی ناشنوایان، درباره زبان اشاره است. (با زبان اشاره همه بهطور یکسان در کنار هم هستیم). اما این روز از طریق کتب درسی، بیلبوردهای شهری و... اطلاعرسانی نشده است؛ البته هیچ موضوعی از ناشنوایان، کمشنوایان و جامعه معلولان به افراد جامعه اطلاعرسانی نمیشود. از سویی هزینه سمعکی که کیفیت بالایی داشته باشد بسیار زیاد است و خانوادهها توان پرداخت این رقمها را ندارند. سمعکها هر چند سال یکبار به روز میشوند و امکانات جدیدی به آنها اضافه میشود ولی بهدلیل گرانی سمعکهای جدید نمیتوانند از آن بهره ببرند؛ از سوی دیگر نوبت دریافت سمعک دولتی از بهزیستی بسیار طولانی و کیفیت آن فوقالعاده پایین است. هزینه خدمات ضروری مانند گفتاردرمانی و مشاوره و تربیت شنیداری نیز بسیار بالاست و نوبتهای بهزیستی برای دریافت این خدمات نیز طولانی است.»
او با اشاره به اینکه ناشنوایان و کمشنوایان نیز مانند بقیه مردم باید از حقوق شهروندی برخوردار شوند، گفت: « این حقوق در فضاهای عمومی، صدا و سیما، ادارات دولتی، بیمارستانها، دادگاهها، کلانتریها و دانشگاهها رعایت نمیشود. در این اماکن ناشنوایان با نبود رابط مسلط به زبان عامیانه ناشنوایان مشکلات بسیاری برایشان پیش میآید. کارمندان هم حوصله نمیکنند بفهمند که ارباب رجوع ناشنوا یا کمشنوا چه میخواهد. بیکاری ناشنوایان و عدماستخدام آنها در ادارات دولتی هم جای خود دارد.»
جمعیت ناشنوایان در میان معلولان چشمگیر است ولی رابط ناشنوا در اکثر مراکز عمومی وجود ندارد. مهدی قبادی، با تأکید بر این مسئله گفت: رابط ناشنوا در مکانهایی مانند دانشگاه نیز وجود ندارد. آنها با وجود این کمبود، نمیتوانند ادامه تحصیل دهند یا اگر هم بتوانند بیشتر در حیطه حفظ مکتوبات است. کافی است استاد رو به تخته بایستد تا دانشجویان ناشنوا یا کمشنوا دیگر نتوانند از درس چیزی متوجه شوند. هزینه رابط مسلط به زبان اشاره زیاد است و نیاز است دولت در این زمینه از ناشنوایان حمایت کند. او با تأکید براینکه اکنون زمان آن است که از برنامه اجرایی کنوانسیون حقوق معلولان پیروی شده و راهکاری برای مشکلات ناشنوایان و کمشنوایان ارائه شود، گفت: دولت موظف است هویت ویژه فرهنگی و زبان اشاره ناشنوایان را به رسمیت بشناسد و آموزش و پرورش استثنایی حق تحصیل به زبان اشاره را برای کودکان اجرا کند.»
باتری 12هزار تومانی برای یک هفته
مرضیه آقاخانی، معلم ناشنوایان و کم شنوایان در مکاتبه با همشهری گفت: در آموزش و پرورش شرایط کار برای معلمان ناشنوایان مناسب نیست. اکثر آنهایی را که ناشنوایند به مدارس کم توان ذهنی میفرستند. این از نظر من معلم ناشنوا، اجحاف است. این در حالی است که در زمان مرحوم باغچهبان ناشنوایان در مدرسه عادی شنوایان درس میخواندند اما الان دانشآموزان مدارس استثنایی را با نیاز ویژه آنها آموزش میدهند.
وی اولویت اول ناشنوایان را تامین شغل دانست و گفت: از دولت انتظار داریم در زمینه اشتغال برای ناشنوایان اقدام کند. اکثر ناشنواها تحصیلات عالیه دارند ولی متأسفانه بیکارند. شغل هم که نباشد مراحل بعدی زندگی مانند ازدواج رخ نمیدهد.
وی در مورد مشکلات تهیه سمعک برای افراد کمشنوا گفت: علاوه بر قیمت گران سمعک، تهیه باتری آن نیز دشوار است. حدودا هر بسته 6تایی یکونیم تا 2ماه استفاده میشود و اگر قرار باشد مصرف روزانه داشته باشیم، هر عدد باتری در مدت یک هفته تا 10 روز استفاده میشود. بهزیستی باتری را رایگان در اختیار ما میگذارد ولی سهمیه کم است و در مدت طولانی بهدست کمشنوا میرسد. قیمت آزاد باتری هماکنون 12هزارتومان است که با بالا رفتن دلار دائم در حال تغییر است.
