دوبار نوشتن از روی تصمیم کبری، نوشتن اعداد از صفر تا ١٠٠ با حروف و عدد، نوشتن دیکته شب و... اینها نوستالژی مشترک دانشآموزان نسلهای گذشته است؛ دانشآموزانی که پس از مدرسه با کمی استراحت روی کتاب و دفترهایشان خم میشدند و ساعتها از تصمیمی که کبری گرفته بود، رونویسی میکردند و با نوشتن اعداد، ترتیب آنها را به یاد میسپردند.
به گزارش به نقل از شهروند ،شاید در آن زمان، نداشتن یک شب تکلیف، آرزویی بود که دانشآموزان را سر شوق میآورد اما این آرزو آنقدر صبر کرد تا نوبت به نسل جدید دانشآموزان برسد و آنها را با این خبر سورپرایز کند: «مشق شب برای اول تا سوم دبستانیها حذف میشود.» خبری که نخستینبار محمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش اعلامش کرد و بعد آن را در قالب طرحی آزمایشی به همه مناطق آموزشی استانها که کلاسهایی با جمعیت ١٥ الی ٢٦نفر دارند، داد؛ طرحی که قرار بود از مهرماه امسال اجرایی شود تا در ادامه آن، سیاست ضرورت ایجاد و توسعه فرصتهای یادگیری در کلاس، مدرسه و خارج از آن و رویکرد مهارتمحوری و افزایش همسویی و هماهنگی یادگیریها با نیازهای فردی و اجتماعی اجرایی شود. با تکیه بر این طرح قرار بر این شده تا معلمان در زمان رسمی کلاس درس پس از آموزش و شناسایی دشواری یادگیری دانشآموزان، تکالیف را در راستای تثبیت و تعمیق یادگیری تعیین کنند و بخشی در قالب تکالیف مهارتمحور که مرتبط با مهارتهای مورد نیاز محیط واقعی زندگی در خارج از کلاس درس است، ارایه شود. اما سوال اصلی این است که آیا زیرساختهای مهارتمحور در نظام آموزشوپرورش مهیاست؟ و این طرح میتواند، بابی باشد بر توانمندسازی دانشآموزان برای زندگی شهروندی؟
دوباره زیرساختها مغفول ماندهاند!
آموزشوپرورش پیش از این ادبیات توصیفی وضع دانشآموزان به جای نمره و تعطیلی پنجشنبهها و حذف کارنامه را امتحان کرده تا حالا نوبت به حذف مشق شب برسد. همین سهروز پیش بود که رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزشوپرورش گفت: «مشق شب از سال تحصیلی جدید حذف خواهد شد.» براساس تصمیم وزارت آموزشوپرورش در سال تحصیلی جاری برنامه تکالیف مهارتمحور مختص دانشآموزان پایههای اول تا سوم ابتدایی است و ٢ساعت آموزشی با عنوان «برنامه ویژه مدارس» برای مهارتآموزی نیز شامل پایههای چهارم تا ششم و دوره اول متوسطه میشود. از زمانی که این موضوع در محافل خبری مطرح شده، دانشآموزان و معلمان مدرسهها هم مشغول حرفزدن در اینبارهاند. عدهای از اینکه مشق شب برای همیشه، لااقل فعلا از دبستانها برود، خوشحالند و بعضی میگویند هنوز مدارس ایران آماده این ماجرا نیست.
«علی بهشتینیا» آموزگار، حذف مشق شب را نوعی برداشت اشتباه میداند و بر این باور است که این طرح آزمایشی تنها برای هدفمندکردن اصول اولیه آموزشی ابلاغ شده است و درا ینباره به «شهروند» میگوید: «به نظر من حذف مشق شب یک برداشت اشتباه بود، چون در این طرح، بیشتر بحث هدفمندکردن تکالیف مطرح است. در واقع هدف از اجراییکردن این طرح آزمایشی، هدفمندکردن اصول اولیه که در دوره ابتدایی آموزش داده میشوند، است؛ مانند آموزش خواندن، نوشتن، آموختن اعداد و... اگرچه ما قبل از این لایحه، طرح ارزشیابی توصیفی را داشتیم که همین کار را انجام میداد اما به کاربردن واژه مشق شب کمی دانشآموزان، اولیا و حتی معلمان را سردرگم کرده است.» دلزدگی از مدرسه در سایه تکالیف سنگین یکی از موارد قابل بحث دانشآموزان و اولیا و مربیان در دوره اول ابتدایی است، چون بر این باور بودهاند که دور اول ابتدایی، بازه زمانی انسگیری دانشآموزان با محیط مدرسه و آموزش است. بهشتینیا هم معتقد است تکالیف باید با توجه به دوره تحصیلی دانشآموزان صورت بگیرد: «دوره دوم تا پنجم، دوره یادگیری دانشآموزان است.
