شناسه : ۱۲۳۹۱۴۹ - پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۹
خصوصیسازی «دانشبنیانها» را جدی بگیرید
شرکتهای دانشبنیان، موسسات خصوصی یا تعاونی هستند که بهمنظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه شامل طراحی، تولید کالا و خدمات در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان تشکیل میشوند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، ترغیب هیات علمی دانشگاهها و واحدهای پژوهشی برای فعالیتهای بیشتر در رفع نیاز جامعه و امکان افزایش درآمد اعضای هیات علمی، تجاریسازی یافتههای پژوهشی، افزایش درآمدهای اختصاصی دانشگاهها و واحدهای پژوهشی موضوع کلی فعالیت شرکتهای دانشبنیان را تشکیل میدهند؛ بنابراین شرکتهای دانشبنیان، اساسا کالا تولید نمیکنند و عموما، زمین یا ماشینآلات خاصی نیز ندارند، بلکه همیشه عدهای از افراد تحصیلکرده و باتجربه، اطلاعاتی تولید میکنند که این اطلاعات، محصولات اصلی شرکت محسوب میشوند و برایشان درآمدزایی دارد. یکی از اهداف در نظرگرفتهشده برای این شرکتها عدم وابستگی به دولت در راستای تحقق تولید و صادرات محصولات علمی است که متاسفانه در ایران نهتنها این مهم محقق نشده است بلکه این وابستگی به میزانی است که اگر خطوربطهای دولتی و یارانههای آن نباشد عملا تولید محصولات علمی مانند فناوری نانو محقق نمیشود؛ این درحالی است که سورنا ستاری، معاون علمی رئیسجمهور در گفتوگویی با «ایسنا» گفته است دولت تسهیل فعالیت شرکتهای دانشبنیان اعم از یافتن شرکای مناسب و ایجاد زمینههای نقل و انتقال مالی را فراهم میکند و اطمینان داده است که موفقیت این شرکتها در پرتوی حمایتهای دولتی ادامه خواهد داشت.
مشکلی که اکنون در بازخوانی روند فعالیتهای شرکتهای دانشبنیان میتوان به آن اشاره کرد، این است که آنها نیز از فشارهای بینالمللی و نابسامانی اقتصاد داخلی متاثر میشوند زیرا در وهله نخست بخش مهمی از بازار چنین شرکتهایی بازارهای بینالمللی است و در وهله دوم هنگامی که شرایط اقتصادی دولت به میزانی متزلزل است که توانایی پرداخت حقوق کارمندان خود را نیز ندارد، نمیتوان امید داشت که وعدههای دولتی بتواند در بلندمدت حامی توسعه محصولات علمی باشد. در واقع هنگامی که در عمل چنین شرکتهایی بقا و دوامشان منوط به حمایتهای دولتی است با بحرانهای مالی موجود، آنها نیز دچار بحران میشوند. هرچند سورنا ستاری معاون علمی رئیسجمهور باور دارد که شرکتهای دانشبنیان کمترین تاثیرپذیر را از نوسانات ارزی اخیر دریافت کردهاند و با تثبیت سیاستگذاریهای ارزی از سوی دولت مسائل مرتبط با نوسانات ارز برای اینشرکتها راحتتر حل میشود اما بهنظر میرسد که سخن او قدری به دور از واقعیات روز است زیرا دولت در طول چندماه نتوانست در مقابل بالارفتن چندبرابری دلار بایستد و هنوز نیز نمیتواند افزایش و کاهش ارز را کنترل کند و یک قیمت واقعی و متناسب با بازار حقیقی را به مردم ارائه دهد. البته اخیرا به واسطه اختیارات جدید بانک مرکزی، اندکی اوضاع بازار آرام گرفته است. با شرایط فعلی شرکتهای دانشبنیان از وضعیت نابسامانی ارز متضرر میشوند و این حالت زمانی به شدت تشدید میشود که آنها وابسته به حمایتهای دولتیاند.
