«شاهزاده تاریکی» عنوانی در خور برای محمد بن سلمان است. شخصیت سعودی که حالا نیمه تاریک خود را به دنیای غرب نشان داده است. شخصیتی که غرب امید فراوانی به اصلاحاتش بسته بود، اما حالا همه حامیانش را ناامید کرده است.
نگاهی به 3 سال گذشته نشان میدهد که دلایل فراوانی برای تشخیص ماهیت سیاه شاهزاده سعودی وجود داشت، اما به نظر عواید مالی معاملات پر سود تسلیحاتی کشورهای عربی برای چشم پوشی بر تمام این نشانهها کافی بود.
حالا جنازه قطعه قطعه شده خاشقچی به بحرانی برای حکومت سعودی تبدیل شده است. به نظر حتی دنیای غرب که تمایل زیادی به تصاحب دلارهای سعودی دارد، در مقابل فضاحت قتل خاشقچی مجبور به عکسالعملی تند شده است.
«رند پال» سناتور جمهوریخواه آمریکا و گروه دیگری از نمایندگان کنگره از ضرورت تحریم تسلیحاتی حکومت سعودی سخن گفته است. تحریمی که در جنگ یمن میتواند برای سعودیها مصیبتآفرین باشد و البته دونالد ترامپی که معتقد است این کار به اقتصاد آمریکا ضربه میزند. با این حال به نظر میرسد، این بار همانند دفعات پیشین جستن از رسوایی برای ولیعهد جوان سعودی چندان راحت نباشد.
بن سلمان متخصص خرج کردن پول در رسانهها و لابیهای سیاسی است. پولهایی که خرابکاریهای بچهگانه قبلی او را لاپوشانی کرده است.
کشتار در یمن بدون محدودیت
محمد بن سلمان ولیعهد هنوز جوان سعودی با گذشت 3 سال از ورود جدی به هرم قدرت در خاندان سعودی هنوز یک معمای جدی برای بسیاری از ناظران داخلی و خارجی است. این معما شبیه یک جعبه پاندورا برای منطقه بوده و با باز شدن آن مصیبتها و مشکلات فراوانی برای این منطقه به بار آمده است.
زمانی که ملک عبدالله پادشاه قبلی سعودی در ژانویه سال 2015 در مرکز پزشکی گارد ملی آل سعود درگشت و سلمان بن عبدالعزیز به قدرت رسید، محمد بن سلمان به عنوان پسر پادشاه توانست به عنوان وزیر دفاع به قدرت برسد.
محمد بن سلمان اولین وظیفهای که در آن زمان برای خود تعریف کرد، هدایت عربستان به سمت یک جنگ تمام عیار با یمن بود. یمنی که میرفت تحت تسلط انصارلله قرار بگیرد و شهر عدن مهمترین شهر در جنوب این کشور در آستانه سقوط قرار داشت.
عربستان سعودی هنوز خاطره درگیریهای سخت زمینی در سالهای 2009 تا 2010 را به خاطر داشت. زمانی که استان صعده همزمان از سوی ارتش علی عبدالله صالح و نظامیان سعودی تحت فشار بود. تلفات سنگین عربستان سعودی در نبردهای زمینی محمد بن سلمان را وا داشت تا راهبردی جدید را اتخاذ کند.
این راهبرد بر این اساس همکاری هوایی چند جانبه به همراه امارات متحده عربی و برخی از کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین قرار داشت.
در این میان امارات که شیفته تسلط بر ساحل یمن در نزدیکی تنگه باب المندب بود علاوه بر مشارکت نیروی هوایی خود یک تیپ زرهی متشکل از تانکهای فرانسوی «لکلرک» را با استفاده از تانکبرهای سعودی عازم جنوب یمن کرد.
با گذشت نزدیک به 4 سال از درگیر شدن عربستان سعودی در ماجرای یمن حالا ماشین جنگی ائتلاف سعودی در باتلاق هولناکی گرفتار شده است. صرفه نظر از هزینههای وحشتناک مادی برای عربستان سعودی که دست پایینتر تخمینها عدد 200 میلیارد دلار را برآن ذکر میکند، کشتار مداوم مردم یمن و محاصره مداوم دارویی و غذایی آنها موجب یک آبروریزی بین المللی شده است.
