جهان: در حالی که بیش از 6 سال از آغاز تحولات داخلی بحرین میگذرد، اما معترضین همچنان تلاش میکنند بهرغم واکنشهای تند و امنیتی رژیم حاکم آل خلیفه، از پیگیری اهداف با استفاده از روشهای مسالمتآمیز عدول نکنند.
به نحوی که میتوان گفت بحرین تنها کشور در خاورمیانه است که بهرغم شروع اعتراضات داخلی در جریان بیداری اسلامی و انقلابات عربی، از راهپیماییهای اعتراضی مسالمت آمیز اولیه خود فراتر نرفته است، در حالی که در سایر کشورها مانند لیبی، مصر، تونس حرکت مردم که با تظاهرات شروع شد در کمترین زمان شکل نبرد مسلحانه به خود گرفت.
در این راستا تأکید برخی رهبران معترضین بحرینی بر خارج نشدن از روشهای دموکراتیک را میتوان دلیل اصلی این مسئله دانست، که بخش زیادی از آن نیز به آگاهی آنها از اهمیت حفظ آل خلیفه برای برخی از کشورهای منطقهای و بینالمللی از جمله عربستان و آمریکا است.
اما باید اذعان کرد که با وجود گذشت چند سال از اعتراضات خیابانی و کشته، زخمی و زندانی شدن تعداد زیادی از معترضان، این حرکت خودجوش تا امروز به نتیجه مثبتی نرسیده است.
جدای از تأکید رهبران بحرین بر حفظ رویکرد مسالمت جویان اعتراضات، عدم پیروزی تظاهراتهای بحرین را میتوان در چند عامل اصلی خلاصه کرد.
از جمله این عوامل میتوان به نقش رسانههای بینالمللی اشاره کرد؛ رسانههای بینالمللی با وجود اینکه از گسترش دموکراسی صحبت میکنند اما بهرغم طرح مطالبات دموکراتیک معارضان بحرین، نقض حقوق بشر و رفتارهای ناقض دموکراسی از سوی حکومت بحرین هیچ واکنشی از خود نشان ندادهاند.
عامل دوم به مداخله نظامی عربستان در این کشور بازمیگردد، این کشور با سرکوب قیام بحرین و حمایت از سرکوب شیعیان توسط آل خلیفه نشان داد با هرگونه حرکت تحول خواه در حوزه حلیج فارس به شدت مقابله میکند و حاضر به پرداخت هزینههای سنگین نیز است.
علاوه براین در بحرین به دلیل شخصیت استبدادی حاکمان و عدم حضور رهبری واحد در رأس اعتراضات هماهنگ و ضعف نهادهای مدنی نسبت به نهادهای مشابه در مصر و تونس جنبش شدیداً سرکوب می شود، اگرچه به دلیل فعالیت ساختارهای محدود مدنی بحرین تا زمان برقراری نظم و احقاق حقوق ملت، بحرین ناآرام خواهند ماند.
همچنین میتوان به تلاش آل خلیفه برای استفاده از شکاف میان نیروهای معترض نیز اشاره کرد. گروههای معترض بحرین متشکل از احزاب شیعه و سنی مذهب، سکولار و چپها است. در این رابطه منامه برای انشقاق در این جنبش، بردودستگی آنها اهتمام ورزیده است.
در این میان، عدم دسترسی معترضین به رسانههای قدرتمند برای انعکاس صدای خود باعث شده است که تا امروز تحولات بحرین جلب توجه اندکی در افکار عمومی دنیا داشته باشد. البته بیتوجهی نهادهای به اصطلاح حقوق بشری بینالمللی و منطقهای نیز مزید علت شده است.
در پایان باید گفت اگرچه در ظاهر از تعداد افراد شرکت کننده در تظاهراتها به دلیل فشارهای امنیتی حکومت کمی کاسته شده، اما کماکان راهپیماییها در کل بحرین دیده میشود.
با توجه به این مسائل، به دلیل هزینه جانی زیادی که مردم بحرین در 6 سال گذشته دادهاند و همچنین به واسطه آگاه شدن به حقوقی که منامه باید به آنها عمل کند، پیشبینی نمیشود این حرکت خودجوش مردمی تا رسیدن به هدف دست از تلاش بردارد.
اما برای تحقق هرچه سریعتر اهداف نیاز است تا ضمن اتحاد هرچه بیشتر انقلابیون بحرینی در برگزاری تظاهراتهای سراسری، رسانههای منطقهای و بینالمللی مستقل نیز این اعتراضات را پوشش داده تا به واکنش جامعه جهانی در قبال ظلم و ستمهای رژیم دیکتاتوری آل خلیفه منجر شود.