به گزارش ایسنا، بزرگان بسیاری همچون پرویز دهداری، محراب شاهرخی، ناظم گنجاپور، ابراهیم قاسم پور، ابراهیم تهامی، عبدالرضا برزگری، کریم باوی، کریم بوستانی، سهراب بختیاریزاده، علی بداوی، محمد علوی، نعیم سعداوی، مجید بشتکار، پژمان منتظری، مسعود شجاعی، جلال کلاملی مفرد، حسین کعبی و ... در فوتبال خوزستان رشد کرده و به فوتبال ملی معرفی شدهاند، بازیکنانی که با گذشت سالها همچنان نام و نشانشان بر سر زبانها میچرخد و ثابت کردهاند که فوتبال خوزستان همیشه سرآمد و مملو از نابغهها و مهرههای تمام نشدنی است. با توجه به وجود استعدادهای ناب فوتبال در خوزستان، خیلیها اعتقاد دارند که این استان یک کارخانه بازیکنسازی است و در صورت مدیریت این استعدادها، خوزستان میتواند به درآمدزایی خوبی برسد ولی نه تنها از این مزیت بهرهای نبردهایم، بلکه فوتبال خوزستان با خیل عظیم بازیکنان و مربیان غیربومی، جولانگاه استوکهای آنان قرار گرفته و صلابت همیشگی خود را از دست داده است.
حضور 85 بازیکن و 15 مربی غیربومی در فصل جاری لیگهای برتر و دسته اول کشور در تیمهای خوزستانی، آماری نگرانکننده بوده که در شان فوتبال خوزستان نیست و گویی فوتبال این استان دچار چالش شده و از روزهای خوب گذشته خود نیز فاصله گرفته است.
"خیلیها اعتقاد دارند که در فوتبال حرفهیی، بومیگرایی چندان معنی ندارد ولی این نمیتواند اعتقاد درستی باشد زیرا این جمله شاید درباره استانهایی که فوتبالخیز نبودهاند، صدق کند اما درباره خوزستان صادق نیست". امید حمدی اصل، فوتبالیست پیشین خوزستان با گفتن این جمله، ادامه میدهد: "خوزستان مهد فوتبال ایران و استانی است که بازیکنان بسیاری را به استانهای دیگر صادر کرده است."
او حضور بیش از 80 بازیکن و 15 مربی غیربومی را در فوتبال خوستان، اجحاف در حق بازیکنان و مربیان خوزستانی میداند و میگوید:"استعدادهای بسیاری در فوتبال خوزستان وجود دارد و این که بازیکنان درجه سه و چهار استانهای دیگر را وارد استان کنیم، یعنی در حق فوتبال استان اجحاف کردهایم. یکی از دلایل وجود این همه بازیکن و مربی بومی در خوزستان، نداشتن مدیریت لازم و کارآمد است، زیرا برخی مدیران ورزشی نیستند که بخواهند با تفکر ورزشی کار کنند، ضمن این که در این ورزش ثبات مدیریتی هم وجود ندارد و به همین دلیل آن مدیر چون نمیداند تا چه زمانی روی کار خواهد بود تنها به فکر نتیجهگیری است و همین عاملی است که بازیکن غیربومی را وارد استان میکند."
حمدی اصل ادامه میدهد: "این که چهار پنج بازیکن غیربومی که تواناییشان از فوتبالیستهای خوزستانی بیشتر باشد و جهت تقویت تیمها وارد فوتبال استان شوند، نمیتواند کار نادرستی باشد؛ ولی وقتی باشگاههای ما آکادمی دارند و آن وقت برای پر کردن سهمیه زیر 23 سال تیمهای خود از بایکنان غیربومی استفاده میکنند، دردناک است. پس بازیکن آکادمی و پایه باشگاهها قرار است چه زمانی به لیگ حرفهیی راه پیدا کنند؟"
عبدالرضا شاه غریب، کارشناسان فوتبال نیز خوزستان را یکی از پایگاههای اصلی پرورش استعدادها در فوتبال میداند و میگوید:" خوزستان مربیان باتجربه و کاربلد با مدرک A آسیا دارد که همگی منزوی شدهاند و بعد ما مربیان استانها یا کشورهای دیگر که سطحشان از مربیان استان بالاتر نیست را وارد فوتبالمان میکنیم و سوال این است که هزینه زیادی که صرف آموزش این مربیان شده است ولی حاضر به بهره بردن از علم و دانش آنها نیستیم، چه میشود؟"
او میگوید:"معتقدم در پستهایی که دچار چالش و ضعف هستیم باید از استعدادهای استانهای دیگر استفاده کنیم ولی شاهد هستیم بازیکنان وارد شده، سطح فنیشان از فوتبالیستهای استان بالاتر نیست و همین به فوتبال خوزستان ضربه میزند و انگیزه بازیکنان را کم میکند و طبیعتا استعدادها از گود خارج میشوند و بعد هم میبینیم که امروز دیگر اثری از بازیکنان خوزستانی در تیم ملی وجود ندارد."