اقداماتی که تنها میتواند به دلیل ماهیت اقدامات عجولانه محمد بن سلمان آن را توجیه کرد. اگر بخواهیم حماقتهای نیروهای سعودی را لیست کنیم، به فهرست درازی میرسیم اما شاید کشتار در مسجدی در پایتخت یمن در اکتبر سال 2016 در راس آن قرار گیرد.
در این حمله که نیروی هوایی سعودی به یک مراسم ختم انجام داد، نزدیک به 150 نفر کشته و 300 نفر زخمی شدند. در ابتدا احمد العسیری سخنگوی نیروی های ائتلاف سعودی منکر چنین حملهای شد، اما بعد از آنکه چندین مقام غربی وقوع چنین حمله را تایید کردند، سعودیها هم مجبور به پذیرش آن شدند.
طبق روایت یک کارمند عالی رتبه سعودی هدف حمله، علی عبدالله صالح متحد آن زمان نیرویهای انصارلله بود که به صورت اتفاقی در این مراسم حضور نداشته است.
نمونه دیگر از اقدامات وحشیانه در جریان جنگ یمن حمله به اتوبوس دانش آموزان یمنی در مسیر حرکت به سمت صعده بود. این حمله که در اوت سال 2018 و در شهر ضحیان صورت گرفت، منجر به شهادت دهها دانش آموز یمنی شد که از یک کلاس قرآن به سمت صعده باز میگشتند.
این حمله همانند حمله به مسجدی در صنعا با بمبهای 227 کیلوگرمی MK82 با کیت هدایت لیزری شونده صورت گرفت که نشان از شناسایی دقیق هدف و سپس حمله به آن داشت. در ابتدا سعودیها مدعی شدند که نیروهای انصارلله با استفاده از پوشش انسانی به دنبال حمل قطعات موشکی بودند، اما در ادامه شواهد فراوان نشان داد که چنین ادعایی از اصل دروغ بوده است.
وسعت این حمله تا به آن اندازه بود که حتی ایالات متحده آمریکا که تامین کننده اصلی تسلیحات برای عربستان سعودی است، حاضر به تایید آن نشد. با این حال وزارت خارجه آمریکا صرفا درباره این حمله ابراز نگرانی کرد و از عربستان خواست خودش درباره حملهای که انجام داده تحقیق کند.
البته این سخنان وزارت امورخارجه این کشور یک ریاکاری به تمام معناست، چرا که کارخانههای آمریکا نقش اصلی را در تجهیز نیروی هوایی و زمینی عربستان سعودی دارند. امضای قرار داد خرید دهها فروند جنگنده F-15 و هلیکوپترهای بلک هاوک در دوران اوباما و پیشنهادهای وسیع تسلیحاتی در دوران ترامپ تنها بخشی از این تعاملات گسترده است.
به طور حتم ترامپ برای گسترش اشتغال در ایالات متحده به دنبال گسترش فروش سلاح به سعودیهاست.
عملکرد بن سلمان در هدایت جنگ این کشور یمن در عربستان سعودی نیز انتقاداتهای فراوانی را به همراه داشته است. انتقادهایی که شاید بتوان آن را بهانه حذف و برخورد با برخی از شخصیتها در داخل و خارج این کشور از جمله به بهانه مبارزه با فساد دانست.
زمانی که دهها شخصیت سعودی در هتل کارلتون ریاض زندانی شدند، بسیاری از کارشناسان به این حقیقت اشاره کردند که مخالفت با سیاستهای محمد بن سلمان از جمله جنگ در یمن مهمترین دلیل این اقدام بوده است.
از جمله این شخصیتها میتوان به ولید بن طلال اشاره کرد. شاهزادهای که جزو ثروتمندترین شخصیتهای جهان است و با ارائه بخشی از ثروت خود به صورت باج توانست فعلا خود از مسیر حذف کنار بزند. مقرن بن عبد العزیز جانشین محمد بن نایف ولیعهد معزول سعودی نیز از جمله منتقدین جنگ یمن که قربانی شیوه مبارزه با فساد شد.
وی به صراحت به این نکته اشاره کرده بود که هزینههای سنگین عربستان سعودی برای مقابله با حوثیهای یمن از جمله استفاده از خلبانان اجارهای فراتر از توان این کشور است و ساعتی 25 هزار دلار برای این کشور هزینه بر میدارد.