این معلم نبود زیرنویس برای فیلم، سریال و برنامههای آموزشی در تلویزیون را دیگر معضل ناشنوایان و کمشنوایان دانست و گفت: از مسئولان دولتی میخواهیم که واحد مجزایی برای ناشنوایان قرار دهند. بهزیستی به همه معلولیتها رسیدگی میکند و جامعه ناشنوایان و کمشنوایان جدی گرفته نمیشوند.
او در مورد راههای برقراری ارتباط با مردم گفت: نبود رابط ناشنوایان باعث شده که خودم به تنهایی این کار را بکنم. به مردم میگویم ناشنوا هستم آرام بامن صحبت کنید یا در بعضی موارد که موضوع خیلی مهم است روی کاغذ مینویسم و به طرف مقابلم میدهم. آنها هم همینطوری جواب من را میدهند.
نبود رابط ناشنوایان در مواقع اضطرار
بهروز مروتی، فعال مدنی پیگیر مطالبات معلولان با اشاره به اینکه «چگونه میشود به مظلومترین و مغفولترین قشر جامعه تبریک گفت، درحالیکه به حداقل حقوق خود حتی در مقایسه با سایر معلولیتها هم نرسیدهاند؟» گفت: « ناشنوایان مظلومترین و مغفولترین قشر معلولان ایران هستند. این مهم را حتی میشود از آمار جمعیت ناشنوایان فهمید.» سیدمرتضی خاتمی، عضو کمیسیون بهداشت تعداد معلولان ناشنوا و کمشنوا را بیش از یک میلیون و 200 هزار نفر عنوان کرد و گفت که سالانه 7 هزار نفر به این جمعیت افزوده میشود. این در حالی است که نحوینژاد، معاون توانبخشی بهزیستی در مصاحبه با ایرنا آمار ناشنوایان را تنها 245هزار نفر عنوان کرد. با وجود این، چگونه میتوان باور کرد که ناشنوایان به حداقل حقوق خود حتی در مقایسه با دیگر معلولان رسیده باشند؟
به گزارش ایرنا، او افزود: قانون حمایت از حقوق معلولان تازه به تصویب رسیده، اما زبان اشاره که زبان مادری ناشنوایان است، در این قانون وجود نداشته و به رسمیت شناخته نشده است. وقتی زبان اشاره این قشر را به رسمیت نشناسند، چگونه میتوانند ادعا کنند که حداقل حقوق انسانی این افراد را رعایت کردهاند؟ ناشنوایی معلولیت پنهان است و از نظر کارشناسان جزو پیچیدهترین و مشکلترین معلولیتهاست.
بهروز مروتی گفت: ناشنوایان از رسانه ملی محروم هستند و هیچکس پاسخگوی این محرومیت نیست. در مدارس استثنایی زبان مادری ناشنوایان تدریس نمیشود و آنان مجبورند زبان مادری خود را در آموزشگاههای آزاد با پرداخت هزینه سنگین که برای خیلی از خانوادهها نیز ممکن نیست یاد بگیرند. در سازمانها، ارگانها، ادارات دولتی و خصوصی، مراکز قضایی، مراکز درمانی، آموزشی، هنری، ورزشی و... هر جا که شما فکرش را بکنید که کار هر انسانی به آنجا میافتد، رابط یا مترجم زبان اشاره وجود ندارد و ناشنوایان دچار مشکلات عدیدهای در مراجعه به آنها هستند. درصورت وقوع تصادف یا حوادثی نظیر آتشسوزی، درگیری، اورژانس، نیاز به مأموران انتظامی و... سامانهای برای ناشنوایان وجود ندارد تا ارتباط برقرار کرده و مشکل خود را گزارش دهند.
وی در مورد مشکلات تهیه سمعک گفت: سمعک و کاشت حلزون بسیار گران است و هرچند از آغاز سال 97 قرار بود کاشت حلزون برای کودکان زیر 6 سال رایگان باشد، اما افرادی با سن بالاتر از این خدمات محروم هستند. نوبت دریافت سمعکهای بهزیستی طولانی است و بهدلیل ارزانی، کیفیت خوبی نداشته و گزارشهایی مبنی بر افت شنوایی افراد بر اثر استفاده از این سمعکها به گوش میرسد.