شاه غریب ادامه میدهد: "فلسفه لیگهای یک و دو در فوتبال دنیا این است که استعدادیابی کنند ولی در فوتبال خوزستان علاوه بر این که در بحث فنی نظارت لازم از سوی باشگاهها وجود ندارد، بلکه شاهد چپاول هم هستیم. به هر حال اگر یک گروه فنی قوی داشتیم که سرمایهای را که وارد فوتبال استان میشود، بررسی میکرد و اجازه نمیداد که مافیای فوتبال به کار ورود کند و از تیمهای لیگ یک، دو و سه استعدادیابی میشد، میتوانستند همین نفرات را به تیمهای لیگ برتری استان تزریق کنند تا با کمبود بازیکن مواجه نشویم. در جوانان بزهکاری بسیار شده است، زیرا به استعدادهای واقعیمان توجه نکردهایم و افرادی را وارد چرخه فوتبالمان کردهایم که هیچ سنخیتی با فوتبال خوزستان ندارند و با ورود به استان، سرمایه ما را هم میبرند و این موضوع از نظر اقتصادی نیز برای ما مقرون به صرفه نیست."
وی میگوید: "چرا ما نباید به مربیان خوزستانی اعتماد کنیم و آنها را از تیمهای استان کنار میگذاریم؟ وقتی مربی غیربومی میآوریم، او کادر خود را هم غیربومی میبندد و به همین صورت مربیان خوزستانی از فوتبال استان کنار گذاشته میشوند و سرمایه از بین میرود. به طور مثال در تیم کارون اروند خرمشهر که مربی غیربومی دارد، شاهد حضور بازیکنان غیربومی بسیاری هستیم و اگر این مربی برای فصل بعد در این جا نباشد، بازیکنان هم میروند و به این صورت یک تیم خیلی راحت از هم میپاشد."
همچنین سیروس کرد، پیشکسوت فوتبال خوزستان و کاپیتان پیشین تیم فوتبال جنوب خوزستان با بیان این که پتانسیل فوتبال خوزستان بیش از این است که ما اکنون این همه بازیکن و مربی غیربومی در فوتبال استان داریم، توضیح میدهد: "به نظر من بازیکنان غیربومی که وارد فوتبال خوزستان شدهاند در حد نام و اندازه استان نیستند. درست است وقتی فوتبال وارد بخش حرفهیی میشود، فرقی ندارد چه بازیکنی از کدام استان پا به لیگ برتر بگذارد ولی باید به سابقه فوتبال خوزستان توجه کرد ولی اخیرا شاهد ورود بیش از اندازه بازیکنان و مربیان غیربومی هستیم که این یک هشدار است."
خوزستانیها آن قدر به فوتبال علاقه دارند که اگر از آنها خواسته شود میزان علاقهشان را به این رشته بگویند، آن در دو جمله اینگونه وصف میکنند، "فوتبال همچون خون در رگهای ما جاری است و ما به فوتبال اعتیاد داریم." اما اکنون شرایط به گونهای رقم خورده که علاقهمندان، موسپیدان و استعدادهای فوتبالی نسبت به این رشته بیرغبت شدهاند؛ برخی یکی از علتهای خانهنشین شدن کاربلدان فوتبال خوزستان و سرخورده شدن استعدادهای فوتیال را وجود دلالهایی که بیش از پیش خود را به باشگاهها و مربیان نزدیک کردهاند و عاملی شدهاند که شاهد ورود مربیان و بازیکنان غیربومی بیکیفیت به فوتبال خوزستان باشیم، میدانند.
