15 اکتبر، 23 مهر روز جهانی نابینایان و «عصای سفید » نامگذاری شده است. روزی که هر ساله در تقویم تکرار میشود تا تلنگری باشد برای فراموش نشدن آنان در لابهلای رنگها و رنجهای زندگی.
به گزارش به نقل از همدلی ، روز عصای سفید نماد استقلال افراد روشندل ، تکریم، عدالت و برابری اجتماعی برای نابینایان است،. تا دولتها و انجمنهای نابینایی جهت فرهنگسازی، نحوه برخورد شایسته با نابینایان به مردم آموزش دهند.
صفحات تاریخ پر است از نابینایان و کمبینایانی که جوامع انسانی از ثمره وجود آنان بهرهها برده است. نام مخترعین، دانشمندان و شاعران همچون هلن کلر،خزائلی، فرزاد طیباتی و رودکی، شاعر پرآوازه ایران زمین و ... در لابهلای برگهای تاریخ به جاودانگی و عظمت میدرخشند و خود الهاام بخش ظرفیتهای بزرگی هستند که میتواند در تمام دورانها راهگشا باشد.
آمارهای جهانی میگویند در دنیا حدود 250 میلیون نفر از افراد دچار اختلال بینایی هستند. از این تعداد 35 میلیون نفر نابینای مطلق است که 80 درصدشان را افراد بالای 50 سال تشکیل میدهند و پیش بینی شده است که تا سال 2020 این آمار بیشتر نیز شود. این درحالیست که در حال حاضر 90 درصد نابینایان جهان در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند. ایران در این میان در جرگه 16 کشور اول از نظر جمعیت نابینایان است.
به گفته رئیس انجمن نابینایان ایران این تعداد در کشور ما براساس شاخصهای جهانی نزدیک به 800 نفر است که 130 تا 150 هزار نابینای مطلق هستند و 600 تا 650 هزار در کشور اختلال بینایی دارند. لازم به ذکر است که درصد بالایی از نابیناییها به دلیل بیماریهای مزمن مانند آب مروارید، آب سیاه، و یا حوادث و تصادفات رانندگی است که قابل پیشگیری است.
درحالیکه اغلب نابیناییها در کشورهای توسعه نیافته به دلیل عفونتها و بیماریها ایجاد میشود اما بیشتر نابیناییهای ایران به دلیل حوادث در طول کار و تصادفات اتفاق میافتد است . لازم به ذکر است یکی از دلایلی که ایران را در لیست کشورهای دارای نابینا زیاد قرار داد جنگ تحمیلی 8 سال ایران و عراق بود.نمی توان مشکلات فراروی نابینایان را از مسائل سایر اقشار جامعه مجزا کرد. اما این مشکلات برای نابینایان و کم بینایان حادتر بوده، به گونه ای که برای این گروه به معضلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تبدیل شده است. از آن جمله می توان به مسائلی چون اشتغال، مسکن و ازدواج اشاره کرد.
طبق گفته وزارت کار، نرخ بیکاری نابینایان 40درصد است. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت نرخ بیکاری معلولان در ایران چند برابر نرخ بیکاری افراد عادی است. این در حالی است که بسیاری از آنان در میان خانوادههای فقیر هستند. نابینایانی هم دارای شغل هستند، اغلب به کارهای مانند تلفنچی گماشته میشوند و با وجود اینکه بسیاری از آنان دارای تحصیلات عالی هستند اما به به دلیل معلولیت از ظرفیتشان در جای درست استفاده نمیشوند. چرا که تصور غالب این است که نابینا باید تلفنچی باشد و بیشترین شغل در میان نابینایان نیز همین است.
«علی اکبر جمالی»، رئیس انجمن نابینایان کشور با برشمردن مشکلاتی که نابینایان با آن دست و پنجه نرم میکنند، مهمترین مشکل نابینایان را اشتغال دانست و به گفت: در حال حاضر یکی از بزرگترین مسائل آزاردهنده برای نابینایان که در واقع ریشه بسیاری از مشکلات دیگر است، وضعیت اشتغال آنهاست که زندگی بسیاری از آنها را با چالش مواجه کرده است.
جمالی افزود: نابینایان نسبت به معلولین دیگر بسیار مغفول ماندهاند. با وجود اینکه افراد نابینا افرادی توانمند هستند اما به دلیل عدم فرهنگسازی مناسب هنوز بسیاری از شرکتها و مسئولان به این افراد اعتماد ندارند و از نیروهای نابینا استفاده نمیکنند. یکی از دلایل عدم استقبال کارفرمایان برای استخدام این قشر محروم بودن بسیاری از نابینایان از آموزش مهارت و حرفه به ویژه مهارتهای که با اصول علمی و فناوری و تکنولوژیهای جدید منطبق باشد، است. بدون شک در این شرایط فرصت شغلی برای نابینایان کمتر است و حتی اگر فرصتهای هم برای برخی از نابینان فراهم شود به دلیل عدم حمایت دولت از کارفرمایانی که معلولان و نابینایان را استخدام میکنند، به جایی نمیرسد.
