فارغ از اینکه چقدر این نگاهها و انتقادهای مطرح شده پایه درست و منطقی دارند، این موضوع حائز اهمیت است که به هر دلیلی بخشی از جامعه اعتماد خود را به رسانههای داخلی از دست داده است و تصور میکند که پشت پرده انتشار هر خبری، دسیسهای نهفته است!
در این میان بسیاری از کارشناسان رسانه بر این باورند که شرایط کنونی فضای رسانهای کشور دلایل مختلفی دارد؛ دلایلی که اتفاقا تنها به سالهای اخیر مربوط نمیشود و ریشه در عملکرد رسانهها و متولیان و مسئولان این حوزه در دهههای اخیر دارد. از محدودیتهای رسانهای در انعکاس اخبار روز و دغدغههای مردمی گرفته تا عملکرد نامناسب برخی از رسانهها و خبرنگاران به دلیل موضعگیریهای سیاسی و منافع مالی از جمله مهمترین مواردی است که در سالهای اخیر در فضای رسانهای کشورمان شکل گرفته و حالا ثمرهای جز بیاعتمادی عمومی را به دنبال نداشته است.
در همین راستا مهدی مطهرنیا ـ کارشناس ارشد علوم سیاسی و آینده پژوه اجتماعی، فرهنگی و ارتباطات سیاسی ـ در گفتوگویی با ایسنا، درباره عملکرد رسانههای داخلی در پوشش اخبار تحولات بازار ارز، اظهار کرد: رسانه تنها یک رسانا نیست و باید میان رسانه و رسانا تمایز قائل شد. رسانا حامل یک موضوع و انتقال یک ماده و ... است، بدون آنکه در آن دخل و تصرفی انجام دهد. اما رسانه انتقال پیام از طرق گوناگون و در قالبهای مختلف فناوریهای ارتباطی است و چون در آن دخل و تصرفهایی صورت میگیرد دیگر صرفا رسانا نیست و نقش رسانه را ایفا میکند. به بیان دیگر رسانا حامل یا جابجاکنندهای است که در کالای حملی یا محول خود دخل و تصرف انجام نمیدهد، در حالی که رسانه همان رسانایی است که در محول خود دخل و تصرف انجام میدهد.
او با اشاره به رسالتهای رسانه، ادامه داد: رسانه باید اطلاع رسانی دقیق از خبرهای موجود و لایههای گوناگون حیات اجتماعی بشر داشته باشد؛ در انتقال روندها، رویدادها، تصاویر و رفتارها و کنشها در قالبهای «خبری» تا حد ممکن امانتدار باشد، دانایی مردم را افزایش دهد و با بهترین و در عین حال سریعترین حالت ممکن اخبار را به افکار عمومی منتقل کند. عملکرد رسانه باید به گونهای باشد که تمام افکار متکثر در بخشهای گوناگون جامعه و با پیش فرضهای متفاوت بتوانند اطلاعات مورد نیازشان را در قالب اخبار راستی آزمایی شده، از آن رسانه دریافت کنند. اگر رسانهها به رسالت خبررسانی عمل کنند و برای افزایش دانایی جامعه مخاطبان خود، تلاش کنند میتوانند فضایی مثبت در انتقال اخبار فراهم کنند و در موضوعات ملی نه تنها اثرات تبلیغی از خود به جای میگذارند که اثرات عمیق و اثرگذاری را نیز میتوانند فراهم کنند.
این کارشناس علوم ارتباطات با اشاره به عملکرد رسانهها در انعکاس اخبار بحرانها، خاطرنشان کرد: وقتی که جامعه با بحرانی مواجه میشود، رسانهها باید واقعیتهای موجود را بیان کنند و به گونهای اقدام کنند که خبرهای صحیح از ناصحیح مشخص شود و تصویری که به مخاطب ارائه میدهند در تصمیمگیریهای آنها موثر باشد. رسانه باید این امکان را برای مخاطبان خود فراهم کند، که دانش مخاطب پس از مطالعه خبر افزایش پیدا کرده باشد و اطلاعات مفید و قابل آزمون و درستی را به دست آورده باشد.
مطهرنیا در ادامه به تحولات بازار ارز در روزهای اخیر و نحوه انعکاس اخبار آن در رسانههای داخلی اشاره و اظهار کرد: اکنون شاهد هستیم رسانههای ما نمیتوانند به دلایل مختلفی به رسالت خود وفادار باشند و بمانند. توجه به وضعیت کنونی جامعه ارتباطات جهانی، انتقال سریع اطلاعات، گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی و ماهوارهای و به طور کلی تکثر منابع باعث شده است که رسانههای داخلی مغلوب رقیب رسانههای خارجی شوند و به همین خاطر هم رسالتشان دو چندان شده است. به همین دلیل است که رسانههای داخلی باید بیش از پیش در انعکاس اخبار مورد نیاز جامعه که روی تصمیمات مهم آنها تاثیرگذار است، تلاش کنند تا اعتماد مردم به آنها بیشتر شود و به واسطه این اعتماد، اعتبار پیدا کنند.
او خاطرنشان کرد: اگرچه رسانهها در ایران متکثر هستند، اما از یک منبع اساسی خروج عینی و تعریف عملیاتی پیدا میکنند؛ حدود 20 سال است که به طور مستقیم با رسانههای داخلی و خارجی در ارتباط بودهام؛ باید بگویم که تنها در ایران است که روزنامهها و خبرگزاریهای با ادبیات و دایره واژگان یکسان، سوالات مساوی را در یک موضوع معین انعکاس میدهند. این نشان میدهد که اساسا شبکه خبری ما اگرچه در ظاهر متکثر است، اما در واقع از یک منشا واحد هدایت دارد و تا حدود زیادی کنترل میشود. این درحالی است که این نوع تکثر نمیتواند مورد قبول تمام رویکردهای موجود در جامعه باشد.
این کارشناس ارشد علوم سیاسی، یادآور شد: وقتی قیمت دلار در کشور ما به سرعت بالا میرود، رسانهها از حبابی بودن این افزایش قیمت سخن میگویند، اما زمانی که به دلایل مختلف عملیاتی و رسانهای قیمت دلار کاهش پیدا میکند، آن را به عنوان یک واقعیت عینی نشان میدهند؛ این در حالی است که با افزایش سواد ارتباطاتی و رسانهای مردم و افزایش قدرت تحلیل آنها، به مرور همه این تبلیغات نتیجه عکس خواهد داشت و موجب واگرایی بیشتر مخاطبان و به پیروی از آن پایین آمدن اثرگذاری رسانههای داخلی در جامعه ملی میشود.