«خبرنگار صداوسیمای مرکز قزوین توسط پرسنل شهرداری قزوین مورد ضرب و شتم قرار گرفت». خبری که در روزهای اخیر در رسانهها بازتاب داشت و از سوی صداوسیمای مرکز قزوین هم تایید شد.
بر اساس این خبر، «مأموران شهرداری قصد تخریب چهاردیواری نیمهتمامی در حومه قزوین را که گفته میشود غیرمجاز بوده داشتند که یکی از خبرنگاران صداوسیمای مرکز قزوین در حال عبور از آن مکان به تصویربرداری از صحنه میپردازد که با برخورد پرسنل شهرداری مواجه میشود و با توجه به توضیح این خبرنگار که از عوامل صداوسیما است، متأسفانه مورد ضرب و شتم پلیس ساختمان شهرداری قرار گرفته و در بیمارستان شهید رجائی بستری میشود و تحت مداوا قرار می گیرد.»
قدرت دست رسانه است، قدرت مشت و زور و سرنیزه نیست
پس از این اتفاق که متاسفانه برای چندمین بار است در ارتباط با خبرنگاران رسانههای مختلف رخ داده است، خبرنگار ایسنا گفتوگویی با فریدون صدیقی از پیشکسوتان و استادان حوزه روزنامهنگاری داشته است.
او درباره این اتفاق با اشاره به تضعیف جایگاه رسانه در ایران که روز به روز هم بیشتر میشود، اظهار کرد: در عصر دیجیتالی، عصر فضای مجازی و عصری که ما شهروند خبرنگار داریم قاعدتا قدرت دست رسانه است. قدرت مشت و زور و سرنیزه نیست اما متاسفانه به دلایل عدیدهای، حتی حقوق اولیه و ساده یک خبرنگار که صاحب کارت و صاحب رسانه است، نادیده گرفته میشود. رسانهای که در هرم و رأس قدرت جهانی، پوست ترامپ را میکند، اما در زیست رسانهای ما، خبرنگاران ما همچون رسانههای ما جایگاه واقعی خودشان را هنوز پیدا نکردهاند، یا اغلب تهدید میشوند و یا اینکه این جایگاه روز به روز تضعیف میشود و یا ناچیز شمرده میشوند. اینگونه میشود که وقتی خبرنگار شاهد یک رویداد است، مامور ساده شهرداری به خود اجازه میدهد پرخاشگری و پرخاشجویی داشته باشد و مزاحم کار خبرنگار باشد. وسیله کارش را بگیرد و کار به ضرب و شتم کشیده شود و خبرنگار را راهی بیمارستان کند.
رسانهها جایگاهی در نظام آموزشی ندارند
صدیقی در ادامه با بیان این نکته که این اتفاقات نشات گرفته از نظام آموزشی ماست، اظهار کرد: اینجاست که از گذشته، نظام آموزشی ما جایگاهی را برای کارکرد رسانه تعریف نکرده است. برای نقش، وظیفه و مسئولیت رسانهها، جایگاهی تعریف نشده است. به همین دلیل است که متاسفانه اکنون میبینیم مخاطبان ما با رسانههای رسمی ما اعم از رادیو و تلویزیون، سایتهای خبری، روزنامهها به نوعی در قهرند و اعتماد پیشین را دیگر نسبت به آنها ندارند. نمیبینند و نمیخوانند. بنابراین اشکال عمده به نظام آموزشی برمیگردد که تعریفی برای جایگاه رسانه تعیین نکرده است یا اگر تعریفی دارد، من درآوردی است و یا آن تعریف ناشی از قدرت، وظایف و مسئولیت فردی است و آن فرد است که میگوید رسانه تا کجا حق دارد به وظیفهاش عمل کند یا نکند و آن فرد میتواند یک گشت ساده ارشاد باشد، مامور ساده شهرداری باشد، مدیرکل باشد و یا وزیر باشد و این داستان ادامه پیدا کند. در چنین شرایطی نتیجه اتفاق این است که میبینید. همان رویگردانی است که مخاطب نسبت به رسانههای ما دارد و اینکه روزنامهنگاری که در هر رسانه کار میکند از کمترین امنیت حرفهای برخوردار است. هم اینکه امنیت ندارند و هم اینکه شغل خود را از دست میدهند. در حالی که باید در وهله اول امنیت برای نظام آموزشی ما وجود داشته باشد و به دنبال آن حرمت برای رسانهها قائل شد که اغلب این گونه نیست.
