دست نوشتههای نیما یوشیج همچنان پس از ۲۰ سال در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بلاتکلیف است. این ادعا در نامه سرگشاده جمعی از شاعران و فعالان ادبی مطرح شد که خطاب به غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان نوشتند. قصه نیما یوشیج پدر شعر نو ایران که شش روز دیگر زادروزش و امسال شصتمین سال درگذشتش است، گاه دستخوش بی مهری شده و گاه خوشایند است. قصههایی که اگر به تلخیهای آن رسیدگی نشود، همیشه بدهکار نیما خواهیم بود. در ادامه وضعیت این نامه و جریانهای دیگری را که به نیما ختم میشوند، بررسی کردیم.
ماجرای نامه سرگشاده چیست؟
نامه سرگشاده جمعی از شاعران و فعالان ادبی به غلامعلی حداد عادل درخواستی برای ارائه یک وضعیت روشن از دست نوشتههای نیما یوشیج است. نویسندگان این نامه در بخشی از آن نوشتند: «چرا دست نوشتههای نیما سال ۱۳۷۳ از فرزند نیما به مبلغ ۵۰میلیون ریال خریداری شد، ولی هیچ پژوهشی درباره آنها صورت نگرفت تا این که در خردادماه سال ۹۳ (پس از ۲۰ سال) طرحی با نام «بررسی، بازخوانی و چاپ دست نوشتههای نیما» تصویب شد؟ و به گفته معاون علمی و پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکنون سهچهارم از دست نوشتههای موجود تصویربرداری شده که معتقدیم این دست نوشتهها پس از پایان تصویربرداری باید بهصورت تمام و کمال، روی وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی قرار گیرد تا هر پژوهندهای از هر جای جهان بتواند از آنها آزادانه سود ببرد. شعرها، داستانها و نمایش نامه ها، شرح دیدگاه ها، زندگی نامه، ترجمههای فرانسوی به فارسی و دست نوشتههای طبری، هفت گروهی است که بر پایه آن دست نوشتهها را دسته بندی کردیم البته زیرگروهی نیز برای آنها در نظر گرفتیم.»
وضعیت فعلی «دست نوشتههای نیما»
دفتر معاونت فرهنگی-پژوهشی فرهنگستان زبان و ادب فارسی تصریح کرد: «همه آثار ومدارک خریداری شده نیما توسط فرهنگستان، دو سال پیش در کتابی به نام «صد سال دگر» چاپ و منتشر شد.» این دفتر با بیان این که یک چهارم از تصویربرداری دست نوشتههای نیما باقی مانده است، گفت: «آن نامه سرگشاده بی اساس است و به همین دلیل فرهنگستان زبان فارسی، جوابیهای برای آن صادر نمیکند. ضمن این که پسر نیما به زودی یک جوابیه در پاسخ به این اعتراض منتشر خواهد کرد.» این در حالی است که «شراگیم» در بخشی از صحبتهای موجود در وبسایت رسمی نیما یوشیج گفته است این دست نوشتهها را به همراه وسایل شخصی نیما و اثاثیه منزل او در یوش به سازمان میراث فرهنگی داده است که هم اکنون بخشی از آنها در موزه یوش موجود است و چندی بعد به اصرار دکتر حبیبی و وزیر وقت ارشاد، دست نوشتهها به فرهنگستان زبان منتقل شد.
هوای خانه «نیما» همچنان ابری
نیما یوشیج علاوه بر یوش، در تهران خانهای در محله دزاشیب و بن بست «ارض» داشت. جلال آل احمد و سیمین دانشور همسایههای او در این کوچه بودند. اوضاع این خانه که بسیاری از آثار نیما در آن نوشته شد در زمان حیات سیمین دانشور بهتر بود. دانشور توانست در سال ۱۳۸۰ این خانه را در فهرست آثار ملی ثبت کند. هرچند دی ماه سال گذشته با شکایت یک مالک شخصی کار خانه نیما به دادگاه و دیوان عدالت اداری کشید و بعد از آن هم خبر خروجش از فهرست آثار ملی منتشر شد، اما در همان روزها رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران از رایزنی شورای شهر با مالک خانه نیما برای حفظ این خانه خبر داد.
