به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی مراکز فرهنگی هنری منطقه 8 و فرهنگسرای گلستان، شصت و هفتمین نشست «ترنم قلم»، همراه با جلسه نقد و بررسی کتاب «سنگ یحیا» نوشته خسرو عباسی در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
در ابتدای جلسه ، خسرو عباسی بخشهایی از کتاب خود را خواند و در سخنانی کوتاه گفت: این کتاب، اولین مجموعه داستان کوتاه من است که به چاپ رسیده است. البته تاکنون چندین کار خاطره و زندگینامه دارم که منتشر شده است.
سپس آیت دولتشاه به عنوان منتقد صحبت کرد و راجع به «سنگ یحیا» توضیح داد: این مجموعه، 10 داستان کوتاه است که 9 تا از آن به وضوح مسئله جنگ را مطرح میکند و داستان آخر نیز یک داستان مذهبی است و از نظر مضمون بیارتباط با داستانهای قبلی نیست اما تنها داستان غیر جنگی این مجموعه به حساب میآید. داستانهای این کتاب را بسیار خوب و خوشخوان دیدم. این مجموعه در چند بخش جوایز امسال حضور داشت و حتی در جشنواره جلال نیز مورد تقدیر قرار گرفت. به نظرم این کتاب به اندازه کافی و شایسته دیده شده است و از این نظر جا دارد که نقدهایی با زاویه دید یک نویسنده حرفهای را داشته باشیم.
او افزود: داستانهای این کتاب، عموما فضای جنگ ستیز دارند و فضای جنگ، مصیبتها و عواقب آن را نقد میکنند. باید بگویم که این کتاب از دو داستان قوی آغاز میشود و در ادامه داستانها کمی ضعیف و ضعیفتر میشوند. برای مثال داستان «چاه» یا «کفش ملی» از جمله داستانهای ضعیف این مجموعه هستند. داستان «نفیر» نیز سردرگم است. البته بسیار خوب است و فضاسازی مناسبی دارد اما میبینیم که جان داستان در آن درنیامده است. احساس میکنم که همراه با نوشتن این داستانها، ذهنی محافظهکار همراه بوده است و به همین دلیل، در جایی که باید انرژی داستان تخلیه میشده است و ضربه محکمی به مخاطب بزند، کمرنگ میشود و ایدئولوژی خود را از دست میدهد.
این داستاننویس سپس بیان کرد: من فکر میکنم که ایشان پیش از هر چیز، میخواسته تا داستان جنگی بنویسد. این موضوع فراغ از دید ایشان، در مواردی باعث ضربه خوردن به کار شده است. برای مثال اگر در داستان «گرای صفر درجه»، موضوع جنگ را از آن خارج کنیم، داستان بسیار زیباتر و بهتر میشود. در حقیقت، میخواهم بگویم که اگر بعضی از داستانهای این کتاب، میتوانستند خود را از دایره جنگ بیرون بکشند، چه قدر بهتر و قویتر میشدند. به نظرم، الزام آقای عباسی برای وارد کردن جنگ به داستان و ربط دادن به آن، کار را تقلیل داده است و محافظهکاری ایجاد کرده است. در این داستان، آن انفجار نهایی که انتظار داریم رخ نداده است و بعضا وقتی داستانها را تمام میکردم، حسرت میخوردم که چرا به انرژی نهایی خود نرسیده است. البته باید بگویم که در بعضی از داستانهای این کتاب به پرداخت مینیاتوری و تصویرسازی فوقالعاده آقای عباسی غبطه خوردم. باید بگویم که ایشان تصویرسازی جز به جز بسیار خوبی داشته است و از این منظر بسیار حیرتزده شدم.
دولتشاه به بررسی تعدادی از داستانهای این کتاب پرداخت و گفت: باید بگویم که داستان «گرای صفر درجه» علیرغم تمام موضوعاتی که بیان کردم، قویترین داستان این کتاب است. دقت کنید رسالت یک مجموعه داستان این است که سرگرمی آفرینی کند و مخاطب را درگیر خود کند، به نظرم این داستان به خوبی توانسته است این ویژگی را ارضا کند. در مورد داستان «سنگ یحیا» باید بگویم که این داستان از چند جنبه قابل بررسی است. اول از همه، این داستان ارزش مطالعات فرهنگی دارد چرا که به کشف چیزهایی میپردازد که من مخاطب برای اولین بار با آن روبهرو شدم و البته برای من جذاب بود. در کل باید بگویم که بعد از مدتها مجموعه داستانی خواندم که از خواندنش لذت بردم و اینگونه نبود که تا میانه آن را بخوانم و سپس کنارش بگذارم. از این جهت به آقای عباسی تبریک میگویم. این مجموعه داستان بسیار خوب بوده است که تاکنون تا این اندازه دیده شده است.
