هنگامیکه یک زوج در یک رابطه جا میافتند، بهمرور همهچیز رنگ عادت به خودش میگیرد. توجهی که دو طرف در ابتدای عشق به هم داشتند جایش را به «خشنودی از خود» میدهد، و درنهایت تنش ایجاد میشود. نکاتی که اینجا برای زوجها آوردهایم شاید به نظر معمولی برسند، ولی اگر بدانید مردم اهمیت همین نکات را اغلب فراموش میکنند، شگفتزده خواهید شد. با بنیتا همراه باشید.
روابط امری اساسی و حیاتی هستند
تعداد کمی از ما قادر هستیم ذهن یکدیگر را بخوانیم. بنابراین بیان کردن چیزهایی که برایمان مهم هستند (چه منفی باشند و چه مثبت) امری مهم است. رفتارهای کوچکی که باعث رنجش ما میشوند در طول زمان بیشتر آزاردهنده میشوند، بنابراین بهتر است از همان ابتدا تکلیف آنها را مشخص کنیم. قبل از اینکه رویهم جمع بشوند و رنجش تبدیل به پدید آمدن «خشم» بشود. بهطور مشابه، صحبت کردنهای نابجا و ارتباطات غلط بین دو طرف میتواند به مشاجرات شدید منجر شود، بنابراین اگر از چیزی مطمئن نیستید، سعی کنید با آرامش دربارهی آن بحث کنید تا اوضاع دستتان بیاید.
ممکن است چیزی را اشتباه شنیده باشید، یا چیزی که او گفته را بد تعبیر کرده باشید. پس قبل از اینکه از چیزی آزرده شوید سعی کنید مقوله را واضح کنید. حتی اگر فکر میکنیم که بعد از چندین سال شرکای زندگی خود را بهخوبی میشناسیم، باید به خاطر داشته باشیم که با گذشت زمان همهی ما رشد یافته و تغییر میکنیم و متدهای ارتباطی ما نیز باید تغییر کنند.
هرگز فکر نکنید شریکتان متعلق به شماست
از هر چیز و هر کار فوقالعادهای که شریکتان برای شما انجام میدهد آگاه باشید و هر زمان که امکانش بود قدردانی خود را ابراز کنید. این موضوع ممکن است، بهسادگی تشکر کردن برای این باشد که او ظرفهای شام را شسته است، و یا بیان اینکه چقدر برای شما بامعنی است که قهوه را به همان شیوهای که شما دوست دارید دم میکند. آنها احساس خواهند کرد که بابت عشق و مهربانی که به شما دادهاند مورد قدردانی قرارگرفتهاند، و در عوض از شما تشکر خواهند کرد، بنابراین هیچ طرفی حس نمیکند کارهایش نادیده گرفتهشده است.
به زمانی که هرکدام نیاز دارید تنها باشید احترام بگذارید
Credit: dconheels
باهم بودن مهم است، اما امکان و توانایی صرف زمانی بهتنهایی نیز به همان اندازه (و حتی بیشتر) مهم است. اینکه بیشازحد باهم وقت بگذرانید ممکن است شما را زودرنج و حساس و تحریکپذیر کند، بهخصوص اگر شما احساس کنید فضای شخصیتان خدشهدار شده است. پس نیاز است که هر دو طرف زمانی را بهتنهایی بگذرانند (برای تفکرات شخصی، رشد، مدیتیشن یا حتی فقط در سکوت تأمل کردن). به یاد داشته باشید که عدم حضور یک نفر، باعث میشود قلب به او مشتاقتر شود، و شما اگر مدتی را از شریکتان دور باشید بیشتر قدرش را خواهید دانست. اگر شما باهم زندگی میکنید، ایدهی خوبی است که هرکدام مقداری فضای شخصی داشته باشید که بتوانید در آن تنها آرام بگیرید، چه دفتر کارتان باشد، یا مثلاً گاراژ برای یک نفر و اتاق زیرشیروانی برای نفر دیگر و غیره.
به زیبایی و سلامتی خودتان برسید
هنگامیکه زوجین به سطحی از اطمینان و راحتی در مقابل یکدیگر میرسند به ناگزیر برخی از الگوهای رفتاری تغییر خواهند کرد. دیگر شما یک ساعت زمان را صرف نمیکنید تا قبل از شام موهایتان را درست کنید، یا شریکتان ممکن است دو شب پشت سر هم یک شلوار را بپوشد بدون اینکه نگران باشد شما چه فکری میکنید. این کاملاً طبیعی و مضحک است. صمیمیت و نزدیکی بیشتر به این معنی نیست که شما بهداشت شخصیتان را نادیده بگیرید یا اجازه بدهید فضایی که در آن زندگی میکنید بههمریخته و آشفته شود.
درست است که شما میدانید اگر جعبه پیتزا را در کف هال یا اتاق رها کنید شریکتان شما را قضاوت نمیکند، اما این بهآن معنی نیست که شما باید چنین کاری بکنید. سعی کنید چیزها را مرتب و تمیز نگهدارید و مثل روزهای اول به ظاهر خودتان برسید. در این صورت بیشک شریکتان احساس خواهد کرد ارزش این را دارد که شما برایش تلاش کنید.