این روزنامهنگار پیشکسوت درباره ضرب و شتم خبرنگاران و اتفاقاتی که از این دست برای این قشر از جامعه میافتد و اینکه آیا نباید برخوردی از این دست اتفاقات صورت بگیرد، اظهار کرد: در حال حاضر تنها راه این است که آن آدم را خواست و جریمه کرد و سپس کارمندان این گونه سازمانها را توجیه و تعریف کرد که آستانه برخورد با خبرنگار، مزاحم، زن دستفروش که لبو میفروشد، مردی که چاقو میفروشد را بالا ببرد. اینها هیچ کدام تعریف و آموزش داده نشده است و بعید میدانم این اتفاق افتاده باشد. نه تنها برای این گونه افراد بلکه برای نمایندگان مجلس. به زعم من لازم است کارگاههایی برگزار شود که در آن چگونگی رفتار با رسانهها آموزش داده شود. اینکه مقام مسئول در برابر پرسش ساده خبرنگار در خیابان قرار میگیرد، چگونه باید برخورد کند و یا در کنفرانس خبری چگونه باید رفتار کند، از جمله مواردی است که باید آموزش داده شود. یادم است سه دوره پیش مجلس از من درخواست کرد که کارگاهی تخصصی با نمایندگان در رابطه با این موضوع برگزار کنم که من تمایل نشان ندادم و گفتم بعید است که این نمایندگان سر ساعت حاضر شوند. این شد که کارگاه برگزار نشد. میخواهم بگویم آیا این کارها را برای وزیر انجام میدهند؟ نه انجام نمیدهند و البته چنین چیزی نیست. بچهها از پایه باید با جایگاه رسانه آشنا شوند. با قانون مطبوعات آشنا شوند که این اتفاق نمیافتد. به همین دلیل است که در زیست کنونی ما، رسانه که پدیدهای وارداتی بوده است و یا همچنین موبایل و تلویزیون دست بچههایی میافتد که دلشان میخواهد تصویر هر چیزی را بگیرند و خودشان را موظف به عنوان خبرنگار میدانند. حتی در مواردی هم چیزهایی که عنوان میکنند درست از آب درمیآید. اما با این کار آنها پهنه فضای مجازی را از آن خود میکنند. همه اینها به این دلیل است که با رسانه و جایگاه رسانه آشنا نیست. برای این است که خود آن پدیده برای پدر و مادرش غریبه است و همچنین به این علت است که روزنامه و مجله وارد خانهاش نشده است که پدر و مادرش بخوانند و او هم عادت کند و تیتراژ رسانههای ما گویای همین است.
کارکرد رسانههای ما در وهله اول باید اطلاعرسانی باشد
این مدرس روزنامهنگاری سپس درباره تلویزیون و رویکرد آن نیز اظهار کرد: مهمترین برنامههای تلویزیون و رادیوی ما برنامههایی هستند که سرگرمی دارند مثل برنامه 90 فوتبالی، دورهمی، خندوانه و آن هم به این دلیل است که پشت آن مسابقه و پول است. در حالی که کارکرد رسانههای ما در وهله اول باید اطلاعرسانی باشد. آن هم اطلاعرسانی شفاف و درست و دقیق. در نتیجه اتفاقاتی از این دست از جمله ضرب و شتم خبرنگار، مواردی عادی و طبیعی است و اگر واکنش خود اهالی مطبوعات و خبرنگاران نمیبود، تصویری از این ماجرا منتشر نمیشد و اصلا آن ضرب و شتم به فراموشی سپرده میشد. در حال حاضر نیز موضوع حل و فصل میشود و آن فردی که به ظاهر ضراب بوده است را نباید مقصر دانست؛ البته نه در وجه انسانی بلکه به این دلیل که با وظیفه سازمانیاش آشنا نشده است. یک مسئولیت کلی و عام را به عهده گرفته و در نتیجه توجیه نشده است.
صدیقی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره جایگاه خبرنگاران و رسانهها در مقابل مسئولان اظهار کرد: امیدوارم آن مقداری که مدیریت کلان جامعه در دولت، قوه مجریه، قوه مقننه، قوه قضاییه در بزنگاههایی که فکر میکنند لازم است، رودرروی خبرنگاران قرار میگیرند، برای اینکه آنها وسیلهای برای توزیع و تفسیر پیامشان باشند، آرزو میکنم به جز این به جایگاه حقوقی و حقیقی خبرنگاران هم احترام بگذارند.
خبرنگار یک انسان است
فریدون صدیقی در پایان گفتوگو با ایسنا با تاکید بر اینکه خبرنگار، میکروفن نیست، تصریح کرد: خبرنگار ضبط صوت نیست. خبرنگار شیء نیست. خبرنگار یک انسان است که وظیفه و مسئولیت دارد و به خاطر آن وظیفه هم اختیاراتی دارد که نمیشود آن اختیارات را از او سلب کرد. خبرنگار قرار نیست در جایگاه روابط عمومی، توزیع کننده هر آنچه که مدیران میگویند باشد. وظیفه خبرنگار طرح مطالبات مردم از مسئولان است. مردم رای دادهاند و نماینده به مجلس فرستادهاند. وظیفه خبرنگار این است که درباره کوتاهیهایی که میشود، قیمت نجومی دلار، سکه، نان، پوشک، سیب زمینی و ... را پیگیری کند. همان طور که آن مسئول برای خود این وظیفه را قائل است که زمانی که فراخوان میدهد خبرنگاران کامل باید در خدمت آنها باشند و آنچه را که میگویند موظف است نشر دهد، آن هم بدون کمترین خطا و غفلت، این گونه است که همان مسئول اجازه نمیدهد خبرنگار، سوالی را درباره موضوعی که خود تعیین کرده است بپرسد و نتیجهاش این میشود که کنفرانسهای خبری ما حتی نشستهای خبری ما عموما هدایتشده هستند. این باعث اندوه و تاسف است. نمیدانم چه باید گفت اما این گفتههای من معنیاش این نیست که ناامید باشیم.