نخست وزیر دزدی در روز روشن
شاید یکی از اقدامات محمد بن سلمان که شگفتی دنیا را در پی داشت، حبس سعد حریری نخستوزیر لبنان و وادار کردن وی به قرائت استعفانامه خود در مقابل دوربین شبکه العربیه بود.
هنوز از جزییات ماجرای سعد حریری و برخوردی که با وی انجام شد، اطلاع دقیقی وجود ندارد و خود حریری نیز در این باره مطلبی بیان نکرده، اما آنچه تاکنون در رسانهها و نزدیکان وی منتشر شده نشان میدهد اگر فشار فرانسویها برای آزادی حریری نبود، شاید سرنوشت او با سرنوشت خاشقچی تفاوتی نداشت.
در ظاهر روز 3 نوامبر حریری بدون نگرانی خاصی به ریاض رفت. اما، به محض ورود، بارفتار غیرعادی سعودیها روبرو شد. از او خواسته بودند که بدون مشاورانش سفر کند و پس از ورود در ویلایش در ریاض تحت نظر قرار گرفت، در حالی که تلفن همراهش را از او گرفته بودند و هیچ وسیله ارتباطی با جهان خارج در اختیار نداشت. روز بعد، او را به دیدار محمد بن سلمان، ولیعهد و پسر پادشاه میبرند و در جریان دیدار از او میخواهند که استعفا دهد.
انعکاس این ماجرا در لبنان نیز بر خلاف آن چیزی بود که سعودیها پیشبینی میکردند. در حالی که برخی از جایگزینی برادر حریری به جای وی خبر میدادند، ملت لبنان یکپارچه و متحد خواستار عدم دخالت عربستان در این ماجرا شدند.
زمانی که ماکرون رییسجمهور فرانسه به عربستان سعودی رفت تا آنها را برای آزاد کردن حریری تحت فشار قرار دهد، سعودیها تلاش کردند تا از ابزار همیشگی خود برای منصرف کردن ماکرون استفاده کنند. محمد بن سلمان فرانسه را به قطع سفارشهای کلان خود در حوزه اقتصادی تهدید کرد، اما در مقابل ماکرون موقعیت فرانسه را به عنوان یک عضو شورای امنیت سازمان ملل و یک قدرت اتمی یادآوری کرد تا سعودیها بلافاصله عقب نشینی کرده و حریری را با دیگر به لبنان بازگردانند.
شکست در فروش سهام آرامکو
طرحهای محمد بن سلمان در داخل عربستان هم با مشکلات فراوانی روبه رو شده است، به گونهای که برخی از این طرحها زرق و برق سابق خود را از دست دادهاند.
یکی از مهمترین برنامههای محمد بن سلمان در داخل عربستان سعودی خصوصیسازی شرکت آرامکو از طریق عرضه سهام آن در بازارهای بین المللی است.
بنابر ارقام اعلام شده از سوی سعودیها، انجام این کار که درآغاز برای سال 2018 اعلام شده بود ولی تا سال 2019 به تعویق افتاده، میباید 100 میلیارد دلار گردآوری کند. این امر به معنای آن است که آرامکو حدود 2 هزار میلیارد دلار «ارزش» دارد. با آن که برخی از کارشناسان این ارزیابی را تخیلی و دور از واقعیت میدانند، اما به نظر می رسد که حالا خود پادشاه عربستان در عملی بودن این طرح به شک افتاده است.
مهم ترین دلیلی که شاه سعودی را در خصوص طرح ولیعهد به شک و تردید انداخته مطرح شدن نظارت دستگاه های غیر سعودی بر این شرکت است. از آنجا که منابع این شرکت بدون هیچ محدودیتی در اختیار پادشاهان سعودی قرار دارد، ملک سلمان تمایل چندانی به عملی کردن طرح های فرزند خود ندارد.
بن سلمان ولیعهدی خود را به میان میگذارد
نگاهی به تمام این خطاها نشان میدهد که محمد بن سلمان عملا خاندان حاکم سعودی را با چالشهای سختی روبه رو کرده است. چالشهایی که حالا در مسئله خاشقچی میتواند زمینهساز یک باجگیری دیگر از عربستان سعودی را فراهم کند.
بن سلمان همیشه آماده کشیدن چک های سنگین برای پوشاندن بحرانهایی است که این کشور با آن روبه رو است، اما شاید این بار کشیدن چک اخیر به گرفتن ولیعهدی جوانک سعودی ختم شود.