سرگرمیهای مشترک داشته باشید، و به همان میزان یک حرفهی شخصی برای خودتان
شاید شما شور و اشتیاق شریکتان به بازیهای آنلاین را نداشته باشید، و او هم ممکن است مثل شما طرفدار فیلمهای خارجی نباشد و این اصلاً مسئلهی مهمی نیست. این عالی است که سرگرمیها و علایق مشترکی داشته باشید که باهم دنبالشان کنید، اما درعینحال شما باید بهتنهایی و برای خودتان هم در گروههای اجتماعی دیگری عضو باشید و سرگرمیهای خودتان را داشته باشید. باهم دیگر کلاس آشپزی یا جلسههای آموزش رقص دونفره بگیرید، با دوستانتان شب برای تفریح بیرون بروید، اما بعد از هم جدا شوید تا به کارهای شخصی خود برسید. اینطوری بعداً که همدیگر را دوباره دیدید، چیزهای سرگرمکنندهای دارید که دربارهی آن باهم صحبت کنید.
وقتیکه اشتباه کردید یا حق با طرف مقابلتان بود، به این قضیه اعتراف کنید
این کاری است که اگرچه انجامش برای بعضی از مردم سخت است، ولی امری بسیار مهم و حیاتی است. اگر شما پی ببرید که در مورد یک موضوع، یک سری اطلاعات و یا هر چیزی اشتباه کردهاید، آن را اقرار کنید. در این صورت قدردانی و احترام شریک زندگیتان را به دست میآورید. ولی اگر این کار را نکنید، فقط ثابت میکنید که انسان بالغی نیستید. علاوه بر این اگر دربارهی چیزی بحث میکنید و متوجه شدید حق با طرف مقابل است، این را اذعان کنید. ممکن است شریکتان به خودش شک کرده باشد و شما با این کار باعث میشوید اعتمادبهنفس او بالاتر برود.
به شریکتان اعتماد داشته باشید
به انسان دیگری ایمان و اعتماد داشتن کار سختی است، بخصوص اگر شما از فرد دیگری ضربه خورده باشید. اگر در گذشته شریکی داشتهاید که فریبتان داده باشد یا به شما خیانت کرده باشد، ممکن است بترسید که در رابطهی فعلی هم همین اتفاق برایتان بیفتد. و این باعث میشود بدون هیچ دلیلی به شریک فعلیتان مشکوک و مظنون باشید. اگر دیدید که احساس ناامنی شخصی شما دارد فضای رابطهتان را مسموم میکند، این را با همسرتان در میان بگذارید و با یک مشاور خوب هم قرار بگذارید. شریک کنونی شما کسی نبوده که به شما آسیبزده باشد، بنابراین فرض خود را بر این نگذارید که اگر شخص دیگری به شما بد کرده، همه همینطور خواهند بود.
گذشته را به حال خود بگذارید و از آن بگذرید
Credit: cdn.skim
اگر روی مشکلی باهم کارکردید و بعد به نتیجهی مثبتی رسیدید، دیگر از آن بگذرید و به گذشته بهعنوان فرصتی برای رشد و یادگیری نگاه کنید. در طول مشاجراتتان هرگز به مسائل گذشته برنگردید و هیچوقت از گذشته برای مقصر جلوه دادن و متهم کردن شریکتان استفاده نکنید. فکر هم نکنید که اگر اتفاقی در گذشته افتاده به این معنی است که ممکن است دوباره پیش بیاید. آنچه گذشته، تمامشده و رفته است. تکرار مکررات زشتیهای گذشته، فقط شادی آینده را مسموم میکند و از بین میبرد.
اهداف دوطرفه مهم هستند
اینکه هدف یا پروژهای داشته باشید که هردوی شما باهم روی آن کارکنید فوقالعاده است. چراکه میتواند بر روی بسیاری از جنبههای زندگیتان خارج از رابطه تأثیر بگذارد. میتوانید باهم روی یک قطعهی هنری کارکنید، باهم برای یک سفر پول پسانداز کنید، یک کلبه بسازید، یا حتی باهم روی باغچهتان کار کنید. توانایی خود را برای یک پروژه مشخص کنید تا بتوانید باهم در هارمونی کارکنید و چیزی را بسازید که بتوانید بهعنوان یک دستاورد مشترک به آن افتخار کنید.