بنابراین با توجه به استعداد و توانایی دانشآموزان میتوان تکالیفی برای آنها درنظر گرفت و این درحالی است که در پایه ششم به دلیل استقلالطلبی و خودمحوری دانشآموزان مقررکردن تکالیف آن هم به شکل وسیع نمیتواند گزینه مناسبی باشد.» این آموزگار با اشاره به لایحه آزمایشی آموزشوپرورش میگوید: «ما در گذشته شاهد بودیم که از تکالیف بهعنوان تنبیه استفاده میشد که همین موضوع، باعث آسیبهای جدی در حوزه آموزش شده اما اینکه حالا بدون درنظرگرفتن زیرساختها و نبود بسترهای لازم از حذف مشق شب سخن هم بگوییم، بیشک منطقی و اصولی بهنظر نمیرسد.» البته با استناد به صحبتهای معاون آموزشوپرورش باید گفت برای این طرح آزمایشی چهارچوبهایی تهیه شده؛ چهارچوبهایی که سعی دارند مهارتهای مورد نظر سند برنامه درسی ملی- انضباط اجتماعی، مسئولیتپذیری، حفظ محیط زیست، آموزش شهروندی، استفاده درست از منابع- را پوشش بدهند. بهشتینیا با اشاره به شیوهنامه ابلاغی ١٢آبان ادامه میدهد: «طبق این شیوهنامه روشهایی برای مهارتمحوری ارایه شده است؛ بهعنوان مثال در درس ریاضی در بحث اقتصاد مقاومتی در خانه چه آموزشهایی به دانشآموز میتوان ارایه داد یا در بحث محیط زیست، دانشآموزان میتوانند مدتی پارکبان باشند تا با مقولههای مرتبط با محیط زیست بیشتر آشنا شوند.
واقعیت این است که هدفمندشدن تکالیف خوب است، اما به شرط وجود زیرساختها.» با گذشت مهرماه همچنان واگوییها در مورد این لایحه وجود دارد و برخی بر این باورند که این لایحه نمیتواند به شکل گسترده در تمام استانها و مدارس اجرایی شود، چون شرایط در همه مدارس و استانها یکسان نیست و این لایحه و لایحهها و برنامههایی از این جنس را عاملی برای دامنزدن به بیعدالتی آموزشی در مناطق برخوردار، کمبرخوردار و بیبرخوردار میدانند. این درحالی است که بعضی از آموزگاران و صاحبنظران این حوزه عقیده دیگری دارند و این لایحه را سرآغازی بر اجراییشدن عدالت آموزشی عنوان میکنند. «این لایحه کمک میکند تا به عدالت آموزشی نزدیکتر شویم. در سیستم آموزشی قبل مبنا بر تستهای بیشتر و کتابهای کمکآموزشی بیشتر بود و باور اولیا بر این بود که هر مدرسه یا معلمی که تکالیف بیشتری بدهد برای دانشآموز آنها بهتر است درحالیکه بعضی از مدارس و استانها نمیتوانستند چنین شرایطی را برای دانشآموزان فراهم بیاورند، اما اجرای این لایحه نیازمند بودجه نیست و میتواند به شکل همگانی در تمام مدارس سطح کشور اجرایی شود؛ بهعنوان مثال نامزدشدن دانشآموزان در مدرسه برای شهردار بودن یا آموزشهای درون خانه هیچکدام سرمایهای نیاز ندارد.»
