مشروح گفتگوی مهر با امیرحسین قاضی زاده هاشمی عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی را در زیر می خوانید:
صحبت‌های آقای ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در بررسی CFT مبنی بر اینکه «ما تضمینی نمی‌دهیم که با تصویب این لایحه مشکلات حل شود اما تضمین می‌دهیم اگر این لایحه تصویب نشود، مشکلات کشور افزایش خواهد یافت» را پیام قدرت می‌دانید یا پیام ضعف؟
اظهارات ظریف در جلسه بررسی لایحه CFT پیام ضعف به دشمنان بود و از سوی دیگر نشان می‌داد که رفتار دولت در مقطع فعلی نسبت به زمان بررسی و تصویب برجام رشد کرده است.حداقل شکست در برجام موجب شد که دولت در بررسی این لوایح، موضع ضعف خود را آشکار کند. در زمان بررسی برجام نیز دولت می‌دانست که تصویب این معاهده فایده‌ای ندارد اما شعارهایی می‌دانند که با این معاهده، مشکلات اقتصادی و حتی آب مردم حل خواهد شد. امروز برای همگان علنی شد که موضع دولت در برخورد با جهان، موضع ضعف است.
علت افزایش فشار غرب بر ایران علی رغم افزایش همکاری های دولت یازدهم و دوازدهم با غرب چیست؟
سال‌ها است که می‌گوییم موضع این دولت در حوزه سیاست خارجی از موضع اقتدار نیست، بلکه از موضع ضعف است.به همین دلیل است که هجوم غرب نسبت به ایران در دولت دوازدهم افزایش یافته است. تفکر غرب‌گرایانه دولت یازدهم و دوازدهم ، ایران را در موضع ضعف قرار داده است. اگر خودمان را قوی و مقتدر نشان می‌دادیم، دشمن جرات نمی‌کرد که این‌گونه در برابر ما عرض‌اندام کند. عربستان، همان عربستان وهابی 40 سال گذشته است. به چه دلیل این‌قدر رفتارش نسبت به ایران تهاجمی شده است؟ زیرا فکر می‌کند می‌تواند به جمهوری اسلامی ضربه وارد کند.
به نظر شما مجلس به چه علت لایحه CFT را علی رغم اینکه این بار دولت هیچ وعده ای برای بهبود اوضاع به نمایندگان نداد به تصویب رساند؟
در لایحه برجام، دولت وعده‌های زیادی برای حل مشکلات می‌داد اما در لایحه FATF هیچ تضمینی برای حل مشکلات داده نشد اما باز هم مجلس به این لایحه رای مثبت داد. این لایحه با رای ضعیف نمایندگان به تصویب رسید و 52 درصد حاضران به این لایحه رای مثبت دادند. این لایحه با اختلاف 7 رای به تصویب رسید و رای ضعیفی داشت. تفاوت رای نمایندگان به برجام و لوایح FATF، پیام‌هایی دارد. مجلس نهم، مجلس اصولگرا بود و در مجلس اصولگرا با هیئت رئیسه‌ای کاملاً اصولگرا، برجام با رای قوی به تصویب رسید.
ترکیب سیاسی مجلس دهم، ترکیب متفاوتی از مجلس نهم است. ترکیب سیاسی مجلس دهم به نفع حامیان دولت و اصلاح‌طلبان است. رای ضعیف این ترکیب سیاسی به لایحهCFT ، پیام مهمی دارد. افرادی که با اعتماد به برجام، وارد مجلس شدند، رای منفی به CFT دادند و رای و نظرشان نسبت به برجام تغییر کرده است.
موافقان لایحه CFT نیز به دلایل سلبی با تصویب این لایحه موافقت کردند. تعدادی از نمایندگان به این دلیل رای موافق به لایحه CFT دادند که دولت بهانه‌ای برای عدم حل مشکلات نداشته باشد. تعداد دیگری از نمایندگان نیز به این دلیل با لایحه CFT موافقت کردند که آمریکا بهانه‌ای نداشته باشد؛ یعنی هر دو گروه رای لایحه CFT ، سلبی بود و ایجابی نبود؛ همه می‌دانستند که تصویب این کنوانسیون، فایده‌ای ندارد و مشکلی را حل نخواهد کرد.