جمالی ابراز امیدواری کرد که با قانون « حمایت از حقوق معلولان» که مجلس در فروردین ماه سال جاری به هیات دولت ابلاغ کرده است و هنوز بعد از 7 ماه اجرا نشده است، تا حدودی از مشکلات معلولان از جمله نابینایان کاسته شود.
وی تصریح کرد: لایحه حمایت از حقوق معلولان 20اسفند 96 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و در جلسه 22 فروردین شورای نگهبان تایید شد و برای اجرا به هیات دولت ابلاغ شد. اما از آنجا که بعضی از مواد این قانون نیاز به آئین نامه اجرایی دارد، متاسفانه هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. امیدوار هستیم این قانون در سال 98 اجرا شود که معلولان بتوانند از مزایا آن استفاده کنند.
لایحه حمایت از حقوق معلولان در 35 ماده به مجلس ارائه شده بود و بخشهای اصلی این لایحه شامل، مناسبسازی معابر عمومی و سهولت تردد معلولان، امور فرهنگی، هنری و آموزشی و ورزشی معلولان، کارآفرینی و اشتغال، تسهیلات مسکن، فرهنگسازی و ارتقای آگاهیهای عمومی، حمایتهای قضایی و تسهیلات مالیاتی، حمایتهای اداری و استخدامی، مسئله تحصیل معلولان و موضوع بیمه را شامل میشود.
جمالی سهم نابینایان را از رسانهها بسیار ناچیز دانست و گفت: تنها یک روزنامه به نام «ایران سپید» به خط بریل منتشر میشود که تعداد صفحاتش بسیار کم است.یک ماهنامه هم به نام «بشرا»که به صورت نامنظم ازصداوسیما هم سهم زیادی نداریم. میتوان گفت به صورت کلی آنتنی در صداوسیما به نابینایان تعلق ندارد، اما برنامه رادیویی به عنوان 6 نقطه هفتهای نیم ساعت روزهای شنبه روی آنتن میرود که به مورد مشکلات نابینایان توانمندیهای آنان، نابینایان موفق و ... است.
«علی محمدی» جانباز روشندلی است که در عملیات مرصاد در غرب کشور در سن 26 سالگی هر دو چشم خود را از دست داده و اکنون بیش از 30 سال است که با تاریکی چشمهایش خو گرفته و روشنایی صبحگاه تا تاریکی نیمه شب برایش فرقی ندارد. وی در مورد روز عصای سفید به «همدلی» گفت: عصای سفید چشمان یک نابینا و سمبل استقلال و توانمندی اوست. روز عصای سفید روز ترحم به جامعه نابینایان نیست، چرا که آنان نیاز به ترحم ندارند، نیاز به دیده شدن دارند. اگر نابینایی دیده شود در معادلات اجتماعی نیز به حساب میآید، آن وقت هم در دستگاه قانون گذار قوانینی برای بهبود شرایط زندگی آنان تصویب میشود و هم در دستگاههای اجرایی، آن قوانین اجرا میشود. اما اگر قرار باشد یک سال تمام نه ما را ببینند و نه بشنوند و فقط یک روز به صورت نمادین با خط درشت تیترمان کنند، هیچ گشایشی در زندگی نابینایان ایجادنمیشود.وی افزود:متاسفانه به رغم وجود قوانین متعدد برای اشتغال نابینایان هنوز اکثر قریب به اتفاق آنان بیکار هستند که این خود نشان دهنده عدم کارایی قوانین یا فرهنگ تبعیض است. نابینایی که با وجود تمام گرفتاری های موجود تحصیلات تکمیلی خود را به اتمام می رسانند در جستجوی کار با موانع زیادی روبرو خواهند شد. بارها پیش آمده که در فرصت های استخدامی، رزومه یک شخص نابینا تایید شده اما بعد از اینکه متوجه نابینایی شخص شده اند، از استخدام او سرباز زده اند.
لازم است دولت و مجلس محترم در تدوین هر برنامه و قانونی به این نکته نیز توجه داشته باشند که آیا افراد دارای معلولیت می توانند از آن بهره ببرند و برای آنان مشکلی پیش نخواهد آمد؟ به طور مثال اگر قانون جامع حمایت از افراد دارای معلولیت وضع می کنیم با دیگر قوانین دامنه اجرای آن را محدود نسازیم و برای اجرای دقیق آن همواره از ضمانت اجرایی دقیق استفاده کنیم.