گذاری که باید بگذرد
واژه «مشق شب» دهه شصتیها را به یاد فیلمی با همین نام از عباس کیارستمی میاندازد؛ فیلمی که هنرپیشههای آن دانشآموزانی دستپاچه و متعجب بودند که جلوی دوربین مینشستند و با همان اضطراب از مشق شبها و اهمیت آن میگفتند و واهمه داشتند از علایقشان چیزی بگویند و به راحتی میشد دوگانگی را در میان علایق و آنچه میگفتند احساس کرد؛ علاقهای که بازیکردن و کارتندیدن را میپسندید و گفتههایی که سعی داشت به اهمیت مشق شب پافشاری کند؛ چیزی که اولیا و مربیان به آنها القا کرده بودند و حالا شاید دوران گذر از آن دغدغهها فرا رسیده تا درنهایت به یک فرهنگ بدل شود و آموزشوپرورش ما هم برای جا نماندن از سایر کشورها که سالهاست این مسأله را اجرایی میکنند، مجبور به این گذر باشد اما الزامی که در مهیا بودن زیرساختهای آن شکی نیست. بابک آذربخت، آموزگار و پدر یکی از دانشآموزان دوره ابتدایی در اینباره به «شهروند» میگوید: «این لایحه به استانها و مدارس ابلاغ شده است اما با گذشت مدتی از سال تحصیلی ما شاهد اجرایی شدن کامل آن نیستیم، چون دخترم که در منطقه ١٥در کلاس سوم ابتدایی است هنوز به رسم سالهای گذشته مشق شب دارد، اگرچه تمام مدارس و استانها ملزم به اجراییکردن آن هستند.» آذربخت البته حذف کامل مشق شب را رویه مناسبی نمیداند و ادامه میدهد: «حذف کامل مشق شب دانشآموزان را بیسواد میکند. دانشآموزان در دوره ابتدایی مهارت نوشتن و خواندن را میآموزند و این مسأله نیازمند تکرار و تمرین است و اگر قرار بر حذف تکالیف باشد، بیتردید باید جایگزین مناسب و همهگیری برای آن در نظر گرفت.»
این آموزگار ادامه میدهد: «بحث آموزش مقولهای پیچیده و ظریف است و باید با برنامه به آن ورود کرد. در حال حاضر در مقطع دبیرستان ما کتابهایی برای آموزش محیط زیست داریم اما متاسفانه مدرس خوب برای آن وجود ندارد و این دروس به مدرسان ریاضی و فیزیک سپرده میشود؛ برای پرکردن زمان! در حالی که مدرس مرتبط میتواند مهارتهای لازم را ارایه دهد و به بالارفتن سطح آموزشی جامعه کمک کند، البته آموزشوپرورش میتواند از «انجیاو»ها کمک بگیرد که متاسفانه به این مسأله ورود پیدا نمیکند و برای همین درنهایت نتیجه دلخواه به دست نمیآید.» آذربخت بر این باور است که درسخواندن بهانهای است برای آموختن مهارتهای زندگی: «دانشآموزان در گام نخست باید با مهارتهای یک شهروند خوببودن آشنا شوند که اینها را میتوان در کتب درسی اضافه کرد تا به وسیله یک مدرس آموزشدیده ارایه شود. جامعه به دانشآموزانی نیاز دارد که شجاع، کنجکاو و خلاق باشند و بتوانند سوالاتشان را از جامعه بپرسند و سوالاتی را خودشان مطرح کنند. چنین رویکردی نیازمند نیروهای آموزشدیده در آموزشوپرورش است و این در حالی است که بیشتر برنامهها در سطح کارشناسینشده و ارایه برنامههای کلان هیجانانگیز باقی میمانند و این یکی از معضلات اساسی نظام آموزشوپرورش کشور است.»
دانشآموزان و مسألهای به نام مشق شب
«مشق شب چیست؟» مهیار دوم ابتدایی است، از همان کلاس اول چیزی بهعنوان مشق شب نداشته و تعریفی از آن ندارد. او از همان ابتدا در مدرسهای غیرانتفاعی درس میخواند و همه تکالیف را در ساعات مدرسه انجام میدهد. «ما همه درسهایمان را در مدرسه انجام میدهیم و فقط بعضی وقتها کاردستیهایی برای پرورش خلاقیت به ما میدهند.» اما مائده سوم ابتدایی است و از حذف شدن مشق شب شاد. وقتی از مشق شب میپرسم، لبخندی به پهنای صورت میزند و میگوید: «امسال از مشق شب راحت شدیم، البته هر بار کتابی به ما میدهند تا بخوانیم و خلاصه آن را در یک صفحه برای معلممان بنویسیم. من این کار را دوست دارم، چون کتابهای زیادی میتوانم بخوانم. در دوره اول و دوم ابتدایی کلی مشق مینوشتم و بعضی شبها استرس داشتم تا مشقهایم تمام شود. البته یکی از دوستانم که در مدرسه دیگری درس میخواند، هنوز مشق شب دارد.» رضا اما امسال چهارم ابتدایی است و از مشق شب بیزار. «این هم از شانس ما است، تا سوم ابتدایی مشق شب حذف شده است، البته بچهها میگویند قرار است برای کلاس پنجم و ششمیها هم حذف شود. این خوب است حداقل یکی دوسال از دست مشق شبها راحت میشویم. تمام سهسال گذشته را مشق نوشتهایم. کاری تکراری و عذابآور. اصلا وقت بازی و کارتوندیدن نداشتیم!»