صادق باشید
بعضی از افراد برای سالها به شریک زندگیشان دروغ میگویند، بیآنکه واهمه داشته باشند به او آسیب میرسانند یا او را میرنجانند. ولی این امر میتواند منجر به اتفاقات بسیار ناگواری در همهی جوانب بشود. کسی که به او دروغ گفته میشود میداند یک جای کار اشتباه است و کسی که دروغ میگوید بهتدریج بیشتر دربارهی آنچه پنهان کرده احساس سرخوردگی میکند و درنهایت رابطه با درد و رنج بسیاری به پایان میرسد. این صداقت ربطی به دروغهای آشکار و بیپرده ندارد، بلکه در خصوص منافع و ترجیحات شخصی است که در طول سالها ممکن است تغییر کرده باشند. همچنین یک سری مسائل جدی و ضروری هستند که باید با آنها روبهرو شد و برخورد کرد، ولی به خاطر ترس از اینکه بهطرف مقابل آسیب بزنند باعث میشود آنها را مخفی نگهدارید. ولی درنهایت، صداقت بهترین سیاستی است که میتوانید در پیش بگیرید، و یک زوج قوی قادر خواهند بود با تلاش و کار مشترک، از پس هر مشکلی برآیند. خوب است مقاله «اشتباهاتی که تقریباً همه زوجها مرتکب میشوند [قسمت سوم/پایانی]» را نیز مطالعه کنید.
ده حقیقتی که رابطهی شما را سالم نگه میدارد
فکر میکنم خیلی آسان است که قضایا را پیچیدهتر از آنی که هستند کنیم. در اینجا یک سری قواعد مسیر رابطه آورده شده که به شما کمک میکند در مسیر درست جلو بروید.
1- داشتن یک رابطهی موفق کار میبرد. روابط موفق زمانی ایجاد میشوند که یک زوج این ریسک را بپذیرند تا آنچه در قلب و ذهنشان میگذرد را باهم شریک شوند.
2- شما فقط میتوانید خودتان را تغییر دهید، نه شریک زندگیتان را. اگر عاشق کسی شدهاید و فکر میکنید او بعد از مدتی رفتارش را به خاطر اینکه شما راحتتر باشید عوض میکند، باید فکر خود را مورد بازنگری قرار دهید. اگر شما میخواهید چیزی تغییر کند، آنها را مطرح کنید تا شریکتان بداند شما به چه چیزی نیاز دارید.
3- همه مشاجرات از ترسها و دردهای خود ما ناشی میشوند. هنگامیکه آزرده میشوید بررسی کنید که در درونتان چه اتفاقی افتاده است، نه اینکه عصبانیت خود را متوجه شریک زندگیتان بکنید. حقیقت این است که ما معمولاً به آن دلایلی که خیال میکنیم، ناراحت نیستیم.
4- درک کنید که زنان و مردان، باهم بسیار متفاوتند. ما نهتنها از ونوس و مریخ نیامدهایم، بلکه حتی سیستم کیهانی ما هم باهم فرق میکند. با درک این تفاوتها و جشن گرفتن آنها، زندگی با همدیگر صلحآمیز، سرگرمکننده و مفرح خواهد بود.
5- هرروز به یک شیوهی خاص به یکدیگر احترام و افتخار بورزید. شما هرروز صبح این شانس را دارید که بتوانید با تجدید تعهد خود به همسرتان، رابطهتان را شیرینتر و عمیقتر کنید. احساس احترام و تکریم از طرف کسی که دوستش دارید، زندگی را بسیار زیباتر میکند.
6- عصبانی شدن اتلاف وقت است. خشم رابطه را قربانی میکند، شما را تسخیر میکند و اجازه نمیدهد شما خوبیها را ببینید. اگر از همسر خود رنجیدهاید، به خودتان فرصت بدهید تا آرام شوید و بعد با ملایمت دربارهی آنچه بر شما گذشته با همسرتان به گفتوگو بنشینید.
7- مدام رابطه خود را تجدید نیرو کنید. به یک کارگاه کار مشترک زوجین بروید، با مشاور صحبت کنید، باهم یک کتاب دربارهی رابطه بخوانید. لااقل سالی یکبار این کارها را انجام دهید. حتی اگر فکر میکنید به این چیزها نیازی ندارید، یکی دو ایده برای خودتان دستوپا کنید و بهتنهایی آنها را پیگیری کنید تا رابطهی شما قویتر شود.
8- راهی پیدا کنید تا بهترین دوست همسرتان باشید و این دوستی را حفظ کنید. شاید بعضیها فکر کنند این قضیه خیلی رمانتیک نیست. ولی کسانی که اینطور زندگی کردهاند میدانند که این بهترین قسمت، زمانی است که زوجها باهم میگذرانند.
9- مسئول خوشبختی خود باشید. هیچ فرد دیگری نمیتواند شما را خوشحال کند. این کاری است که خودتان باید برای خودتان انجام بدهید. اگر فکر میکنید تقصیر شریک زندگیتان است دوباره به درونتان نگاه کنید و آن قطعهی گمشده را در درون خودتان پیدا کنید.
10- خودتان هم آنچه را میخواهید در رابطه به دست بیاورید، به رابطه ببخشید. اگر میخواهید درک شوید، سعی کنید خودتان هم بیشتر همسرتان را درک کنید. اگر میخواهید بیشتر احساس عشق کنید، خودتان هم بیشتر همسرتان را دوست داشته باشید. این برنامهای ساده است که خیلی خوب عمل میکند. با ما همراه باشید و ادامهی مطلب را از دست ندهید.
منبع: lifehack, aplus, psychologytoday