آیا «درختان شکسته و افتاده» اسم رمز بهرهبرداری دوباره از جنگلهای هیرکانی در شمال ایران است؟ این سوال پس از آن در اذهان فعالان و حامیان محیط زیست شکل گرفت که نامه علیمحمد شاعری، نماینده مردم شهرهای شرق استان مازندران به وزیر جهاد کشاورزی مبنی بر تقاضای موافقت با بهرهبرداری از «درختان شکسته و افتاده» در جنگلها همراه با دستور موافق وزیر در رسانهها منتشر شد.
به گزارش به نقل از اعتماد ، نماینده مردم بهشهر، نکا و گلوگاه 25 شهریورماه امسال در نامهاش خطاب به محمود حجتی مدعی شده از زمان اجرای قانون تنفس جنگلها در سال 96 شمار زیادی از درختان جنگلی در اثر حوادث طبیعی ریشهکن شدهاند و با فرا رسیدن فصل پاییز و افزایش احتمال حریق و جاری شدن سیلهای فصلی نیز این تهدیدات افزایش مییابد. او همچنین نوشته است که پوسیدگی درختان آسیبدیده موجب شیوع آفات در درختان بلوط و شمشاد میشود. عضو کمیسیون کشاورزی مجلس در این نامه تاکید کرده جمعآوری این درختان میتواند نیاز کارخانهها را تامین کند و از نظر مالی درآمدزا باشد. محمود حجتی هم با تقاضای «مخارج کردن چوبهای شکسته و درختان افتاده» موافقت کرده است. این موافقت یازدهم مهرماه از سوی سیدمحمد مجابی، قائممقام وزیر به خلیل آقایی، رییس سازمان جنگلها و مراتع ابلاغ شده است. حالا نوبت سازمان جنگلها و مراتع است که دستور وزیر را برای خارج کردن درختان افتاده و شکسته از جنگلهای شمال کشور اجرا کند .
ابهام درباره شیوه تشخیص درختان افتاده
آیا این دستور قانونی است و اینکه اجرای آن چه پیامدهایی برای جنگلهای هیرکانی دارد؟ جنگلهایی که مرکز تحقیقات جنگلها و مراتع در سال 95 وسعت آنها را یک میلیون و 650 هزار هکتار اعلام کرده است. عددی که از کاهش 15 درصدی وسعت این جنگلها طی یک دهه حکایت داشت و به خوبی نمایانگر وضعیت بحرانی این جنگلها است. در چنین شرایطی تصمیم جدید وزارت جهاد کشاورزی در عمل چگونه اجرایی میشود که موجب ضررهای بیشتر نشود؟
عباسعلی نوبخت، معاون امور جنگل سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در گفتوگو با «گزارشگران سبز» در این باره گفته است: «در برخی نقاط جنگل، درختان شکسته افتادهای که به صورت تجمعی هستند، وجود دارند. این درختان باید از جنگل خارج شوند. درباره نحوه خروج آنها بحث است. ضمن آنکه درختانی که به صورت تجمعی قطع شدهاند، حجم زیادی در عرصههای طبیعی ندارند و در چهار تا پنج نقطه از اراضی تحت مدیریت شرکت نکا چوب، شفارود و چوب و کاغذ مازندران واقع شدهاند.» او گفته این نقاط بر اساس بازدیدهای میدانی به اتفاق مدیرکل جنگلکاری و رییس شورای عالی جنگل شناسایی شده است: «حجم درختان افتاده در این مناطق بیشتر از میزان برداشت بر مبنای کتابچه طرح است. در این مناطق در سطح قابل توجهی از عرصه، تاج درختان باز شده است. به همین دلیل از نظر کارشناسی به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم در این نقاط کار احیایی انجام دهیم، باید درختان شکسته افتاده را خارج کنیم.»
با وجود این توضیحات همچنان از نظر کارشناسان این ابهام وجود دارد که چه کسی «افتاده» و «شکسته» بودن درختان را تشخیص میدهد؟ محمدرضا گنجی، نایبرییس انجمن علمی جنگلداری ایران یکی از این کارشناسان است که به «اعتماد» میگوید: «تعیین این درختان کار سادهای نیست. چه مرجعی میتواند اثبات کند که چوبهای خارج شده از جنگل شکسته و افتاده بودهاند؟ به عنوان کارشناسی که 40 سال است با مسائل جنگلداری آشنا هستم باید بگویم این تصمیم خوب نبود و بهتر این است که وزیر دستورش را لغو کند.»
