به گزارش الف، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در دل نوشتهای با عنوان «سخنی از ژرفای دل» خطاب به حضرت آیت الله شبیری زنجانی درباره ملاقات وی با تعدادی از سیاسیون و شخصیتهایی چون موسوی خوئینی، کرباسچی، رئیس دولت اصلاحات، عبدالله نوری و.. و به دنبال آن نامه سرگشاده آیتالله یزدی نوشت:
در سوره مبارکه «نمل» به ماجرای هُدهُد و خبری که برای حضرت سلیمان(ع) آورده بود، اشاره شده است. در کلام خدا آمده است که وقتی سلیمان(ع) در میان پرندگانی که با او بودند، هدهد را ندید، برآشفت و گفت: « مَا لِیَ لَا اَرَی الْهُدْهُدَ اَمْ کَانَ مِنَ الْغَائِبِینَ- هدهد کجاست که نمیبینمش؟ آیا از غیبتکنندگان است»؟ اما انتظارش به درازا نکشید که هدهد از راه رسید و گفت: « اَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُکَ مِنْ سَبَاٍ بِنَبَاٍ یَقِین- از چیزی آگاهی یافتم که تو از آن آگاه نشدهای و برای تو از سبا گزارشی مهم و درست آوردهام». هدهد فقط یک پرنده بود و بدیهی است که جایگاه و منزلتش با سلیمان نبی علیهالسلام حتی قابل مقایسه هم نبود.
اما، برای سلیمان از «سبا» خبری آورده بود که سلیمان را با آن همه شوکت به آن دسترسی نبود.
با این مقدمه که امید است مانع برخی از توهمات احتمالی باشد، سخنی با حضرت آیتالله شبیری زنجانی در میان است و آن، اینکه؛ ملاقات حضرتعالی با تعدادی از آقایان اهل سیاست و نامه سرگشاده حضرت آیتالله یزدی به شما، موضوع این وجیزه نیست.
آنچه یادآوری آن را به محضر حضرتعالی ضروری دانستهام نیز بیرون از دایره مباحث فقهی است چرا که این مقوله در بضاعت نگارنده نیست.
نکته مورد نظر، اشاره به هویت برخی از کسانی است که به بهانه دفاع از حضرتعالی، عقدههای فرو خورده خود از اسلام و انقلاب و امام راحل(ره) را بیرون ریختهاند و شایسته نیست که این قماش سنگ دفاع از شما را به سینه بزنند و نستجیربالله، این توهم را در اذهان عمومی پدید آورند که با حضرتعالی همسویی دارند!
حضرت آیتالله! دور از انتظار نیست که به دلیل کثرت اشتغالات علمی و حوزوی از هویت این جماعت اطلاع دقیقی نداشته باشید، از این روی اشارهای هرچند گذرا به چند نمونه از مواضع اعلام شده جریانی که برخی از این جماعت -تاکید میشود که فقط برخی و نه همه آنها- به آن وابسته هستند ضروری به نظر میرسد؛ «تقلید از مراجع کار میمون است»! «روحانیت، قشریگرا و انحصارطلب است»! «روحانیت به جای عاقلپروری، عوامپروری و مقلدپروری میکند»! «اصلیترین مانع دموکراسی در کشور ما، آن است که در ایران هنوز خدا نمرده است»! «امامان معصوم هم قابل نقد هستند»! «نه فقط به پیامبر و امامان، بلکه میتوان به خود خدا هم اعتراض کرد و او را [نستجیربالله] فتنهگر نامید»! «قرآن قابل نقد عقلی و تجربی است»! «اطاعت از پیامبر در مسائل اجتماعی لازم نیست»! «فرهنگ شهادت خشونتآفرین است»! «جوانانی که به مسجد میروند از نظر ساختار فکری و روانی ضعیف هستند»! «هیئتهای مذهبی منشا خشونتاند و بسیجیها اعضای تشکیل دهنده این هستهها میباشند»! «مظاهر دینی، چون حجاب و حیای زنان، نماد عقبافتادگی است»! و...
حضرت آیتالله شبیری! اسناد غیرقابل انکار فراوانی حکایت از آن دارد که همین طیف در فتنه 88 آشکارا از سوی مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس به کار گرفته شده بودند تا به زعم خود بساط اسلام ناب محمدی(ص) و انقلاب و استقلال ایران اسلامی را برچینند! تا آنجا که نتانیاهو، نخستوزیر جلاد رژیم کودککش صهیونیستی با صراحت آنها را «بزرگترین سرمایه اسرائیل» نامید و حضرات حتی جرات یک تکذیب خشک و خالی را هم نداشتند! حضرت آیتالله یزدی همان گونه که از قول شما نقل شده است از علمای آزمون داده و دلسوز نظام و ملت هستند و با شناختی که از هویت این جماعت دارند نگران سوءاستفاده آنان از ساحت علمی و معنوی حضرتعالی شدهاند و...
بدیهی است که جماعتی با این هویت علیرغم آنچه ادعا میکنند، هرگز نمیتوانند نگران جایگاه مرجعیت بوده و به دفاع از جنابعالی برخاسته باشند! از این روی، ضمن پوزش از تصدیع اوقات شریف، امید است به هر طریقی که مصلحت میدانید تلاش جماعت یاد شده برای انتساب به حضرتعالی را خنثی فرمایید چرا که حضرتعالی یکی از مراجع عالیقدر و متعلق به جهان اسلام هستید... والامر الیکم.