وضعیت فعلی خانه «دزاشیب» نیما
عکسهایی از اوضاع نامطلوب خانه نیما باعث شد خیلیها دوباره پیگیر وضعیت این خانه شوند. هفتم شهریورماه امسال، دلاور بزرگ نیا مدیراداره کل میراث فرهنگی استان تهران به ایسنا گفت: «در صحبتی که با مدیر کل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی داشتم، دستور خرید ملک به شهرداری منطقه یک داده شده و قرار است بعد از خرید ملک، بحث بهرهبرداری و کاربری آن فضا توسط این شرکت به سرانجام برسد. اگر شهرداری بتواند خانه را بخرد و آن را مانند دیگر بناهای تاریخی سامان دهی کند، وضعیت درست میشود. در این شرایط، شهرداری میتواند برای حفظ بنا با متخلفان برخورد کند، از سوی دیگر یگان حفاظت میراث فرهنگی، از زمان انتشار خبر باز بودن در خانه نیما یوشیج مکلف شده تا به طور دایم به محوطه سرکشی کند، چون اکنون همه به وضعیت این خانه حساس شدهاند.» به گفته او، همه اجزای خانه نیما یوشیج قابل مرمت است و اگر اصل بنا نجات پیدا کند، اقدامات بعدی نیز قابل انجام است.
زادگاه «نیما» که آرامگاهش شد
اگر گذرتان به شما کشور و استان مازندران افتاده باشد حتما از یوش شنیده اید. «یوش» از توابع بخش بلده شهرستان نور است. روستایی که زادگاه پدر شعر نو فارسی، نیما یوشیج است. زادگاهی که پس از ۳۴ سال از تاریخ فوت و دفن او در تهران، بنا به وصیت او حیاط خانه یوش آرامگاهش شد. کالبد این خانه با خشت و گل و چوب و نورگیرهای مشبک چوبی به دستور «ناظم الایاله» در محله لالوی یوش بنا شده است و علی اسفندیاری ملقب به نیما در سال ۱۲۷۴ در آن متولد شد.
خوشبختانه اوضاع این خانه امن و امان است. این خانه که قدمت آن به دوره قاجار برمی گردد و حال محل بازدید عموم است، به شماره ۱۸۰۲ در فهرست سازمان میراث فرهنگی ثبت و ۲۴ سال پیش توسط این سازمان خریداری شد. این خانه در سال ۱۳۷۰ مرمت و پنج سال بعد نیز مرمت اساسی شد. جالب این که نیما درباره این خانه گفته بود: «پدربزرگم برای من قصر و قلعه ساخته است نه خانه. دیوارهای منقش، سقفهای منبتکاری شده و...»
کتابی که فرهنگستان میگوید متعلق به آثار نیماست؛ «صد سال دگر»
کتاب «صدسال دگر» به تصحیح سعید رضوانی و مهدی علیائی در سال ۱۳۹۶منتشر شد. این کتاب ۲۶۲ صفحهای بر اساس دست نوشتههای نیما که دهه ۷۰ از شراگیم یوشیج (پسرنیما) خریداری شده و در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی قرار گرفته، تدوین شده است. اسنادی که سالها در فرهنگستان بوده و به دلیل قدیمی بودن و پراکندگی، قابل استفاده نبوده است تا این که در خرداد چهارسال پیش، طرحی با عنوان «بازبینی دستنوشتههای نیما» تصویب شد. بخشی از اشعار منتشر شده در این مجموعه متعلق به فضای رمانتیسم دهه۱۰ تا ۲۰ و برخی دیگر شامل شعرهای اخلاقی، تربیتی و گاه نزدیک به ادبیات رئالیستی است. این کتاب با استفاده از اسناد خریداری شده توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده بنابراین حق نشر آن نیز با فرهنگستان است و ناشری حق انتشار آن را ندارد.
خراسان