محمدرضا گودرزی نیز در ادامه مراسم در سخنان خود گفت: خاطرم هست که آقای عباسی را در جشنوارههای داستانی هنگامی که داور بودم، شناختم. در این جشنوارهها، ایشان 2-3 بار مقام آورد. حوزه مورد علاقه ایشان ادبیات دفاع مقدس است. مجموعه داستان «سنگ یحیا» شامل 10 داستان کوتاه است که از این تعداد، 5 داستان رئالیستی است. 2 داستان مدرن است که داستانهای «سنگ یحیا» و «چاه» است. 1 داستان شگفت است و در نهایت 2 داستان «نفیر خانه» و «دندان طلا» رئالیسم جادویی است. تنوع ژانرها نشان میدهد که با مجموعه خوبی روبهرو هستیم. اغلب کسانی که این مجموعه را خواندند به من گفتند که کمتر پیش میآید که یک مجموعه داستان، 4 داستان خوب داشته باشد اما این مجموعه 8 داستان کوتاه خوب دارد. 6 داستان کتاب، راوی اول شخص دارد. 2 داستان توسط اول شخص جمع روایت شده است، 2 داستان راوی محدود به ذهن دارد و در نهایت 2 داستان نیز راوی دوم شخص دارد. در این مجموعه با تنوع راوی نیز مواجه هستیم و این تنوع نشان میدهد که نویسنده دیدگاههای متفاوت و روشهای برخورد متفاوت با داستان را به خوبی بلد است. نظرگاهها، توصیف صحنهها و شخصیتها بسیار خوب بیان شده است و نوع لحن و نثر بسیار مناسب با فضای داستان انتخاب شده است. از نظر دستهبندی موضوعی داستان دفاع مقدس باید بگویم که داستانها شعاری نشده است.
او ادامه داد: دقت کنید که داستانهای این کتاب بومی هستند که خود ارزشمند است. با این حال، از اشکالاتی که این داستان دارد اطناب و زیادهگویی است. من برخلاف آقای دولتشاه، داستان گرای صفر درجه را داستان قوی نمیدانم چرا که اطناب دارد و صفحات زیادی از آن اضافه است. اشکال دیگر، ابهام است. بدین معنی که بعضی داستانها برای ارتباط با مخاطب دچار کلنجار بود. دلیل آن برجستهسازی زبان از نظر نسبی بود. نگرش نویسنده نشان میدهد که او نسبت به زبان حساسیت زیادی دارد و این زبان گاهی مانع از ارتباط او میشود. باید بگویم که در بعضی از داستانها، اطلاعات داستانی بسیار دیر داده شده است. هیچ دلیلی وجود ندارد که اطلاعات تا این اندازه دیدر داده بشود. یکی از ویژگیهای نویسنده خوب این است که اطلاعات مورد نیاز خواننده برای درک داستان را سروقت میدهد. البته این موضوع بدین معنا نیست که نباید از تعلیق استفاده کنیم بلکه معتقدم که تعلیق جز بنمایههای داستان است. دادن اطلاعات ربطی به تعلیق ندارد.
گودرزی در مورد نقاط مثبت این مجموعه اشاره کرد و گفت: داستانهای این کتاب، ارزش مطالعات فرهنگی دارند. گفتگو بین شخصیتها بسیار خوب فضاسازی شده است. باید بگویم که ارائه جزئیات داستانی است که آن را جذاب و منحصر به فرد میکند. هر کس میتواند کلیات را بنویسد و کاتالیزورها در جزئیات است. به نظرم این مجموعه در حوزه دفاع مقدس بسیار ارزشمند است و اثری درخور به شمار میرود. به نظرم دو داستان از این کتاب بسیار خوب هستند و آن هم داستان «سنگ یحیی» و «قرنطینه» است. دو داستان که نپسندیدم نیز داستان «چاه» و «تیربند» است. بقیه داستانها نیز در میانه این دو هستند. در حقیقت، در این مجموعه داستان بد نداریم. داستان یحیی، داستانی مدرن و محدود به ذهن است که به ماجرای شهادت سهراب و خبر دادن به خانواده او میپردازد.
در پایان این جلسه، حاضران سوالات خود را از نویسنده کتاب و منتقدین پرسیدند.