بنابراین 143 نماینده‌ای که به این کنوانسیون رای مثبت دادند، دارای دو تفکر هستند؛ عده‌ای می‌خواهند بهانه را از دولت بگیرند و عده‌ای دیگر می‌خواهند بهانه را از آمریکا بگیرند.
آیا افکار عمومی جامعه نیز در خصوص مذاکره و معاهدات بین المللی تغییر کرده است؟ و آیا توانسته بر افکار و رای نمایندگان تاثیر بگذارد؟
به نظر من افکار عمومی جامعه تغییر کرده است. نمایندگان مجلس رفتاری مستقل از مردم ندارند. اساسی ترین موضوعی که بر رفتار و تصمیم نمایندگان مجلس تاثیر گذار است افکار عمومی است. درصورتی که جهت گیری افکار عمومی اصلاح شده و تغییر کند، سبقه سیاسی، نوع نگاه و وابستگی جناحی و ایدئولوژی نمایندگان تاثیر کمتری بر رفتار و تصمیم شان خواهد داشت. در همین مجلسی که استیضاح ها در پایان سال 96 رای نیاورد، در همین مجلس استیضاح ها در سال 97 به تصویب می رسد.
نگاه مردم به راهبردهای سیاست خارجی دولت در حال تغییر است که این امر بر مجلس نیز تاثیر گذاشته است. مردم به این نتیجه رسیده اند که راهکار حل مشکلات کشور، تکیه بر ظرفیت های داخلی است. مردم به این نتیجه رسیده اند که باید با احتیاط وعده های خارجی ها را بپذیرند. نمود این تغییر جهت در افکار عمومی در رفتار مجلس با دولت و رای مجلس به این کنوانسیون مشاهده شد.
آیا دولت نیز پیام تغییر افکار عمومی را دریافت کرده است؟
موضع آقای ظریف در خصوص نیز نشان می داد که دولت این پیام تغییر افکار عمومی در خصوص معاهدات بین المللی را دریافت کرده است. موضع آقای ظریف در بررسی لایحه CFT با موضع ایشان در زمان بررسی برجام بسیار تفاوت کرده است. آقای ظریف در زمان بررسی برجام از طرف اروپایی ها و آمریکایی ها وعده های زیادی به مردم داد، چون قول اروپا و آمریکا و قول کری را قول می دانستند اما امروز حداقل فهمیده اند که اروپا و آمریکا عهدشکن هستند.
مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشان در جمع بسیجیان مرزبندی ها را با جریانی که قصد تسلیم کردن ایران در برابر غرب را دارند، اهداف و برنامه های این جریان راهکار برخورد با آن چیست؟
دولت تلاش داشت با عادی سازی روابط دنیا و پذیرفتن شروط اروپا و آمریکا مشکلات داخلی کشور را حل کند اما این نظریه به بن رسیده است. در حال حاضر دو راهکار وجود دارد، راهکار اول عبور از این مرحله و واگذاری همه امور کشور به غرب که در این صورت به زمان طاغوت بازمی گردیم و تسلیم مطلق غرب و آمریکا خواهیم شد.
راه دوم این است که پس از کسب تجربه داخلی مبنی بر اینکه خواسته های آمریکا و اروپا تمامی ندارد و نمی توان از این مسیر به جایی رسید، برگردیم و عزت و آرمان هایی که تا به امروز از آنها عبور کرده ایم را احیا کنیم. پیش از این نیز ملت ما با اتخاذ این راهکار پیروز شده اند و تجربه موفقی از این راهکار دارند.
افرادی که مورد خطاب رهبری قرار گرفته اند و خائن خوانده شده اند کسانی هستند که به این نتیجه رسیده اند که به بن بست رسیده ایم. علت اینکه مقام معظم رهبری در جمع 700 هزار نفری از بسیجیان پاک باخته و فداکار که در عین اینکه خودشان نیازهای مادی دارند و جزو طبقه متوسط و مستضعف هستنئد، به فکر کمک به دیگران می باشند و در اردوهای جهادی حضور می یابند، این موضوع را تبیین کرده اند این بود که به دشمنان و ترسوهای داخلی اعلام کنند ما با کمک این ملت از خود گذشته و با تفکر انقلابی می توانیم مشکلات کشور را حل کنیم.