قانون تنفس جنگل به اغما میرود؟
بهرهبرداری بیرویه و غیرعلمی از جنگلهای کشور موجب شده بود تا سالها از سوی کارشناسان حوزه جنگل درباره پیامدهای ویرانگر این روند هشدار داده شود. همین هشدارها باعث شد تا از سال 1396 قانون «تنفس جنگلها» با هدف ممنوعیت بهرهبردای از جنگلها در طول دوره اجرای برنامه ششم توسعه اجرایی شود. قانونی که سال اول اجرای آن از نظر خلیل آقایی، رییس سازمان جنگلها و مراتع کشور مثبت ارزیابی شده بود: «اجرای این طرح، نتایج فراوانی نصیب جنگلهای ایران شد و امیدواریها به احیای عرصههای نابود شده را افزایش داد.» به گزارش ایسنا، آقایی تیرماه امسال خطاب به استاندار گلستان گفته بود: «برخیها گمان میکنند با اجرای این قانون، تامین چوب کشور دچار مشکل میشود اما تعرفه صفر درصدی واردات چوب و گسترش عرصههای زراعت چوب صنعتی، این مشکل را برطرف خواهد کرد.» اما مقاومت سازمان جنگلها ظاهرا دوامی نیافت و حالا بیم آن میرود که قانون تنفس جنگلها عملا کارایی خودش را از دست بدهد. شاعری، نماینده مردم شرق استان مازندران از پارسال در اظهارنظرهای مختلف با استناد به قانون تنفس جنگلها گفته بود که در این قانون خروج درختان شکسته و افتاده پیشبینی شده و باید از سوی سازمان جنگلها این بخش از قانون اجرا شود. حالا نامه جدید او به وزیر جهاد کشاورزی هم بر همین مبنا تنظیم شده است. رضا شیخپور، کارشناس ارشد جنگلداری اما این ادعای شاعری را دقیق نمیداند: «در قانون تبصرهای پیش بینی شده مبنی بر اینکه دولت تا پایان سال سوم برنامه ششم توسعه مجاز است برای آن دسته از طرحهای بهرهبرداری از جنگل که قراردادشان باقی است از این درختان استفاده کند.» در این تبصره دو نکته اهمیت دارد یکی اینکه دولت در این قانون «مکلف» نشده بلکه «مجاز» شمرده شده و دیگر اینکه این بهرهبرداری را محدود به طرحهایی کرده که «قراردادشان ادامه داشته باشد.» شیخپور اما تصریح میکند: «یک سال و نیم از اجرای برنامه ششم توسعه گذشته و فرصت چندانی برای زمان قانونی این تبصره باقی نمانده و نکته مهمتر اینکه قراردادهای بهرهبرداری یا تمام شدهاند یا کارخانهها آنها را فسخ کردهاند.»
اکوسیستم را به حال خودش رها کنید
احتمال شیوع آفت درختان افتاده به سایر درختان جنگلها یکی از استدلالهای متقاضیان خروج این درختان از جنگلها است اما شیخپور نظر دیگری دارد: «دخل و تصرفهای انسان موجب بیماری اکوسیستم شده است. از بین رفتن بخش زیادی از شمشادهای هیرکانی یکی از پیامدهای همین رویههای غلط است. حالا باید چند سال جنگلها را به حال خودشان وابگذاریم تا اکوسیستم بتواند خودش را بازسازی نکند نه این اینکه با چنین بهانههایی دوباره در اکوسیستم دستکاری کنیم». او تجدید نظر بنیادین در طرحهای جنگل داری را نیاز امروز جنگلهای کشور میداند و تقاضاهایی مانند تقاضای علیمحمد شاعری را حرکتهایی تبلیغاتی ارزیابی میکند: «به نظر میرسد ایشان بیشتر با هدف ایجاد رضایت در حوزههای انتخابیهشان چنین تقاضایی را مطرح کردهاند.» شیخپور راهحل عاقلانه برای مدیریت جنگلها را در گروه اجرای طرح «مدیریت پایدار جنگل» میداند. طرحی که پیشنویس دستورالعمل آن تهیه شده و در انتظار اظهارنظر شورای عالی جنگل است.
فقدان نگاه جامع به جنگلهای هیرکانی
جنگلهای هیرکانی از نظر میراث طبیعی جزو ذخایر کمنظیر ایران و از معدود جنگلهای باقیمانده «پهن برگ معتدله» به شمار میروند. 90 درصد جنگلهای هیرکانی در ایران قرار دارد و 10 درصد آن در کشور آذربایجان قرار گرفته است. حفاظت از این جنگلها از نظر بینالمللی دارای اهمیت فراوانی است تا جایی که یک تشکل زیست محیطی از طرف آلمان از چندی پیش برای تسهیل روند ثبت این جنگلها در فهرست میراث طبیعی یونسکو به ایران کمک میکند. مینا استقامت، مدیرعامل انجمن غیردولتی «زی پاک» در گفتوگو با «اعتماد» با تشریح اهمیت زیستی و طبیعی جنگلهای هیرکانی از جای خالی یک برنامه مدیریت پایدار برای این جنگلها، بهشدت انتقاد میکند: «شیوه مدیریت جنگلهای هیرکانی طی سالیان گذشته اشتباه بوده است. این روند اشتباه که به استفاده بیرویه از چوب جنگلها دامن زده، عملا این ذخیره زیستی را به خطر انداخته است.» از نظر مینا استقامت تصمیم جدید وزیر جهاد کشاورزی هم میتواند زمینهساز تخلفهای جدید در جنگلهای هیرکانی شود: «به نظر من دوباره مشکلات اقتصادی باعث شده تصمیمی گرفته شود که با مدیریت پایدار جنگل همراستا نیست.» با این توضیحات همچنان این سوال مطرح است که آیا دستور وزیر جهاد کشاورزی زمینهساز بهرهبرداریهای غیرقانونی از جنگلهای هیرکانی میشود؟ توضیحات کارشناسان نشان میدهد دورنمای این تصمیم امیدوارکننده نیست.