شاه غریب با بیان این که دلالها و مافیاهای فوتبال، نیروهایی که قرار است در آینده از طریق آنها به سود برسند را وارد فوتبال استانهایی میکنند که مدیران باشگاههای آن ها نیز از طریق روابط وارد کار شدهاند، توضیح میدهد: " آنها بازیکنان خود را حتی به عنوان نفر ذخیره تیمهای لیگ دو یا لیگ یک هم که شده است، وارد خوزستان میکنند و در واقع بذرهای خود را در ازای نابوی بذرهای بومی خوزستان در زمین فوتبال خیز خوزستان میپاشند. این دستهای پشت پرده و مافیای فوتبال این گونه بازیکنان و مربیان خود را به برخی مدیران ما تحمیل میکنند و حاصل آن حضور بازیکنان و مربیان بیشمار غیربومی در فوتبال خوزستان است تا حدی که در برخی تیمهای لیگ برتری و لیگ یکی به ندرت شاهد بازیکن بومی هستیم."
او به ورود دلالان به بخش پایه، لیگهای امید و دسته یک نیز اشاره میکند و میگوید: "به طور مثال نزدیک به 15 بازیکن تیم امید نفت آبادان غیربومی است که این نفرات با حضور در فوتبال خوزستان برای خودشان کارنامهای درست میکنند که از طریق آن هم میتوانند به سود برسند. این دلالان و بازیکنان در واقع به واسطه ایجاد همین رابطههای نامشروع که در فوتبال خوزستان ایجاد شده است، به سود میرسند."
وی ادامه میدهد:" تیم کارون اروند خرمشهر که امسال با بازیکنان غیربومی بیشماری در لیگ دسته یک حضور دارد، فصل گذشته با بازیکنان و مربی بومی به لیگ صعود کرد و اکنون همان دستهای پشت پرده مطرح است که نیروهای بومی و جوان ما از بازیکن گرفته تا مربی خانهنشین میشوند. به هر حال وقتی بحث پول مطرح است چنین کارهایی در خطه فوتبالی خوزستان هم رخ میدهد."
این کارشناس میگوید: "وقتی تیمی به واسطه دلالی بسته میشود، آن دلال به استعدادهای خوزستانی نگاه نمیکند و گاها معاملاتی انجام میشود که باعث از بین رفتن ساختار فوتبال استان میشود که این مهم نیز حاصل بیتدبیری و توجه نکردن مسوولان است."
از دیگر عوامل ورود این همه بازیکن و مربی غیربومی به فوتبال یک استان، می تواند دخالت سیاسیون و ضعف مدیریت باشگاهها باشد تا جایی که یک مدیر برای از دست ندادن صندلی خود و ترس از این موضوع، مجبور میشود هر چیزی را خارج از چارچوب فوتبال بپذیرد و تن به خواستههایی دهد که در نهایت نابودی فوتبال آن استان و باشگاه را در برداشته باشد، ورطهای که اکنون فوتبال خوزستان را در نوردیده است.
حمدی اصل که دخالت سیاسیون در ورزش خوزستان را دیگر عامل ورود بازیکنان غیربومی به استان میداند، توضیح میدهد: "این سیاسیون علاوه بر این که بازیکنانی را به تیمها تحمیل میکنند، مدیرانی را هم به فوتبال تحمیل کردهاند. آزموده را آزمودن خطاست ولی ما میبینم مدیری که امتحان خود را پس داده و نتوانسته کار کند، مجددا چون فلان نماینده روی کار آمده است، آن مدیر هم بر میگردد. پس عملکرد چه میشود؟ در فوتبال خوزستان این سیاسیون هستند که تصمیم میگیرند و مدیران ناکارآمد را وارد میکنند. چرا فولاد، استقلال خوزستان، نفت آبادان و نفت مسجد سلیمان باید به این روز بیفتند؟ تا وقتی این سیاسیون از فوتبال جدا نشوند، حال و روز فوتبال خوزستان به همین صورت میماند."