افرادی که به دنبال تسلیم شدن در برابر غرب هستند، خائن به اسلام و خون شهدا هستند، چون تلاش دارند همه آرمان های انقلاب را نابود کنند. مقام معظم رهبری تکلیف جریان غربگرای داخلی را روشن کرده اند. در قضیه CFT مردم انقلابی سراسر ایران پای کار آمدند، با این همه فشار، تورم و گرانی مردم پای کار نظام ایستادند. افرادی که در روز بررسی CFT مقابل مجلس تجمع کرده بودند، همه از قشر مستضعف و متوسط جامعه بودند.
به نظر شما جریان غرب گرا در دولت و مجلس هنوز جریان قوی است؟
بله، دولت که دربست در اختیار این جریان است، بخشی از نمایندگان مجلس هم در این جبهه قرار دارند. طبقه تکنوکرات بدون آرمان هضم شده در آرمان نظام لیبرال غربی در کشور وجود دارد که در میان اصولگرایان و اصلاح طلبان نیز طرفدارانی دارد. این افراد خواستار تبدیل جمهوری اسلامی ایران به مالزی و یا ژاپن هستند. بار اولی نبود که مقام معظم رهبری مرزبندی های این جریان را تشریح می کردند، البته این بار این مرزبندی ها در میان جمعیت بسیجیان اعلام شد که معنا و مفهوم خودش را دارد.
بسیاری از بازنشستگان در وزارتخانه ها و فدراسیون ها اعلام کرده اند که صندلی های خود را ترک نخواهند کرد، مجلس برای اجرای دقیق قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان چه اقدامی انجام خواهد داد؟
وظیفه دیوان محاسبات و سازمان بازرسی نظارت بر اجرای قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان است. قانون صریحا اعلام کرده است که این افراد باید بروند، مجازات عدم اجرای این قانون حبس است و اگراین افراد بر ادامه حضورشان اصرار داشته باشند و در فرصت قانونی پست های مدیریتی را ترک نکنند مجازات حبس در انتظارشان است و بندی در زندان اوین به نام« مدیران بازنشسته ای که حاضر به ترک صندلی هایشان نیستند» ایجاد خواهیم کرد. فراکسیون جوانان نیز اجرای این قانون را پیگیری می کند.
باید کمپین رسانه ای ایجاد شود که هر کس در هرجا مدیر بازنشسته ای می بیند که سرکار است، اعلام کند. ابعاد اجرای این قانون در وزارتخانه ها و شرکت ها و بانک ها بسیار گسترده است و دیوان محاسبات نمی تواند اطلاعات دقیقی در این خصوص ارائه دهد لذا باید چنین کمپینی تشکیل شود.
به نظر شما شورای نگهبان لایحه CFT را مورد تایید قرار خواهد داد؟
شورای نگهبان احتمالا لایحه CFT را نیز مانند پالرمو رد خواهد کرد، چون تناقضاتی با قانون اساسی و شرع دارد.
آیا با توجه به افزایش نرخ ارز سفر های خارجی نمایندگان کاهش خواهد یافت؟
در هیات رئیسه مجلس مصوب شد که میزان سفرهای خارجی نمایندگان به یک سوم کاهش یابد افراد و گروه هایی که اعزام می شوند نیز کاهش یابند.