90درصد کمشنوایان در لیست انتظار قرار میگیرند
سعید محمودیان، مدیرگروه برنامه سلامت گوش و پیشگیری از کمشنوایی و ناشنوایی وزارت بهداشت در گفتوگو با همشهری با اشاره به برنامههای وزارت بهداشت در زمینه پیشگیری از بروز ناشنوایی و کمشنوایی در کشور گفت: شیوع ناشنوایی در ایران مانند کشورهای خوب دنیاست. نرخ کمشنوایی (همه طیفهای کمشنوایی در همه سنین) در برخی مناطق دنیا 8درصد است ولی در ایران حدود 3 تا 5درصد است. این نرخ در دوران نوزادی در کشور 3.7 در هر 1000 تولد است. این رقم با متوسط جهانی همجهت است. این اختلاف با وجود صنعتی شدن کشور بهدلیل افزایش سواد سلامت مردم کم شده است. سطوح اولیه خدمات که همان شناسایی به موقع کمشنواییهاست با افزایش همکاریهای بینبخشی در سازمانهای دولتی و خیریهها گسترش یافته است. با تفاهمنامه ملی سطح پوشش برنامه از 65درصد هماکنون به 80درصد رسیده است. اقدام اولیه برای توقف بار بیماری در مراحل اولیه است.
او در مورد هزینههای کاشت حلزون برای نوزادان گفت: کاشت پروتز پیشرفته حلزون، بسیار پرهزینه است. پکیج شناسایی تا جراحی پروتز و خدمات پس از آن برای نوزادی که در غربالگری شناسایی میشود 60میلیون تومان هزینه دارد. این پروسه با توجه به نوسانات ارزی، بسیار بیشتر شده است. ایران جزو 10کشور برتر دنیاست که بیشترین جراحی حلزون گوش را دارد. بیش از 10هزار عمل کاشت حلزون تاکنون انجام شده است. پس از کاشت، نگهداری و تعمیرات پروتز نیز هزینه بالایی دارد که چیزی حدود 2میلیون تومان در سال است. ارائه این خدمات گران محدود است و تکافوی 3هزار نوزادی که هر سال به جمعیت کمشنواها اضافه میشود را نمیدهد. کمتر از 10درصد از شناساییها منجر به کاشت حلزون میشود و مابقی آنها از خدمات جانبی مانند خدمات درمانی، سمعک و... در مراکز 11گانه کاشت حلزون در کشور محروم نمیشوند و در لیست انتظار قرار میگیرند.
مدیرگروه برنامه سلامت گوش و پیشگیری از کمشنوایی و ناشنوایی وزارت بهداشت در مورد کمک خیرین به کاشت حلزون برای کمشنوایان گفت: مراکز خیریه دولتی ازجمله کمیته امداد و بهزیستی و مراکز خیریه مانند خیریه بخشش (که اختصاصا برای کاشت حلزون گوش فعالیت میکند) در سطح ملی به این بخش کمکهای زیادی کردهاند. هیأت امنای ارزی وزارت بهداشت و واحد تجهیزات پزشکی این وزارتخانه تلاش میکنند که همه قطعات مورد نیاز در اختیار مددجویان قرار گیرد.
سمعک رایگان فقط تا 6سالگی
امیر ندرلو، مسئول گروه تجهیزات پزشکی دفتر خدمات تخصصی سازمان بیمه سلامت ایران به پوشش بیمهای برای حمایت از ناشنوایان اشاره کرد و گفت: پرداخت هزینه سمعک هر 10سال یکبار فقط برای یک گوش قابل ارائه است؛ اما برای نوزادان و کودکان تا پایان 6سالگی درصورت نیاز برای هر دو گوش، سمعک قابل محاسبه و پرداخت خواهد بود. اصل و تصویر از کارت ملی و صفحه عکسدار، دفترچه بیمه درمانی معتبر بیمه شده اصلی و بیمار، گواهی پزشک معالج، تصویر شرح عمل با ذکر نوع عمل جراحی، صورتحساب بیمارستانی، نسخ لوازم و تجهیزات پزشکی، گزارش رادیولوژی پس از عمل جراحی برای تأیید پروتز مصرفی بهکار رفته برای بیمار، خلاصه پرونده، فاکتور خرید لوازم و تجهیزات پزشکی (تاریخ فاکتور حداکثر تا 7روز کاری پس از عمل قابل پذیرش است)، گزارش آنژیوگرافی و آنژیوپلاستی و اصل ریز لوازم و تجهیزات بخش همراه و مشخصات کامل بیمار ازجمله مدارکی است که بیمهشدگان باید به همراه داشته باشند. پذیرش اسناد و مدارک فوق توسط واحد پذیرش خسارت متفرقه ادارات کل بیمه سلامت استانها با مراجعه بیمه شده و ارائه مدارک صورت میگیرد. حداقل سابقه پرداخت حق بیمه- 5 سال بیمه در سازمان بیمه سلامت - شرط لازم برای پرداخت هزینه سمعک است.