طبق آمار بازیکنان و مربیان غیربومی در فوتبال خوزستان باید گفت که در استقلال خوزستان، فرزین گروسیان، وحید حمدینژاد، وحید خشتان، ایوب کلانتری، فرید امیری، محمدرضا مظاهری، سعید زارع، محمد شریفی، امیرحسین باقرپور، محمدرضا شیرزادی، محمدمهدی طاهری، شکیب و محمدرضا سروری و مجتبی رمضانی، در صنعت نفت آبادان نیز شهاب گردان، محمد قریشی، وفا هخامنش، رضا جبیره، کرار جاسم، میلاد جهانی، اکبر ایمانی، حامد پاکدل، سیروان قربانی، فردین عابدینی، مصطفی احمدی و جاناتان بالوتلی به عنوان بازیکن و پائولو سرجیو، روبرتو ورسیمیو به عنوان مربی و مهران فرقانی به عنوان مدیر اجرایی، در فولادخوزستان احسان مرادیان، ناصر سالاری، پیمان شیرزادی، رضا میرزایی، وینیسیوس لوپز، سیلوا سوارز، لوسیانو پریرا، فرشاد سالاروند و سروش رفیعی به عنوان بازیکن و ایلی استان و کریستن روبرت پاندورا به عنوان مربی، در نفت مسجدسلیمان میلاد فراهانی، مجتبی بیژن، پیمان میری، اکبر آفاق، محمود قائدرحمتی، موسی کولیبالی، محمد حسینیفر، حسین دوستدار، علیرضا علیزاده و میلاد خداییاصل به عنوان بازیکن و علیرضا مرزبان، لئون استپانیان و میثم رضاپور به عنوان مربی، در کارون اروند خرمشهر میکائیل ایمنتراج، محمدجواد محمدی، احسان پیرهادی، یاسر وکیلی، علیرضا علیزاده، بهرام رشید فرخی، امین رضایی، وحید عسگری، حمید نعمتی، علی پورمحمد، مصطفی نوروزی، بهتاش میثاقیان، ابراهیم کریمی، منصور تنهایی، بهادر عبدی، سعید حیدری، محمدرسول اعظمیزاده، رضا اسدی، کریم احمدی، احسان تائیدی، مهدی کاظمی، محمدمهدی عسگری، ابوالفضل پورموسوی، محسن آقایی، حسین ناییچی و محمد سلیمان علیزاده به عنوان بازیکن و اکبر میثاقیان، حمیدرضا فرزانه و محمدرضا مولایی به عنوان مربی و در شهرداری ماهشهر میررسول حسینی، علی محمدی، وحید سبزی، ادریس کوچکی، محمدرضا فیروززاده، ایمان شوریابی، مجتبی زارعی، پوریا زارع، ایمان کیانی، علی داوران، سعید خردمند، نیما پرتوی، روحالله شعبانی و صادق گشنی به عنوان بازیکن و داوود مهابادی، سعید غلامزاده و احتشام ساسانی، محمدامین ثنایی به عنوان مربی در فوتبال خوزستان شاغل هستند.
هر چند فوتبال حرفهیی حد و مرز نمیشناسد و حضور چند بازیکن غیربومی با کیفیت میتواند به تقویت یک تیم کمک کند اما بر کسی هم پوشیده نیست که با وجود استعدادهای خوب و فراوان فوتبالی در خوزستان، تیمهای خوزستانی میتوانند براساس داشتههای بومی بسته شوند؛ این که در استقلال خوزستان 14، فولاد 9، نفتمسجد سلیمان 10 و صنعت نفت آبادان 12 بازیکن غیربومی و همچنین در تیم کارون اروند خرمشهر 26 و شهرداری ماهشهر 14 بازیکن غیربومی حضور داشته باشد، نگران کننده است و نشان از نبود مدیریت لازم و ورود افراد سودجو و منفعت طلب به فوتبال خوزستان دارد.
نتایج حال حاضر نمایندگان خوزستان در لیگ برتر و لیگ یک نیز حاکی از این است که حضور این تعداد غیربومی نتوانسته هیچ کمکی به فوتبال خوزستان داشته باشد و باید عمیقا ابراز نگرانی کرد که فوتبال خوزستان با این روند از روزهای اقتدار خود فاصله گرفته و نبود نظارت مسوولان مربوطه بر این مهم، باعث شده تا روابط نادرست و دلالها به خوبی مستطیل سبز فوتبال خوزستان را احاطه کنند. اگر هر چه سریعتر فکری به حال و روز فوتبال خوزستان نشود و دست دلالها را از فوتبال خوزستان و ایران کوتاه نکنند و مدیران فوتبالی ما با قدرت و جسارت کار نکنند، چه بسا در آیندهای نزدیک استعدادهای خوزستانی کاملا محو شده و حتی شاید دیگر نامی از آنها نیز شنیده نشود.