مقام معظم رهبری بعد از سه دهه در مقطع جنگ اقتصادی، با بسیجیان دیداری را در استادیوم آزادی داشتند که یادآور دیدار دهه 60 ایشان با لشگر محمد رسول‌الله (ص) بود. به نظر شما چه شباهت هایی در این روزها با دهه 60 داشت که مقام معظم رهبری در چنین دیداری با بسیجیان حضور یافتند؟
در این دیدار بیش از 700 هزار نفر از بسیجیان حضور داشتند زیرا همزمان در همه استان‌ها سخنرانی رهبری به صورت ویدئو کنفرانس برای بسیجیان جهادگر پخش شد. در نیمه دهه 60 زمانی که جنگ گره خورده و مدت‌ها بود که انسدادی در خطوط مقدم جبهه ایجاد شده و مشکلات پدافندی و تحریم‌ها افزایش یافته بود، مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس جمهور بودند با لشگر 100 هزار نفری محمد رسول‌الله (ص) در ورزشگاه آزادی دیدار کردند.
در سال‌های 63 و 64 شدیدترین تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال شد. تورم نزدیک به 49 درصد افزایش و ارزش پول ملی به شدت کاهش یافته بود . بیش از 50 درصد بودجه کشور، استقراض از بانک مرکزی بود. در آن شرایط، زمزمه‌هایی ایجاد شد که جمهوری اسلامی باید با غرب کنار بیاید زیرا از یک سو کشورهای عرب منطقه فشار زیادی را به جمهوری اسلامی وارد می‌کردند و از سوی دیگر، آمریکا و سازمان ملل به ایران فشار می‌آوردند که صلح با بعثی ها را با حفظ خطوط موجود در مرزها بپذیریم.
پیش از قرارداد 598، تمامی پیشنهادات بین‌المللی برای صلح، در قالب آتش‌بس ارائه می شد؛ بدین معنا که نیروهای ایران و عراق در همان خطی که هستند، بایستند. در آن شرایط، بخشی از خاک ایران در دست صدام بود و به این ترتیب، اگر می‌خواستیم پیشنهاد صلح را بپذیریم، باید از بخشی از خاک ایران چشم‌پوشی می‌کردیم.
در چنین فضایی، لشگر 100 هزار نفری محمد رسول‌الله (ص) شکل گرفت و به جبهه اعزام شد. عملیات کربلای 4 و 5 ماحصل حضور آنها در جبهه بود. بعد از آن نیز عملیات حلبچه و فاو انجام شد. پس از آن قطعنامه 598 صادر شد که بر آتش‌بس، عقب‌نشینی در مرزهای بین‌المللی و معرفی مقصر جنگ تاکید داشت و این دستاورد بزرگی برای جمهوری اسلامی بود.
شرایط فعلی کشور نیز بی‌شباهت با آن زمان نیست؛ جمهوری اسلامی وسط یک جنگ اقتصادی و امنیتی قرار دارد. دست‌هایی در داخل مقامات را دعوت به تسلیم در برابر دشمنان می‌کنند و این‌گونه القاء می‌کنند که مردم خسته هستند و می‌خواهند کوتاه بیایند و خواسته‌های خود را از زبان مردم بیان می‌کنند. دشمن نیز با معاهداتی مانند برجام و FATFقصد دارد ما را وارد معاهداتی کند که به ضرر منافع ملی کشور است.
در چنین وضعیتی رهبر انقلاب با 700 هزار نفر از بسیجیان جهادگر دیدار کردند. مقام معظم رهبری در این جلسه سه موضوع را در خصوص حال، آینده و آرمان‌های انقلاب مطرح کردند که در سطح استراتژیک و تاکتیکی، مطالب مهمی مورد اشاره قرار گرفت.
مخاطبان مقام معظم رهبری در این جلسه در عمل، مشغول فعالیت در زمینه اقتصاد مقاومتی و کمک داوطلبانه به آحاد مردم بودند؛ این بسیجیان در اردوهای جهادی شرکت کرده بودند؛ به همین دلیل رهبری انقلاب تاکید کردند که با کمک این جوانان که در کف میدان هستند، مشکلات را حل خواهم کرد. این فرمایشات رهبر انقلاب همانند فرمایشات امام خمینی (ره) بود که «من به پشتوانه ملت، دولت تعیین می‌کنم». فرمایشات ایشان خط مستقیمی میان رهبر انقلاب و لشگریانشان ایجاد کرد که آثار این اظهارات دیده خواهد شد.