موانع اجراییشدن واقعی حذف مشق شب
رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی آموزشوپرورش اما یکی از موافقان سرسخت این طرح است. او دستیابی به امکانات مطلوب و شرایط مورد نیاز این طرح را امکانپذیر میداند و تاکیدش بر اولویت تخصیص منابع به دوره ابتدایی است؛ شامل منابع مالی و انسانی. البته این در حالی است که گفته میشود با اجرایینشدن کامل طرح حذف مشق شب، اخیرا ابلاغیهای برای حذف تکالیف دوره دوم به مدارس و استانها فرستاده شده است. صدیقه پاکضمیر، آموزگار،«بخشنامه اول که اول مهر ماه ابلاغ شد حذف تکالیف برای دوره اول ابتدایی را الزامی کرده بود؛ در حالی که اخیرا این الزام برای دوره دوم ابتدایی هم ابلاغ شده است.» این آموزگار که در منطقه دو تهران تدریس میکند، ادامه میدهد: «با ابلاغ این لایحه بیشتر مدارس تکالیف دانشآموزان را حذف کردهاند و این وظیفه باید در مدرسه و توسط معلم انجام شود.» البته در این میان سوال بیشتر آموزگاران و اولیا این است که با حذف تکالیف دانشآموز مهارتهایی که باید در دوره اول ابتدایی بیاموزد را چطور باید تقویت کند؟ پاکضمیر بر این باور است که اگر این تقویت در مدارس صورت بگیرد، بسیار عالی است اما موانعی برای آن متصور است: «این لایحه برای مدارس ١٨ تا ١٦نفره بوده و عموما معلم در این مدارس دستتنهاست، این درحالی است که حجم کتابهای درسی بالا بوده و باید در زمان مشخص تمام شود که به این شرایط زمان کم معلمها را هم باید اضافه کرد.
شاید این طرح براساس مدارس درجه یک ارایه شده؛ مدارسی که تمامی فرآیند آموزش در مدرسه اتفاق میافتد، این درحالی است که معلم در کنار خود یکی دو نفر را برای کمک میبیند. این طرح درحالی ابلاغ شده است که سطح آموزشی تهران با شهرستانهای اطرافش یکسان نیست، چه برسد به استانهای کمبرخوردار یا نابرخوردار، همچنین نباید از نظر دور داشت که تصمیماتی از این دست بیشک تاثیرگذار خواهند بود. بهعنوان مثال مدرسهای در استان کهگیلویهوبویراحمد با ٣٥دانشآموز ساعت ١٢ تعطیل میشود و از داشتن حداقل امکانات آموزشی و کمکآموزشی بینصیب است! واقعیت اینکه اگر قرار است دانشآموز تکلیفی برای خانه نبرد، باید از ابزار کمکآموزشی در مدرسه بهرهمند باشد، تا بتواند مهارتهایی را بیاموزد.» نبود نیروی متخصص و آموزشدیده، کاستیهایی در امکانات آموزشی، همسطح نبودن مدارس در استانهای مختلف و ... همگی مواردیاند که بهعنوان موانع این طرح از آنها صحبت به میان میآید. یکی دیگر از موانع به حجم کتابهای درسی برمیگردد، مانعی که راهکارش حذف به صلاحدید معلمان است! راهکاری که پاکضمیر به آن ایراد میگیرد و میگوید: «اگر قرار بر حذف بخشی از کتابها باشد، باید به شکل بخشنامه به مدارس ابلاغ شود، اما این شائبه به وجود میآید که اگر این بخش موردنیاز نبوده، چرا از ابتدا در کتابها گنجانده شده و اگر نیاز به تدریس آنهاست چرا باید حذف شوند و درنهایت معلم چه جایگزینی برای آن مدنظر قرار دهد. به نظر میرسد با تدبیر و سازوکار به این لایحه اندیشیده نشده است.»