تاثیر تحریمها بر شرکتهای دانشبنیان
معاون علمی رئیسجمهور در جای دیگری از این مصاحبه با تاکید بر اینکه تحریمها خیلیوقت است که علیه ایران شروع شده است، گفته بود: «با آغاز تحریمها فکر نمیکنم در 13آبان اتفاق خاصی در کشور رخ دهد و مورد جدیدی برای شرکتهای دانشبنیان ایجاد نمیشود، چراکه این تحریمها مدتهاست که اعمال شده است». البته باید این نکته را یادآور شد که بخش مهمی از فعالیت اقتصادی شرکتهای دانشبنیان در گرو ارتباط جهانی و صادرات است. هنگامی که شرکتهای بزرگ اقتصادی به تبع تحریم آمریکا با دولت ایران فعالیت نکنند، طبیعی است که شرکتهای دانشبنیان نیز نمیتوانند به راحتی شرکای اقتصادی، خریدار بینالمللی یا دولت طرف قرارداد خود را بیایند. حتی این موضوع در سخنان خود ستاری نیز آمده، چنانچه او گفته است: «پیداکردن شرکای مناسب برای شرکتها و مسائل بانکی از جمله مشکلات و چالشهای شرکتهای دانشبنیان است و ما تلاش میکنیم تا بتوانیم علاوه بر آنکه شرکای مناسبی برای آنها ایجاد کنیم، آنها را به سمت صادرات محصولات دانشپایه هدایت کنیم». این سخن بهمعنای پذیرش ضمنی وجود مشکلات مبادلات مالی و ارتباطگیری با خریداران و شرکای احتمالی است. اگر طرح موضوع ستاری محدود به بازار داخلی و مبادلات بانکی ایران باشد، یعنی وضع آنقدر بحرانی است که حتی فعالیت شرکتهای دانشبنیان در داخل کشور هم دستخوش بحران است اما اگر این موضوع را به ارتباط این شرکتها با ورای مرزها تعمیم دهیم، وی به طور ضمنی سخن خود مبنی بر عدم تاثیر تحریمها بر فعالیت اقتصادی شرکتهای دانشبنیان را نقض کرده است، زیرا میگوید که در جذب شریک و مبادلات بانکی مشکل وجود دارد و از آنجایی که با اعمال تحریمهای آمریکا بانکهای ایران بیش از هر نهاد دیگری محدود میشوند، گویا معاون علمی رئیسجمهور نیز به این نتیجه رسیده است که باید راهحلی برای این موضوع یافت شود.
ضرورت خصوصیسازی
یکی دیگر از موضوعات مهم در این موضوع ورود بخش خصوصی به فعالیتهای شرکتهای دانشبنیان است. شاید اگر دولت چنین اصراری بر دولتیماندن این شرکتها نداشت و با ایجاد زمینههای مناسب اذن ورود بخش خصوصی به این عرصه را میداد، شرکتهای دانشبنیان تا حدی از گزند سیاستهای ارزی، پولی و بانکی دولت در امان میماند و حتی تحریمهای بینالمللی تا میزان گفتهشده بر آنها تاثیرگذار نمیشد. در شرایطی که بقای این شرکتها به حضور و اراده دولت بستگی دارد، شرکتهای دانشبنیان جنبه شعاری پیدا کردهاند و دولت برای آنها تصمیمگیری میکند، بنابراین آنها به مرور زمان از مسیر تحقیق و توسعه خارج میشوند، چراکه وابسته به ارتباطات خاص دولتی هستند و با تغییر دولتها، توسعه آنها در تلاطم قرار میگیرد. در واقع شرکتهای دانشبنیان به شرکتهایی گفته می شود که در حوزه فناوری در سطح جهان فعالیت میکنند اما با دولتیبودن این شرکتها در ایران فعالیت آنها در طول سالهای اخیر تکرار تولید صنعتی شده است و تا حدی از تولید محصولات علمی بازماندهاند. گرچه این موضوع به هیچوجه نشانگر قابل نبودن دانشمندان ایرانی نیست بلکه حکایت از سیاستهای تحمیلی دولتی دارد. اگر دولت زمینههای خصوصیسازی در این حوزه را فراهم میکرد، سرمایهگذارهای خارجی با اطمینان بیشتری به ایران میآمدند زیرا در حال حاضر فعالیت با دولت و شرکتهای زیرمجموعهاش خطر تحریم آمریکا برای شرکتهای خارجی را به دنبال دارد. البته نمیتوان از این موضوع غافل شد که فناوری نانو در سالهای گذشته پیشرفت چشمگیری داشته است و دانشمندان ایرانی توانستند با ساخت تجهیزات پیشرفته تا حدی ضررهای تحریمها را جبران کنند اما اگر تحریمهای گسترده آمریکا بر ایران اعمال شود بعید است این روند ادامه یابد. زیرا صنعت بسیار پیچیده نانو نیاز به ارتباط جهانی دارد و اگر اندیشهای منسجم برای تامین مالی در این بخش نشود باید انتظار افول نسبی آن را داشت. البته همانطور گه گفته شد خصوصیسازی در حوزه فعالیتهای دانشبنیان و خاصه علم نانو میتواند بخشی از بحرانها را حل کند.