رهبر انقلاب در فرمایشات خود، گذر نسلی را کلید زدند. انتصابات اخیر مقام معظم رهبری نیز نشان‌دهنده تلاش ایشان برای این گذر نسلی است. ایشان تلاش دارند که کارها به جوانان دهه 50، 60 و 70 سپرده شود.فرمایشات ایشان نشان می‌داد که تکیه اصلی برای عبور از این مشکلات، جوانان هستند و پیران فقط می‌توانند در حد مشاوره کمک کنند.
مقام معظم رهبری در برابر مقاومت‌هایی که در برابر گذر نسلی وجود دارد، به میدان آمدند و خط را روشن کردند. همه نهضت‌های حق را در طول تاریخ با تکیه بر جوانان بوده است. پیرانی که در این عرصه حضور داشتند نیز خصوصیات یک جوان را داشتند و مانند جوانان در کارزار، شمشیر می‌زدند.
این دیدار پیام قدرتی به دشمنان بود و فراخوانی از جوانان و جهادگران بود. مقام معظم رهبری تلاش داشتند تا این دیدار امتیاز خاصی داشته باشد و به همین دلیل در ورزشگاه آزادی برگزار شد. فرمایشات ایشان در این جلسه که در مکان خاص با حضور افرادی خاص برگزار شد ، ثقل تاریخی بود تا یک پیام خاص را مخابره کند.
همانطور که در زمان جنگ، آن دیدار و نقطه عطف موجب تحول در میدان جنگ و تغییر جایگاه ما در دنیا شد، مواضع جهانی نسبت به ما را متعادل‌تر کرده و ما را در دست بالاتر قرار داد؛ این دیدار نیز در مقطعی برگزار شد که دشمن احساس می‌کند که فشار بر روی ملت ایران افزایش یافته و می‌تواند ضربه نهایی را بزند. در چنین مقطع زمانی، رهبری انقلاب ثابت کردند که این انقلاب قدرتمندتر از همیشه است و می‌تواند پایان غرب را رقم بزند؛ به عبارت دیگر در زمانی که برخی مسئولان ضعیف داخلی و دشمنان خارجی، اقتصاد کشور را آسیب پذیر تر از همیشه و در آستانه فروپاشی اعلام می کنند، مقام معظم رهبری با ایجاد ثقل تاریخی، تلاش کردند تا فضای داخلی و بین‌المللی را تغییر دهند.
آیا مجلس و دولت نیز این ثقل تاریخی را درک کرده و برای این تغییر آماده شده‌اند؟
مسئولان باید به وظیفه خود عمل کنند اما متاسفانه برخی مسئولان در ترازی که باید عمل کنند، وارد میدان نمی‌شوند. رهبری در دیدارشان فرمودند که «مردم در صحنه هستند، نه دولت و نه مجلس». به عبارتی به دشمنان خارجی و ترسوهای داخلی اعلام کردند که ترس‌ها و ضعف‌ها، حرف مردم نیست، چرا که مردم در میدان هستند.
بسیجیان و جهادگرانی که در این جلسه حضور داشتند از طبقه‌ای بودند که با بیشترین حجم مشکلات درگیر است. فردی مثل شهید حججی که پدرش راننده تاکسی است و خانه‌اش در حاشیه نجف‌آباد است، به روستاهای حاشیه نجف‌آباد می‌رود و کارهای جهادی انجام می‌دهد. این در حالی است که میتوانست تلاشی برای معیشت خانواده‌اش انجام دهد. در واقع مقام معظم رهبری در این دیدار به همه ترسوهای داخلی اعلام کرد افرادی که شما اعلام می‌کنید که خسته هستند بیشتر از همه در میدان مبارزه هستند و با این افراد، می‌توانیم بر دشمنان فائق بیاییم نه با افراد شکم سیری که از همه بیشتر نِق می‌زنند. رهبر انقلاب در این جلسه جوانان را راهکار حل مشکلات می‌دانند و درواقع رهبر انقلاب کلید پیشرفت و ارتقای انقلاب را فقط در دست جوانان می‌بینند و لاغیر.
